کیا یادشونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

melinaa

New member
1288.jpg


WM1005195_498466953554894_1038631812_n13920917870.jpg

آخه من این مدادمو دارمش هنوز...
از یخمکم که چی بگم...انقد خوردم..انقد خوردم کور شدم..خخخخخخخ آخرشم زدردی گرفتم ترکیدم تو خونه.خخخخخخخخ
 

shayna

New member
fhhoRBO7Zb.jpg


توی ده شلمرود،

حسنی تک و تنها بود.

حسنی نگو، بلا بگو،

تنبل تنبلا بگو...
 

mohammad63

Well-known member
عاغا برنامه نیمرخ رو کی یادشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

XXIII

New member
فکرکردم فقط خودم از این بازیا می کردم:28:

بچه ها کیا مثل من دمپاییشون رو در می آوردن گل میریختن رو پاشون و اینجوری خونه درست می کردن؟؟:(40):

کیا دمپاییاشونو در می آوردن میگرفتن تو دستاشون بعد پابرهنه می دوئیدن؟!
 

XXIII

New member
وقتی پایه اول یا دوم بودم، چقد حرص میخوردم وقتی میگفتن "چهارمیا رییسن"...دوس داشتم خودم رییس باشم خخخ:black_eyed:

58aea67b01fa.jpg

یاد یه شعری افتادم (جسارت نباشه)
اون وقتا می خوندیم
پسرا شیرن
مثل شمشیرن
دخترا خمیرن
دست بزنی میمیرن
:25r30wi::25r30wi:
 

XXIII

New member
شمام با برگ درخت سوت میزدید؟؟؟
با آب پوست پرتغال و تراش بازی می کردید؟؟؟
چه حالی داشت تراشیدن مداد تو سطل گوشه :dadad4:

شمام 7،8 نفری جمع میشدید یکی وسط دراز بکشه بعد یه وردی بود میخوندیم و یه انگشتی زیر طرف رو میگرفتیم و بلندش می کردیم؟؟

دقیقاً
ما میگفتیم:
مرده مرده کیست
مرده شاه جنیان است
مرده را میبریم قبرستان
چهار از ما چهار از شما
و معتقد بودیم چهار جن به یاریمون میومدن
البته واقعاً هم اون طرف خیلی سبک و راحت بلند میشد
!!!
 

XXIII

New member

همین دیروز خانومم داشت میگفت عاشق این برنامه بود
باید این عکسو ببینه
البته من خیلی بدم میومد
اون قدیما ظاهرا تو این مورد با همسر آیندم تفاهم نداشتم
 
آخرین ویرایش:

XXIII

New member
یادم میاد من از این شروع برنامه یه چیزی رو کشف کرده بودم بعد به خواهر رادرم گفتم
آخ که چقدر ذوق می کردم
آخرش اون پروانه یادتونه میرفت تو اون تلویزیون
نزدیک تلویزیون یه صندلی بود وقتی پروانه میرسید چهارتا پایه صندلی به حالت پا حرکت می کردن میرفتن عقب
ای خدا من مثلاً اینو دیده بودم میرفتم پای تلویزیون با دستم حرکت صندلی رو نشون می دادم
یادش بخیر
واقعاً یادش بخیر
چه دورانی بود
نصفه شبی این چه پستی بود دیدم!!!
 

XXIII

New member
یادمه تیغ مدادتراشو درمیاوردیم بعد یه لوله خودکار میگرفتیم داغ میکردیم تیغ رو روش نصب میکردیم
بعد این میشد وسیله تراش مدادمون
البته بیشتر کار پسرا بود
یه بار به یکی از همکلاسیامون یاد دادم اونم یکی ساخت و آورد مدرسه
یه خورده شر و شیطون بود
کشید رو کاپشن یکی از بچه ها از بالا تا پائین پارش کرد
بعد اونم رفت مادرشو آورد مدرسه
مدیر اومد متهمو ببره گفت تقصیر من نیست
فلانی به من یاد داد ازینا بسازم!!!
 

mahii

New member
سلام کرهانی جان.........شبت شکلاتی اما از نوع تلخ...امشبم اومدم تجدید خاطره خخخ

این بازی رو کی یادشه؟




bca8566db79f.jpg
اینو من هیچوقت یاد نگرفتم ولی خیلی دوسش داشتم .ایریس چکار خوبی کردی من عاشق کتابای دبستان اون مرغابیا خخخخخ بستنی توپی..خدایا چ زود گذشت(:))):
 

diseases

Well-known member
تنها موردی که دهه شصتی ها، هفتادی ها، هشتادی ها و حتی دهه نودی ها
می‌تونن باهاش نوستالژی مشترک داشته باشن
عمو قناده :25r30wi:!
 
بالا