وای آسمون اشکم دراومد
مشاهده فایلپیوست 6757
من آدمی بودم که به کسایی که با ی نگاه ی صدا یا ی نوشته به طرف حس خاصی پیدا میکنن به شدت موضع میگرفتم. چون کتابای زیادی خوندم و این موردارو خیلی میدیدم ولی اصلا باور نداشتم تا اینکه خودم تجربش کردم...... و اونوقت بود که حرفی برام نموند!
حالا که ماجرای شمارو شنیدم از صمیم قلب احساستونو درک میکنم.
بعضی وقتها بعضی آدما بدون در زدن وارد زندگیت میشن ...
انقدر خوبن که چشم باز میکنی میبینی یه فصلی زیبا از زندگیت شدن ..
باهات آفتابی میشن، بعضی وقتام که دلت گرفته با تو میبارن ...
بدون اینکه بفهمی ،فقط باتمام وجوددوسشون داری ...
انقدر بودنشون تو لحظههات پررنگه که
دوست داری همهٔ عاشقانههاتو براشون بنویسی ...
اینا همونایین که مثل خوابهای کودکی شیرینن
اینا همون آدمایین که هیچوقت تکراری نمیشن ... .
ته قصه هم کسی جز احسان کچل نخواهد بود:d