پاتوق همیشه داااااااااغ خوشگذرونی ☻

eeeeeeehsan

New member
پس یعنی میخای بگی مارلیک خواهرخونی یا به عبارتی واقعیت نییییییسسسسسسسس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:smiliess (15):)
پس یعنی سرکار بودیییییییییمممممممممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(50):

:5: یعنی تو فکر می کردی خواهر خونیشه؟؟؟ :65d6a5d6s:
 

marlik

New member
وای آسمون اشکم دراومد مشاهده فایل‌پیوست 6757
من آدمی بودم که به کسایی که با ی نگاه ی صدا یا ی نوشته به طرف حس خاصی پیدا میکنن به شدت موضع میگرفتم. چون کتابای زیادی خوندم و این موردارو خیلی میدیدم ولی اصلا باور نداشتم تا اینکه خودم تجربش کردم...... و اونوقت بود که حرفی برام نموند!
حالا که ماجرای شمارو شنیدم از صمیم قلب احساستونو درک میکنم.

بعضی‌ وقتها بعضی‌ آدما بدون در زدن وارد زندگیت میشن ...

انقدر خوبن که چشم باز میکنی‌ میبینی‌ یه فصلی زیبا از زندگیت شدن ..

باهات آفتابی میشن، بعضی‌ وقتام که دلت گرفته با تو میبارن ...

بدون اینکه بفهمی ،فقط باتمام وجوددوسشون داری ...

انقدر بودنشون تو لحظه‌ها‌ت پررنگه که

دوست داری همهٔ عاشقانه‌هاتو براشون بنویسی‌ ...

اینا همونایین که مثل خوابهای کودکی شیرینن

اینا همون آدمایین که هیچوقت تکراری نمیشن ... .
ته قصه هم کسی جز احسان کچل نخواهد بود:d
اون آدم کیه هبه جون که تو زندگیت اومد؟هنوزم تو زندگیته؟اگه دوس داری بگوها.دوس نداری نگو.هنوزم حس قبلیتو بهش داری و درموردش مث قبل فکر میکنی؟فک میکنی اینجور آدما حتی اگه وحشتناک پررنگ بشن و هر لحظت واسشون مهم بشه هم تکراری و خسته کننده نمیشن ؟آدمو دل زده نمیکنن؟
 
آخرین ویرایش:

stf

New member
هبه جون آواتارتو دوس میدارمممم
یاد قدیما افتادم
شازده کوچولو:rose:
 

eeeeeeehsan

New member
فک میکنی اینجور آدما حتی اگه وحشتناک پررنگ بشن و هر لحظت واسشون مهم بشه هم تکراری و خسته کننده نمیشن ؟آدمو دل زده نمیکنن؟

من فکر می کنم همینطوره، آدم که پررنگ بشه دل رو میزنه. یه جورایی قصه تلخ تکرار و عادته.
 

PMN

New member
اتفاقاً منم چون به بختک اعتقاد نداشتم نمی دونستم اون خوابای ترسناکی که میبینم و نمی تونم از خواب بپرم همون بختکه!!
ولی واسه من اصن ترسناک نیست، خیلی هم حال میده
02.gif

ببین این ترسناکه یا نه! خواهرم یه روز صب پتو رو کشیده بود رو سرش خوابیده بود که حس میکنه یکی گوشه پتو رو بلند میکنه بعد یه سنگینی میخوره به شیکمش از جا میپره میبینه هیشکی نیس :ph34r-smiley:
 

marlik

New member
من فکر می کنم همینطوره، آدم که پررنگ بشه دل رو میزنه. یه جورایی قصه تلخ تکرار و عادته.

مگه واست پیش اومده احسان؟ولی من قبول ندارم پس چطوری این همه آدم پررنگن و کنار هم شاد و خوشحالن و دل زده نمیشن؟پس چجوری اینهمه دوست و زن و شوهر کنار هم دووم میارن؟
 
آخرین ویرایش:

PMN

New member
منم عاشق خوابای پروازیم! همش تو خواب از پنجره اتاق میپرم میرم وسط خیابون! قشنگ رو 2 تا پا فرود میام! یه بارم با ارتفاع نیم متری از سطح زمین داشتم رو هوا راه میرفتم یادش بخیر :whistle:
 

biologisst

New member
احسان سانسور نکن بگو کی دلتو زده :whistle:

حالت عکسش هم می تونه باشه.....مثل این که بگیم با پررنگ بودنش دل کی رو زده؟:black_eyed:



حالا حرف که زدین بزارین منم حرفامو بگم.

بنظر من همه جور حالتی میتونه واسه آدما رخ بده . ولی حالتای خوب و قشنگش کمتر هست .

مثل همین که دو نفر همزمان به بودن دیگری حس خوبی داشته باشن مثه مارلیک و آسمون.


بسته به ظرفیت وجودی خودمون و موقعیت هایی که ایجاد میشه داره.

مثلا یه نفر هست که این شخصیت رو داره که می تونه دوست خیلی خوبی باشه مثه یه خواهر ولی خب اطرافیان و دوستانش اون جور آدمایی نیستن که محبت و معرفت چنین کسی رو درک کنند و احتیاجی داشته باشند.

یا مثلا یه آدمایی هم هستن که مثه الکترون و پروتون یه جاذبه ی شدیدی ایجاد می کنند و مثه یه دوست فوق العاده صمیمی میشن واسه آدم ولی بعد یه مدت پا میشن میرن دنبال دوستای جدیدشون ...> اینو من از نزدیک شاهدش بودم. طرف اخلاقش این جوری بود

و اتفاقا قبولشم داشت. میگفت من میخوام با یکی دوست بشم و خوبی هاشو بردارم و بعد که هیچی نبود برم سراغ یه نفر دیگه تا بتدریج خودمو کامل کنم!!! خودمم توش موندم والا این چه جور آدمی بوده و هست

خود من هم صدها دوستی داشتم که فقط وقتی کارت دارن میشناسنت. بهتره اول آدم ببینه که رنگ حضورش برای چه کسی عزیز هست تا بتونه براش همیشه پررنگ باشه.
 

stf

New member
مگه واست پیش اومده احسان؟ولی من قبول ندارم پس چطوری این همه آدم پررنگن و کنار هم شاد و خوشحالن و دل زده نمیشن؟پس چجوری اینهمه دوست و زن و شوهر کنار هم دووم میارن؟

کنار هم دووم آوردن با کنار هم با عشق و علاقه بودن خیلی تفاوته
اون زن و شوهرام که کنار هم دووم میارن اغلبشون یا از سر بچشونه،یا آبروشونه یا عادتشونه:(40):
به نظر من چه ازدواجا چه دوستیا مثه لیمو شرینن زودی تلخ میشن:whistle:(ولی خوب اغلبشونو گفنم شما در اقلیتید)
 

stf

New member
من عاشق اون خواباییم که میدونید توی خوابیدو واقعیت نیسسس:thanks:
 

SH!LA

New member
ساعت ها خوابیدن
نمیشه باور کرد

نمیشه بعد از اون؛ لحظه ها رو سَر کرد
می خونم تو گوشش؛ که عزیزم برگرد

قطره های اشکم؛ صورتش رو تَـر کرد
می گیرم دستاشو؛ دستایی که سرده

می خونم از چشماش نمی خواد برگرده
با چشای گریون می خونم لالایی

" تو زمینی نیستی؛ اهل اون بـالایی...! "



* * * * * *

و حالا 7 سال از رفتن دوستی از گروه ما می گذرد...! :dadad4:

خدایش بیـامرزد...
 

marlik

New member
کنار هم دووم آوردن با کنار هم با عشق و علاقه بودن خیلی تفاوته
اون زن و شوهرام که کنار هم دووم میارن اغلبشون یا از سر بچشونه،یا آبروشونه یا عادتشونه:(40):
به نظر من چه ازدواجا چه دوستیا مثه لیمو شرینن زودی تلخ میشن:whistle:(ولی خوب اغلبشونو گفنم شما در اقلیتید)

یعنی همه ی زن و شوهرا و همه ی دوستا اینجورین؟خب منم منظورم پررنگی همراه باعشقه!!!یعنی نمیشی پررنگی همراه باعشق همیشه بمونه ندا جون؟چرا اینجوری فکر میکنی پس اگه اینجوریه که دوستیا و ازدواجا تلخ میشن.پس ادما نه باید رابطه ی اجتماعی و دوست داشته باشن و نه ازدواج کنن.اره؟؟
 
آخرین ویرایش:

hebe.nurse

New member
اون آدم کیه هبه جون که تو زندگیت اومد؟هنوزم تو زندگیته؟اگه دوس داری بگوها.دوس نداری نگو.هنوزم حس قبلیتو بهش داری و درموردش مث قبل فکر میکنی؟فک میکنی اینجور آدما حتی اگه وحشتناک پررنگ بشن و هر لحظت واسشون مهم بشه هم تکراری و خسته کننده نمیشن ؟آدمو دل زده نمیکنن؟

میگم مارلیک جان. جریان من خیلی شبیه شماس.دقیقا مث تو و آسمون. الانم مث ی خاطره قشنگ زندگیمه:)
شما احساستون دوطرفه س و این خیلی خوبه. البته درجواب سوالت باید بگم اره هرجاذبه زیادی دافعه ایجاد میکنه. مث دوتا اهنربای مخالف که اگه خیلی به هم نزدیک باشن بعد مدتها جاذبشون کم میشه. به نظر من بهترین نوع دوستی ،دوری و دوستیه. چیزی که شما الان هستید خیلی باارزش تره. میدونید دوتا ادم هرقدم که به هم شباهت داشته باشن باز هم ی تفاوتایی دارن و این تفاوتا تو روابط نزدیک خودشو نشون میده و اونجاس که ممکنه دلخوری ودرنهایت سردی ایجاد کنه. تعادل حد عالی همه جای زندگیه.واقعا قدر دوستی تونو بدونید. تا مث من حسرت به دل نمونید :dadad4:
 
آخرین ویرایش:

hebe.nurse

New member
ساعت ها خوابیدن
نمیشه باور کرد

نمیشه بعد از اون؛ لحظه ها رو سَر کرد
می خونم تو گوشش؛ که عزیزم برگرد

قطره های اشکم؛ صورتش رو تَـر کرد
می گیرم دستاشو؛ دستایی که سرده

می خونم از چشماش نمی خواد برگرده
با چشای گریون می خونم لالایی

" تو زمینی نیستی؛ اهل اون بـالایی...! "



* * * * * *

و حالا 7 سال از رفتن دوستی از گروه ما می گذرد...! :dadad4:

خدایش بیـامرزد...

شیلا کیو میگی؟؟
7 سال اینجا بودنو؟؟؟ چی شده من خبر ندارم:(((((
 

hebe.nurse

New member
مگه واست پیش اومده احسان؟ولی من قبول ندارم پس چطوری این همه آدم پررنگن و کنار هم شاد و خوشحالن و دل زده نمیشن؟پس چجوری اینهمه دوست و زن و شوهر کنار هم دووم میارن؟

اخه مارلیک تفاهم احساس با تفاهم توی زندگی ی نمه فرق داره. اون جاذبه ای که زن و شوهرو کنار هم نگه میداره بیشتر این تفاهمه اس که اگه باشه به جور دیگه ای از علاقه تبدیل میشه جدای از علاقه احساسیشون. حالا بعضیا هستن که قبل ازدواجم به هم علاقه دارن و بعضیام بعد ازدواج. و حتما شنیدی که خیلی از عشق وعاشقیای قبل ازد بعد ازدواج از داغیش کم میشه. خیلیام بعد ازدواج با شناخت بیشتر و تفاهم، بیشترم میشه.
معمولا این احساس بین دو دوست خیلی فرق داره مخصوصا اگه دوتا جنس موافق باشه خیلی حساستره. دوستیای خیلی صمیمی توقع رو بالا میبره و حساسیت بیشتری داره که اگه اختلافم باهاش باشه شکننده تر میشه تازه از جذابیتشم به مرور کم میشه......احسان بیراه نمیگه.
 
آخرین ویرایش:

eeeeeeehsan

New member
ببین این ترسناکه یا نه! خواهرم یه روز صب پتو رو کشیده بود رو سرش خوابیده بود که حس میکنه یکی گوشه پتو رو بلند میکنه بعد یه سنگینی میخوره به شیکمش از جا میپره میبینه هیشکی نیس :ph34r-smiley:

نه اصلن ترسناک نبود. یحتمل جن بوده :))
 

eeeeeeehsan

New member
مگه واست پیش اومده احسان؟ولی من قبول ندارم پس چطوری این همه آدم پررنگن و کنار هم شاد و خوشحالن و دل زده نمیشن؟پس چجوری اینهمه دوست و زن و شوهر کنار هم دووم میارن؟

زن و شوهر و کلن دو نفر که عاشقن فرق می کنه، ولی مطمئن باش قصه تکرار تلخه.
بعضیا هم مرام و معرفت دارن تحمل می کنن، اینم هست. من واسه همین دوست زیاد دارم، چون هیچکدومشون رو صمیمی نیستم و یه جورایی همیشه تازگی دارن واسم.

- - - Updated - - -

احسان سانسور نکن بگو کی دلتو زده :whistle:

نمی گم :whistle:
 
بالا