ترسناک ترین موضوع ممکن زندگی شما چیه؟

eco.bio

New member
دوست عزیز mj1919 همه ادما سرنوشت یکسانی ندارن! بعضیا شاید انقد مشکلات تحمل کردن انقد سختی کشیدن که دیگه واقعا ازچیزی هراس ندارن. دلیل بر این نمیشه که این جور افراد خاص باشن:1dco2x0p1lilzhfpg1t بذارین یه مثالی بزنم شما یه لحظه از زندگیتون رو بخاطر بیارین که یه شکست بزرگی خوردین حالا مهم نیس چه شکستی درهرحال تو اون مقطع برای شما یه شکست بزرگ محسوب میشه! میتونین حسی که اون لحظه دارینو بخاطر بیارین و میفهمین که اون شرایط خیلی چیزا و خیلی ترسها ارزش خودشو از دست میده براتون. :shocked: حالا فرض کنین یکی زندگیش پر از فراز و نشیب بوده دیگه..............:smiliess (12):
 

mj1919

New member
من از همه چیز میترسم...
از زندگی میترسم...
از مرگ میترسم...
از آینده میترسم...
از چیزی ک قراره اتفاق بیافته میترسم...
از چیزایی ک میخوام اگه اتفاق نیفته میترسم.
..
من از تنهایی هم میترسم...
از جای تاریک میترسم...
از جای تنگ میترسم...
از مرگ میترسم...
من از شب اول قبر میترسم...

من از خدا میترسم...


خدایا............ منو ببخش..........

دوست عزیز

جدا میفرمایید؟
یا بر وزن قافیه آوردید؟

@ همه
کسی هست از موضوع ویژه ای بترسه؟
مثلا از راه رفتن توی پیاده رو به تنهایی؟
از اینکه با ماشین دنده عقب بره؟

کسی هست که از اینکه در این سایت بن بشه بترسه؟
مثلا اکانتش غیر فعال بشه و هویت دیجیتالی اش از بین بره؟


کسی هست اگه فردا با اکانتش تو این سایت لاگین شد بعد دید هیشکی از دوستاش نمی شناسدش، بترسه؟
 

eco.bio

New member
دوست عزیز

جدا میفرمایید؟
یا بر وزن قافیه آوردید؟

@ همه
کسی هست از موضوع ویژه ای بترسه؟
مثلا از راه رفتن توی پیاده رو به تنهایی؟
از اینکه با ماشین دنده عقب بره؟

کسی هست که از اینکه در این سایت بن بشه بترسه؟
مثلا اکانتش غیر فعال بشه و هویت دیجیتالی اش از بین بره؟


کسی هست اگه فردا با اکانتش تو این سایت لاگین شد بعد دید هیشکی از دوستاش نمی شناسدش، بترسه؟

یعنی اینا میتونن عامل ترس یه نفر باشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( بدجور خندیدم با عرض معذرت)
 

mj1919

New member
دوست عزیز mj1919 همه ادما سرنوشت یکسانی ندارن! بعضیا شاید انقد مشکلات تحمل کردن انقد سختی کشیدن که دیگه واقعا ازچیزی هراس ندارن. دلیل بر این نمیشه که این جور افراد خاص باشن:1dco2x0p1lilzhfpg1t بذارین یه مثالی بزنم شما یه لحظه از زندگیتون رو بخاطر بیارین که یه شکست بزرگی خوردین حالا مهم نیس چه شکستی درهرحال تو اون مقطع برای شما یه شکست بزرگ محسوب میشه! میتونین حسی که اون لحظه دارینو بخاطر بیارین و میفهمین که اون شرایط خیلی چیزا و خیلی ترسها ارزش خودشو از دست میده براتون. :shocked: حالا فرض کنین یکی زندگیش پر از فراز و نشیب بوده دیگه..............:smiliess (12):

بله برای من هم پیش اومده،
مث یک واکسن هست که مثلا شما در برابر ترس از رخداد حادثه ای شبیه اون در آینده واکسینه میکنه(آستانه تحملتان رو بالا میبره!)

ولی منظورم رنج، درد ، ناگواری و یا اینا نیست!

ترس یکجور احساسه، شبیه اون چیزی که موقع فیلم کینه2 حس می کنی!

یا اینکه نیم ساعت قبل از اعلام نتایج کنکور!
 
دوست عزیز

جدا میفرمایید؟
یا بر وزن قافیه آوردید؟

@ همه
کسی هست از موضوع ویژه ای بترسه؟
مثلا از راه رفتن توی پیاده رو به تنهایی؟
از اینکه با ماشین دنده عقب بره؟

کسی هست که از اینکه در این سایت بن بشه بترسه؟
مثلا اکانتش غیر فعال بشه و هویت دیجیتالی اش از بین بره؟


کسی هست اگه فردا با اکانتش تو این سایت لاگین شد بعد دید هیشکی از دوستاش نمی شناسدش، بترسه؟

اگه خانوادمو خصوصا مامان بابام رو نشناسم ميترسم
 

mj1919

New member
یعنی اینا میتونن عامل ترس یه نفر باشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( بدجور خندیدم با عرض معذرت)

خوشحالیم که مایه ی خنده ی دوستان را فراهم کردیم!
:motat:

اشتباه نشه من از اینا نمی ترسم، دارم ایده میدم به دوستان!

(بهتر هم هست که به پست اول در مورد احترام به عقاید دیگران توجه کنید ممنون :28:)
 

fateme67

New member
خب ب نظر من مهم همون لحظه س ک اون اتفاق چقد برای ما ترسناکه...مثلا من زمان کنکور لیسانسم کد رشته انتخابیم اشتباه اعلام شده بود و وقتی تو دفترچه دیدم 1 رشته دیگه س اون لحظه دنیا رو سرم خراب شد و حالم بد شد و غش کردم!!!!!!!!!!!ب نظر من هر اتفاق بد غیر منتظره ای میتونه ترسناک باشه...برا من ک اینطوره...
 

eco.bio

New member
بله برای من هم پیش اومده،
مث یک واکسن هست که مثلا شما در برابر ترس از رخداد حادثه ای شبیه اون در آینده واکسینه میکنه(آستانه تحملتان رو بالا میبره!)

ولی منظورم رنج، درد ، ناگواری و یا اینا نیست!

ترس یکجور احساسه، شبیه اون چیزی که موقع فیلم کینه2 حس می کنی!

یا اینکه نیم ساعت قبل از اعلام نتایج کنکور!

قبل از اعلام نتایج هیجان دارم. میخوام بدونم واقعا سرنوشتم چطور خواهد شد ولی از اینکه قبول نشم و کلا زندگیم تعطیل میشه نه اصلا بایت این ترس ندارم. چون در هرحال زندگی جاریست دوست من:motat:
 

Tarsa

New member
خیلی قشنگه کتابش حتما بخونید
مردم یه شهر تک تک بدون دلیل خاصی کور میشن یه کوری سفید....تا آخرش فقط یه بینا میمونه و همه افتضاحات رو میبینه
دیگه کسی نه خونه ای از خودش داشته نه هیچ چیز دیگه
مصداق کامل زندگی حیوانی تا خوردن گوشت همدیگه
ولی آخرش بینا میشن
 

eco.bio

New member
خوشحالیم که مایه ی خنده ی دوستان را فراهم کردیم!
:motat:

اشتباه نشه من از اینا نمی ترسم، دارم ایده میدم به دوستان!

(بهتر هم هست که به پست اول در مورد احترام به عقاید دیگران توجه کنید ممنون :28:)

واقعا معذرت میخوام قصد توهین نداشتم:wacsmiley: برام یه کم جالب بود. درهر حال آیم ساری.:auizz3ffy9vla57584x
 

mj1919

New member
قبل از اعلام نتایج هیجان دارم. میخوام بدونم واقعا سرنوشتم چطور خواهد شد ولی از اینکه قبول نشم و کلا زندگیم تعطیل میشه نه اصلا بایت این ترس ندارم. چون در هرحال زندگی جاریست دوست من:motat:


آها پیدا کردم!

ترس مشترک همه ی آدمها!

اگه همین الان به یک مسافرت برید توی مسافرت هوایی (مثلا به خارجه) به یک جزیره ی کاملا متروکه سقوط کنی و تنها بمونی. کاملا تنها. فقط شما و یک جزیره خالی از سکنه در اقیانوس!

غذا هم قابل تهیه باشه، چند روز زنده میمونی؟

از تنهایی نمیترسی؟ تنهایی فیزیکی، اجتماعی، روحی!

چند روز زنده میمونی؟

جدا بگو
 

mahnam

New member
خلاق باشین

مثلا بگین من یه دوستی دارم که این واسش ترسناکه....

چرا مگه خیلی شجاعی یا خیلی بیخیال؟

ترس یکجوری احساس کنترله یا یکجور مدیریت.

یا یکجور منطقی بودن.

حالا کسایی که اینجوری نیستن باید خیلی خاص باشن. کسی هست که خیلی خاص باشه؟ یعنی تغییرات غیر قابل انتظار و کنترل براش مهم نباشه یا روش تاثیر نذاره.؟

نمی دونم شجاعم! بی خیالم! یا چیز دیگه !!!
اما با ترس نمیشه مدیریت درستی داشت اصلا هم واسه کنترل احساساتت ترس ابزار مناسبی نیست!
با اکو بیو خیلی موافقم
یکی زندگیه پر فراز و نشیبی داشته که بهش فهمونده با ترس نمیشه کاری از پیش برد
من خودمو جز اون دسته طبقه بندی نمی کنم !
اما با تجربه هایی که تا الان به دست آوردم می دونم که موضوع ترسناکی تو زندگی وجود نداره!!!
مثلا بیا فک کنیم یکی از یه چیزی می ترسه
خب؟
بعد اون اتفاق براش نمی افته؟
حالا اگه به هر دلیلی اون اتفاق براش افتاد با ترس می تونه چیکار کنه؟؟!!!
اونجاس که می فهمه با ترس نمیشه کاری از پیش برد...
با ترس نه می تونه اون اتفاق رو از خودش دور کنه و نه تصمیم درستی بگیره!!!
من آدم خاصی نیستم
اما تغییرات غیر قابل کنترل روم نه اینکه اصلا تاثیری نداشته باشه ولی تاثیر کمی داره...
 

parnia

New member
چیزای ترسناک تو زندگی من زیاده....ی سری دست خودمه که نذارم اتفاق بیفته....ولی تعدادی هم نه....
ولی از همه چی ترسناکتر الان برام ی چیزه.....انقد این دس اون دس کنم و حرف دلمو نزنم و بعد حسرتشو بخورم...:sad:
 

eco.bio

New member
آها پیدا کردم!

ترس مشترک همه ی آدمها!

اگه همین الان به یک مسافرت برید توی مسافرت هوایی (مثلا به خارجه) به یک جزیره ی کاملا متروکه سقوط کنی و تنها بمونی. کاملا تنها. فقط شما و یک جزیره خالی از سکنه در اقیانوس!

غذا هم قابل تهیه باشه، چند روز زنده میمونی؟

از تنهایی نمیترسی؟ تنهایی فیزیکی، اجتماعی، روحی!

چند روز زنده میمونی؟

جدا بگو

شاید بگی دروغ میگه ولی بخدا قسم این جزو ارزوهامه:sadsmiley: میخوام واقعا به جزیره دور افتاده برم و واقعا تنهاااااااااااا باشم چون در اصل تنها نیستم خدایی که منو افریده حواسش بهم هس از اینکه غذا نباشه تا هروقت که پیدا شد میخورم نشد نمیخورم منتظر مرگ میمونم. ولی مطمینا همون لحظات هم سعی میکنم خوش باشم تا لحظه ای که نفس دارم همون جزیره رو میگردم این واقعا بهترین چیز میتونه باشه:ad54ad:
 

mj1919

New member
نمی دونم شجاعم! بی خیالم! یا چیز دیگه !!!
اما با ترس نمیشه مدیریت درستی داشت اصلا هم واسه کنترل احساساتت ترس ابزار مناسبی نیست!
با اکو بیو خیلی موافقم
یکی زندگیه پر فراز و نشیبی داشته که بهش فهمونده با ترس نمیشه کاری از پیش برد
من خودمو جز اون دسته طبقه بندی نمی کنم !
اما با تجربه هایی که تا الان به دست آوردم می دونم که موضوع ترسناکی تو زندگی وجود نداره!!!
مثلا بیا فک کنیم یکی از یه چیزی می ترسه
خب؟
بعد اون اتفاق براش نمی افته؟
حالا اگه به هر دلیلی اون اتفاق براش افتاد با ترس می تونه چیکار کنه؟؟!!!
اونجاس که می فهمه با ترس نمیشه کاری از پیش برد...
با ترس نه می تونه اون اتفاق رو از خودش دور کنه و نه تصمیم درستی بگیره!!!
من آدم خاصی نیستم
اما تغییرات غیر قابل کنترل روم نه اینکه اصلا تاثیری نداشته باشه ولی تاثیر کمی داره...

ممنون از پاسختون.

لذت بردم، اون دسته آدمهایی که روی جوابهاشون فکر میکنن، خیلی زندگی عمیقی دارند.

منظورم القای مطلبی به شما نبود، اگه پیش اومد عذر میخام.

دنبال اینم که ، چه چیزی، بیشتر ترسناکه!؟
 

eco.bio

New member
نمی دونم شجاعم! بی خیالم! یا چیز دیگه !!!
اما با ترس نمیشه مدیریت درستی داشت اصلا هم واسه کنترل احساساتت ترس ابزار مناسبی نیست!
با اکو بیو خیلی موافقم
یکی زندگیه پر فراز و نشیبی داشته که بهش فهمونده با ترس نمیشه کاری از پیش برد
من خودمو جز اون دسته طبقه بندی نمی کنم !
اما با تجربه هایی که تا الان به دست آوردم می دونم که موضوع ترسناکی تو زندگی وجود نداره!!!
مثلا بیا فک کنیم یکی از یه چیزی می ترسه
خب؟
بعد اون اتفاق براش نمی افته؟
حالا اگه به هر دلیلی اون اتفاق براش افتاد با ترس می تونه چیکار کنه؟؟!!!
اونجاس که می فهمه با ترس نمیشه کاری از پیش برد...
با ترس نه می تونه اون اتفاق رو از خودش دور کنه و نه تصمیم درستی بگیره!!!
من آدم خاصی نیستم
اما تغییرات غیر قابل کنترل روم نه اینکه اصلا تاثیری نداشته باشه ولی تاثیر کمی داره...

عالیه مهنام جون اصل کلامو رسوندی عزیزم
 

mahnam

New member
آها پیدا کردم!

ترس مشترک همه ی آدمها!

اگه همین الان به یک مسافرت برید توی مسافرت هوایی (مثلا به خارجه) به یک جزیره ی کاملا متروکه سقوط کنی و تنها بمونی. کاملا تنها. فقط شما و یک جزیره خالی از سکنه در اقیانوس!

غذا هم قابل تهیه باشه، چند روز زنده میمونی؟

از تنهایی نمیترسی؟ تنهایی فیزیکی، اجتماعی، روحی!

چند روز زنده میمونی؟

جدا بگو

این که خیلی هیجان انگییزه دکتر جااان :tonguesmiley:
من خیلی دوس داشتم این اتفاقو تجربه کنم
واقعا میگم
از دوران بچگی دوس داشتم این اتفاقو تجربه کنم اونم تنهاااااا :sarma:
 

antenyus

Active member
دوست عزیز

جدا میفرمایید؟
یا بر وزن قافیه آوردید؟

@ همه
کسی هست از موضوع ویژه ای بترسه؟
مثلا از راه رفتن توی پیاده رو به تنهایی؟
از اینکه با ماشین دنده عقب بره؟

کسی هست که از اینکه در این سایت بن بشه بترسه؟
مثلا اکانتش غیر فعال بشه و هویت دیجیتالی اش از بین بره؟


کسی هست اگه فردا با اکانتش تو این سایت لاگین شد بعد دید هیشکی از دوستاش نمی شناسدش، بترسه؟



آره کمی تا قسمتی جدی بود... من واقعا از مرگ میترسم.... نه اینکه دل ب دنیا بستم نه اصلا ولی دیگه نمیتونم مرگ رو درک کنم...
 

mj1919

New member
شاید بگی دروغ میگه ولی بخدا قسم این جزو ارزوهامه:sadsmiley: میخوام واقعا به جزیره دور افتاده برم و واقعا تنهاااااااااااا باشم چون در اصل تنها نیستم خدایی که منو افریده حواسش بهم هس از اینکه غذا نباشه تا هروقت که پیدا شد میخورم نشد نمیخورم منتظر مرگ میمونم. ولی مطمینا همون لحظات هم سعی میکنم خوش باشم تا لحظه ای که نفس دارم همون جزیره رو میگردم این واقعا بهترین چیز میتونه باشه:ad54ad:

همیشه من مبنا رو بر صداقت افراد میذارم، مگر اینکه خود فرد نشون بده که صادق نیست.

حتما باور میکنم.

واقعا جالب بود! میشه گفت که ، این عدم ترستون از اینجور موارد، ناشی از ایمانتون هست به خدا؟ و یا یک چیزی ذاتی در روحیه ی شادتون؟ (پاسخش الزامی نیست، در صورت تمایل جواب بفرمایید)

@ همه
ترس مشترک همه ی آدمها!

اگه همین الان به یک مسافرت برید توی مسافرت هوایی (مثلا به خارجه) به یک جزیره ی کاملا متروکه سقوط کنی و تنها بمونی. کاملا تنها. فقط شما و یک جزیره خالی از سکنه در اقیانوس!

غذا هم قابل تهیه باشه، چند روز زنده میمونی؟

از تنهایی نمیترسی؟ تنهایی فیزیکی، اجتماعی، روحی!

چند روز زنده میمونی؟

جدا بگو
 
بالا