یادگیری لغات مهم ارشد به صورت چند بعدی

mojnia

New member
شماره 103 :
[[/IMG]
لغت anorexia به معنی " بی اشتهایی است ، این دوستمون بر بی اشتهایی غلبه کرده ....
لامصب تو پدر بی اشتهایی هستی ، شکست دادن چیه ؟
[emoji28] [emoji23] [emoji12] [emoji28]

from an-, privative prefix, "without"
کلمه an پیشوند منفی کننده + orexis به معنی اشتها appetite
 

p5301

New member
شماره 104 :
5959c5ac7e419445c24696e9cffa085b.jpg


in charge of sth : to be officially responsible about sth
[emoji23] [emoji12] [emoji28]
 

p5301

New member
شماره 105 :
c66dc3dd672c50b964fa601ae5311b08.jpg


لغت promote معانی متعددی دارد ، در اینجا معنی این لغت در حوزه تجارت بررسی شده است که به معنی " تبلیغ کردن " است .
* اگر بتوانیم معنی هر لغت در زبان انگلیسی را با توجه به سابجکت فرا بگیریم کارمان در بخاطر سپردن لغات بسیار راحت تر می شود .
مثلا لغت cast در سابجکت " سینما و تلوزیون " به معنی عوامل و بازیگران فیلم " است ، اما در سابجکت پزشکی به معنی " کست ها یا فضولات کلیوی " است .
معانی دیگر promote :
- ترویج دادن
- ترفیع دادن
-بالا بردن
[emoji6] [emoji5] [emoji6]
 

p5301

New member
شماره 106 :
e76d6d88e112c427ad3bfb94e6ddb0cf.jpg


علاوه بر معنی ذکر شده می توانیم معنی

قاطع - همه جانبه رو نیز بگوییم .

حالت قیدی این لغت

unanimously

یعنی متفقا ، یا به اتفاق آرا

مثالها :
-unanimous support

حمایت همه جانبه

-the committe were unanimous in rejecting proposal


کمیته در رد کردن پروپوزال هم نظر بودند .
 

p5301

New member
شماره 107 :
eb1b0067f21beb386772a142582aba44.jpg


مثال :

-to meet requirments for college enterance


داشتن پیش نیازها یا الزامات برای ورود به دانشگاه
 

mojnia

New member
شماره 106 :
e76d6d88e112c427ad3bfb94e6ddb0cf.jpg


علاوه بر معنی ذکر شده می توانیم معنی

قاطع - همه جانبه رو نیز بگوییم .

حالت قیدی این لغت

unanimously

یعنی متفقا ، یا به اتفاق آرا

مثالها :
-unanimous support

حمایت همه جانبه

-the committe were unanimous in rejecting proposal


کمیته در رد کردن پروپوزال هم نظر بودند .

from unus "one" + animus "mind"
 

p5301

New member
شماره 107 :
1790241c4b9128b10acf6c6bfdaf4a3d.jpg




مثال ها :

-coarse hands

دستانی زمخت

he laughed coarsely at her .

او خیلی بد بهش خندید .

-a two years post graduate course lead to a master's degree.


یک دوره دو ساله تحصیلات تکمیلی به مدرک ارشد منتهی می شود .
 

mojnia

New member
شماره 108 :
74724f2722ea7dc6049fab4bf76e3be9.jpg



synonym :

make fun of sth

۱- مسخره کردن، دست انداختن، مچل کردن، (به ریش کسی) خندیدن،
لاغیدن، ریشخند کردن

they mocked him for showing fear
او را به خاطر اینکه از خود ترس نشان داد مسخره کردند.
the children were mocking the poor
بچه‌ها فقیران را مورد تمسخر قرار می‌دادند.

۲- تقلید کسی را درآوردن، تو جلد کسی رفتن، ادای کسی را درآوردن

when the teacher left, one of the students mocked him
معلم که رفت یکی از شاگردان ادای او را درآورد.

۳- عرض اندام کردن، (برای مبارزه) قدعلم کردن، نقش برآب کردن،
بی نتیجه کردن

the fortress had mocked invaders for centuries
قرن‌ها این دژ جلو مهاجمین را گرفته بود.

۴- (با: at) مورد استهزا قرار دادن، تحقیر کردن
mocking laughter
خنده‌ی استهزا آمیز
we shouldn't mock at other people's religious beliefs
ما نباید عقاید مذهبی دیگران را مورد تمسخر قرار بدهیم.

۵- تمسخر، مچل سازی
he took to heart what I had said in mock
آنچه را که به شوخی گفتم به دل گرفت.

۶- (شخص یا چیز) مورد تمسخر، مضحکه، اسباب خنده ۷- ادا
درآوری، تقلید درآوری، ریشخند ۸- وانمودین، ظاهری (نه واقعی)،
ساختگی، دروغین، دروغی، کاذب
mock-sympathetic words
کلمات حاکی از هم‌دردی کاذبانه
a mock battle
جنگ زرگری، نبرد وانمودین
mock surprise
تعجب وانمودین

۹- وابسته به خوراک که به تقلید از خوراک دیگر ساخته شده است،
خوراک بدلی ۱۰- (انگلیس) امتحان تمرینی، آزمون آزمایشی

he will be taking his mocks in January
در ژانویه در آزمون‌های آزمایشی خود شرکت خواهد کرد.
● make a mock of
دست انداختن، مورد تمسخر قرار دادن، مسخره کردن
● make mock of
خندیدن به، دست انداختن، مچل کردن
 

payiz_zxc

New member
یک پیشنهاد دارم دوستان
بهتر است تلفظ لغات هم بنویسید
تشکر فراوان از تاپیک زیبایی که ایجاد کردید
 

p5301

New member
شماره 111 :
719f9fb0b4ae7e452c329a90bd5e73f9.jpg






حالت اسمی این لغت رو هم یاد بگیریم که میشه :


elimination


synonym :


get rid of , dispose , omitt, remove
 

p5301

New member
شماره 112 :
93515a1c849348c98dbb1a10f73daf5a.jpg





در تصویر بالا ، ایشون داره شما رو از دادن مالیات معاف میکنه !!!


حالت اسمی :

exemption
 

p5301

New member
شماره 113 :
02e53ae0767ece9e36932d6e1a6472f9.jpg





در ضمن به این صندلی که این خانم دراز کشیده

reclining chair

می گویند .
 

p5301

New member
شماره 114 :

d61dcac2262ca0bee1d1e9a83d568f99.jpg




حالت اسمی این لغت هم

ventilation

به معنی " تهویه " است .
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
شماره 115 :



15ffe2d20dc809de0b705b97fe3a6b73.jpg






حالت اسمی این لغت identification به معنی شناسایی است .


Identification card

کارت شناسایی
 

p5301

New member
شماره 117 :

دو تا لغت شبیه به هم داریم که مبادا با هم اشتباه بگیریم :

1: acclaim


2 : claim


لغت شماره یک به معنی " تحسین کردن ، تشویق کردن "


است . و میتونیم praise رو به عنوان synonym


براش مطرح کنیم .


اما لغت شماره 2 یا claim : به معنی ادعا کردن - مدعی شدن " است . همچنین می تواند نقش اسم داشته باشد که به معنی " ادعا " است .

جملات :

-the company claimed that the drug prevent hair loss


کمپانی مدعی شد که دارو از ریزش مو جلوگیری می کند.


- a highly acclaimed performance

عملکردی به شدت تحسین شده
[emoji5] [emoji5] [emoji4]
 

p5301

New member
شماره 118 :



صفتی داریم به نام sentimental :


معنی : احساساتی

کار گرافیکی زیر در ارتباط با این لغت است








1799c8bdff8d4b79a034ed6f67fa4130.jpg
 
بالا