ترسناک ترین موضوع ممکن زندگی شما چیه؟

mj1919

New member
نه موافق نیستم .
یک آدم احمق احتمالا نابجا میترسه و یک آدم شجاع هم همیشه نترس نیست بلکه میدونه کجا نباید بترسه .

من نظرم اینه:
اجمق هیج وقت نمیترسه
شجاع، میدونه کجا باید بترسه

بذار یک جمله فلسفی بگم:

به نظر من ریشه ترس جهله!

عاقل ، شجاع است.
دلیل دارم.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahnam

ZOT

New member
خلاصه اینه که:

یکی از دو داداش، (بزرگتره،) یک تاجر موفق و شجاع هست، ولی همیشه یک ناخوداگاه ترسناک از صخنه ی خودکشی پدرش از بالای کارخونه داره!


ولی الان نمیترسه!

حالا داداش کوچیکه که خیلی لاابلی است یک هدیه بهش میده:
بازی!

که توسط یک شرکت ارائه میشه!

داداش بازرگانه توی این بازی همه جچی شو از دست میده.....


یعنی تمام مدت میترسه!

تمام اونچه که فکر میکنه براش ابدی، ازش میگیرن!

توی چند روز خونه ، ماشین، پول های سوییس.....

حتی اعتمادش به دوستانش و

و حتی اعتماد به برادرشو....

از دست میده

آخر هم یک اسلجه بر میداره میره شرکت (طراح بازی)

یکیو گروگان میگیره!

بعد در دقایق آخر ،

داداشش پشت دره که میگه ، داداش اینا همش بازیه اسلحه رو بذار کنار!
ولی بازم اون شرایط ترسناک باعث میشه بترسه و به اونی که درو باز میکنه تیر بزنه.

. داداشش با بدنی خونین میفته رو زمین.....

حالا خودش هم در این شرایط تر سناک و نامید کنند
خودکشی میکنه

از ساختمون میپره پایین(ترس نا خوداگاه ذهنش- مرگ پدر)


پایین ...
...

.
.
. رو ی زمین یک تشک هوا است...
.
.
. همش بازی بود



...

گریه میکنه

یعنی زندگی بازیه !
نباید ازش ببازیم ! یا این که نباید توش اینقدر غرق بشیم که باورش کنیم که ناتمومه ! که اینطوری بدتر بهش ببازیم !
مثل وقتی آدم از یه خواب بیدار میشه و یه نفس راحت میکشه که آخی فقط خواب بود !
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mj1919

fateme67

New member
نه عزیزم وابستگی رو واسه کمک نگفتم!
واسه این قسمت جملت گفتم... "دور شدن از همه عزیزانت...از علایقت از آرزوهات و........همه اینا 1 انسان رو میترسونه"

اوکی...ولی منو واقعا میترسونه!!!
 

omid9030

New member
سلام mj1919جان میشه از شما دعوت کنم به تایپیک بچه های رشته ژنتیک یه سر بزنید؟:ad54ad:
منتظرت هستیم دعوت این بنده حقیر رو بپذیر :rose:
اخه خیلی ها هستند که به تجارب شما نیاز دارند:riz277::riz277:
 

mahnam

New member
شبها هم نمیترسی تنهایی ! میدونیم خدا هستا ولی آخرش آدم میترسه !
از حیوونای تو جزیره چی !
البته که منم دوست دارم به یه جزیره برم و روزا تو ساحلش راحت نفس بکشم و تو دریاش شنا کنم و یه خونه ی درختی واسه خودم بسازم و شبا هم راحت بگیرم بخوابم و چون دوست ندارم حیوونی جز پرنده های بی آزار اونجا باشه غذاهای گیاهی بخورم و . . . شایدم چون نیاز هست که باعث اختراع میشه چندتتتتتتتتتتتتتتتتتتتا اختراع هم بکنم ! و نهایتا با یکی از اختراعاتم برگردم ! ( البته جاش رو به کسی نمیگم :smiliess (3):)

از خود شب نه نمی ترسم
مگه میشه آدم مثلا از حیوون درنده نترسه؟؟!!!
این دیگه ادعای الکیه
اما خوب به قول خودت به این فک می کنم که یه چیزی اختراع کنم که خودمو نجات بدم!
هم از اون جزیره، هم از دست اون حیوونا و .... :smilies-azardl (113
 

mj1919

New member
سلام mj1919جان میشه از شما دعوت کنم به تایپیک بچه های رشته ژنتیک یه سر بزنید؟:ad54ad:
منتظرت هستیم دعوت این بنده حقیر رو بپذیر :rose:
اخه خیلی ها هستند که به تجارب شما نیاز دارند:riz277::riz277:

امید عزیز
شما سرور مایی!
حتما میام، این چه حرفیه.
فقط لطف هر کدوم از تاپیک ها که منظورته ، آدرسشو پ خ کن، اینطوری پست نزنی بهتره.

ممنون داداش
 

antenyus

Active member
بچه ها من الان ک بیشتر فک میکنم میبینم ک واقعا نمی دونم از چی میترسم......


جزیره هه ترسناکه ولی نه اونقدر ... سعی میکنم یه قایق بسازم و خودمو نجات بدم......

و اون زندان اصلا ترسناک نیست برام... بیشتر خسته کننده اس... یه حسه خاصیه یه حسی ک داری آزمایش میشی ، آزمایش صبر ... اینکه خدا میخواد ببینه چقد بهش اعتماد داری......
 

mahnam

New member
من نظرم اینه:
اجمق هیج وقت نمیترسه
شجاع، میدونه کجا باید بترسه

بذار یک جمله فلسفی بگم:

به نظر من ریشه ترس جهله!

عاقل ، شجاع است.
دلیل دارم.

کاملا موافقم
پس مثه اینکه من شجاعم خودم خبر نداشتم :a2d3:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mj1919

mj1919

New member
از خود شب نه نمی ترسم
مگه میشه آدم مثلا از حیوون درنده نترسه؟؟!!!
این دیگه ادعای الکیه
اما خوب به قول خودت به این فک می کنم که یه چیزی اختراع کنم که خودمو نجات بدم!
هم از اون جزیره، هم از دست اون حیوونا و .... :smilies-azardl (113

حالا بیا بگو چرا نمی ترسی(از چیزایی که نمیترسی رو میگم)

ییک از بچه ها دوتا دلیل آورد.

شما چه دلایلی داری که نمی ترسی؟
 

mahnam

New member
حالا بیا بگو چرا نمی ترسی(از چیزایی که نمیترسی رو میگم)

ییک از بچه ها دوتا دلیل آورد.

شما چه دلایلی داری که نمی ترسی؟

بیشترین دلیلی که نمی ترسم واسه یه حس اطمینان ته قلبمه...
اطمینان به خدا و خودم...
اما شما مجتبی جان خودت این تاپیکو وا کردی ولی تا اینجا نگفتی خودت از چی می ترسی!
خودت از اینایی که گفتی می ترسی؟
اگه نه چرا؟
از چیا می ترسی؟ و چرا می ترسی؟
 

mj1919

New member
بیشترین دلیلی که نمی ترسم واسه یه حس اطمینان ته قلبمه...
اطمینان به خدا و خودم...
اما شما مجتبی جان خودت این تاپیکو وا کردی ولی تا اینجا نگفتی خودت از چی می ترسی!
خودت از اینایی که گفتی می ترسی؟
اگه نه چرا؟
از چیا می ترسی؟ و چرا می ترسی؟

یکسری از ترسها رو با بچه ها مشترک دارم.
مث از دست دادنها... هرچی که واسم عزیزه.....

یکسری ترسها هم از یک چیزای خاصه، ....
کلمه دژاوو رو شنیدی؟
......


یعنی یک واقعیت که در آینده رخ میده رو توی رویا پیش پیش ببینی....

ویرایش شد
ماورا الطبیعه....
از ناشناخته می ترسم...
از اینه بمیرم و نفهمم اینا چی بودن؟

ویرایش شد
 
آخرین ویرایش:

mahnam

New member
یکسری از ترسها رو با بچه ها مشترک دارم.
مث از دست دادنها... هرچی که واسم عزیزه.....

یکسری ترسها هم از یک چیزای خاصه، ....
کلمه دژاوو رو شنیدی؟
......


یعنی یک واقعیت که در آینده رخ میده رو توی رویا پیش پیش ببینی....

ویرایش شد
ماورا الطبیعه....
از ناشناخته می ترسم...
از اینه بمیرم و نفهمم اینا چی بودن؟

ویرایش شد

جالبه
منم خیلی در مورد ماورا کنجکاوم و اگه زندگیم تو خونواده و احتمالا مشکلاتی واسه اوناارو در پی نداشت خیلی چیزاشو تجربه می کردم
منم در این مورد خیلی خیلی کنجکاوم! و اگه این کنجکاویم نتیجه ای هم داشته باشه حتما به شما میگم :ad54ad:
میشه بدونم این چیزی که تو ذهنت هست و فکر می کنی که برات اتفاق می افته رو آیا تو عالم خواب دیدی یا ...؟؟؟
 

mahnam

New member
یکسری از ترسها رو با بچه ها مشترک دارم.
مث از دست دادنها... هرچی که واسم عزیزه.....

یکسری ترسها هم از یک چیزای خاصه، ....
کلمه دژاوو رو شنیدی؟
......


یعنی یک واقعیت که در آینده رخ میده رو توی رویا پیش پیش ببینی....

ویرایش شد
ماورا الطبیعه....
از ناشناخته می ترسم...
از اینه بمیرم و نفهمم اینا چی بودن؟

ویرایش شد

دژاوو یعنی اینکه یه چیزی آشنا باشه برات
یه فرد یا صحنه یا یه محیط!
که حس کنی مثلا قبلا تو این لحظه بودی یا مثلا تو خواب دیدیش...
درسته؟
مگه همین نیست؟
اما این که شما میگی که هنوز برات اتفاق نیفتاده
و البته امیدوارم هیچ وقت اتفاق نیفته ...
اما دوس دارم بدونم که اینو تو خواب دیدین؟ و چرا اینقدر مطمئنی که ممکنه اتفاق بیفته؟
 

mj1919

New member
جالبه
منم خیلی در مورد ماورا کنجکاوم و اگه زندگیم تو خونواده و احتمالا مشکلاتی واسه اوناارو در پی نداشت خیلی چیزاشو تجربه می کردم
منم در این مورد خیلی خیلی کنجکاوم! و اگه این کنجکاویم نتیجه ای هم داشته باشه حتما به شما میگم :ad54ad:
میشه بدونم این چیزی که تو ذهنت هست و فکر می کنی که برات اتفاق می افته رو آیا تو عالم خواب دیدی یا ...؟؟؟

کنجکاوی منو تحریک نکنین!

حتما یک پست میذارم و خیلی خوب توضیح میدم ، مطمئن باشین اونجا بحث بشه بهتره، اینطوری اونایی که تازه میان منحرف میشن
 

farshad25

New member
اصن چرا بترسیم به دنیا نیومدیم که بترسیم باید شجاع بود تا بتونی به ارزوهات برسی
 

mahnam

New member
کنجکاوی منو تحریک نکنین!

حتما یک پست میذارم و خیلی خوب توضیح میدم ، مطمئن باشین اونجا بحث بشه بهتره، اینطوری اونایی که تازه میان منحرف میشن

:tonguesmiley:
خب باشه پس منتظر می مونیم :4d564ad6:
 

fateme67

New member
درضمن از اونجایی ک من الان تبریزم از اینکه شب 1هو زلزله بیاد هم میترسم..آخه چن باری غافلگیرمون کردن اوشون!!!!!!!!!!:14:
 

شادیا

New member
بعد از نوشتن پست بالا تا خدودی پست های بقیه رو خوندم راستش به نظر من بعضی چیزا جزء نگرانی ها محسوب میشن مث ترس از وابستگی که یه نگرانیه برای از دست دادن! و ما جزء ترس ها حسابش میکنیم! یا مثلا حذف شدن اکانت!!!!!!! این خیلی ترس جالبیه:25r30wi: اما خب واقعا نفس گیره
اما به نظر من چیزهایی رو که میشه بهشون عادت کرد قابل تحملند
در هر حال وقتی آدم پست ها رو میخونه میبینه چه چیزای ترسناکی تو دنیا وجود داره و خبر نداره یا اینکه بهشون فکر نمیکرده :25r30wi::25r30wi::25r30wi:
 

zErOOn3

Well-known member
سلام ...

امضــامــون ...

01.gif
 
بالا