یادگیری لغات مهم ارشد به صورت چند بعدی

p5301

New member
شماره 58 :
1-shrink
2-shriek
لغت شماره 1 معنی " کاهش دادن - کم کردن - کوچک کردن " و همچنین " کاهش یافتن - کم شدن - کوچک شدن " می دهد .
[emoji257] [emoji257] [emoji257] [emoji257] [emoji257] [emoji257]
لغت شماره 2 :
وقتی فعل است " جیغ کشیدن - فریاد زدن " و وقتی اسم است " جیغ و فریاد " معنی می دهد .
[emoji10] [emoji10] [emoji10]
آدرس فایل ضمیمه :
http://s3.picofile.com/file/8204873742/Shrink.pdf.html
[emoji173] [emoji173] [emoji173]
 

p5301

New member
شماره 59 :
-En
می تواند به عنوان پسوند یا suffix استفاده شود ، به انتهای اسم یا صفت اضافه شده و اسم یا صفت را به فعل تبدیل می کند .
مثال ها :
threat ( noun ) +en= threaten
sharp+en = sharpen
weak + en = weaken
dark + en = darken
[emoji259] [emoji259] [emoji259] [emoji259]
threaten : تهدید کردن
sharpen : تیز کردن
weaken : تضعیف کردن
darken : تاریک کردن
[emoji58] [emoji58] [emoji58]
 

p5301

New member
شماره 60 :
تفاوت بین دو واژه transport و transfer را بدانیم .
transport : carrying
حمل و نقل کردن - ترابری کردن با استفاده از وسیله نقلیه

transfere : to move from one position to another .
منتقل کردن - جابه جا کردن
[emoji261] [emoji261] [emoji261]

سوال شماره یک vocabulary ارشد علوم پزشکی صبح سال 1383
After the fight I had with my supervisor , I was simply .........from one office to another
1: transported
2: transferred
3: Removed
4: protected

پس از گذاشتن گزینه درست که گزینه شماره دو است ترجمه می شود :
پس از جر و بحثی که با مدیر بخش داشتم ، من به راحتی از یک دفتر به دفتر دیگر منتقل شدم .
[emoji9] [emoji9] [emoji9]
 

p5301

New member
شماره 61 : آمریکایی ها همیشه وقتی میخوان کاری رو شروع کنن میگن
Let's get started
یعنی " بیاید شروع کنیم "
اصطلاح
get started = to begin
شروع کردن
[emoji259] [emoji261] [emoji259] [emoji261]
قیدی پر کاربرد داریم به نام likely که در متنای مختلف زیاد میاد
likely = very probably
محتمل - به احتمال زیاد
وقتی احتمال خیلی قوی باشه میشه :
most likely
[emoji257] [emoji257] [emoji257] [emoji257]
مثال : جمله ای از متن شماره یک کنکور سال 1383
it is also likely that agriculture got started among sedntary people .
[emoji52] [emoji52] [emoji52]
 

p5301

New member
شماره 62 :
a variety of something ( sth)
مجموعه ای متنوع از ، تنوعی از
حالا میخوان بگن تنوع یا گوناگونی بسیار بالا بوده میگن
a wide variety of

[emoji256] [emoji262] [emoji261] [emoji262] [emoji261]
مثال :
there is a wide variety of patterns to choose from .
تنوع بسیار گسترده ای از الگوها برای انتخاب کردن وجود دارد .
[emoji52] [emoji52] [emoji52]
 

p5301

New member
شماره 63 :
deal with :
1: control your feeling about something and accept it .
کنار آمدن با چیزی
2: to be about
در ارتباط بودن
3:to make bussiness agreement with someone
معامله کردن

[emoji256] [emoji256] [emoji256] [emoji256]
مثال :
-the weather is bad , but we'll just have to deal with .
[emoji261] [emoji261] [emoji261]
the book deals with world war
[emoji52] [emoji52] [emoji52]
 

mohammad63

Well-known member
از بابت اسپمی که گذاشتم معذرت
ولی کارتون فوق العاده هست ..
درسته وقت گیر هست اما وقتی که بخوای همه کلماتو اینجوری یاد بگیری بالاخره کسی که میخواد کنکور ارشد بده خودش حدودای دو سه هزار کلمه تو چنته داره بتونه 500 تا لغتو اینجوری یاد بگیره در کنارش و و توجملات میتونه دو برابر این کلماتو یاد بگیره و حالا بتونه هزارتا هم به شیوه های سنتی یاد بگیره میشه چیزی حدود 6 هزارتا که خوب هست ..
واقعا دست مریزاد .
 

p5301

New member
شماره 64 :
- as regards sb/sth
-in / with regard to sb / sth
هر 3 تا ساختار یک معنی دارن :
" در ارتباط با - مربوط به ...."
[emoji263] [emoji267] [emoji264] [emoji263]
مثال ها :
I have a question with regard to your last statment .
من در ارتباط با جمله قبلی تو یک سوال دارم .
As regards your first question , we cant assist you.
در ارتباط با سوال اولت ، ما نمیتونیم کمکت کنیم .
[emoji52] [emoji52] [emoji52]
 

p5301

New member
شماره 65 :
بعضی از لغات بهترین راه یادگیریشون ریشه یابی است ، مانند لغت زیر :
Anthropology =
anthropo + logy
[emoji259] [emoji267] [emoji264] [emoji257] [emoji173] [emoji263]
anthropo = connected with human
مربوط به "بشر "
logy : area of knowledge
مطالعه ، شناخت
پس این لغت به معنی " بشر شناسی " است .
[emoji4] [emoji4] [emoji4]
 

p5301

New member
شماره 67 :
لغات زیر با همدیگه complete synonym هستند :
1: courageous
2: brave
3: valorous
به معنای " شجاع و دلاور "
برای این 3 لغت یک partial synonym نیز وجود دارد یعنی یک synonym که چند معنی دارد ولی تنها یکی از معنی هایش منطبق با معانی کلمات بالا است که در زیر می بینیم
gallant
[emoji263] [emoji261] [emoji262] [emoji264] [emoji267]
 

p5301

New member
شماره 69 :
دو لغت زیر شبیه به هم هستند اما معنی هاشون فرق داره
1-quench
2-drench
لغت شماره 1 :
a: to drink so that you no longer feel thirsty
تشنگی خود را فرونشاندن - سیراب کردن
b: to stop a fire from burning
خاموش کردن
[emoji262] [emoji262] [emoji264] [emoji256] [emoji263] [emoji261]
لغت شماره 2 :
definition :
to make sb/sth completely wet.
خیساندن - ترید کردن
مثال ها :
-the player were drenched in sweat after the game.
بازیکنان بعد از بازی خیس عرق بودند .
-fierfighters quenched the flame .
ماموران آتش نشانی شعله ها را خاموش کردند .
[emoji261] [emoji256] [emoji263] [emoji262] [emoji267] [emoji264]
 

p5301

New member
شماره 70 :
سه لغت زیر با همدیگه مترادف هستند و یک معنی هم بیشتر ندارن :
1: predicament
2: quandary
3: dilemma
اما دیفینیشن :
a situation in which you have to make a difficult descision .
معنی " مخمصه ، چندراهی ، تنگنا "

[emoji4] [emoji4] [emoji4] [emoji4]
 

p5301

New member
شماره 71 :
دو تا لغت داریم که املاشون و تلفظشون خیلی به یکدیگر شباهت دارند :
1: vein
2: vain
لغت شماره 1 به معنی "سیاهرگ یا ورید " است اما لغت شماره 2 ، بیش از یک معنی دارد که به صورت زیر است :
a: too proud of your own achievement
مغرور
b: having no success , not producing the desired result
بی نتیجه - ناموفق
مثال ها :
-he is the vainest man I know
اون مغرورترین مردی است که من می شناسم
-a vain attempt
کوششی بیهوده
-the jugular vein
ورید جوگولار
[emoji4] [emoji4] [emoji4] [emoji4]
 

p5301

New member
شماره 72 :
مقایسه دو لغت
1-prevalent
2-privileged
لغت شماره 1 یا prevalent دو تا مترادف داره که عبارتند از :
A: common
رایج - گسترده
B : widespread
پخش - شایع
لغت شماره دو نیز بستگی به جمله معنی اش فرق میکنه که به ترتیب میشه معنی های زیر رو براش گفت :
-خاص
-ممتاز
-دارای امتیاز یا حق ویژه
[emoji4] [emoji4] [emoji4] [emoji4]
 

p5301

New member
شماره 73 :
ray of hope
تابحال اصطلاح X-ray را شنیده ایم که به معنی اشعه x است ، به طور کلی Ray معنای اشعه ، پرتو است اما در اصطلاح بالا Ray معنی "اندک - ذره " می دهد .
بنابراین ray of hope را " ذره ای امید یا اندکی امید " معنی می کنیم .
جمله زیر از متن شماره یک کنکور سال 82-83 است ، این متن درباره بیماری آلزایمر است .
we dont know how to prevent this disease but there is one ray of hope , at least for women.....
ما راه پیشگیری این بیماری را نمی دانیم ، اما اندکی امید وجود دارد ، حداقل برای زنان ....
[emoji4] [emoji4] [emoji4] [emoji261] [emoji256] [emoji173]
 

p5301

New member
شماره 74 :
as yet
به معنای until now یا "تابحال ، تابدین لحظه" است .
مثال :
as yet there is no cure or effective treatments for most congenital disorders .
تابحال درمان کامل یا مداوای موثری برای اکثر اختلالات مادرزادی وجود ندارد .
[emoji262] [emoji267] [emoji263] [emoji4] [emoji261] [emoji256] [emoji4]
 

p5301

New member
شماره 75 :
دو تا لفت تقریبا مشابه دارریم که نباید با هم اشتباه کنیم
1-trend
2-trade
لغت شماره 1 دو تا معنی کلی داره که در زیر می بینیم :
-گرایش ( رویه ، روال )
- باب ، مد روز
اما لغت شماره 2 وقتی اسم هست به معنی " داد و ستد - بازرگانی - تجارت " و وقتی فعل است معنی " تجارت کردن - داد و ستد کردن " می دهد
مثال :
-short skirt are the trend again .
دامن های کوتاه دوباره باب یا مد روز هستند .
-a new trend
روال ، رویه یا گرایشی جدید .
-trade between the two countries has been increased .
تجارت بین دو کشور زیاد شده است .
[emoji259] [emoji257] [emoji4] [emoji4] [emoji4]
 
بالا