یه جمله.....!!

mohana

Well-known member
تمام بهانه ها ی دنیا به تو ختم می شود

وقتی تو نباشی

دلم به هر بهانه ای می گیرد . . .
 

rainsavor

New member
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شاعر از کوچه ی مهتاب گذشت
لیک شعری نسرود
نه که معشوقه نداشت
سال ها بود دگر کوچه ی مهتاب خیابان شده بود...
 

Ebro

New member
عشق مثله پنیر میمونه
زیادش آدمو خنگ میکنه
نرمالش فقط تا یک ساعت آدمو سیر نگه میداره
هیچکس هم بدون پنیر نمرده....
:auizz3ffy9vla57584x
 

amiir

New member


منم زیبا


که زیبا بنده ام را دوست می دارم

تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید

تو را در بیکران دنیای تنهایان

رهایت من نخواهم کرد

رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود

تو غیر از من چه میجویی؟

تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟

تو راه بندگی طی کن عزیزا، من خدایی خوب میدانم

تو دعوت کن مرا با خود به اشکی . یا خدایی، میهمانم کن

که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم

طلب کن خالق خود را. بجو ما را، تو خواهی یافت

که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو

که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی، عالمی دارد

تویی زیباتر از خورشید زیبایم. تویی والاترین مهمان دنیایم.

که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت

وقتی تو را من آفریدم، بر خودم احسنت میگفتم

مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟

هزاران توبه ات را گرچه بشکستی، ببینم من تورا از درگهم راندم؟

که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور

آن نامهربان معبود، آن مخلوق خود را.


این منم پروردگار مهربانت. خالقت. اینک صدایم کن مرا با قطره اشکی

به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم

لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم

غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟

بگو، جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است

قسم بر عاشقان پاک با ایمان

قسم بر اسبهای خسته در میدان

تو را در بهترین اوقات آوردم

قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من

قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور

قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد

برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو

تمام گامهای مانده اش با من

تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو میگوید

تو را در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد


سهراب سپهری


فوق العاده بود تارا مرسی.
 

دریا...

New member
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...

گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...

گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...

گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت.
 

نگاه

New member
قلب ما آدما مثل یه کلبه ی قدیمیه...

گرم و دنج

هر وقت مسافری به ما سر میزنه

کلبه رو واسش چراغونی می کنیم!

بهش عادت می کنیم و دل می بندیم

و اینو از یاد می بریم که:

مسافر برای رفتن به کلبه ی ما اومده...!
 

خزر

New member
سوت پایان را بزنید :



صداقتم

حریف هرزگی زمانه نمیشود !!
قبول میکنم باختم .
 

خزر

New member
ضربه اخر را خدایم زد


ان زمان که ......

برای رفتنت استخاره کردی

و

خوب امد.
 

yasmina

New member
اگر زندگانی برای باور كردن و دوست داشتن است ...
من مدت ها باور كرده ام و دوست داشته ام ....
مدت ها راست گفته ام و دروغ شنیده ام ...
حال بس است .

"نیما یوشیج"
 

yasmina

New member
زمانی حرف بزن ؛
که ارزش حرفت بیشتر از سکوتت باشه ...

و زمانی دوست انتخاب کن ،
که ارزش دوستت بیش از تنهاییت باشه ...
 

yasmina

New member
لحظه قشنگیه وقتی که یواشکی برگردی تا بتونی عشقتو نگاه کنی ،
بعد ببینی که اون ، دستاشو گذاشته زیر چونه اش و زل زده بهت....
 

sepidh gh

New member
بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن،
بعد چشمشون به یه گردو می افته،
دولا می شن تا گردو رو بردارن،
الماسه می افته تو شیب زمین،
قل می خوره و تو عمق چاهی فرو می ره.

می دونی چی می مونه؟
یه آدمو،
یه دهن باز،
یه گردوی پوک
و یه دنیا حـسرت..........
.
 
آخرین ویرایش:

parnia

New member
خدایا یا نوری بیفکن یا توری...
ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس میترسد...
 

parnia

New member
ی غمی هست که فقط بچه های آخر درکش میکن...کم و کمتر شدن آدمای سفره...
 

parnia

New member
آنکه واقعا" تو را دوست دارد به ساز آرام بودنت کفایت میکند و هرگز نمیخواهد رقاصه ی سازهایش باشی...
 

mw.ashel

New member
من همیشه از اول قصه های مادر بزرگ می ترسیدم


و آخر هم به واقعیت می پیوست…


یکی بــــود…یکی نــــــبود…!!!
 

نگاه

New member
خدایا یاریم کن اگر روزی، جایی،چیزی را شکستم "دل"نباشد.. «دکتر شریعتی»
 

نگاه

New member
چه زیبا میگفت مترسک: وقتی نمیتوان رفت، همین یک پا هم اضافیست..
 

بانو

New member
بار آخر من ورق را با دلم بر میزنم!بار دیگر حکم کن !
اما نه بی دل!با دلت...دل حکم کن !
حکم دل:هر که دل دارد بیاندارد وسط!
تا که ما دلهایمان را رو کنیم !دل که روی دل بیفتد عشق حاکم میشود...
پس به حکم عشق بازی میکنیم ...
این دل من!رو بکن حالا دلت را...
دل نداری !!؟؟
بر بزن اندیشه ات را...

حکم لازم!دل سپردن...دل گرفتن هر دو لازم.....
 

بانو

New member
دستم را بگیر... و مرا ببر به دوردستی که...
در دست رس هیچ دستی نباشم.....!
 
بالا