مشاعره..... با حرفی که نفر قبلیت میگه شعر بگو.. برای نفر بعدیت یه حرف بگو

nsj

New member
راه پنهانی میخانه نداند همه کس /جز من و زاهد و شیخ و دو سه رسوای دگر (حافظ)
حرف "ف "
 

love virology

New member
فلک کی بشنود آه و فغانم
بهر گردش زند آتش به جانم
یک عمری بگذرانم با غم و درد
به کام دل نگردد آسمانم

بابا طاهر

( م )
 

sts92

New member
مایه خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست
میکنم سعی که خود را مگر آنجا فکنم
"م"
 

marry

New member
مـن از دو روزه هـسـتـی بـه جان شدم بیزار
خـدای شـکـر کـه ایـن عـمر جاودانی نیست

ت
 

FARNAZz

Member
تا پای جان بگویم این سر سر تو دارد
سودای این خیالم بی پا و بی سرم کرد
ق
 

bahramian0935

New member
شهزاده اسمونی گفتی که پیشم میمونی
برای این دل پرغم اواز شادی میخونی
ث
 

Ebro

New member
توبه بر لب، سبح بر کف، دل پر از شوق گناه
معصیت را خنده می آید ز استغفار ما
"ن"


نکند فکر کنی در دل من مهر تو نیست
گوش کن نبض دلم زمزمه اش چیست نرو


نی حدیث راه پر خون میکند
قصه های عشق مجنون میکند


نی حریف هر که از یاری برید
پرده هایش پرده های ما درید


نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد



نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت

با د
 

sts92

New member


نکند فکر کنی در دل من مهر تو نیست
گوش کن نبض دلم زمزمه اش چیست نرو


نی حدیث راه پر خون میکند
قصه های عشق مجنون میکند


نی حریف هر که از یاری برید
پرده هایش پرده های ما درید


نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد



نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت

با د

دیریست که از خانه خرابان جهانم
بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست
"ت"
 

sts92

New member
خواهم تو را مهمان کنم در گوشه ای از قلب خود
آیا قبولش میکنی این کلبه ی ویرانه را ؟؟؟؟؟؟
"ز"
 

obstetrician88

New member
زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم..

ناز بنیاد نکن تا نکنی بنیادم


با ث لطفا
 

sts92

New member
ثانی به شوق دوست ز دنیا همی برید

باشد که اوفتد به کنار و پناه تو
"و"
 

sts92

New member
خدایا جهان پادشاهی تو راست

زما خدمت آید خدایی تو راست
"ت"
 

sts92

New member
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم
"م"
 

.ermiya.

New member
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد........

با د
 
بالا