ترسناک ترین موضوع ممکن زندگی شما چیه؟

راضیه

New member
اینکه خدا لحظه ای نظرشو از رو من برداره و ازم رو برگردونه،وای که چه لحظه ی شوم و ترسناکیه
 

rosalin

New member
از هر چيزي ميترسم حتما برام پيش مياد براي همين از به زبون آوردن اين كه از چي ميترسم ، ميترسم
 

mj1919

New member
بچه ها می خوام یه سوال بپرسم البته شاید زیاد ربطی به تاپیک نداشته باشه ولی سوالی که mj1919 درمورد اون زندان پرسید این سوال رو که خیلی وقت پیش عموم پرسیده بود رو یادم .......................................

ممنون از شرکتتون تو بحث،

ممنون میشم اگه موضوع رو در تا پیک مرتبط و جدا مطرح کنید،

اینطوری شاید بحث منحرف بشه،

با تشکر
 

@... zahra

New member
به نظرم...عشقتو ده سال دیگه ببینی...چقد شکسته شده...هیچ وخت نبینیم بهتره
 

mahnam

New member
به نظرم...عشقتو ده سال دیگه ببینی...چقد شکسته شده...هیچ وخت نبینیم بهتره



یعنی زهرا جان این موضوع تورو می ترسونه؟؟!!! که عشقتو ببینی 10 سال دیگه پیر شده؟؟
این کجاش ترس داره دقیقا؟ میشه واضح تر بگی؟
اونوقت از پیر شدن خودتم می ترسی؟؟
یا چون اونو خیلی دوس داری دوس نداری که اینجوری ببینیش؟؟
 

@... zahra

New member
یعنی زهرا جان این موضوع تورو می ترسونه؟؟!!! که عشقتو ببینی 10 سال دیگه پیر شده؟؟
این کجاش ترس داره دقیقا؟ میشه واضح تر بگی؟
اونوقت از پیر شدن خودتم می ترسی؟؟
یا چون اونو خیلی دوس داری دوس نداری که اینجوری ببینیش؟؟




منظورم پیر شدن نیس...خب پیر شدن عادیه...
منظورم اینه ببینم تو جوونی بخاطر مشکلات کمرش خم بشه...شکسته بشه...
 

Martian

New member
چیزی که من خیلی ازش میترسم آینده مبهم و نا معلومه مملکتم و جوانان بیکار و بی پولی هست که موندن ادامه تحصیل بدن یا دنبال کار بگردن........

چیزی که من ازش میترسم رواج این تفکره که خیلی ها به خاطر گشنگی دیگه درس خوندن و ادامه تحصیل رو یه چیز بی ارزش میدونن.......

چیزی که من ازش میترسم و شب و روز خواب رو به کامم تلخ کرده افت و نابودی اقتصاد و چند صد درصد بی ارزش شدن دارایی های مردم مملکتمه.........

اگه اینا و خیلی از موارد دیگه درست شدن هیچ ترسی از آینده ندارم در غیر این صورت همیشه از آینده وحشت دارم.........
 

yasmina

New member
من خیلی خیلی از زلزله تو تهران می ترسم (وحشت دارم )
از اینکه یه روزی خدا ازم رو برگردونه
از اینکه یه روزی عزیزانم نباشن
و ..........
از اینکه امام زمانم ازم دلسرد بشه :sadsmiley:

ولی باید همیشه خوف و رجاء را داشته باشیم .(ترس و امید )
 

zErOOn3

Well-known member
من خیلی خیلی از زلزله تو تهران می ترسم (وحشت دارم )
از اینکه یه روزی خدا ازم رو برگردونه
از اینکه یه روزی عزیزانم نباشن
و ..........
از اینکه امام زمانم ازم دلسرد بشه :sadsmiley:

ولی باید همیشه خوف و رجاء را داشته باشیم .(ترس و امید )

سلام ...

یه بار از خاب بلند شدیــم ... صبـــ

گفتـــن: دیشب زلزله اومده وحشتناک ... بارون ام بوده ... هوا ... همه با پای برهنه تو حیاط بودن ... گل و ...


مــا که راحـتـــ خسبیــده بودیــم ...

تا حالا تجربــش نکردیــم خداروشکـــــر ...

:auizz3ffy9vla57584x
 

yasmina

New member
سلام ...

یه بار از خاب بلند شدیــم ... صبـــ

گفتـــن: دیشب زلزله اومده وحشتناک ... بارون ام بوده ... هوا ... همه با پای برهنه تو حیاط بودن ... گل و ...


مــا که راحـتـــ خسبیــده بودیــم ...

تا حالا تجربــش نکردیــم خداروشکـــــر ...

:auizz3ffy9vla57584x
امیدوارم هیچ وقت تجربش نکنیم .(امین یا رب العالمین)
 

okay

New member
در زندگی از چیزی نباید ترسید باید آنرا درک کرد. ( ماری کوری )
 

Mohammad gh

New member
خوشبختانه من آدمیم که خیلی زود خودمو با شرایط وفق میدم و به شدت به قانون انتخاب طبیعی و اینکه طبیعت گونه های ناسازگار رو حذف میکنه اعتقاد دارم اما در عین حال ترسناکترین موضوع زندگی من اینه که روزی به اعتقادات و اهدافم پشت پا بزنم و به کوچکی و حقارت تن بدم شاید خیلی شعار گونه باشه ولی واقعا همینه
 

mikhak s

New member
خوشبختانه من آدمیم که خیلی زود خودمو با شرایط وفق میدم و به شدت به قانون انتخاب طبیعی و اینکه طبیعت گونه های ناسازگار رو حذف میکنه اعتقاد دارم اما در عین حال ترسناکترین موضوع زندگی من اینه که روزی به اعتقادات و اهدافم پشت پا بزنم و به کوچکی و حقارت تن بدم شاید خیلی شعار گونه باشه ولی واقعا همینه


منم دقيقا از همين ميترسم كه ... انقدر ترسم زياده كه حاضر نيستم به زبونم بيارمش:sad:
 

mj1919

New member
در زندگی از چیزی نباید ترسید باید آنرا درک کرد. ( ماری کوری )


میشه این جمله رو یکمی با مثال توضیح بفرمایین. برداشت شخصی تون هم مهمه برای من . این ترس چجور ترسیه و اون درک هم چجور درکیه؟

ممنون
 

mj1919

New member
خوشبختانه من آدمیم که خیلی زود خودمو با شرایط وفق میدم و به شدت به قانون انتخاب طبیعی و اینکه طبیعت گونه های ناسازگار رو حذف میکنه اعتقاد دارم اما در عین حال ترسناکترین موضوع زندگی من اینه که روزی به اعتقادات و اهدافم پشت پا بزنم و به کوچکی و حقارت تن بدم شاید خیلی شعار گونه باشه ولی واقعا همینه

من متوجه ارتباط سبز و قرمز نمی شم .

میشه توضیح بفرمایید.

ممنون
 
بالا