بچه ها می خوام یه سوال بپرسم البته شاید زیاد ربطی به تاپیک نداشته باشه ولی سوالی که mj1919 درمورد اون زندان پرسید این سوال رو که خیلی وقت پیش عموم پرسیده بود رو یادم .......................................
به نظرم...عشقتو ده سال دیگه ببینی...چقد شکسته شده...هیچ وخت نبینیم بهتره
ممنون از شرکتتون تو بحث،
ممنون میشم اگه موضوع رو در تا پیک مرتبط و جدا مطرح کنید،
اینطوری شاید بحث منحرف بشه،
با تشکر
یعنی زهرا جان این موضوع تورو می ترسونه؟؟!!! که عشقتو ببینی 10 سال دیگه پیر شده؟؟
این کجاش ترس داره دقیقا؟ میشه واضح تر بگی؟
اونوقت از پیر شدن خودتم می ترسی؟؟
یا چون اونو خیلی دوس داری دوس نداری که اینجوری ببینیش؟؟
Slm
خــــود زنــدگی و اون یکی زنـدگی ...
:28:
من خیلی خیلی از زلزله تو تهران می ترسم (وحشت دارم )
از اینکه یه روزی خدا ازم رو برگردونه
از اینکه یه روزی عزیزانم نباشن
و ..........
از اینکه امام زمانم ازم دلسرد بشه :sadsmiley:
ولی باید همیشه خوف و رجاء را داشته باشیم .(ترس و امید )
eco جون عااااشششقتم :heart:
چه قدر منو تو اخلاقمون و افکارمون نزدیکه به هم :bunnyearsmiley:
امیدوارم هیچ وقت تجربش نکنیم .(امین یا رب العالمین)سلام ...
یه بار از خاب بلند شدیــم ... صبـــ
گفتـــن: دیشب زلزله اومده وحشتناک ... بارون ام بوده ... هوا ... همه با پای برهنه تو حیاط بودن ... گل و ...
مــا که راحـتـــ خسبیــده بودیــم ...
تا حالا تجربــش نکردیــم خداروشکـــــر ...
:auizz3ffy9vla57584x
خوشبختانه من آدمیم که خیلی زود خودمو با شرایط وفق میدم و به شدت به قانون انتخاب طبیعی و اینکه طبیعت گونه های ناسازگار رو حذف میکنه اعتقاد دارم اما در عین حال ترسناکترین موضوع زندگی من اینه که روزی به اعتقادات و اهدافم پشت پا بزنم و به کوچکی و حقارت تن بدم شاید خیلی شعار گونه باشه ولی واقعا همینه
در زندگی از چیزی نباید ترسید باید آنرا درک کرد. ( ماری کوری )
خوشبختانه من آدمیم که خیلی زود خودمو با شرایط وفق میدم و به شدت به قانون انتخاب طبیعی و اینکه طبیعت گونه های ناسازگار رو حذف میکنه اعتقاد دارم اما در عین حال ترسناکترین موضوع زندگی من اینه که روزی به اعتقادات و اهدافم پشت پا بزنم و به کوچکی و حقارت تن بدم شاید خیلی شعار گونه باشه ولی واقعا همینه