mehran35
New member
سلام ذوست عزیز به نظرم دوستان مخالف خوب توجیه نشدن بیشتر واسشون توضیح بدهنه دوست عزیز!
سلام ذوست عزیز به نظرم دوستان مخالف خوب توجیه نشدن بیشتر واسشون توضیح بدهنه دوست عزیز!
سلام نمی دونم چی بگم وقتی عنوان تاپیک را خواندم گفتم شاید فقط گله های شغلی است که اینکار سخت است که خداییش سخت است اما این حرفها چیه چرا اینقدر خصمانه نسبت به رشته خودتان و دیگران صحبت می کنید به نظرمن رفتار هرکسی می طلبد که چگونه با او رفتار شود ما در دوره تحصیل خیلی هم از محیط کار و بیمارستان راضی بودیم اکثر دوستان من که ورودی 78 دانشگاه تهران بودیم هنوز کار می کنند وادامه تحصیل داده اند و اگر هنوز از انها بپرسید راضی هستند.به نظرمن پیشینه ای که از رفتار پزشکان در ابتدای تحصیل در ذهن یک دانشجوی پرستاری گذاشته می شود با عث این خصومت می شود . چرا فکر می کنید پزشکان راحت و بی دردسر درس خوانده اند کنکور داده اند و بعد کار می کنند چون من با یکی از بهترینشان زندگی می کنم می توانم قضاورت کنم مکانهایی که خیلی از پزشکان برای طرح عمومی و حتی تخصص می روند غیر قابل تصور برای زندگی خیلی از شماها شاید باشد من جایی با همسرم طرح تخصص رفتم که شاید شما نامش راهم نشنیده باشید وحالا هم بعد اتمام دوره فوق تخصص که همهفکر میکنند یک پزشک به اوج ارزوهایش می رسد باید 4 سال به شهرستان های همدان برویم اینها را گفتم تا بدانید هر رشته ای حتی پزشکی سختی و مشکلات خود را دارد شما فکر می کنید یک پزشک اقا بالاسر ندارد شما رفتار بعضی اتنتها را با حتی یک فلو جلوی استاجر دیده اید پس اگر جای انها بودید چه می کردید .اتفاق همیشه چیزی که من را عصبانی می کرد و نا امید همکارهای خودم بودند بعد ازدواج درمحیط کار رفتار 50 درصدشان به خاطر ازدواج من بایک پزشک انقدر بد بود که غیر قابل تحمل شد . چیزی که باعث شد من از پرستاری خارج شوم البته بعد طر ح رفتار مترون و یکی از سوپروایزرهای بیمارستان محل کارم در طرح با بچه های طرحی بود و بعد ان وجود دو پسر که اجازه کار به من نمی داد . و ارشد هم که می خواند م دوباره طرح باید می رفتم پس فوق لیسانس به صورت مجازی مدیریت خواندم و الان هم می خواهم به دنبال تغذیه بروم که در دوره تحصیل در پرستاری به ان علاقه مند شدم شما دوستان هم که اینقدر پرستاری اذیتتان می کند خوب بهتر نیست عمرتان را با حسر ت خوردن و مقایسه خود با دیگران نگذرانید .من هنوز وارد محیط بیمارستان نشدم و واقعا شاید نتونتم محیط رو درک کنم ولی جزو اساسی ترین اصول اخلاقی و انسانی احترام به انسان ها و محترم شمردن شخصیت اونهاست ، حالا هرکسی که این رو رعایت نکنه چه پزشک و چه غیر پزشک باید به تربیتش شک کرد و من مطمنم که درصد خیلی کمی از پزشکان اینطورین ولی چون همه از پزشک ها انتظار دارن هم از لحاظ سواد هم شخصیت هم ادب مثل ادم های کوچه بازاری رفتار نکنن ، وقتی یکی دو نفر پیدا میشن که جو میگیردشون یا تربیت درست حسابی ندارند ، اونوقت این باعث میشه که محیط بیمارستان و کار خیلی غیر قابل تحمل بشه ، وگرنه تو یک مجموعه به اسم بیمارستان حتی اگه اون نظافت چی هم کارشو درست انجام نده میزان عفونت های مقاوم بیمارستانی به شدت زیاد میشه و در نهایت یه سیکل معیوب رو داریم دیگه چه برسه یه پزشک و پرستار که تو بیمارستان نزدیک ترین رابطه کاری رو دارن و هیچ کس ، چه پزشک و چه پرستار نباید این حق رو به خودش بده که بخواد مشکلات کاری و خانوادگیشو سره مریض بیچاره خالی کنه چون بعدا در محضر خدا باید جوابگو باشه ( و همینطور وجدانش ) ! و مهمترین چیز اینه که پزشک ها چون مطالب بیشتریو به صورت تئوری میخونن معلومه که سواد تئوری بیشتری هم دارن ولی تویه کار عملی معمولا ضعف دارن ( جایی که پرستاران محترم توش قوت دارن) و چقد قشنگ که این دوتا در کنار هم قرار بگیره و از هم یاد بگیرن ... برای همتون ارزوی موفقیت دارم همکاران محترمم .
سلام ذوست عزیز به نظرم دوستان مخالف خوب توجیه نشدن بیشتر واسشون توضیح بده[/QUOTE
سلام آقای نصیری!
به نظرم ما اینجا نیستیم که کسی رو در مورد چیزی توجیه کنیم.اینجا جاییه که هر کس صرفا نظر شخصی خودشو میگه.خیلی از دوستان برای ادامه این راه هنوز انگیزه دارند و این خیلی عالیه اما یکی مثل من نداره و بنظرم این تا حد زیادی هم بستگی به روحیه آدم ها داره.من هم مثل خیلی از دوستان که گفتند، اغلب فرار کردن و خالی کردن میدون رو بهترین راه نمیدونم و عموما من رو به سرسختی و پیگیری کردن تو همچین مسائلی میشناسن و خیلی ها بهم میگن حوصله داری تو هم یا کله ت داغه و...اما با همه این ها از لحاظ روحیه ای و ابعاد شخصیتیم به نظر خودم نمیتونم این راه رو ادامه بدم و انگیزه ای برای مقاوت کردن ندارم،نه اینکه مقاوت رو بی نتیجه میبینم.میدونم که 10 سال دیگه اگه به ایده آل ترین نقطه این حرفه هم برسم راضی نخواهم بود در صورتی که خیلی از دوستانمون اینجا زاویه نگاهشون متفاوته و این کاملا طبیعیه.گرچه خیلی کم دیدم کسانی رو که با علاقه این رشته روانتخاب کرده باشن اما این به این معنی نیست که هر کس اومده تو این رشته از ناچاری بوده و به هر حال هرکسی که الان به هر دلیل و هدفی داره این رشته رو تو تحصیلات تکمیلی ادامه میده کار خیلی بزرگی میکنه چون همه مون میدونیم که ارشد و دکتری قبول شدن کار هر کسی نیست .
اولین بار جرقه تغییر رشته تو ذهنم جایی خورد که یکی از اساتیدم در زمینه علوم انسانی که فرد بسیار فرهیخته و برجسته ای در جامعه اساتید دانشگاهی هم هست بهم گفت:برو اون جایی(رشته ای)قرار بگیر که شب تو اون فیلد خوابت نبره،گفت برو دنبال رشته ای که اونقد بهش علاقه مند باشی که برای پیشرفت کردن توش منتظر امکانات نباشی. و چقدر حرف قشنگی زد...چند وقت پیش که تصمیم به تغییر رشته گرفته بودم و از بابت گذشت زمان و این چهار سالی که وقت گذاشته بودم مردد بودم،با یکی از همکاران روانپزشکمون صحبت کردم یه حرف قشنگی بهم زد.گفتش که زمان تو زندگی ما میگذره،چه تو کاری بکنی و چه نکنی ،پس بهتره بری دنبال چیزی که تو زندگیت راضیت کنه...
برای همه دوستانی که دارن تو این رشته درس میخونن با تمام وجود آرزوی سعادت و سلامت و موفقیت میکنم و اراده شون رو تحسین میکنم.برام دعا کنید که الان که میخوام مسیر زندگیم رو دوباره تعیین کنم درست تصمیم بگیرم.راهی که منتهی به خیر دنیا و آخرتم باشه....
سلام
مریم جان یه جمله نصیحت من به شماست البته ببخشیدمن کوچیکترازاونم که شمانصیحت کنم(آنکه بازندگی می سازندزندگی رامی بازد بازندگی نساز زندگی رابساز)من باشرایط سخت رشتم کنارنمیام ودلیل عدم پیشرفت وارتقاپرستاری هم همین بود که اکثرا باشرایط کنارمیامدن به جای اینکه تغییرش بدهند مثل اقای نصیری هم ازپرستاری فرارنمیکنم به نظرم پرستاری مثل یه بچه است که هیچ کس حمایتش نکردهرکس که بهش میرسه یاترکش میکن یابهش عادت میکن ولی من میخوام این بچه بزرگش کنم وکمکش کنم وبخاطرش ارشدشرکت کردم وقبولم شدم وبخاطرش تمام تلاشمومیکنم تادکتراقبول بشم بعدمثل اساتیدتربیت مدرس که واقعاازجون ودل برای پرستارای این مملکت دارندزحمت میکشندبه رشتم وهمکارام کمک می کنم نمیدونید چون توکشورماحرف کسی گوش میدن که مدرکش بالاتر/وقتی میبینم اساتیدی مثل دکترعیسی محمدی/دکترمعماریان /دکتر احمدی /دکترانوشه/ دکترونکی /دکترناوی پورودکترکرمانشاهی چه کمکایی به جامعه پرستاری کردند واقعا خوشحال میشم مریم جان وزارت بهداشت میخواست قانونی بیارکه طبق اون دانشجوهای پرستاری دربیمارستان تربیت بشندنه دردانشگاه یعنی عملا پرستار ازدانشگاه گرفتن وعلم پرستاربیخودی میدونستندحتی خانم دستجردی که حامی سرسخت پزشکاست گفت پرستارابه این همه اطلاعات نیازندارند تاکسی نتون به پزشکاشون گیربده وپزشکاهم اشتباهاتشون راحت گردن پرستارابندازندولی همین اساتیدکه همشونم پرستارند جلوشون ایستادند واجازه ندادندبه قول دکترناوی پور که میگفت هدفتون ازارشد پرستاری هیئت علمی نباشه هدفتون کم کردن دردی ازدردای پرستاراباشه من به این شرایط عادت نمیکنم وازکسی هم نمیخوام روش مقاومت کردن وکناراومدن برام بگه اگرکسی روش تغییردادن بلد بهم یادبده تغییردادن نه فرارکردن وعادت کردن/شماهم بهتربجای تغذیه پرستاری شرکت کنی رشته ای که ازنظر خودت برات خوب بوده اگرهم میگی 2تابچه داری خیلی ازپرستاراهم بچه دارند اماشیفت های سنگین میدنداگردردمادرای پرستاردرک میکنی بیا شرایط براشون تغییربده سخت هست اماباسماجت وکمی کله شقی(منظورم خودم هستم)تغییرامکان پذیر
متاسفم که در این بخش نظر دادم وقتی شما پرستاری را انتخاب کردید مطمئنا از ان همان ابتدا م یدانستید که همکار اصلی شما پزشکان هستند اما وقتی اینقدر از همکار خود بدتان می اید مطمئنا در رفتارتان هم نمود می کند پس رفتاری متقابل می بینید من هدفم از نظراتی که دادم این نبود که بگویم همسرم پزشک هست این مثالی بود از زندگی که همه بد نیستند همانطور که همه پرستارها فرشته نیستند حرف من چیز دیگری بود .من پرستاری هستم که این شغل را با توجه به اینکه حق انتخاب داشتم با دید باز انتخاب کردم ووقتی ان ار کنار گذاشتم که دیدم روحیات من اجازه نمی دهد یک پرستار خوب بمانم و به بیمارانم خدمت کنم .سلام
من نگفتم فرارکردیدکاری هم ندارم که باچه شخصی ازدواج کردید(سلیقه شخصیتون بوده من ازپزشکابدم میادحالاشماخوشتون اومده طوریکه حتی شریک زندگیتونم یه پزشک شده به من ربطی نداره که دراین موردکوچکترین نظری بدم )کجای پستم به این موارداشاره کردم؟
سلام میشه منبع خبرهاتونوقید کنید؟سلام
اخرمهرماه به همه دانشگاه هاعلوم پزشکی کشورابلاغیه ای داده میشه که طبق اون ارشدپرستاری ازحالت اموزشی وعمومی تبدیل به تخصصی میشه واسامی گرایش هاهمت غییرمیکن مثلا داخلی جراحی اسمش شده پرستاری اموزش بالینی بزرگسالان که هم اموزش وهم بالین وقبلا بچه هاارشدفقط11واحدتخصصی داشتند امابعداین قانو90 درصددروس تخصصی میشندوارشدپرستاری معادل تخصص پرستاری ودکتراپرستاری معادل فوق تخصص پرستاری میشه امیدوارم بااین طرح اوضاع پرستارای ما توجامعه بهتربشه وپرستاراهم درفرایند درمان بیماردخیل بشندنه اینکه فقط مجری دستورات پزشک بشندهمه به نتیجه بخش بودنش امیدوارند فقط نیاز به همت بچه های پرستاری داره
یاعلی
نمونه زندش خودمم که ازترم بعدرشته تخصصی به جای گرایش به ماداده میشه