72 لایک برای ختم قرآن انجمنی به مناسبت 72 شهید کربلا

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

mw.ashel

New member
آوا جان منم میخوام تو ختم انعام شرکت کنم و خوشحال میشم منو قابل بدونی و درخواستمو قبول کنی.:riz304:
 

حسان

Well-known member
سلمان بن مضارب البجلی....شیطونک.....آیات 1 تا 48 سوره بقره
محقق سماوی درباره‏ی وی می‏گوید: «سلمان پسر عموی تنی زهیر بود. قین برادر مضارب و پدرشان قیس بود. سلمان در سال شصت با پسر عمویش حج گزارد و پس از آنکه او در طول راه به امام حسین گروید و بار و بنه‏اش را نزد او برد، سلمان نیز به وی پیوست.»

صاحب الحدائق گوید: «سلمان همراه کسانی که بعد از نماز ظهر کشته شدند، کشته شد. گویا وی پیش از زهیر به قتل رسید.» [1] .

آقای خویی می‏نویسد: «سلمان بن مضارب: پسر قیس، پسر عموی زهیر بن قین، برخی او را در زمره‏ی کسانی که در کربلا همراه زهیر بن قین کشته شدند، شمرده‏اند.» [2] .

نمازی گوید: «سلمان بن مضارب بن قیس؛ پسر عموی زهیر بن قین، از یاران سرورمان، حسین علیه السلام بود که در روز طف به شهادت رسید. او همراه زهیر بود. پس از پیوستن زهیر به امام حسین علیه السلام، سلمان نیز به همراه او پیوست. و در روز عاشورا به شهادت رسید؛

همان‏طوری که مامقانی در رجال خویش از وی یاد کرده و در «عطیة الذره» نیز از وی نام برده است.» [3] .

به این ترتیب نادرستی سخن دینوری که می‏گوید: «هیچ یک از یاران زهیر با وی برنگشتند و با او نایستادند»، روشن می‏شود.


[1] ابصار العین، ص 169.

[2] معجم رجال الحدیث، ج 8، ص 185، شماره‏ی 5333.

[3] مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 4، ص 105، شماره‏ی 6418.


داستان شهادت:

کاروان می رفت و ایمان هر لحظه روشن تر می رسید. سلمان در رجمی بزرگ تر شیطان را از بهشت جانش رانده بود.

آخرین شب ذی الحجه دوشادوش مردانی از جنس حریر و شمشیر به کربلا نزدیک شد. زائر کعبه لبیک گویان به طواف خاک و زیارت زمین پرداخت و با بوسه بر خاک خیمه خود را کنار پسر عمویش زهیر بر افراشت. تا خیام امام فاصله اندک بود و از هر فرصتی و حادثه ای برای نشستن پای سخن محبوب و مراد بهره می جست.

شب عاشورا فرا رسید. زمزمه های بریر و استغاثه های حبیب بود نجوای عاشقانه عباس.

سلمان به همه خیمه ها سر میزد. از هر طور قبسی می گرفت و از هر دریا گوهری. آن شب عزیز را آن چنان به صبح گره زد که در خویش جز سریان حسین و جریان عشق هیچ ندید.

در تیرباران صبح هفت زخم کاری بر تنش رسید. عطش در تشنه کامی جانش به شهادت، رنگ باخته بود و هراس و بیم با زلال زمزمه ها از وجودش شکسته شده بود.

نیم روز داغ عاشورا با دشتی گلگون، و شهادت بسیاری از یاران فرا رسید. رکعتان عشق به امامت آفتاب اقامه شد و پس از نماز، نوبه به سلمان رسید.

دشت غوغای عجیبی داشت. او زهیر را یافت و وداعش گفت و برای رزمی حماسه گون به حضور امام رسید. به اشارت امام اسب را به جولان واداشت، شمشیر چرخاند و هروله کنان، هفت بار از حسین تا میدان را در نوردید. باز می گشت و حسین را طواف می کرد، تا حجی عاشقانه تر بر پا کند.

در میدان رجز می خواند و صدای رسایش در همه سو پژواک داشت:

من از فرزند کعبه، از فرزند منا و حل و حرم دفاع می کنم. من پاسدار فرزند زمزم و صفایم. من پاک باخته نور چشم فاطمه و مصطفایم. شمشیرمن می درخشد و جشم حسودان را کور میکند.

اندک اندک زخم ها دهان گشودند. صداتی گرم سلمان خاموش شد دمی بعد خون گرم زائر بیت الله زینت آخرین منای حسین شد.

امام به بالینش رسید. سلمان با چشم هایش به طواف مراد و محبوبش پرداخت و با آخرین نفس هایی که از جانش می جوشید ندا می داد:



لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک...
 
آخرین ویرایش:

nanaz

New member
سيف بن مالک عبدى،

از جوانان پرشورى بود كه در بصره، در خانه بانوى بزرگ، «مارية بنت منقذ عبدى » جمع مى شدند( خانه او پايگاهى براى شيعه بود). از بصره به كوفه آمد و از آن جا به كاروان امام حسين علیه السلام پيوست، سپس همراه او به كربلا آمد. عصر عاشورا در نبرد تن به تن به شهادت رسيد.
اگر باز مطلبی پیدا کردم میذارم .:rose:
 
آخرین ویرایش:

leyla-h

New member
من سهمم رو خوندم ولی هنوز سرچ نکردم :wacsmiley: اگه مطلب جالبی بود میذارم.
 

ghazal26

New member
خدا از همه قبول كنه..
زهیر بن سلیم ازدی
زمانی که تصمیم سپاه کوفه جهت جنگ با فرزند رسول خدا(ص) قطعی شد، زهیر بن سلیم از جمله کسانی بود که شبانه سپاه عمر سعد را ترک کرد و به سپاه امام حسین(ع) پیوست (السماوي ص186)او در خدمت امام(ع) بود و همراه با آن حضرت(ع) جنگید تا این که سرانجام در حمله­ی اول شهید شد. (ابن شهر آشوب ص113) در زیارت ناحیه­ی مقدسه مقام شامخ او مورد سلام و تحیت امام جواد(ع) قرار گرفت در این زیارت آمده: «السلام علی زهیر بن سلیم الازدی.»

آيات 1 تا 64 سوره مباركه نحل خونده شد آبجي گلم..
 

setareh58

New member
اميه بن سعد الطائي از بزرگان شيعه و از ياران على (ع ) بودند.
اميه قبل از شروع جنگ خود را به سپاه حسين (ع ) رساند.
آن دو روز عاشورا و در آغاز جنگ به شهادت رسيد

ramazan.jpg

آوا جون منم سهمم قرائت کردم ایه 1تا 69 سوره اعراف
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: AWWA

zanbagh

New member
سلام قبول باشه از همه
2)عمرو بن خالد الصیداوی.........زنبق......آیات 56 تا 110 سوره انعام خونده شد.
عمرو بن خالد بن حکيم بن حزام اسدي صيداوي از اهالي کوفه مي‏باشد.
در بعضي از منابع عناوين عمرو بن خالد ازدي و عمرو (عمر) خالد اسدي وارد شده است، که احتمالا يک نفر باشند چون، اولا، در منابع قدما مثل تاريخ طبري و زيارت ناحيه فقط عمر بن خالد صيداوي ثبت شده است.
و ثانيا، قاموس الرجال و معجم رجال الحديث يک نفر بودن اين دو را تقويت کرده‏اند.
علامه شوشتري اضافه مي‏کند که اسدي بر اثر اشتباه در نگارش نسخه‏ها و يا بر اثر تحريف «ازدي» ثبت شده.
از نظر سوابق اجتماعي سياسي و فضايل، بنا به نقل تنقيح المقال از ابومخنف، عمرو بن خالد از شخصيتهاي بزرگوار و شريف و از مخلصين در ولايت اهل البيت عليه‏السلام و از ياران مسلم بن عقيل در کوفه بوده است تا اينکه کوفيان بر مسلم خيانت کردند و براي عمرو بن خالد چاره‏اي جز اختفا نماند، آنگاه که خبر شهادت قيس بن مسهر و رسيدن امام عليه‏السلام را به منطقه «عذيب الهجانات» و «حاجز» را شنيد به همراهي غلامش سعد و بنا به قولي پسرش خالد، و مجمع بن عبدالله عائذي و عائذ بن مجمع و جنادة بن حارث سلماني ازدي و غلام جنادة، به راهنمايي طرماح بن عدي به خدمت امام حسين رسيدند.
وقتي که به اردوي امام عليه‏السلام مي‏رسيدند حر رياحي خواست آنها را از ملحق شدن به امام عليه‏السلام منع کند که امام عليه‏السلام فرمود، اينها ياران من هستند، دست از آنها بازدار وگرنه کار ما به جنگ خواهد کشيد، حر منصرف شد.
حضرت از آنها سؤال کرد که از مردم کوفه چه خبر داريد؟ مجمع بن عبدالله گفت: اما اشراف و رؤساي کوفه رشوه‏هاي بزرگ دريافته و هماهنگ به جنگ با تو برخاسته‏اند. باقي مردم اگر چه دلهاي آنان با توست، و ليکن فرداست که بر روي تو شمشير خواهند کشيد.
عمرو بن خالد روز عاشورا خدمت امام عليه‏السلام رسيده و عرض کرد: يا اباعبدالله فدايت شوم، قصد کرده‏ام که به شهدا از اصحاب تو ملحق شوم و کراهت دارم از آنکه زنده بمانم و تو را تنها و کشته شده ببينم، اکنون رخصتم فرما.
حضرت او را اجازه داد و فرمود: ما هم ساعتي بعد به تو ملحق خواهيم شد.
عمرو به ميدان رفته و اين رجز را خواند:


اليک يا نفس الي الرحمان
فابشري بالروح و الريحان‏


اليوم تجزين علي الاحسان
قد کان منک غابر الزمان‏


ما خط في اللوح لدي الديان
لا تجزعي فکل حي فان‏


و الصبر احظي لک بالاماني
يا معشر الازد بني‏قحطان‏


«اي نفس بر تو باد سوي خداي رحمان و بشارت به راحتي و رفاه و آسايش بهشتي، امروز به احسان جزا داده مي‏شوي، به تحقيق از تو سر زده در زمان گذشته اعمالي که در لوح الهي نوشته شده، بي‏تابي نکن اي نفس که هر زنده‏اي بالاخره مي‏ميرد. اي طايفه ازد بني‏قحطان صبر در جهاد لذت‏بخش‏تر است از آرزوهاي دنيا و از امان خواستن».
و آنگاه جهاد کرده و به شهادت رسيد.
و بعد از او پسرش خالد عازم ميدان شده و اين رجز را خواند:


صبرا علي الموت بني‏قحطان
کي ما تکنوا في رضي الرحمان‏


ذي المجد و العز و البرهان
و ذي العلي و الطول و الاحسان‏


يا ابتاقد صرت في الجنان
في قصر رب حسن البنيان‏


«اي بني‏قحطان بر مرگ در راه خدا صبر کنيد تا باشيد در رضاي خداي رحمان، خداي با عظمت و عزت و حجت و بلند مرتبه و صاحب نعمت و احسان، اي پدر به تحقيق وارد بهشت شدي در قصرهاي زيبا بنيان بهشت.»
آنگاه جهاد کرده و بعد از پدرش به شهادت رسيد.
و اما مولاي عمرو بن خالد که سعد يا (سعيد) بن عبدالله نام داشت بنا به نقل شيخ طوسي قدس سره مردي بزرگوار و شريف و باهمتي بود که از عمرو بن خالد تبعيت کرده به محضر حضرت امام حسين عليه‏السلام در کربلا رسيده و در روز عاشورا به فيض شهادت نايل گشت. نام عمر بن خالد و سعد در زيارت ناحيه وارد شده است: «السلام علي عمر بن خالد الصيداوي و السلام علي سعيد مولاه».
التماس دعا
160159158732322202361219010822816317178237.jpg
 

negar91

New member
منم سهممو خوندم
سوره توبه آيه 1 تا 44
عمار بن حسان الطائی
ز شیعیان شجاع و معروف کوفه بود. نام کامل او عمار بن حسان بن شریح بن سعد بن حارثه طایی بود. در کتب رجالی، اسمش را عامر هم گفته اند. وی از دوستان مخلص اهل بیت پیغمبر اسلام بود و خاندانی جلیل القدرو بسیار شریفی داشت. پدرش، حسان طائی، از اصحاب علی بن ابیطالب علیه السلام بود که در جنگ های جمل و صفین در رکاب امام علی (ع)، رشادت های زیادی از خودشان داده بود و در همان صفین شهید شده بود. یکی از نوادگان او عبدالله بن احمد بن عامر

است که امام هادی علیه السلام را ملاقات کرده و کنیه اش ابوالقاسم است و صاحب تالیفاتی است، از جمله کتاب قضایای امیرالمومنین علیه السلام، که آن را از پدرش، احمد بن عامر، نقل کرده و گفته که «پدرم سال 157 هـ.ق متولد شد و امام رضا علیه السلام را ملاقات کرده و موذن آن امام و امام هادی علیه السلام بوده». در جریان قیام حسینی عمار بن حسان در مکه به امام حسین علیه السلام پیوست و از آنجا تا کربلا در رکاب امام ماند و مصاحب آن حضرت بود. روز عاشورا در اولین یورش همه جانبه ی لشگر عمر سعد که قبل از ظهر بود، از امام اجازه گرفت و به میدان جنگ رفت و آنقدر جنگید تا به شهادت رسید.
 

ZOT

New member
سلام سهمم رو خوندم

آیات 1 تا 44 سوره نساء


عباد بن المهاجر الجهنی
فضل بن زبير كوفى، از راويان قرن دوم هجرى درباره او مى گويد: «عباد، فرزند ابى مهاجر جُهَنى و از شهيدان قبيله جُهَيْنِه در كربلا است».

به گفته سيره نويسان متأخر وى از شيفتگان خاندان عصمت و طهارت و از شجاعان عرب بود. هنگامى كه امام حسين عليه السلام از مكه به سوى عراق حركت كرد، عباد و چند تن ديگر در سرآب هاى جُهَيْنِه به كاروان حسينى پيوستند. چون در منزل زباله، خبر شهادت حضرت مسلم عليه السلام و هانى منتشر شد همه آنان از اطراف امام عليه السلام پراكنده شدند. ولى عباد باقى ماند و در روز عاشورا در نبرد نخست به فيض شهادت نايل گشت.
 

mohana

Well-known member
سلام...من هم سهم خودم رو خوندم..
قبول باشه

3bfb155d8b.jpg

سعد (آزاد شده عمرو بن خالد صیداوی)
غلام «عمرو بن خالد اسدی صیداوی» از شهدای کربلاست. او به همراه مولای خودش و گروهی دیگر، به نیروی امام حسین علیه السلام ملحق شد. هنگامی که به نیروی امام پیوستند که بعد از دیدار با حر بن یزید ریاحی که پیش از رسیدنشان به کربلا انجام گرفته بود، دچار رنج و اندوهی شده بود.

حر تصمیم گرفته بود که از ملحق شدن آن‌ها به نیروی حسین علیه السلام ممانعت کند ولی نتوانست. عمر بن خالد و سعد در زیارت ناحیه نامشان چنین وارد شده است: «السلام علی عمر بن خالد الصیداوی والسلام علی سعید مولاه».




التماس دعا:riz304:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: AWWA

مهدیس

New member
سلام. منم سهمم و خوندم
.آیات 111 تا انتهای سوره انعام
قاسط بن زهیر: او از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‏السلام و از جمله یاران امام حسن علیه‏السلام بود و در كوفه ماند و در جنگ‌ها خصوصا در صفین حضور داشت. چون امام حسین علیه‏السلام به كربلا آمد، شبانه به آن حضرت پیوست.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: AWWA

ba ba barghi

Well-known member
يكي به دادم برسه ,
اين صفحه اي كه تقسيم بندي داره رو يكي نقل بكيره بيارش بالا
من يافتش نمي كنم ,
با تشكر
 

AWWA

New member
آخرین ویرایش:

s.ahang

New member
37816467441943475809.jpg
سلام
نماز، روزه ها و طاعات ،عباداتتون قبول باشه ان شاالله:rose::rose:
......سوره های صافات و لقمان.... خوانده شد​

الحجاج بن بدر السعدی
وى اهل بصره بود. نامه اى هم از سوى مسعود بن عمرو ازدى براى حسين بن على علیه السلام برد (در پاسخ نامه امام حسين علیه السلام) كه خطاب به او و سران بصره نوشته و آنان را به يارى خويش فراخوانده بود
تاريخ‏نگاران گفته‏اند، حجاج در حمله نخستين پيش از ظهر به شهادت رسيده است. در زيارت «ناحيه مقدسه» مورد سلام و درود امام عليه‏السلام قرار گرفته است«السلام علي حجاج بن بدر السعدي ؛ سلام بر حجاج پسر بدر سعدي».
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: AWWA

patris

New member
طاعات و عبادات همگی قبول باشه و التماس دعا از همه دوستان:riz304:

سهم من سوره قمر وفاطر بود که قرائت شد
از همگی قبول باشه:riz304:

اسلم التركى (غلام آزاد شده امام حسین (ع) )

او غلام امام علیه‏ السلام و از قاریان قرآن بود، اذن گرفت و به میدان آمد مبارزه میكرد و رجز مى‏خواند:
البحر من طعنى و ضربى یصطلى و الجوُّ من سهمى و نبلى یمتلى اذا حسامى فى یمینى ینجلى ینشقُّ قلب الحاسد المبجل.
و گروهى از سپاهیان دشمن را كشت سپس به علت زخم‌هاى وارده بر روى زمین افتاد. امام حسین علیه‏ السلام آمد و گریست! و صورت بر صورتش نهاد!
غلام همین كه چشمش را باز كرد و امام علیه‏ السلام را بر بالین خود مشاهده كرد لبخندى زد و سپس جان داد.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: AWWA

akhbar

New member
سلام دوستان

منم سهمم رو قرائت کردم.ایشالا بزودی مشخصات شهید مورد نظر رو میزارم براتون

افطار و ر سحر منم فراموش نکنید.

:rose::rose::rose:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا