مشاعره..... با حرفی که نفر قبلیت میگه شعر بگو.. برای نفر بعدیت یه حرف بگو

[love virology]

وقتی که من عاشق شدم دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
من بودمو چشمان تو نه عقل بودو نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و.....عاقلی
ل

لب بسته ای ز گفتن راز نهان رهی
غافل که از زبان تو گویاتر است اشک

( غ )

 

[sts92]

لب بسته ای ز گفتن راز نهان رهی
غافل که از زبان تو گویاتر است اشک

( غ )

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
خواجه حافظ
حرف اخر

 

[bahramian0935]

دوش وقت سحر ازغصه نجاتم دادند
وندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند
ع

 

[sts92]

عاشق آن نیست که هر لحظه طلب یار کند
عاشق آن است که دل را حرم یار کند
حرف آخر

 

[bacillus.bs]

در انجمن ما پول اگر نیست صفا هست

 

[sts92]

در انجمن ما پول اگر نیست صفا هست

آنجا که صفا هست در ان نور خدا هست

 

[love virology]

تا نام جمال يار برديم
رنگ از رخ لاله زار برديم

زآيينه? دل به سيل گريه
عالم عالم غبار برديم

تا کشته? غمزه? تو گشتيم
صد شمع به هر مزار برديم

برديم به خلوت غمت خاک
از آتش روزگار برديم

مرهم مرهم زديم چندان
کز داغ دل اعتبار برديم

ما شاهد عافيت گزيديم
ناموس ز هر کنار برديم

آزاده روي گذاشت عرفي
صد دوش به زير بار برديم

( ج)

 

[FARNAZz]

جان پرورست لطف تو ای اشک ژاله، لیک
دیر آمدی و کار گل پرپرم گذشت
خوناب درد گشت و ز چشمم فرو چکید
هر آرزو که از دل خوش باورم گذشت
صد چشمه اشک غم شد و صد باغ لاله داغ
هر دم که خاطرات تو از خاطرم گذشت
خوش سایه روشنی است تماشای یار را
این دود آه و شعله که بر دفترم گذشت
هوشنگ ابتهاج

چ

 

[love virology]

چون ابر به نوروز رخ لاله بشُست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست

خیام

( س )

 

[FARNAZz]

سنگم به بدنامی زنند اکنون ولی روزی
نام مرا با اشک روی سنگ می خوانند
ش

 

[love virology]

شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب

فردوسی

( ف )

 

[sts92]

چون ابر به نوروز رخ لاله بشُست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست

خیام


( س )

ساکنان ستر و عفاف و ملکوت
با من راه نشیم باده مستانه زدند
"د"

 

[..RANA..]

دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد .... شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
با ن .....

 

[sts92]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
"الف"

 

[..RANA..]

از این بیراهه ی تردید از این بمبست می ترسم .... من از چیزی که بین ما هنوزم هست می ترسم
با ف...

 

[sajedeh 71]

فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
م

 

[sts92]

فرصت شمار صحبت کزاین دوراه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان بهم رسیدن
"ن"

 

[sts92]

فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
م

مرا در منزل جانان چه عیش نوش چون هردم
جرس فریاد میدارد که بر بندید محملها
"خ"

 

[FARNAZz]

خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
ه

 

[sts92]

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به نوای آشنایی بنوازد آشنا را

"ر"