به دنبال راهی برای رهایی از بن بست پرستاری

maryam58

New member
من هنوز وارد محیط بیمارستان نشدم و واقعا شاید نتونتم محیط رو درک کنم ولی جزو اساسی ترین اصول اخلاقی و انسانی احترام به انسان ها و محترم شمردن شخصیت اونهاست ، حالا هرکسی که این رو رعایت نکنه چه پزشک و چه غیر پزشک باید به تربیتش شک کرد و من مطمنم که درصد خیلی کمی از پزشکان اینطورین ولی چون همه از پزشک ها انتظار دارن هم از لحاظ سواد هم شخصیت هم ادب مثل ادم های کوچه بازاری رفتار نکنن ، وقتی یکی دو نفر پیدا میشن که جو میگیردشون یا تربیت درست حسابی ندارند ، اونوقت این باعث میشه که محیط بیمارستان و کار خیلی غیر قابل تحمل بشه ، وگرنه تو یک مجموعه به اسم بیمارستان حتی اگه اون نظافت چی هم کارشو درست انجام نده میزان عفونت های مقاوم بیمارستانی به شدت زیاد میشه و در نهایت یه سیکل معیوب رو داریم دیگه چه برسه یه پزشک و پرستار که تو بیمارستان نزدیک ترین رابطه کاری رو دارن و هیچ کس ، چه پزشک و چه پرستار نباید این حق رو به خودش بده که بخواد مشکلات کاری و خانوادگیشو سره مریض بیچاره خالی کنه چون بعدا در محضر خدا باید جوابگو باشه ( و همینطور وجدانش ) ! و مهمترین چیز اینه که پزشک ها چون مطالب بیشتریو به صورت تئوری میخونن معلومه که سواد تئوری بیشتری هم دارن ولی تویه کار عملی معمولا ضعف دارن ( جایی که پرستاران محترم توش قوت دارن) و چقد قشنگ که این دوتا در کنار هم قرار بگیره و از هم یاد بگیرن ... برای همتون ارزوی موفقیت دارم همکاران محترمم .
سلام نمی دونم چی بگم وقتی عنوان تاپیک را خواندم گفتم شاید فقط گله های شغلی است که اینکار سخت است که خداییش سخت است اما این حرفها چیه چرا اینقدر خصمانه نسبت به رشته خودتان و دیگران صحبت می کنید به نظرمن رفتار هرکسی می طلبد که چگونه با او رفتار شود ما در دوره تحصیل خیلی هم از محیط کار و بیمارستان راضی بودیم اکثر دوستان من که ورودی 78 دانشگاه تهران بودیم هنوز کار می کنند وادامه تحصیل داده اند و اگر هنوز از انها بپرسید راضی هستند.به نظرمن پیشینه ای که از رفتار پزشکان در ابتدای تحصیل در ذهن یک دانشجوی پرستاری گذاشته می شود با عث این خصومت می شود . چرا فکر می کنید پزشکان راحت و بی دردسر درس خوانده اند کنکور داده اند و بعد کار می کنند چون من با یکی از بهترینشان زندگی می کنم می توانم قضاورت کنم مکانهایی که خیلی از پزشکان برای طرح عمومی و حتی تخصص می روند غیر قابل تصور برای زندگی خیلی از شماها شاید باشد من جایی با همسرم طرح تخصص رفتم که شاید شما نامش راهم نشنیده باشید وحالا هم بعد اتمام دوره فوق تخصص که همهفکر میکنند یک پزشک به اوج ارزوهایش می رسد باید 4 سال به شهرستان های همدان برویم اینها را گفتم تا بدانید هر رشته ای حتی پزشکی سختی و مشکلات خود را دارد شما فکر می کنید یک پزشک اقا بالاسر ندارد شما رفتار بعضی اتنتها را با حتی یک فلو جلوی استاجر دیده اید پس اگر جای انها بودید چه می کردید .اتفاق همیشه چیزی که من را عصبانی می کرد و نا امید همکارهای خودم بودند بعد ازدواج درمحیط کار رفتار 50 درصدشان به خاطر ازدواج من بایک پزشک انقدر بد بود که غیر قابل تحمل شد . چیزی که باعث شد من از پرستاری خارج شوم البته بعد طر ح رفتار مترون و یکی از سوپروایزرهای بیمارستان محل کارم در طرح با بچه های طرحی بود و بعد ان وجود دو پسر که اجازه کار به من نمی داد . و ارشد هم که می خواند م دوباره طرح باید می رفتم پس فوق لیسانس به صورت مجازی مدیریت خواندم و الان هم می خواهم به دنبال تغذیه بروم که در دوره تحصیل در پرستاری به ان علاقه مند شدم شما دوستان هم که اینقدر پرستاری اذیتتان می کند خوب بهتر نیست عمرتان را با حسر ت خوردن و مقایسه خود با دیگران نگذرانید .
دوستان هر رشته ای خوب و بد دارد تمام پزشکان بد رفتار نمی کنند هر کس بنابه تربیتش رفتار می کند و بسیار ی از پزشکان ما اعتقاد کامل دارند که یک کار یک پزشک در کنار عملکرد مناسب یک پرستار تکمیل می شود و به نتیجه می رسد .
امیدوارم موفق باشید پرستار خوب بودن یک سعادت است که نصیب هرکسی نم یشود من هنوز ارزوی ان روزها با ان سختی ها را گاهی دارم ووقتی نیازمند دعا مردم میشوم یک کشیک در بیمارستانی که اشنا هستم می روم.
 

maryam58

New member
ایکاش مترون و سوپروایزر و سرپرستار ها درست رفتار می کردند و میفهمند که دانشجوی پرستاری با هزار و یک دغدعه و ارزو کارش در بیمارستان را شروع می کند ایکاش درک می کردند که یک دانشجو یا طرحی هم نیاز به حمایت و احترام دارد ایکاشول یاد می گرفتند که انسانها با رفتار و منششان سنجیده می شوند نه پست و مقام و رتبه . یادم نمیره سرپرستار یکی از بخش های بیمارستان امام را که هرروز در ورود ما جلوی همه ما بلند میشد و به تک تک ما دست می داد و تمام مارا در ان یک ماه کاراموزی به اسم شناخت.و بازهم یادم نمی رود سرپرستار عفونی بیمارستان امام را که حتی یکبار سرش را بلند نکرد تا به صورتمان نگاه کند و معاونش که با رفتارش نتوانست ما را از کوره بدر کند که بخش را ترک کنیم و روز اخر از تمام رفتارهایش عذر خواهی کرد.
دوستان ایکاش اول خود همکارها باهم مهربان بودند و یکدیگر را درک میکردند.
در این تاپیک می توانید به جای این بحث ها حالا که به قول خودتان در این رشته هستید بنا به هردلیلی راههای کنار امدن با مشکلات این رشته - که در همه رشته ها وجود دارد- را به یکدیگر یاد بدهیم نه به قول دوست خوبمان اقای نصیری فرار را پس مقاومت و شکست دادن را بیاموزیم.
 
سلام ذوست عزیز به نظرم دوستان مخالف خوب توجیه نشدن بیشتر واسشون توضیح بده[/QUOTE
سلام آقای نصیری!
به نظرم ما اینجا نیستیم که کسی رو در مورد چیزی توجیه کنیم.اینجا جاییه که هر کس صرفا نظر شخصی خودشو میگه.خیلی از دوستان برای ادامه این راه هنوز انگیزه دارند و این خیلی عالیه اما یکی مثل من نداره و بنظرم این تا حد زیادی هم بستگی به روحیه آدم ها داره.من هم مثل خیلی از دوستان که گفتند، اغلب فرار کردن و خالی کردن میدون رو بهترین راه نمیدونم و عموما من رو به سرسختی و پیگیری کردن تو همچین مسائلی میشناسن و خیلی ها بهم میگن حوصله داری تو هم یا کله ت داغه و...اما با همه این ها از لحاظ روحیه ای و ابعاد شخصیتیم به نظر خودم نمیتونم این راه رو ادامه بدم و انگیزه ای برای مقاوت کردن ندارم،نه اینکه مقاوت رو بی نتیجه میبینم.میدونم که 10 سال دیگه اگه به ایده آل ترین نقطه این حرفه هم برسم راضی نخواهم بود در صورتی که خیلی از دوستانمون اینجا زاویه نگاهشون متفاوته و این کاملا طبیعیه.گرچه خیلی کم دیدم کسانی رو که با علاقه این رشته روانتخاب کرده باشن اما این به این معنی نیست که هر کس اومده تو این رشته از ناچاری بوده و به هر حال هرکسی که الان به هر دلیل و هدفی داره این رشته رو تو تحصیلات تکمیلی ادامه میده کار خیلی بزرگی میکنه چون همه مون میدونیم که ارشد و دکتری قبول شدن کار هر کسی نیست .
اولین بار جرقه تغییر رشته تو ذهنم جایی خورد که یکی از اساتیدم در زمینه علوم انسانی که فرد بسیار فرهیخته و برجسته ای در جامعه اساتید دانشگاهی هم هست بهم گفت:برو اون جایی(رشته ای)قرار بگیر که شب تو اون فیلد خوابت نبره،گفت برو دنبال رشته ای که اونقد بهش علاقه مند باشی که برای پیشرفت کردن توش منتظر امکانات نباشی. و چقدر حرف قشنگی زد...چند وقت پیش که تصمیم به تغییر رشته گرفته بودم و از بابت گذشت زمان و این چهار سالی که وقت گذاشته بودم مردد بودم،با یکی از همکاران روانپزشکمون صحبت کردم یه حرف قشنگی بهم زد.گفتش که زمان تو زندگی ما میگذره،چه تو کاری بکنی و چه نکنی ،پس بهتره بری دنبال چیزی که تو زندگیت راضیت کنه...
برای همه دوستانی که دارن تو این رشته درس میخونن با تمام وجود آرزوی سعادت و سلامت و موفقیت میکنم و اراده شون رو تحسین میکنم.برام دعا کنید که الان که میخوام مسیر زندگیم رو دوباره تعیین کنم درست تصمیم بگیرم.راهی که منتهی به خیر دنیا و آخرتم باشه....
 
آخرین ویرایش:

maryam58

New member
سلام
مریم جان یه جمله نصیحت من به شماست البته ببخشیدمن کوچیکترازاونم که شمانصیحت کنم(آنکه بازندگی می سازندزندگی رامی بازد بازندگی نساز زندگی رابساز)من باشرایط سخت رشتم کنارنمیام ودلیل عدم پیشرفت وارتقاپرستاری هم همین بود که اکثرا باشرایط کنارمیامدن به جای اینکه تغییرش بدهند مثل اقای نصیری هم ازپرستاری فرارنمیکنم به نظرم پرستاری مثل یه بچه است که هیچ کس حمایتش نکردهرکس که بهش میرسه یاترکش میکن یابهش عادت میکن ولی من میخوام این بچه بزرگش کنم وکمکش کنم وبخاطرش ارشدشرکت کردم وقبولم شدم وبخاطرش تمام تلاشمومیکنم تادکتراقبول بشم بعدمثل اساتیدتربیت مدرس که واقعاازجون ودل برای پرستارای این مملکت دارندزحمت میکشندبه رشتم وهمکارام کمک می کنم نمیدونید چون توکشورماحرف کسی گوش میدن که مدرکش بالاتر/وقتی میبینم اساتیدی مثل دکترعیسی محمدی/دکترمعماریان /دکتر احمدی /دکترانوشه/ دکترونکی /دکترناوی پورودکترکرمانشاهی چه کمکایی به جامعه پرستاری کردند واقعا خوشحال میشم مریم جان وزارت بهداشت میخواست قانونی بیارکه طبق اون دانشجوهای پرستاری دربیمارستان تربیت بشندنه دردانشگاه یعنی عملا پرستار ازدانشگاه گرفتن وعلم پرستاربیخودی میدونستندحتی خانم دستجردی که حامی سرسخت پزشکاست گفت پرستارابه این همه اطلاعات نیازندارند تاکسی نتون به پزشکاشون گیربده وپزشکاهم اشتباهاتشون راحت گردن پرستارابندازندولی همین اساتیدکه همشونم پرستارند جلوشون ایستادند واجازه ندادندبه قول دکترناوی پور که میگفت هدفتون ازارشد پرستاری هیئت علمی نباشه هدفتون کم کردن دردی ازدردای پرستاراباشه من به این شرایط عادت نمیکنم وازکسی هم نمیخوام روش مقاومت کردن وکناراومدن برام بگه اگرکسی روش تغییردادن بلد بهم یادبده تغییردادن نه فرارکردن وعادت کردن/شماهم بهتربجای تغذیه پرستاری شرکت کنی رشته ای که ازنظر خودت برات خوب بوده اگرهم میگی 2تابچه داری خیلی ازپرستاراهم بچه دارند اماشیفت های سنگین میدنداگردردمادرای پرستاردرک میکنی بیا شرایط براشون تغییربده سخت هست اماباسماجت وکمی کله شقی(منظورم خودم هستم)تغییرامکان پذیر


سلام دوست عزیز نیمی دانم از کجا برداشتکردید که من از این رشته فرار کردم ، یا به خاطر ازدواج با یک پزشک پرستاری را ترک کردم مشوق من برای ادامه کار بعد طرح و تحصیل دران رشته همسرم بود اما من بعد گرفتن لیسانس انچه که از روحیه خود شناختم با اینکه برای پرستاری ارزش زیاد قائلم و هنوز هم گفتم برای ارامشم گاهی کشیک می دهم اما علاقه خودم را در چیز دیگری یافتم و ادامه تحصیل در این رشته را برای خودم خوب ندیدم من به اقای نصیری هم همین را گفتم اگر می بیند نمی تواند این رشته را هضم کند هیچ کس مجبورش نکرده مسیری را که ازارش می دهد تا همیشه ادامه دهد می تواند تغییر رشته دهد یا به دنبال ارشد برود ام اینکه صبر کند و سختی بکشد که به قولی کم نیاورده باشددرست نیست من با ارشد مدیریت هم می توانستم در بیمارستان کار کنم یا حتی در بخش پرستاری اما نمی خواستم وقت زیادی را در بیمارستان بگذرانم درست است که خیلی ها با بچه شیفت های سنگین می دهند اما من اجباری به انتخاب این راه ندارم نه پرستاری شغل های دیگر مثل تدریس دردانشگاه یا هر شغل دیگری که مهیا بود را نیز تصمیم گرفتم تا ورود به مدرسه پسرانم انجام ندهم و شاید بعد ها به دنبال اش رفتم . من بااینکه مدت هاست پرستار نیستم اما همیشه عضو نظام پرستاری بودم و در زمانهایی فعالیت هم داشتم .
 

maryam58

New member
سلام
من نگفتم فرارکردیدکاری هم ندارم که باچه شخصی ازدواج کردید(سلیقه شخصیتون بوده من ازپزشکابدم میادحالاشماخوشتون اومده طوریکه حتی شریک زندگیتونم یه پزشک شده به من ربطی نداره که دراین موردکوچکترین نظری بدم )کجای پستم به این موارداشاره کردم؟
متاسفم که در این بخش نظر دادم وقتی شما پرستاری را انتخاب کردید مطمئنا از ان همان ابتدا م یدانستید که همکار اصلی شما پزشکان هستند اما وقتی اینقدر از همکار خود بدتان می اید مطمئنا در رفتارتان هم نمود می کند پس رفتاری متقابل می بینید من هدفم از نظراتی که دادم این نبود که بگویم همسرم پزشک هست این مثالی بود از زندگی که همه بد نیستند همانطور که همه پرستارها فرشته نیستند حرف من چیز دیگری بود .من پرستاری هستم که این شغل را با توجه به اینکه حق انتخاب داشتم با دید باز انتخاب کردم ووقتی ان ار کنار گذاشتم که دیدم روحیات من اجازه نمی دهد یک پرستار خوب بمانم و به بیمارانم خدمت کنم .
اما به دوستم اقای نصیری می گویم که اگر پرستاری اورا ازار م یدهد و به نظرش بن بست است با خواندن ارشد و دکترا به نتیجه ای نمی رسد و پا جای همان استاد می گذارد که با هیئت علمی شدن هم ناراضی است پس راه دیگری پیدا کن دوست من هروقت شروع کنی خوب است انسان از ابتدای کوچه بن بست بودن یا باز بودن کوچه را تشخیص میدهد اگر خیلی کوچه طولانی باشد از اواسط راه تشخیص میدهد احتیاجی نیست به انتها برسی بعد بازگردی. همگی موفق باشید
 

miler

New member
ای بابا ...اللهی... چقد سختی میکشیم ماها:dadad4:
منم هوشبریم...ولی میخواستم از رشتم بیام بیرون واسه همین قضیه ... الان فیزیولوژیم..
بچه ها به نظرتون اگه ارشد فیزیو تموم شه ...حقوق هوشبریم بالا میره؟ اصلا فیزیولوژی جز درمان و بهداشت هست؟؟ یا اینکه فقط باید پرستاری میخوندم؟؟
 

ahmadali

New member
منم هوشبریم دارم واسه ارشد پرستاری میخونم................به پرستاری علاقه ندارم فقط بعنوان پلی واسه دکترا بیولوژی تولید مثل انتخاب کردم چون به این رشته علاقه دارم.........فقط میخوام بددونم توووووووش پول هست کسی دکترا این رسته تو این سایت هست؟
 

zohreh22

New member
دعوت به همکاری :آیا دانشجوهای ارشد پرستاری پشتیبان ما کنکوری ها می شوند؟؟؟
سلام دوستای گلم
از اونجایی که مقوله تحصیلات تکمیلی یه کم حساسه بنده و شاید دیگر دوستان نیازمند لطف بی دریغ شما هستیم در صورت تمایل به این تایپیک سر بزنید و ما رو مستفیض کنید

من به شخصه خیلی با درس خوندنم مشکل دارم و نیاز به کمک فوری شما گلها

آیا لطف شما شامل حال ما کنکوری ها میشه؟؟؟؟؟

پیشاپیش اجرتون با خود خدا و البته تشکر ناچیز ما.
یا علی
ببینیم کی اولین چراغ رو روشن می کنه؟؟؟؟


سلام دوستای گلم ببخشید وسط تایپیکتون یه همچین پستی نوشتم .دیدم جمع بچه های پرستاری جمعه گفتم از فرصت
استفاده کنم و شما رو به تایپیک فوق دعوت کنم


هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم

بنیاد حمایت از کنکوری ها

بچه ها بیایید یادتون نره ما به تجربتون نیاز داریم
یا علی مددی
 

mehran35

New member
سلام به همه دوستان گلم
شرمنده که دوروزی نبودم ابتدا یه سوال از همه دوستان از کجا فهمیدید من آقا هستم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
در ضمن از ابراز لطف همه ممنونم حتی مخالفین !!!!!!!!!!!دوست گلم آقای پزستار پشیمان منظور من از توجیه دوستان بدی رشته نبود بلکه نسبت به مشکلات وسختی شغل بود که خیلی ها مارومتهم کرده بودند که خوشی زیر دلمون زده!وگرنه اینی که همه پرستارا باوجود سختی هاش بازم این شغل رو ادمه میدن کار خداست که این همه مریض روی زمین نمونند!اما مریم 58عزیز پسرای قشنگی داری خدا ببخشه !من خودم به شخصه تابحال هیچ مشکلی با هیچ پزشکی نداشتم ونخواهم داشت من سال اول طرحمو در یکی از دور افتاده ترین شهرها گذروندم که فقط دو پرستار بودیم ویه پزشک وچه همکاریه در عین دوستی باهم داشتیم وهنوز هم با هم در ارتباطیم!من نگفتم مشکل از پزشکاس بلکه از تفاوت دید جامعه نسبت به این دو شغله در صورتی که این دوبا همکاری هم میتونند کاری از پیش ببرند!صبا خانم مصمم در تغییر شرایط پرستاری جسارتت قابل تحسینه ولی بهت بگم تابه حال سیاستها بر این بوده وهست که پرستاری جایگاهی در جامعه پیدا نکنه بنا به اون حرفی که خودت از وزیر نقل کردی وگرنه چرا باید در ارشدویژه ای که باید اطلاعات تخصصی سنجیده بشه هیچ سوال تخصصی وجود نداشته باشه واگر ما عمومی خونده بودبم حتما این ارشدوقبول میشدیم چون نمیخوان پرستاری تخصصصی بشه واینی هم که تا حالا شده نتایج تلاش های اساتیدیه که گفتی پس این جاست که آدم شاکی میشه وقتی میبینه دستهایی پشت پرده وجود داره!اینه که میگم تهش بن بسته چون راه پیشرفتی واسش باز نذاشتن!حالا یا باید بمونی یا بری این میشه دو راهی ولی به نظر میاد پزستار پشیمان رفتنو انتخاب کرده!منم اگه یه مسیر مطمئن پیدا کنم که باوجود سختی هاش تهش بن بست نباشه میرم شما چه راهی سراغ دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
 
آخرین ویرایش:

mehran35

New member
سلام
اخرمهرماه به همه دانشگاه هاعلوم پزشکی کشورابلاغیه ای داده میشه که طبق اون ارشدپرستاری ازحالت اموزشی وعمومی تبدیل به تخصصی میشه واسامی گرایش هاهمت غییرمیکن مثلا داخلی جراحی اسمش شده پرستاری اموزش بالینی بزرگسالان که هم اموزش وهم بالین وقبلا بچه هاارشدفقط11واحدتخصصی داشتند امابعداین قانو90 درصددروس تخصصی میشندوارشدپرستاری معادل تخصص پرستاری ودکتراپرستاری معادل فوق تخصص پرستاری میشه امیدوارم بااین طرح اوضاع پرستارای ما توجامعه بهتربشه وپرستاراهم درفرایند درمان بیماردخیل بشندنه اینکه فقط مجری دستورات پزشک بشندهمه به نتیجه بخش بودنش امیدوارند فقط نیاز به همت بچه های پرستاری داره
یاعلی
سلام میشه منبع خبرهاتونوقید کنید؟
 

asal 92

New member
من باوجودداشتن یک رتبه خوب پرستاری قبول شدم فقط به خاطر اشتباه دردرج کد رشته باورش سخته که بفهمید چه دوران سختی بود میخواستم ترم دوم تغییررشته بدم ولی شرایطی پیش اومد که نشد الان استخدامم وهر روز خدارا به خاطر حرفه ام شکرمیکنم به خاطر کمک به جان مخلوق خدا نمیدانم چرا بعضی ها این قدر منفی گرا هستند همه پزشکا بی احترام نیستند همه پرستارا هم وجدان کاری ندارنداتفاقا من بخش ویزه هستم واعتماد متقابلی بین نرس وپزشکای بخش است چون ازسواد علمی ما مطمئنند حتی بعضی وقتا سربعضی اردهابحث میکنیم یاماقانع میشیم یا اونا abgراخیلی خوب تفسیر میکنیم وستینگو تغییر میدیم شاید باورنکنیدحتی برای انتقال یا ترخیص مریض ازمانظر میخان وهمه اینا لازمش علمه فقط علم ما هیچ وقت خودمونو با پزشک مقایسه نمیکنیم هرکی جایگاه خودشو داره ولی در عین حال همه عضو یک تیمیم..........موفق باشید
 
بالا