پرسش و پاسخ از آقای نوری نیرو

mj1919

New member
دوستان باید بگم که این تاپیک به بحث نمیخوره که قشون کشیه

برای بحث باید یک موضوع واحد رو تعیین کرد بعد باید زمان مناسب برای پاسخ تعیین کرد باید منابع سوال و جواب رو تعیین کرد که مورد قبول 2 طرف باشه و...

این تاپیک با تشکر از شروع کنندش ولی اصلا مناسب بحث نیست بیشتر بحث های اینجا هم که من قبل از این دیدم همین طور بوده و همیشه هم بدون نتیجه تمام یا بسته شده


یه نکته هم بگم با کسایی که اصول بحث رو رعایت نمیکنند اصلا از اول بحث کردن اشتباهه

مثلا یکی از حربه های که افراد به ظاهر با اطلاع برای کنجوندن حرف هاشون تو مغز بقیه استفاده میکنند اینه که پشت سر هم سوال مطرح میکنند در حالی که اسون ترین کار طرح سوال و سخت ترین کار پاسخ به اونه

این روش حتی در هک کامپیوتری هم استفاده میشه یعنی با حمله فایل های خیلی زیادی به یه درگاه cpu کم میاره برا پردازش هنگ میکنه و درگاه باز میشه

تو مغز هم همین طوریه وقتی سوال های ( شبهه های ) زیادی پشت سر هم پرسیده بشه 99 درصد افراد که اینقدر توان ندارن که جواب بدن هنگ میکنند و ...

باید بدونید که این جور افراد فقط سوال زیاد دارن و چون جواب کم دارند هی موضوع رو توی بحث عوض میکنند بدون این که بحث قبلی به نتیجه برسه

خیلی به بحث سرعت میدن و معمولا دوست دارن هیجانات رو تحریک کنند

البته ویژگی ها زیاده اما دیگه طولانی میشه خودتون یه نگاه اجمالی بندازین متوجه میشین

من با این طور افراد خیلی بحث داشتم از تفکرات مختلف هم بودن

برای شروع بحث باید شرایط رو دونست ... تا حالا فکر کردین چرا هیچوقت بحث های ما نتیجه نداره

چه من چه شما تا یاد نگرفتیم چه جور بحث کنیم وقتمون رو هدر دادیم و در قبال اون وقت هدر رفته مسئولیم

ببخشید روده درازی شد:eek:fftopic:

عزیز من ،علی آقا
اگه منظورتون بنده هست، باید مشخصا بفرمایید تا منم بگم، اینجوری اجحاف میشه در حق من،

پستها رو از اول بخونید، تنها کسی که بقیه رو به آرامش دعوت کرد اونم در 5-6 پست، من بودم،

اگه اون مطالب رو نقل قول گرفتم به خاطر این بود که جلوی چش باشه و یکجا باشه،

در ثانی، من دوتا استدلال آوردم که به هیچ کدوم پاسخ داده نشد، برادر من این چجوری قضاوت و محکوم کردنه؟!
 
خب منم سوال بپرسم البته جوابشو صبح میخونم
اقای دکتر چرا وقتی میبینید هم انجمنیها از پستاتون تو برخی تاپیکا ناراحت میشن باز ادامه میدین؟
یه نوع تبلیغ دارین برای مرتد شدنتون میکنین؟
دوست دارین بچه ها رو به چالش بکشین؟
هدفتون چیه؟
زورممنون شوتون خوش بی.

ناراحتی یک فرد یا در پی هیجانان و احساسات گذرا است یا در اثر نا آگاهی یا در اثر خود نمایی و ظاهر سازی و غو غا سالاری و به کژ راه بردن متن


چرا ادامه می دم ؟

چون احساس می کنم گروهی از حرفای اینجانب بد بر داشت کرده اند و نیاز هست تا آنها را اگه ذهن خرد پذیری دارند راهنمایی کرد و گروهی دیکر برای یافتن پاسخ پرسش می پرسند


گروهی دیگر از آب گل آلوده بوجود آمده می خواهد ماهی بگیرند پس اینها را باید رسوا کرد

من کجا برای مرتد شدن تبلیغ کرده ام بفرمایید ؟

من تنها و تنها هدفم این است که جمجمه مان حمال ذهنیات دیگران نباشد محل کاشت افکار دیگران نشود بلکه اندیشیدن را چراغ راه خود کنیم

الان برستی خوشحال چون راد مردان و شیر زنان راستین راستجو و راست پذیر را از نابابان و کج اندیشان شناختم خوشحالم
 

Artmis.a

New member
آقای نوری فکر نمیکنین اعتقاداتی که شما قبلا داشتین نقص داشته تا جایی که با حرف و برخورد نادرست چند نفر کلا گذاشتینش کنار؟ یعنی برداشت درستی از اسلام شاید نداشتین

عین حرف جناب نوری موجوده که گفتن دیگه کارایی نداره و مال ون زمونس ...

( مقایسه قران با کتب شعر سعدی و حافظ درسته ??????
مقایسه سخنان خدا با بندش ????

جناب نوری به اینا ام پاسخ بده

کجای قران گفته که این یک کتاب پیشگوییه ????
کجای قران گفته???

با ادبیات خودتون و هم کیشانتون پرسیدم

آقای نوری جواب لطفاً.
 

بانو

New member
ببخشید من ی دفه وارد بحثتون شدم

چرا ی جوری تایپیک باز نکردین که بقیه که تو جریان نبودن هم بتونن استفاده کنن؟:whistle:
 
quote_icon.png
نوشته اصلی توسط AWWA

آقای نوری فکر نمیکنین اعتقاداتی که شما قبلا داشتین نقص داشته تا جایی که با حرف و برخورد نادرست چند نفر کلا گذاشتینش کنار؟ یعنی برداشت درستی از اسلام شاید نداشتین
من اعتقادات پوشالی و ظاهری را ترک کردم اعتقاداتی که ماست مالی کردن عیب های نهان است

من مغز و فلسفله ی دین را می جویم

یادتون هست که در اوایل این سرنگار شعر مولانا رو آوردم که گفته بود ما از قرآن مغر را برداشتیم و پوست بهر خران گذاشتیم !

یا همون مثال روستایی بیسواد و دانمشند رو آوردم و گفتم که نباید اون دانشمند ر و بخاطر اینکه از اطلس ایراد می گیره نکوهش کنیم

من از از ظواهر و خرافات دین بر گشته ام مثلا سیاه نمی پوشم سوگواری نمی کنم تو سر و صورت خودم نمی زنم خودم را به گریه نمی زنم ریش نمی گذارم

چند تا انگشتر بدست نمی کنم گریستن و آویزان شدن به ضریع را نمی پذیرم وووووووووو

quote_icon.png
نوشته اصلی توسط farzad.lab

عین حرف جناب نوری موجوده که گفتن دیگه کارایی نداره و مال ون زمونس ...

( مقایسه قران با کتب شعر سعدی و حافظ درسته ??????
مقایسه سخنان خدا با بندش ????

جناب نوری به اینا ام پاسخ بده






کجای قران گفته که این یک کتاب پیشگوییه ????
کجای قران گفته???

با ادبیات خودتون و هم کیشانتون پرسیدم



آقای نوری جواب لطفاً.
 

Artmis.a

New member
کی گفته پیامبرا از اینده خبر داشتن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کی گفته اونا دعاهارو مستجاب میکنن اونا فقط وسیله هستن که ما قرارشونن میدیم چون معصوم هستن اونا رو واسته میکنیم

در ضمن زمانی که پیامبر بود با اون همه اطلاعاتی که از دینمون داشت نتونست کافران رو به راه راست بکشه حالا ماهایی که حتی انتخاب دینمون تقلیدی بوده از اجدادمون میخوایم کسیو قانع کنیم که نه قران راست میگه میخوایم قران تفسیر کنیم در صورتی که چیز زیادی ازش نمیدونیم واقعا برام جالبه من خودمو گفتم با کسی هم نبودم لطفا از من نرنجید

دیدین گفتم که قران نخوندین...
در این باره هم همین رو بگم برین از پزشک متخصص امریکایی که فقط با یک کلمه (علق) که درباره افرینش انسان خدا بکار برده ، مسلمون شده تحقیق بفرمایید.
کلمه علق به تنهایی 9 ماه جنین انسان رو کاملا در خودش داره و چگونگی شکل گیری نطفه تا تولد رو توضیح می ده و باعث شده که این پزشک حاذق مسلمون بشه.

وای ، درباره علم زمین شناسی نمی دونین قران چی داره.
این که دانشمندان سالها حیران بودن که چرا جنس زمین آهن داره و ... . برین ببینین که قران درباره افرینش زمین چی داره و اخرین علم زمین شناسی چی می گه؟


و هزاران موارد مشابه در علوم فیزیک ، جغرافی ، پزشکی، تغذیه و ... . که اگه بخواین می تونین پیدا کنین و مطالعه بفرمایید.

کسی رو که خوابه می شه بیدار کرد ولی کسی رو که خودش رو به خواب زده چی....

آخه این سوالها جواب کاملا روشنی دارند و بسیاریش همونطوری که گفتم توی خود قران پاسخ داده شده.
عزیز من که می خوای جواب بگیری ، برو قران بخون. به خدا جوابت رو می گیری.
دکترجان. من خواستم جواب این سوالها رو بگم ولی یادم اومد از بحث هایی که قبلا توی تاپیکهای دیگه باز شده بود و جوابشون رو داده بودم ولی انگار ایشون دوس ندارند که بدونن.
دوباره و دوباره می گم، اینجا جای این بحث ها نیستش. جز به انحراف کشیدن ذهن نتیجه ای نخواهد داشت. و می ترسم که بعضی به هدفشون برسن.
دوباره و دوباره می گم اگه واقعا می خوان بیان براشون سایت تخصصی معرفی کنم که برن بپرسن ولی میبینین که نمی خواین. این مفهومش چیه؟

ناراحتی یک فرد یا در پی هیجانان و احساسات گذرا است یا در اثر نا آگاهی یا در اثر خود نمایی و ظاهر سازی و غو غا سالاری و به کژ راه بردن متن


چرا ادامه می دم ؟

چون احساس می کنم گروهی از حرفای اینجانب بد بر داشت کرده اند و نیاز هست تا آنها را اگه ذهن خرد پذیری دارند راهنمایی کرد و گروهی دیکر برای یافتن پاسخ پرسش می پرسند


گروهی دیگر از آب گل آلوده بوجود آمده می خواهد ماهی بگیرند پس اینها را باید رسوا کرد

من کجا برای مرتد شدن تبلیغ کرده ام بفرمایید ؟

من تنها و تنها هدفم این است که جمجمه مان حمال ذهنیات دیگران نباشد محل کاشت افکار دیگران نشود بلکه اندیشیدن را چراغ راه خود کنیم

الان برستی خوشحال چون راد مردان و شیر زنان راستین راستجو و راست پذیر را از نابابان و کج اندیشان شناختم خوشحالم

من هرچقدر گشتم فقط همین سوالات پیدا شد دوستان لطفاً در طرح و یادآوری سوالات همکاری کنید.
 

ba ba barghi

Well-known member
کدام گزنیه صحیح هست ؟
1.جناب نوری اومده که به تمام شبهات دینی پاسخ بده

2.جناب نوری اومده که به دین و مقدسات اسلامی و همه ی انسان ها توهین کنه

3.جناب نوری اومده که بگه من نبودم دست بودم ...تقصیراستینم بود

4.جناب نوری اومده که ما رو به راه راست منحرف کنه

5.همه ی عالیجنابان اومدن نوری رو به نور برسونن

6.همه ی عالیجنابان اومدن بگن که نوری ولمون کن بابا حال نداری..با ما چیکار داری

7.همه دست در دست هم نهادیم به مهر ،که با هم کل کل کنیم

8.همه ی موارد فوق

9.هیچکدام

10.سوال از اول اشتباه بوده ، بعدا توسط ادمین حذف شود
 

ali_ah

New member
عزیز من ،علی آقا
اگه منظورتون بنده هست، باید مشخصا بفرمایید تا منم بگم، اینجوری اجحاف میشه در حق من،

پستها رو از اول بخونید، تنها کسی که بقیه رو به آرامش دعوت کرد اونم در 5-6 پست، من بودم،

اگه اون مطالب رو نقل قول گرفتم به خاطر این بود که جلوی چش باشه و یکجا باشه،

در ثانی، من دوتا استدلال آوردم که به هیچ کدوم پاسخ داده نشد، برادر من این چجوری قضاوت و محکوم کردنه؟!

من معمولا کلی گویی رو ترجیح میدم و...
البته ندونستم چجور شده که شما فکر کردین با شما هستم
االبته بگم منظورم از اونجایی که گفتم با اینجور افراد بحث نکنید این بود که شما هم با اینجور افراد بحث نکنید حیفه انرژیه ها
 
آخرین ویرایش:

Artmis.a

New member
سایر دوستان هم برای دفاع لطفاً به این موارد و شبهات با دلیل و برهان و آیه جواب یدن:

یه سوال از همه دوستان
چرا اینجا جمع شدین!!!؟؟؟
به دلیل اینکه نوری به قرآن توهین کرده درسته توهین ایشون چی بود
به صورت کلی میگم

نوشته های قرآن افسانه است

من ازشون خواستم توضیح بدن و ایشون هم جواب دادن
از شما میپرسم کدومتون دنبال جواب بودین؟؟؟؟
کدومتون در مورد حرفش در مورد اینکه درسته یا غلطه سرچ کردید ؟؟؟؟
کدومتون معنی افسانه را میدونید؟
کدومتون فرهنگ دهخدا را نگاه کردید؟
کدومتون فرهنگ م ع ی ن را باز کردید؟
امیدوارم کسی ناراحت نشه فقط خواستم بگم که تعدادی از دوستان فقط دنبال حاشیه سازی هستن .. ..

من سعی کردم بیشتر ، اون مطالبی که روش بحث شد رو بیارم،
از دوستانم می خواهم در این موارد استدلالهای قوی برای دفاع از دینمون بیاریم
قرآن مایه عقب ماندگی مسلمانان است نه پیشرفت چرا که افسانه ها و نوشته های افسانه ای آن نیروی اندیشیدن در واقعیت ها را از مسلمانان گرفته و آنها به یک رشته از فکرها و خیالات سرابگونه فرو برده است

قرآن خشونت و جنگ و دیگر کشی را تایید می کند

پس برای عقب مانده نگاه داشته شدن مسلمانان همون مطالب علمی قرآن کفایت می کند !
quote_icon.png
نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
درود

اندازه و میزان دین داری در نگر من طبقه طبقه است لایه هایی دارد بسته به شناخت و ژرف نگری و آگهی انسان دین دار

لایه رویی و بیرونی و همین گونه لایه های نهفته در دین داریم

میزان و زاویه ی دید دینی یک تن بیسواد روستایی با یک تن فیلسوف تفاوت فراوان دارد

من از دین بر گشته ام و فاش هم می گویم دین راستین یک پدیده ی درونی است نه نمایی و نمادین


چند نمونه می آورم

دین داری به ریش و ظاهر نیست

جند سال پیش آخوندی را با درد کلیه پیش ما آوردند که از درد به خود می پیچید من هم بنا به کار و شغلم برای وی دارو تجویز کردم پس از اینکه دردش کم شده بود گویی راه دیگر گرفت به من سر سنگین شده بود و حتی نگاهم هم نمی کرد !! خوب چرا؟ ندانستم !

پس از رفتنش یکی از پرستاران پیش من آمد و گفت فلانی حاج آقا از دست شما ناراحت است

گفتم چرا ؟

گفت به من گفته است به این آقای دکترتان بگویید چرا ریش نمی گذاره در آن دنیا جواب پیغمبر را چه می دهد ؟؟ چرا پیر هن آستین کوتاه پوشیده است در آن دنیا جواب فاطمه ی
زهرا را چی می دهد ؟

خوب گفتم بشگنه دستی که نمک نداره تا نیم سات پیش از آن مانند مار بخود می پیچید از درد حال دارد چگونه سپاسگزاری می کند

اگر این آمزگار و نماینده دین اسلام باشه وای بحال آن دین و مکتبی که این را پرورش داده

ادامه داره ................



quote_icon.png
نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
مث ایکه مجبورم این را بیرون از نوبی پاسخ گویم

بله اکنون هم می گویم قرآن مایه عقب ماندگی مسلمونا است مایه ی تقصیر است اما مقصر نیست

گروهی تمام حلال تمام مشکلات خود را اهل بیت و قرآن می دانند و به کار های دیگر و رشد و علم و پیشرفت بها نمی دهند و می گویند حسبنا کتا الله !!!!

خوب این قرآن در اینجا مایه تقصر و رکود شده است اما خودش مقصر نیست کار بر کودن آن مقصر است

مثالی بزنم


به روستایی سفر می کنید و مردم آن گا و و اسب و قاطر دارند ونیاز ها و کار های خود را با آنان انجام می دهند وقتی که نیاز های کوتاه خود را با آنان بر طرف می کنند و می گویند همین ها ما را بس است دیگر سراغ استفاده از ماشین و قطار و غیره نمی رئند اینجا آن حیوانات زحمت کش و نجیب و سودمند مقصر نیستند بلکه اهالی کوتاه فکر آن روستاه مقصر هستند و مایه عقب ماندگی انها ( نه مقصر) آن حیوانات بی آزار و مفید هستند ولی مقصر خود اهالی و کاربران هستند


ادامه دارد ....



quote_icon.png
نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
قرآن کتاب علمی نیس گرامی

اگر قرآن کتاب علمی بود چرا پیامبر و اماما گذاشتن افتخار کشف گرانش و نسبیت و انفجار بزرگ و هواپیما نصیب کافر کیش ها و نا مسلمونا بشه ؟

مگه خودشون قرآن جلوشون نبود چرا نسبیت رو چرا گرانش رو کشف نکردن از اون بیرون نکشیدن تا مسلمونا هم سهمی در قله های علم داشته باشند

حالا این مسلمونای امروزی کاسه ی داغ تر آش برای ایکه جا نمونند هر مطلبی که کشف می شه میخام بگن بله تو قرآن بوده و اینم آیه اش !!!

عزیزمن تو میخای چی بگی اگه اون ایه مربوط به سرعت نور و نسبیت و گرانس بود پیامبر و اماما کشفش نکردن وگذاشتن تو کشف کنی !!!!!



quote_icon.png
نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
درود

باور کنید مسلمونا ی امروزی ازفراز سدها از رفتار پیامبر و پیشوایان هیچ چیز درستی نمی دونیم
خبر نگاران در این سده بیست و یکم با این همه امکانات پیشرفته ی رسانه ای و رادیو تلویزیونی براحتی حرف دیروز برخی از مسئولین را چنان وارونه به آگاهی مردم می رسونند که هیچ کس جزو اون گوینده ممکنه متوجه غلو یا دروغ رسانه ای نشه
حالا چطور انتظار دارید پس از 1400 سال رفتار و گفتار اونا رو تو کاغذهای نم کشیده ی فرسوده و نا خوانا و پوستهای پوسیده و اغراض شخصی خبر نگاران دراز نای تاریخ درست به ما رسونده باشند

سیاه نمایی ها -بزرگ نمایی ها و کژ کاری های تاریخی اگر حتی سالی یک جمله صورت گرفته باشد در طی 1400 سال ببینید چقدر می شود !!!

من که به هیچ یک از گفته های منسوب به آنها کار نمی کنم مگر اینکه از غربال اندیشه و سنجش خودم بگذرن چون اولا شرایط زمانه فرق کرده دوما فرهنگ کشور ما با فرهنگ اربها یکی نیست و سوم ایکه به درست به دست ما رسیدن اون دستورات شک دارم

آیا همینکه یک نفر فرصت طلب بیاید یک قال الرسول یا قال الامام را جلوی چند تا واژه ی من در آوردی عربی بگذارد دلیل بر درستی آن واژه ها است ؟





 
درود لطفی کنید شماره ی پیام ها رو بگذارید تا من هم بتوانم نقل قول بگیرم

خود نوشته ها را نگذارید تنها شماره را بگویید خود می روم نقل قول می گیرم
 

Artmis.a

New member
و اینا رو هم رد کنید با دلیل:

ادامه............

quote_icon.png
نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
شما میگین فهم مردم دوران پیامبر در حد درک مباحث علمی نبوده که براشون مطرح کنه

ینی پایداری و استقامت پیامبر در ارایه ی مباحث علمی از گالیله ی چند قرن بعد کمتر بود ه؟؟؟؟

مردم نفهم و کودن زمان گالیله که می خواستن اونو بسوزونن بخاطر ایکه فقط می گفت زمین می چرخه اما باز ایشان از عقیدش بر نگشت و بازم بهشون گفت که زمین می چرخه


چطورشد گالیه در عقیده ی علمی خودش در برابر مردم کودن استقامت کرد و گفت

آیا پیامبراسلام نمی تونست عقیده ی علمی قرآن رو به مردم خودش بفهمونه ؟

پس بدونید که قآن کتاب علمی نیست که ما بخواهیم هر موضوعی رو از اون بیرون بکشیم

این آرزوهای نا آگاهانه ی ماست که می خواهیم در برابر پیشرفت های علمی بیگانه کان کم نیاورده و طوری وانمود کنیم که بله انچه کشف شده قبلا در قرآن بوده !!!

خوب چرا این در قرآن بودن ها تنها هنگامی آشکار می شود که اول بیگانگان موضوع را کشف می کنند و سپس ما آن را در قران پیدا می کنیم


خب اگر قرآن پیشگویی می کند و کتاب علمی است شما بفرمایید چیزی از قران استخراج کنید که سال آینده کشف شود ینی زوتر از کشف کردن بیگانه گان !

quote_icon.png
نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
درود

من حرفی از قرآن نزده ام که سخنان و رفتار پیامبرو اماما رو گفتم که درست به ما نرسیده دوباره دقت کنید به نوشته هام

تازه خود قرآن هم تا اندازه ای از دستبرد در امان نبوده است

مثلا در زمان حافظ قرآن به چارده رویات گوناگون قرائت می شده است خوب این نشانه ی این است که دگرگونی هایی روی داده است

قرآن کشور ما مثلا با قرآن کشور لیبی هم در کیفیت و هم در شمار آیات تفاوت داره قرآنهای اونا در کشور ما ممنوعه و بر عکس



quote_icon.png
نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
نهج البلاغه کار فردی است بنام شیخ سید رضی که او نهج البلاغه را حدوداً چهارصد سال پس از زندگی علی بن ابی طالب گردآوری و تدوین کرده است.

آیا شیخ رضی معصوم بوده است و در گرد آوری هایش اشتباه نکرده کم و زیاد نکرده از قلم ننداخته

آیا پس از شیخ رضی بهج البلاغه تحریف نشده ؟ مسلونای برابر قرآن تنها به عدم تحرف قرآن باید اعتقاد داشته باشن هیچ تضمینی برا عدم تحرف بهج البلاغه و سجادیه نداریم

خوب از حق نگذریم هم در قرآن و هم در این دو کتاب گفته های زیبا و دل نشینی وجود دارد بر منکرش لعنت



نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
خوب

آفرین آیه خوبی آوردی

نخست

این آیات در کنار آیات دیگر نشانگر علم محدود و باریک پیامبر در باره ی جهان آفرینش است نه اینکه مث بعضی افراد بیسواد کودن فریب و عقب مونده بگوییم پیامبر از تمام عالم خبر دارد !!! مواظب باشین امام زمان پیامک ها تون رو می خونه !!!!


خود قرآن میگه آقا پیامبر تو نمی دونی این ستاره چی هست تو نمی دونی آینده چه خبره تو نمی دونی فلا چیز چطوره ؟ حالا یک عده افراطی بی مغز

مردم رو گول می زنن و می گن پیامبر و امام ها از تمام امور عالم از آدم تا قیامت خبر دارن !!! و دعا ها رو استجابت می کنند و می شنوند !!!!


خود قرآن گفته قل انی بشر مثلکم = بگو من بشری( با تمام ویژگی ها ) مانند شما هستم


قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يوحَى إِلَي وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ(الأحقاف/9)

بگو: «من پيامبر نوظهوري نيستم؛ و نمي‌دانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحي مي‌شود پيروي مي‌کنم، و جز بيم‌دهنده


خود قرآن گفته بگو من از آینده ی شما و حتی خودم خبر ندارم

حالا یک عده کودن می گویند نه !!!! پیامبر از همه چیز خبر داشته !!!

بابا حرف تو رو قبول کنیم یا قرآنو ؟؟؟/

ادامه دارد

دوم

این ستاره رو مفسران به کیوان پروین و ناهید تفسیر کرده اند و عده ای هم می گویند منظور تمام ستاره هست


جالب اینجا جایی که خدا به جناب محمد می گه تو نمی دونی اون چیه گروهی مقدس ماب خشک مغز علمشون را از پیامبر بالا تر برده
و انواع و اقسام خیالات و ذهنیات خودشون را به اون ستاره ی نگون بخت چسبوندن !!

نه تو بلد نیستی من در قرآن تدبر کردم و فهمیدم !!!! اون آیه منظورش سیاه چاله اس !!!!!!!!!!

نه بابا کجای کاری تو نمی فهمی منظورش امام زمانه !!!!!!!!!!!!

این کودن ها فکر نمی کنند چطور امام زمانه در حالی که خود قرآن گفته تو نمی دونی چیه !!!!
پیامبر امام زمان رو نمی دونه چیه آین آقا مسلمون می دونه !!!

واقعا شرم آوره مسلمونی بسیاری ولکن اکثر الناس لایعقلون !!!



quote_icon.png
نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
جناب

پاسخ منو وباره و سه باره بخون بعد نتیجه بگیر

اصلا شما پاسخها و متن ها و گفته ها ی منو به صورت حرفه ای نمی خو نید فقط ذهنیات خودتون رو می چر خونید شما سوال کردی منم کاملا آشکارا پاسخ دادم

اما اندوهمندانه شما متوجه پاسخ ها ی من نشدین دوباره همون سوالای قبلی دور سرت می چرخه

ببین آقای محترم گویی مجبورم خودم دوباره برات می خونمش !!!!

من گفتم علم جناب محمد در باره آفرینش محدوده و باریک حالا توی حق بجانب !!! چرا حرف اسوه بودن رو جلو می کشی

مشکل شما ها اینها که به صورت حرفه ای دقت نمی کنید در قرآن و گفته ها هر چی یک عده بخوردتون دادن همونا رو چشم بسته پذیرفتین و تحویل می دین و خلاص !!!


ببخشید سدام کردن برای بیمار بد حال باید برم

شقشقه هدرت

ادامه دارد



نوشته اصلی توسط غلامعلی نوری نیرو
درود
برای این پرسش زیبا

نخست
تعریف افسانه چیست ؟ افسانه داستان -قصه و چیزی است که برای شنونده تجربه نشده و تنها آن را می خواند یا می شنود
افسانه برای پند گرفتن آورده می شود نه اینکه هدف نهایی باشه و در آن رکود کنیم

داستانی که خارج از دسترس ما رخ داده و اثبات و ردش بیرون از توانایی ماست

در قرآن هم ب افسانه اشاره شده است

مثلا در قصه داستان و افسانه ی یوسف می گه نحن نقص علیک احسن القصص

یا دیگر جای می گه اساطیر الاولین = داستانهای پیشنیان

بیشتر جاهای قرآن داستانهایی گفته شده است که برای شنوندگان تجربه نشده است وواقعیت عینی برای آنها نبوده است پس در ردیف داستان و افسانه جای می گیرند

همین الان هم داستانها و رمانها و قصه های سودمند زیادی در بازار هست و مردم با خوندن اونا به نتایجی می رسند

اما دل خوش کردن و در جا زدن با افسانه ها موجب رکود و عقب ماندگی

می شود

باید از افسانه ها پند گرفت و از آنها به عنوان چرخ پیشرفت استفاده کرد نه اینکه آنها را هدف فرض کرده و تمام هم و غم خود را در اثبات آنها بچکانیم





درود نیازی نیس بدونی که من کجا کار می کنم اینجا بحث چیز دیگه ای هست نه شغل و کار

اگه این بحث به نتیجه ای رسید باشه اگر شرایطش بود می گم
 
باز هم می گم من نمی تونم از آورده های شما نقل قول بگیریم لطفا شماره پیام رو بنویسد خودم می روم نقل قول می گیرم


یا اینکه هر بار دو سوال را خود بنویسید

بسیاری از پرسش هایی که دوباره می پرسید پیشتر پاسخ داده ام اگر بروید مرور کنید
 

ghazal26

New member
غزل جان میبینی که این تاپیک توسط عده ای به بیراهه کشیده شد و الان کلاً انگشت اتهام از سمت آقای نوری برداشته شده و صرفاً فقط من مقصرم! بیاب پرتقال فروش را!
من قبول دارم که تفکرات این آقا مسموم درست! ولی منه مسلمونه شیعه جای درخواست برای بن شدن این فرد و توهین مثل خودش و حمله کردن بهش آیا انقدر توانایی ندارم که تفکرات سالم خودمو به مقابله با تفکرات مسمومش بکشم تا کسی دیگه مسموم نشه؟
چرا یاد گرفتیم جای حل سوال صورت مساله رو پاک کنیم؟

توي مواردي باهات موافقم آبجي گلم..اينكه ما از به چالش كشيده شدن عقايدمون نترسيم و با ادله مناسب از اونها دفاع كنيم نهايت شجاعت و روشنفكريه

اما توي اين چند صفحه بحث كاملا بايد پي برده باشيد اين آقاي محترم گوشهاشو بسته و اصلا توجهي نداره كه كسي چي ميگه فقط دوست داره

حرف خودش رو تكرار كنه و در بعضي مواردم به طور كاملاً مشهود حرفهاي خودشو انكار ميكنه!!!! از بچه ها آيه صريح ميخواد كه بيارن

(حالا كاري ندارم كه ميگه حافظ قرآنه اما خيلي آيه ها رو اصلا نديده انگار) وقتي بچه ها آيه رو ميگن، ميگه من كه اصلا قرآنو قبول ندارم واسه عقب مونده هاست!!

به نظرت بحث با اين شخص راه به جايي ميبره؟ جز اين كه حس مورد توجه قرار گرفتنش ارضا ميشه!

من ميگم تاپيكي تو زمينه شناخت اسلام باز بشه و بچه ها محترمانه نظراتشون رو بگن من اصلا دليلي نميبينم يك تاپيك رو به يه شخص

اختصاص بديم و سر عقايد اون (كه خودشم نميدونه چيه) دعوا كنيم... من شما و دكتر مجتبي رو واقعا دوست دارم و به نظرم

از متشخص ترينهاي سايت هستيد دلم ميخواد اين تفرقه رو كه يه شخص ديگه باني اون بوده تموم كنيم و به هم دست همت بديم براي معرفي مذهبمون....:riz304::auizz3ffy9vla57584x
 
آخرین ویرایش:
تعرف افسانه را پیشتر گفتم

اما افسانه هم دو نوع دارد یکی داستان حقیقی و دیگری تنها برای پند گرفتن و بیدار کردن ذهن است

افسانه ی و قصه ی حق حقیقی مانند

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(آل عمران/62)
اين همان داستان حقیقی است.


نوع دوم افسانه تنها برای پند گرفتن و نه رکود و هدف نهایی فرض کردن که اگر اینگونه شود موجب عقب ماندگی می شود مانند

فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُونَ(الأعراف/176)
اين قصه ها را (براي آنها) بازگو کن، شايد بينديشند (و بيدار شوند)!

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَينَا إِلَيكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ(يوسف/3)
ما بهترين سرگذشتها را از طريق اين قرآن -که به تو وحي کرديم- بر تو بازگو مي‌کنيم؛ و مسلما پيش از اين، از آن خبر نداشتي!

آِیه رو نگاه کنید که می گه پیامبر تو پیشتر از اون قصه خبر نداشتی باز تاییدی است بر محدود بودن دانش جناب محمد
 

Artmis.a

New member
تعرف افسانه را پیشتر گفتم

اما افسانه هم دو نوع دارد یکی داستان حقیقی و دیگری تنها برای پند گرفتن و بیدار کردن ذهن است

افسانه ی و قصه ی حق حقیقی مانند

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(آل عمران/62)
اين همان داستان حقیقی است.


نوع دوم افسانه تنها برای پند گرفتن و نه رکود و هدف نهایی فرض کردن که اگر اینگونه شود موجب عقب ماندگی می شود مانند

فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُونَ(الأعراف/176)
اين قصه ها را (براي آنها) بازگو کن، شايد بينديشند (و بيدار شوند)!

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَينَا إِلَيكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ(يوسف/3)
ما بهترين سرگذشتها را از طريق اين قرآن -که به تو وحي کرديم- بر تو بازگو مي‌کنيم؛ و مسلما پيش از اين، از آن خبر نداشتي!

آِیه رو نگاه کنید که می گه پیامبر تو پیشتر از اون قصه خبر نداشتی باز تاییدی است بر محدود بودن دانش جناب محمد

دلیل نمیشه که خداوند پس از نازل کردن قرآن و همینطور با استفاده از وحی حضرت محمد(ص) رو از آینده با خبر نکردن!
روی نا محدود بودن قدرت و اراده ی خدا که بحث و شکی نداری؟ دارید آیا؟
 
آقای نوری فکر نمیکنین اعتقاداتی که شما قبلا داشتین نقص داشته تا جایی که با حرف و برخورد نادرست چند نفر کلا گذاشتینش کنار؟ یعنی برداشت درستی از اسلام شاید نداشتین

جواب دادم اینو


اما کسی دیگه گفته بود که نوری نیرو گفته سخنان پیامبر الان دیگه برا ما کارایی نداره

به همون دلایلی که گفتم شرایط زمانی فزهنگی و علمی 1400 سال پیش با الان فرق داره

مثلا اگه ایشون گفته برا ی معالجه ی فلان درد این کار بکنین دیگه امروزه حرف ایشون با این همه پیشرفت های پزشکی کارایی نداره اون حرفش بر 1400 سال پیش بوده

نمونه از این دست رو می تونین تو کتاب حلیه المتقین ببینید
 

بانو

New member
فک کنم آقایی به نام دکتر دارن از اعتقادات جدیدشون حرف میزنن برای آگاهی بقیه بقیه هم یکم موضع گرفتن یا هم واقعا دارن دفاع میکنن چون آقای دکتر بی احترامی به اعتقادات بقیه کردن درسته؟

من کوچیکتر از اینم که تو جمع شما استادان حرفی بزنم ولی میخوام جسارت کنم منم حرفی بزنم

آقای دکتر خیلی خوبه که شما به چیزی که رسیدین با اعتقاد رسیدین به نظر من کار شما از این به ظاهر مسلمونا بهتره اما کار شمارو بیشتر شبیه ی موضع گیری و فقط رفتن تو قطب مخالفی از اعتقاداتی که بهتون برخورده من پارسال با یکی مثل شما حرف زدم نه یکی دوساعت روزها رفتم دنبال جوابای سوالاشون بدون وایسادن جلوش ولی به جای ملحد شدن دینمو پذیرفتم با استدلال و دلیل و برهان بهت چون با شبهاتش به اصل اسلام رسیدم. دلیل بیشتر این وایسادنا جلوی اسلام بخاطر اینکه کمی به آدما سختی میده ولی سختی که فک میکنیم سختیه چون از دلیل اونا با خبر نیستیم.به نظرم خنده داره که شما با دیدن رفتار یکی دو نفر میخوایین به اسلام پشت کنید و بگین ما املیم.به نظر من کسی که پایه ی انسانیت رعایت نکنه حرفاشم مشکل دارن آدم اول باید انسان باشه بعد بره سراغ استدلال دینای مختلف وقتی ما بلد نیستیم به اعتقادات دیگران احترام بزاریم چه صلاحیتی داریم برا راهنمایی دیگران ...
 
دلیل نمیشه که خداوند پس از نازل کردن قرآن و همینطور با استفاده از وحی حضرت محمد(ص) رو از آینده با خبر نکردن!
روی نا محدود بودن قدرت و اراده ی خدا که بحث و شکی نداری؟ دارید آیا؟

گفتم که پیامبر از آینده ی خودش و بقیه خبر نداشته است آیه را قبلا گذاشتم براتون دوباره بگذارم ؟؟؟
 

Artmis.a

New member
جواب دادم اینو اما کسی دیگه گفته بود که نوری نیرو گفته سخنان پیامبر الان دیگه برا ما کارایی نداره به همون دلایلی که گفتم شرایط زمانی فزهنگی و علمی 1400 سال پیش با الان فرق داره مثلا اگه ایشون گفته برا ی معالجه ی فلان درد این کار بکنین دیگه امروزه حرف ایشون با این همه پیشرفت های پزشکی کارایی نداره اون حرفش بر 1400 سال پیش بوده نمونه از این دست رو می تونین تو کتاب حلیه المتقین ببینید
ولی ما معتقدیم قرآن جاودانه است و متعلق یه تمامی اعصار نه تنها 1400 سال پیش. آیا احترام به پدر و مادر وفای به عهد رعایت انصاف پاکی و نجابت درستکاری و راستی تنها متعلق به 1400 سال پیشه؟
دلایل قرآنی پاره ای از آیات مورد استناد عبارتند از:

1. آیه من بلغ:
«قل أی شیء أكبر شهادةً قل الله شهید بینی و بینكم و أوحی الی هذا القرآن لأنذركم به و من بلغ» انعام/19 بگو چه گواهی بزرگ تر است(از گواهی خدا)، بگو خدا میان من و شما گواه است و وحی می كند به من آیات این قرآن را؛ تا با آن شما و هر كس از افراد بشر را كه خبر این قرآن به او رسد بترساند. كوتاه ترین و رساترین و جامع ترین دلیل قرآنی بر جاودانگی وحی این آیه می باشد. قرآن وسیله بیم دادن (راهنمایی) شماست؛ یعنی كسانی كه مورد خطاب مستقیم آن هستید و نیز كسانی كه مورد خطاب مستقیم (مشافهه) نمی باشند.1 اصل اعتبار و لزوم پذیرش وحی برای غیر مخاطبان مورد پذیرش مفسران این آیه می باشد، و مفهوم جاودانگی همین است. البته منظور از رسیدن وحی به گیرنده آن، دست یابی به عین الفاظ قرآن نیست، بلكه منظور رسیدن پیام و مفهوم قرآن با هر زبان ممكن می باشد. زمخشری از مفسران اهل سنت به نقل از سعید بن جبیر می گوید: كسی كه قرآن به او برسد انگار كه محمد(ص) را ملاقات كرده است.2 خلاصه اینكه با توجه به مفهوم این آیه وحی (قرآن) جهت انذار (راهنمایی) مخاطبان زبانی و مردم غیرمخاطب نازل شده است.

2. آیه بعثت:
«هو الذی بعث فی الأمّیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب و الحكمة و إن كانوا من قبل لفی ضلال مبین. و آخرین منهم لمّا یلحقوا بهم و هو العزیز الحكیم» جمعه/2ـ3 او كسی است كه در میان جمعیت درس ناخوانده رسولی از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند، و آنها را پاكیزه كند، و كتاب و حكمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن در گمراهی آشكاری بودند. و بر گروه دیگری كه هنوز به آنها نپیوسته اند، و او عزیز و حكیم است. امّی كسی است كه نه می خواند و نه می نویسد و در اینجا منظور عرب معاصر پیامبر(ص) هستند؛ زیرا اندكی از آنها سواد خواندن و نوشتن داشتند. ویژگی این رسول این است كه از جنس آنهاست. بنابر ظاهر آیه منافاتی میان اینكه پیامبر(ص) خود از امیین بوده و در میان آنها مبعوث شده باشد و از سویی مبعوث به غیر آنها هم شده باشد؛ ندارد. و اینكه به زبان عربی است به خاطر وظیفه تعلیم و تزكیه آنان است. به هر حال، مراحل اولیه دعوت به گونه ای است كه در میان اعراب است. پیامبر(ص) وظیفه تزكیه یعنی رشد نیكی همراه با خیر و بركت با مزین شدن به اخلاق فاضله و رفتارهای نیك و تعلیم كتاب، یعنی بیان الفاظ آیات قرآن را، و تعلیم حكمت، یعنی معارف حقیقی قرآن را میان قوم خود و دیگران كه به آنها می پیوندند و پس از او می آیند؛ دارد. هیچ تفاوتی میان آیندگان و گذشتگان در وجود پیامبر به عنوان راهنمای زندگی آنان و پذیرش دستورات وی وجود ندارد. شمول دیگران غیر از اعراب معاصر پیامبر(ص) آن چنان واضح است كه نیاز به توضیح بیشتر ندارد. بسیاری از مفسران ذیل این آیه حدیث معروفی از پیامبر(ص) نقل كرده اند كه وقتی پیامبر این آیه را تلاوت فرمود، پرسیدند: اینها (لاحقان) كیانند؟ پیامبر(ص) دست خود را به شانه سلمان گذارد و فرمود: لوكان الإیمان فی الثریا لنالته رجال من هؤلاء. اگر ایمان در ثریا باشد مردانی از این گروه (ایرانیان) بدان دست می یابند.3

3. آیه تدبّر:
«أفلایتدبّرون القرآن و لوكان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافاً كثیراً» نساء/82 آیا درباره قرآن نمی اندیشند؛ اگر از ناحیه غیرخدا بود اختلاف فراوانی در آن می یافتند. تدبر در لغت یعنی توجه به نهایت و پیامد كارها4 و تدبّر در این آیه یعنی تأمّل و دقّت در هر آیه پس از آیه دیگر.5 قرآن مخاطبان خود را تشویق و ترغیب در تدبّر در آیات می كند؛ تا اینكه در هر حكم و حكمت آشكار و داستان و موعظه، آیات را در نظر بگیرید. علامه طباطبایی می نویسد: «از آیه مورد نظر، نتایج مهمی روشن می شود؛ نخست اینكه فهم عادی و معمولی آن را درك می كند. در ثانی در قرآن برخی آیات، دیگر آیات را تفسیر می كند، و سوم اینكه قرآن نسخ پذیر و ابطال پذیر نیست و نیازی به تكمیل و نه تهذیب ندارد. قرآن چون اختلاف نمی پذیرد؛ تفسیر و تحول در آن راه ندارد و لازمه این مطالب این است كه محتوای قرآن یعنی؛ شریعت اسلامی تا روز قیامت مستمر و جاودان می باشد.»6

4. آیه عزّت و شكست ناپذیری:
«إنّ الّذین كفروا بالذّكر لمّا جاءهم و إنّه لكتاب عزیز. لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حكیم حمید» فصّلت/41ـ42 همانا آنان كه به این قرآن كه برای هدایت آنها آمد كافر شدند؛ [در جهنم ملاقات می شوند؛] در حالی كه این كتاب به حقیقت عزت مند است و هرگز از پیش رو و پس آن حق، باطل نشود؛ زیرا آن، فرستاده خدای مقتدر و حكیم ستوده صفات است. این آیه و آیه پیشین، كفر و الحاد و انكار حق را به تصویر كشیده است. الحاد یعنی به بیراهه رفتن، كه یكی از نمونه های آشكار آن دروغ بستن بر خدا و بر پیامبر(ص) و الغای آیات و تأویل نادرست آیات است.7 الحاد به قرآن، همان كفر به آیات است؛ با هدف ابطال حقایق قرآنی كه در هر عصر و زمانی قالب و مصداقی خاص می یابد. در عصر حاضر این ادعای الحادی مطرح شده است كه دین به عنوان امری ثابت (وحی جاودان) با تحول فرهنگ ها و آداب و مناسبت های فردی و اجتماعی همخوان نیست. شهید مطهری می نویسد: «افراد و طبقاتی هستند كه این مسئله را واقعاً به صورت یك معمای لاینحل و به صورت یك تضاد آشتی ناپذیر می نگرند و معتقدند «اسلام» و «مقتضیات زمان» دو پدیده غیرمتوافق و ناسازگارند و از این دو حتماً یكی را باید انتخاب كرد؛ یا باید به اسلام و تعلیمات اسلامی گردن نهاد و از هرگونه نوجویی و نوگرایی پرهیز كرد و زمان را از حركت بازداشت، و یا باید تسلیم مقتضیات متغیر زمان شد و اسلام را به عنوان پدیده ای متعلق به گذشته به بایگانی تاریخ سپرد.»8 برخی سخن افراط گونه دیگری دارند كه این ثبات وحی و تغییر زمانه را مایه عقب ماندگی مسلمانان دانسته اند. در این مورد گوستالوبون علت انحطاط مسلمین را عدم انطباق اسلام با مقتضیات زمان می داند و می نویسد: «زمان عوض شد، تغییر كرد و مسلمان ها می خواستند باز اسلام را با همان خصوصیات در قرن های بعد نگاه دارند در صورتی كه امكان نداشت. و به جای اینكه تعلیم اسلامی را رها كنند و مقتضیات قرن را بگیرند، تعلیم اسلامی را گرفتند و منحط شدند.»9 با توجه به این باورهای الحادی، دقّت در عزّت و بطلان ناپذیری كلام الهی ضرورت می یابد. چه بسا قرآن، پیشاپیش توجه به این شبهات و اتهام ها داشته و به مقابله با آن شبهات پرداخته است. تأكید قرآن بر عزت و شكست ناپذیری وحی، تأكید بر این حقیقت است كه راه باطل از هیچ جهت به سوی آن باز نیست.10 از هیچ سو بطلان و فساد به سراغ این كتاب بزرگ نیامده و نخواهد آمد. تناقضی در مفاهیم آن نمی باشد، نه چیزی از كتب و علوم پیشین بر ضدّ آن است و نه اكتشافات علمی آینده با آن مخالفت خواهد داشت.11 هیچ كتابی از كتاب های گذشته آن را باطل نمی كند و هیچ كتابی از كتاب های آینده آن را نسخ نمی كند. در خبرهایش از گذشته و آینده باطل گویی نكرده است.12 البته این كیفیت نزول (حقانیت دائم حقایق قرآنی) توسط خدای حكیم، با علم نامحدود كه دارای كمالات نا است طرح ریزی شده است، و اگر از سوی شخص دارای علم محدود پی ریزی شده بود پر از تناقض و اختلاف بود. ستایش او دائمی است؛ چون كلام حق گونه او دائم بوده و باطل نمی شود. فعلش (كلام وحی) متقن است و سستی (ابطال) در آن راه ندارد.13 و جاودانگی حقایق آن نشانه استواری آن و حكمت صاحب آن است.
 
آخرین ویرایش:
بالا