!SeCreT!
New member
تک خال این کارا چیه!!!!!!!!!!!!!!!بد بخت تا بگه دوست دارم که میمیره بخاطر زدن مشتهای تو،تو سینش.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:25r30wi::25r30wi::25r30wi:
اگه قراره با چندتا مشت بمیره همون بهتر که خودم بکشمش!
تک خال این کارا چیه!!!!!!!!!!!!!!!بد بخت تا بگه دوست دارم که میمیره بخاطر زدن مشتهای تو،تو سینش.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:25r30wi::25r30wi::25r30wi:
شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا كردم
تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم
پس ازِ یك جستجوی نقره ای در كوچه های آبی احساس
تو را از بین گل هایی كه در تنهایی ام رویید
با حسرت جدا كردم
و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم
گفتی دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی
و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم
تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها كردم
همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت
حریم چشمهایم را به روی اشكی از جنس
غروب ساكت و نارنجی خورشید وا كردم
نمی دانم چرا ؟
نمی دانم چرا ؟ شاید خطا كردم
و تو بی آن كه فكر غربت چشمان من باشی
نمی دانم كجا ، تا كی ، برای چه ،
نمی دانم چرا ؟
شاید به رسم و عادت پروانگی مان
باز برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم
من عاشق این شعرم مرسی که این شعرو انتخاب کردین منو برد به خیلی سالا پیش یادش بخیر:riz304: