مشاعره

شفق بانو

New member

شـــهـــریـــارا عـــقـــب قـــافـــلـــه کـــوی امـــیـــد

گـو کـسـی رو کـه چـو مـن طـالـع گـمـراهـش نیست
 

'Reza'

New member
تشنگان مهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: yara

'Reza'

New member
زخمی کینه من، این تو و این سینه من
من خود خواسته ام کار به اینجا بکشد
 

ZOT

New member
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش
 

'Reza'

New member
شیرینی فراق کم از شور وصل نیست
گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر
 

ZOT

New member
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است
 

ZOT

New member
تا کـــی به تمـــنای وصــال تو یـــگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
 

ZOT

New member
دل داده ام به یاری شوخی کشی نگاری
مرضیه السجایا محموده الخصائل
 

abtin13

New member
درمان درد عاشقان صبرست و من دیوانه‌ام
نه درد ساکن می‌شود نه ره به درمان می‌برم
 

yara

New member
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید

قفسم برده به باغی دلمو شاد کنید
 

'Reza'

New member
در اتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همه ی ما
:sad:
 

yara

New member
اگر آن ترک شیرازی بدست ارد دل مارا

به خال هندوش بخشم سمرقند وبخارا را
 

'Reza'

New member
هرچه خواندم نامه هایت را نیفتاد اتفاق
می روم تا هیزمی ددیگر بریزم در اجاق
بی سبب دست تمنا تا درختان میبری
سیب ها دیگر به افتادن ندارند اشتیاق
 
آخرین ویرایش:

'Reza'

New member
مشک دور از دست گریان است و قدری دورتر
مانده بر صحرا لبی خندان و جسمی چاک چاک
 
بالا