یادگیری لغات مهم ارشد به صورت چند بعدی

p5301

New member
شماره 119 :

لغت : sympathetic


معنی : دلسوز


شده تا حالا یه اتفاق بد بیفته ، معمولا بعضی آدما در این شرایط براتون دلسوزی میکنن ، چون به شما مصیبتی وارد شده حس همدردی شون گل میکنه و میخوان شما رو آروم کنن .



59f8ddd19685d4eac5af0a2d3b1de88c.jpg
 

p5301

New member
شماره 120 :

4d5d0187d9770e2bbabc93613872c832.jpg






حالت صفتی رو هم یاد بگیریم : indifferent
که به معنی " بی توجه " است .
 

p5301

New member
شماره 122 :

- plegia

یک پسوند مهم در علم پزشکی به معنی " فلج " است .

-paraplegia

فلج پاها

- cycloplegia

فلج عضله مژگانی چشم

- hemiplesia

فلج نیمی از بدن

لغت paralysis نیز به معنی " فلج " است .
 

p5301

New member
شماره 123 :



41065c2bab06f478f7e804c194a9e834.jpg






در ضمن حواسمان جمع باشد که با لغت " rigid" به معنی "خشک و سخت گیر یا انعطاف ناپذیر" اشتباه نگیریم .
 

p5301

New member
شماره 125 :


8f6838d543776fb6529b3b98c2c9448a.jpg




دقت کنیم که launch معانی گوناگونی دارد ، اما در سابجکت bussiness این لغت به معنای " رونمایی یا معرفی کالایی جدید " است .
 

p5301

New member
شماره 127 :



4064b788426a134e52ba2a56fe82f13c.jpg




لغت donate به معنی " بخشیدن و اهدا کردن " است ، حالت اسمی این لغت را donation می گوییم .

blood donation

اهدای خون

blood donor

اهدا کننده خون
 

p5301

New member
شماره 128 :


09c60cfe0e73fd32e7198ed4bf61cd75.jpg



لغت amenity به معنی " وسیله رفاهی " است و جمع آن amenities به معنی " تسهیلات و وسایل رفاهی " است .
 

p5301

New member
لغت شماره 129 :

threshold

به معنی " مرز - آستانه "


-odor threshold


آستانه ی بویایی


-threshold of pain


آستانه درد
 

p5301

New member
لغت شماره 130 :

aphrodisiac


definition :

a food or drug that gives people a strong desire for sex


تقویت کننده قوای جنسی - شهوت افزا

[emoji2] [emoji1] [emoji2]
 

p5301

New member
لغت شماره 131 :

territory


در زیست شناسی به معنی " زیستگاه ، بوم ، قلمرو " است

definition :

a particular area that an animal or group of animals lives and uses there .
 

p5301

New member
لغت شماره 132 :

predator

معنی : شکارچی - درنده

definition :


an animal that lives by killing and eat orher animal
 

p5301

New member
لغت شماره 133 :
virtually



- synonyms : very nearly , almost entirely


تقریبا ، کمابیش


- we spent virtually all the day shopping

ما تقریبا همه روز رو مشغول خرید بودیم .
 

p5301

New member
یکی از subject های مهم که در کنکور کارشناسی ارشد ، بارها از آن متن آمده است " حوزه روانشناسی " است ، و معمولا متن در مورد شاخه " mental disorders " می باشد ، از این رو لازم است با لغات مهم در این حوزه تا حدودی آشنایی داشته باشیم ، در این قسمت به معرفی چند لغت مهم در این زمینه اشاره میکنیم :


- cognitive : mental

ذهنی - روانی


cognitive decline :

افت ذهنی


- approach :

رویکرد - روال - رویه - روش


- psychothreapy :

روان درمانی


- perception

درک - استنباط - برداشت


- irrational : not reasonable
غیر منطقی
متضاد آن rational به معنی " منطقی " است .


- personal matter = individual matter

موضوعی شخصی


-distinct concepts

مفاهیمی مجزا
 

p5301

New member
لغت شماره 134 :

1 : suicide


2 : homicide

لغت شماره یک به معنی " خودکشی - قتل نفس " است .

شاید تابحال assistant suicide رو شنیده باشید که به معنی خودکشی همراه با کمک است ، این پروسه هنوز در خیلی از کشورها قانونی نیست ، ولی در بعضی کشورها قانونی است ، در طی این پروسه افرادی که دیگر قادر به ادامه زندگی نیستند به تزریق آمپول مرگ رضایت میدهند .
لغت شماره دو به معنی " قتل " است که بهترین مترادف برای آن واژه murder است .
 

p5301

New member
لغت شماره 135 :

دو واژه زیر متعلق به یک خانواده هستند اما از لحاظ دستوری با همدیگر تفاوت دارند و نباید اشتباه گرفته شوند

1 : disposal

2 : disposable

لغت شماره یک در صفحه دوم به طور کامل توضیح داده شده است ولی معنی کلی آن " حذف ، دور انداختن " است و یک اسم می باشد .
لغت شماره 2 یک adjective یا صفت است و به معنی " دورانداختنی - یکبار مصرف " است .


مثال ها :
- disposable resources

منابع یکبار مصرف یا غیر قابل تجدید " مانند سوخت های فسیلی "


- disposable diapers

پوشک های یکبار مصرف
 

p5301

New member
لغت شماره 136 :

دو لغت زیر با همدیگر متضاد یا antonym هستند :

1 : diurnal


2 : nocturnal

کاربرد این دو لغت در حوزه biology است .

diurnal

definition : active during the day

روزانه ، فعال در روز

nocturnal

definition : active at night / happening at night

شبانه ، فعال در شب

تابحال شاید با PNH برخورد کرده باشید ، PNH در واقع مخفف
paroxysmal nocturnal hemoglobinuria

یا هموگلوبینوری حمله ای شبانه است
 

p5301

New member
لغت شماره 137 :

intellectual


این لغت دارای دو معنی است که عبارتند از :

1 : ability to think in a logical way .
منطقی ، خردمندانه - عقلانی

در معنی دوم یک اسم است

2 : a well educated person

نخبه ، روشنفکر

مثال ها :

- an intellectual novel


رمانی منطقی ، خردمندانه


- a child's intellectual development


رشد عقلانی کودک


-workers ، farmers , intellectuals

کارگران ، کشاورزان ،
 
بالا