خــــاطــرات دانشجویـــی ((صرفا از 3 مکان))

M@RY@M

New member
خاطره اي ديگر!
ي روز كه توي بخش آنژيو بوديم,من همينطوري نشسته بودم و چون دمپاييهاي اونجا اندازه ي قايق هستش,داشتم ي ذره پامو توش جابه جا ميكردم كه....همين كه ي ذره پامو حركت دادم,
دمپايي مثل تير پرت شد سمت پزشكايي كه دقيقا روبروي من بودن!!!!يعني فقط 2 سانت مونده بود كه بخوره تو سرشون! خدامنو خيلي دوست داشت وگرنه خوردن دمپايي به سر اونا همانا و يه چيزاي ديگه همانا!!!!! :motat:

از اون روز به بعد نميدونم چرا سندروم دست وپاي بيقرارگرفتم!آخه هي ي چيزي رو پرت ميكردم!:25r30wi:
 

mahii

New member
-مردان-نایک.jpg

حدودا این شکلی بود نه...........خخخخخخخخخخخخخخخخه
 

mahii

New member
از تو جیفام خو.......................ههههههههههههههههههههههههه
 

M@RY@M

New member
من كه بهترين روزاي زندگيم رو توي همين كارآموزيها داشتم.البته چون با آرام و ماهي جونم بودما!وگرنه اصلا بهم خوش نميگذشت!:28:
 

fmmohammadi

New member
دوستان سلام


امروز تو بخش دستمو بریدم نمیدونم با چی نمیدونی چه زخم بزرگ و عمیقی بود(2میکرون!!!)خونی میومد خونی میومد که نگو(2قطره) بعد به دوستم سریع گفتم پانسمان کنه اونم چه پانسمانی دستم تو چرخ گوشت میرفت اونجور پانسمان نمیکردم اینقدر تابلو بود که همه میپرسیدن چی شده!!!!!منو داری تا ناز بود امروز کردم!!!!دوستانو داری :bunnyearsmiley:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahii

fmmohammadi

New member
میشه از تو جیفات یه دنپایی اندازه بدی خاله ایندفه من آبرو دارما تو بخش میدونی که با اون ریخت اتو کشیده وای !!!! انگار از تو اتو کلاو در اومدیم بعد جالب اینکه دکترا با لباس شخصی میان با کفش خودشون میان بعد ما باید لباس خوشکلارو بپوشیم البته شاید چون نقشمون حیاتیه مهمممیم همش بالاسربیماریم!!!:smiliess (11):
 

mahii

New member
دوستان سلام


امروز تو بخش دستمو بریدم نمیدونم با چی نمیدونی چه زخم بزرگ و عمیقی بود(2میکرون!!!)خونی میومد خونی میومد که نگو(2قطره) بعد به دوستم سریع گفتم پانسمان کنه اونم چه پانسمانی دستم تو چرخ گوشت میرفت اونجور پانسمان نمیکردم اینقدر تابلو بود که همه میپرسیدن چی شده!!!!!منو داری تا ناز بود امروز کردم!!!!دوستانو داری :bunnyearsmiley:

سلام زلزله آخ ببخشید آرام جون.......................مرده ادبیات نایابتم.............:smiliess (11):
 

mahii

New member
میشه از تو جیفات یه دنپایی اندازه بدی خاله ایندفه من آبرو دارما تو بخش میدونی که با اون ریخت اتو کشیده وای !!!! انگار از تو اتو کلاو در اومدیم بعد جالب اینکه دکترا با لباس شخصی میان با کفش خودشون میان بعد ما باید لباس خوشکلارو بپوشیم البته شاید چون نقشمون حیاتیه مهمممیم همش بالاسربیماریم!!!:smiliess (11):
نه خیر.................دمپاییم کجا بووووود
کاری نکن همون گندهه رو هم اذت میگیرما..........پرتوقع
.....:riz277:
 

fmmohammadi

New member
من دکترای ادبیات دارما از نوع افتخاریش خیال کردی همه مثل مریم هستن همه چیرو اشتباه بگن!!!!!!:ph34r-smiley:
 

mahii

New member
من دکترای ادبیات دارما از نوع افتخاریش خیال کردی همه مثل مریم هستن همه چیرو اشتباه بگن!!!!!!:ph34r-smiley:
اووووووووووووووی مریم کجایی ک زلزله داره چه چیزا ک پشت سرت نمیگه...........
بعد کدوم دانشگاه معتبری بهت دکترای ادبیاااااااااات داده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هاااااااااا.....نکنه ادبیات مدرنیتست؟
 

M@RY@M

New member
من دکترای ادبیات دارما از نوع افتخاریش خیال کردی همه مثل مریم هستن همه چیرو اشتباه بگن!!!!!!:ph34r-smiley:

آرام جونم,انشالله شنبه كه همديگرو ميبينيم,اون ديكته تو آماده كن ببينم ايندفعه غلطهاي املاييت كم شده يا نه!!!!!!! :25r30wi: بعدم ي كاري باهات دارم!! :sdasdasd:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahii

mahii

New member
آرام جونم,انشالله شنبه كه همديگرو ميبينيم,اون ديكته تو آماده كن ببينم ايندفعه غلطهاي املاييت كم شده يا نه!!!!!!! :25r30wi: بعدم ي كاري باهات دارم!! :sdasdasd:
آخ جووووووووووووووون دعواااااااااااا:thanks:
 

mahii

New member
th

امروز کاراموزی آنژیو .نوبت اطفال هم بود.وای همه شادیهای ما تو این بخش یطرف این روز اطفال یطرف.ادمو از غصه میکشه.بیچاره طفل معصوما بعضیاشونو واسه رگ گیری سوراخ سوراخشون میکنن.بیچاره پدر مادرا دیدین چقد ناراحتنو گریه میکنن.خوب حق دارن ...امروز یه پسر بچه 17ماهه رو اورده بودن که تترالوژی فالوت داشت.انقد گریه میکرد هم ترسیده بود هم چون ناشتا بود گشنش بود.بعد من رفتم بالاسرش وایسادم.خیلی وقت بود همچین نگاه معصومو پاکی کسی بهم نکرده بود.چنان من جذب این بچه شدم همینطور بالاسرش وایسادمو نگاش میکردم.وقتی گریه مکرد دلم ریش میشد بعد با اون نگاهش که از روی خواهشو جلب محبت بود وقتی ادمو نگا میکردد .دوس داشتم همون لحظه دستو پاشو از روی تخت باز کنمو محکم بغلش کنم.انقد دلم میخواست اینکارو بکنم.تاحالا همچین حسی بهم دست نداده بود.اصن نمیدونم این بچه چی داشت که انقد بدلم نشسته بود...خودمو گذاشتم جای مادرش...واقعا سخته ادم عزیزش اونم عزیز کوچیکش مریض باشه.بره تو اتاق عملو......من تا موقعی که بیهوشش کردم از بالاسرش تکون نخوردم.اصن نمیتونستم تکون بخورم...گاهیم براش شکلک درمیاوردم که گریه نکنه و بخنده...یبارم هین زبون دراوردن سرمو که چرخوندم ببینم کسی دوروبرم نباشه یهو دیدم یه اقای پرستار داره نگام می کنه....خلاصه امروز روز بدی برام بود کلی غصه خوردم سر اون قضیه...خدا ایشالله ناراحتی هیچ عزیزیو رو دل والدینش نذاره
...
 
آخرین ویرایش:

BBT

New member
یارو استخدام رادیولوژی میشه موقع تحویل عکس به مریض میگه قفسه سینت شکسته بود خودم با فتوشاپ درستش کردم دکتر نفهمه :riz481::riz481:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahii

fmmohammadi

New member
سلام


امروز قرار بود بریم بخش آنژیو که دیدیم سرویس نیست و علی رغم اینکه تا 4ش کار آموزی داشیم در کمال نا باوری گفتند فارغ التحصیل شدیم مارو داری!!!!یکم ناراحت شدیم......اما نه برا کار اموزی برا سلف بیمارستانا!!!!برا اذیت کردن پرسنل...! اینقدر امروز شیطونی کردیم که هرکی مارو میدید میگفت...هیس!!!!!!فکرکنم جامون تو بخش خالی باشه :sad:
 

sepid71

New member
خاطراتتون صرفا از 3 مکان :))))))

سلام بچه ها

بیاید اینجا در مورد خاطرات تلخ و شیرینمون از دانشکده و کلا.س و خاطرات بیمارستان یا کلا کاراموزیهای مربوط ب رشتمون بگیم ...

البته نمیدونم همچین تاپیکی هست یا نه .... اگر هست ادغامش کنن مدیرا ممنون میشم :)


:bunnyearsmiley:
 
آخرین ویرایش:

sepid71

New member
خب بسم الله :)))))


این شماره 1 : عطسه ی ناز نازی !


تاحالا مرد ندیده بودم مث دخترا عطسه کنه!

اونم میگم مرد یعنی مـــــــــــردا !

باز از این پسرای دخترنما باشه ی چیزی!

مرده سن بالای 30 , شاغل , کچل ! فک کنم 6 تا هم بچه داشت ... همچین با عشوه سرکلاس درس عمومی مشترک عطسه کرد ک من حسودیم شد ! :\

والا من عطسم بعضی وقتا ازاین اقاهه بلندتره !:1dco2x0p1lilzhfpg1t

یعنی عشوه میگم یچی میشنوینا ... باید میبودید تا عمق فاجعه رو درک کنید !

اصن مرد باید جوری عطسه کنه ک دیوار صوتی بشکنه ... ( از مجموعه جملات قصار سپید) :motat:
 

شفق بانو

New member
به نام خدا
منم بگم
یه استاد داشتیم سه ساعت باهاش ک. ل . ا. س داشتیم اقا این استادمون فقط پنج دقیقه اشو صرف تدریس اونم کنفرانس بچه ها میکرد
همش میگفت من / من / من / من / گاهی هم میگفت خانمم
یعنی من از درس فیزیولوژی فقط من من استادم یادم مونده
نمیینید پیشرفت نکردم .خخخخ
بعضی وقتا شیطونه میگفت /شیطونه ها نه من کلیپش کنیم بلکی استادمون سر عقل بیات دوکلمه درس بده والا.

ک. ل . ا .س :13:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ad1986

sepid71

New member
نامبر 2 :)


ی تکنسین هس خیلی کثیفه ...یعنی غیربهداشتیه اصن یه وضعی...انگشتشو میکنه تو حلق بچه های کوچیک !!!...خو آخه دیوانه چه .... داری میکنی ... دستکش ک اصلا نمیپوشه کلا در هیچ موردی ... فک کن بدون دستکش ساکشن میکنه ... بعد به ماها هم میگه نمیخواد بپوشید !!!! منم همش تو دلم میگم برو بابا ...یه همکلاسیم دارم اینم بااینکه دختره ولی کثیفه ....اینم حرفشو گوش میکرد.یدفعه هم ترشحات حلق مریض گرفت پشت دستش ...گفتم فلانی بمن نزدیک شدی نشدیا !!!

خو آخه اصن تو چیکاره ی مایی آخه ... متخصص بیهوشی مربیمونه ...بعد این هی اون وسط چرت و پرت میگه ...چرندیاتش تمومیم نداره ک ...خخخخخخخ بهش میگم بابا منحنی الکتریکی قلب فلانجوره ... برداشته میگه نه و اینا ...میگم استادمون اصن همین دیروز درس داد ! اصن نمیدونست منحنی دیگه چیه !!!! اسپاینالم بلد نیست !:riz481:

یبار رفته بودم برا سی پی آر ... فقط خودمو خودش ...اونجاهم کلی چرند گفت !!!!آبرومونو برد! همه مسخرش کردن خخخخ

ریه ی طرف پر مایع بود ...گوشی برداشت گوش کرد ... بعد بمن گفت بگیر گوش کن ...

من در اون لحظه =>:smiliess (5):

گفتم یعنی من بمیرمم ... حتی دست و پامو ببندن ....اینکارو نمیکنم ...بگن کلا از درس محرومت میکنیمم اینکارو نمیکنم ... بگن بخاطرت ارشد میاریمم اینکارو نمیکنم .... یعنی بگه نمره کاراموزیتو صفر رد میکنیمم اینکار و نمیـــــــــکنم:smiliess (5):
گفت بگیر
گفتم نمیخوام
گفت بگیر گوش کن ببین مشکلش چیه
گفتم نمیخوام
گفت بگیر برا رشته ات لازمه ...
گفتم نمیخوام گوش بدم ... گفت گفت گفت ... منم گفتم نه !

یعنی من اگر اون گوشیه وعععععع رو میکردم تو گوشم میرفتم گوشم رو بهمراه کلیه اجزای داخلی ... از جا میکندم ! اگر گوشیو جلو چشامم استریل میکردن نمیکردم تو گوشم ! اونم گوشی ک این کرده تو گوشش!!!!:smiliess (5):
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: 'Reza'
بالا