مشاعره

شفق بانو

New member
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت

یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم

- - - Updated - - -

کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت

یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم
 

'Reza'

New member
مرنج از بیش و کم چشم از شراب این وان بردار
که این ساقی به قدر تشنگی پیمانه می سازد
:)
 

'Reza'

New member
در پشیمانی چراغ معرفت روشن تر است
توبه کن،هرگز برای توبه کردن دیر نیست

- - - Updated - - -

در پشیمانی چراغ معرفت روشن تر است
توبه کن،هرگز برای توبه کردن دیر نیست
 

'Reza'

New member
می دانم ای فرشته باور نمی کنی
شب های قصه گویی و شهزادگی گذشت
 

yara

New member
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود

وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
 

dr.bahar1986

New member
دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم

دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
 

'Reza'

New member
من از نزاع "دلم" با "خودم" خبر دارم
چگونه با دو "ستم پیشه" مهربان باشم
 

dr.bahar1986

New member
مي رود عمر عزيز ما، دريغا چاره چيست
دي برفت و ميرود امروز و فردا، چاره چيست
 

'Reza'

New member
من از دنیا به جادوی تو دل خوش کرده ام ای عشق
طلسمی را که بر من بسته بودی بسته تر گردان
 

'Reza'

New member
در اتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همه ما
 

saya1370

New member
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه...
 

'Reza'

New member
هر نگاهی می تواند خلوتم را شکند
کوزه تنهایی روحم سفالی تر شده است
 

'Reza'

New member
و عمر شیشه عطر است پس نمی ماند
پرنده تا به ابد در قفس نمی ماند
 
بالا