ماه محرم ما کنکوری های 94

مجید دیجی

مدیر بخش
2ehm13oxaojm.jpg
 

مجید دیجی

مدیر بخش
(کرامات حضرت رقیه صلوات الله علیها)

حجت الاسلام آقای سید عسکر حیدری در کتاب سحاب رحمت صفحه 777 چنین گفتند:

روزی خانم مسیحی ، دختر فلجش را برای مداوا از لبنان به سوریه آورد زیرا دکترهای لبنان او را جواب کرده بودند. زن با دخترش در نزدیکی حرم حضرت رقیه منزل میگیرد.

روز عاشورا فرا میرسد میبیند که مردم دسته دسته به طرف حرم حضرت رقیه میروند. او هم حال عجیبی پیدا میکند و متوسل میشود و بیهوش میشود... در آن حال ندایی را میشنود که کسی به او میگوید: بلنو شو برو منزل دخترت تنهاست. خداوند او را شفا داد!

زن وقتی به منزل میرسد دخترش را در حال بازی کردن و دویدن میبیند! دخترک به مادرش میگوید: مادر وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اتاق شد و به من فرمود: بلند شو و بسم الله الرحمن الرحیم بگو، دستم را گرفت و بلند شدم حس کردم بدنم سالم است....

مادر و دختر با این کرامت مسلمان شدند.




Read more: کرامات و معجزات حضرت رقیه(س)
 

hosna69

Well-known member
برخلاف آنچه تصورمیشود:
یادامام حسین (ع)فقط مخصوص یک روز،یک دهه ویک ماه نیست....
یک زندگی ،اورادرقلب وذهنت داشته باش
بگذارپیام وعطرگل سرخی بی نظیر ،یک عمرمعطرت کند....
مشاهده فایل‌پیوست 7141
 

marzi ba

Well-known member


گــــــریونه زینب .......پریشونه زینب

تو که سرگردونی....ببین سرگردونه زینب


:sad::dadad4::sad::dadad4:
 

مجید دیجی

مدیر بخش
شب چهارم: حضرت حرّ(ع)

شب چهارم عزاداری محرم اختصاص به یکی از شهیدان سربلند کربلا یعنی حربن یزید ریاحی دارد. البته این شب را به فرزندان حضرت زینب نیز منسوب کرده اند. حر الگوی توبه و حقیقت جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین(ع) چنین جایگاه وارسته ای نداشت و به گفتة خودش مأمور بود و معذور! اما ادب و تواضع حر در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد. حر با ژرف بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجده گاه توبه فرود آورد. حر، جذاب ترین الگوی توبه برای خطاکاران است.

شب چهارم منصوب به طفلان زینب نیز هست ...

http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1393/8/6/2702526_273.mp3
 
آخرین ویرایش:

مجید دیجی

مدیر بخش
«حر بن يزيد رياحي» نخستين كسي بود كه راه را بر سفيران كربلا بست، ولي در پايان كار به اوج عزت و شرافت، يعني شهادت در راه حسين(ع)، دست يافت و خود را براي هميشه در صف آزاد مردان و احرار قرار داد و قبر و نامش را در تاريخ جاودانه كرد.

جنازه آن آزاد مرد را قبيله اش، بن رياح، از ميدان جنگ خارج كرد و در روستايي در 7 كيلومتري شمال غربي كربلا به خاك سپرد. همان جا كه امروزه به سبب وجود قبر او به « روستاي حرّ » معروف است. آستان مبارك آن شهيد در 370 ق به دستور عضدالدوله ديلمي ساخته شد. در 914 ق شاه اسماعيل صفوي، كه خود به زيارت اين آستان مشرف شده بود، به تجديد بناي آن پرداخت. اين بنا يك بناي ساده در ميان صحرا است كه به صورت يك چهار ديواري آجري و قلعه اي مستحكم به دستور مادر آقاخان محلاتي ساخته شده است. اين مزار صحن و گنبدي با كاشي آبي و ضريح نقره اي دارد. ناصر الدين شاه، كه آن جا را زيارت كرد، در آن دوران از خرابي و وضع نامطلوب و نگه داري بد آن بقعه به مدحت پاشا، حاكم كربلا، گلايه كرده و براي تعمير و نگه داري بهتر آن سفارش هايي كرده بود.

بنا بر اين گزارش، در 1330 ق تعميراتي در آن آستان انجام گرفت و ايواني در آن تعبيه شد. كتيبه بالاي اين ايوان نشان دهنده باني و تعمير كننده آن است: « قد عمر هذا المكان بهمة آقا حسين خان شجاع السلطان همداني دام ظله الفاني سنه 1330 ق ». در قسمت شرقي صحن، حجره هايي در دو طبقه جهت سكونت زائران ساخته شده و هنرمندان ايراني در 1396 ق، حرم را آينه كاري كردند.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: moj

AWWA

New member
حسین (‏علیه السلام) زنده جاویدى است كه هر سال، دوباره شهید مى‏شود و همگان را به یارى جبهه حق زمان خود، دعوت مى‏كند. (شریعتی)

 

مجید دیجی

مدیر بخش
اشعار شب 4 محرم


خالق آزادگی اسیر نگردد

آینۀ فاطمی حقیر نگردد

همچو حسینم کسی امیر نگردد

کس چو پسرهای من دلیر نگردد

یاد شما باشد ای تو آیۀ توحید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

من به شما درسهای میمنه دادم

شیوۀ جنگی فنون میسره دادم

درس دفاع از حریم فاطمه دادم

دست شما از شجاعت آینه دادم

هرچه که دارید خرج یار نمائید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

حال مهیّا شود حمایل و سربند

محضر مولا روید با دل خرسند

گاه به گریه روید گاه به لبخند

سرورتان را دهم به فاطمه سوگند

تا برسید از سوی امام به تایید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

دایی محبوبتان امیر جهان است

همچو حسن نام او کلید جنان است

لنگر عرش و ستون کون و مکان است

حب ولای حسین مایۀ جان است

لحظه ای از این امام دست مدارید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

کاش که یاری کنم برادر خود را

چون ببرم باز نام مادر خود را

کی بکند رد متاع خواهر خود را

دست ببوسید و پای رهبر خود را

یکسره دست ادب به سینه گذارید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

نسل شما هست نسل حیدر کرار

صلب شما می رسد به جعفر طیار

نام یکی تان ز نام احمد مختار

نام نکوی یکی ز خالق دادار

باید امان از سپاه کوفه بگیرید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

کم نگذارید پس برادر من را

نشر دهید این سپاه و لشگر من را

دور شوید این دو دیدۀ تر من را

تا که نبینید پاره معجر من را

جبهه روید و به خیمه باز نگردید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

هستی زینب فدای جان حسینم

عون به قربان این جوان حسینم

داغ محمد مرا امان حسینم

تا که به سینه زنم نشان حسینم

ای دو جوانم روید و باده بنوشید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

جان شما هدیه بر امام زمانم

بعد شهادت میان خیمه بمانم

خجلت روی حسین قاتل جانم

نعش شما را کجا به خیمه کشانم

پس به شجاعت روید در صف توحید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

این دل من طاقت و قرار ندارد

خواهر تو تاب انتظار ندارد

نشنوم از کس حسین یار ندارد

زندگیِ بی تو اعتبار ندارد

خواهر خود را مکن ز خویش تو نومید

که نوه های امیر خیبر و بدرید

محمود ژولیده
 

مجید دیجی

مدیر بخش
اشعار روز چهارم محرم- دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها
ای برادر بگو چکارکنم

ناله از بی کسی خود نزنی

می شود تاکه زنده ام اینقدر

حرف دل واپسی نزنی

..

من نمردم که ایستاده ای و

مثل ابر بهاری می باری

همه رفتند با اجازه ی تو

تو نگفتی که خواهری داری

..

بعد پنجاه سال خواهر تو

آمده حرف آبرو بزند

به امید اجازه دادن تو

آمده زینبت که رو بزند

..

بچه ها بین خیمه منتظرند

و به دست خودم کفن شده اند

خون شیر است در رگ آن ها

هر دوتا هدیه های من شده اند

..

نا امیدم نکن برادر جان

چادر مادرم که یادت هست

قسمش را که رد نخواهی کرد

آتش و معجرم که یادت هست

..

مادرم پشت در که یادت هست

هیزم و کوچه ها که یادت هست

به روی چادرش برادر جان

وای من رد پا که یادت هست

..

پس قسم می دهم اجازه بده

بچه هایم به پات سر بدهند

بچه هایم کمند می شد کاش

خواهرانت برات سر بدهند

..

گفته ام با نبردشان من را

پیش چشم تو روسپید کنند

مثل لیلا و نجمه زینب را

بروند مادر شهید کنند

...

دوست دارم که پای غربت تو

زیر شمشیردست وپا بزنند

مویشان را کسی به پنجه گرفت

جای مادر تو را صدا بزنند

...

ای برادر نگاه خواهم کرد

که خدایی شیره خواره شوند

با سر داس و نیزه وشمشیر

لحظه ای که پاره پاره شوند

...

این همه نیزه آمده اما

بدترین نیزه نیزه کوفه است

دلم از کوفه زخم ها دارد

کوفه عهد و وََفاش معروف است

مسعود اصلانی


http://mashgheheyat.blogfa.com/cat-29.aspx
 
آخرین ویرایش:

مجید دیجی

مدیر بخش
شب چهارم منصوب به طفلان زینب نیز هست...

در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری (سلام الله علیها) نیز خود را آماده قتال کردند. حضرت زینب (سلام الله علیها) در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن می کرد، حالتی دگرگون داشت.

او عقیلة بنی هاشم است. او نائبة الامام است. اصلاً او شریک کربلای حسین (علیه السلام) است. نه بدین جهت که بنابر نقل، فرزندان خود را با دست خود کفن پوش و فدیة راه حسین (علیه السلام) کرده، که از لحظه ای که از دامن زهرای مرضیه (سلام الله علیها) پای به عرصه وجود گذاشته، دیده به دیدار حسین (علیه السلام) باز کرده است. برای همین است که اهل دل، آفرینش او را برای کربلا معنا کرده اند.

مگر نه آنکه در زمان حضور در کوفه، در مجلس تفسیر قرآن، وقتی آیه شریفة ”کهیعص” را برای زنان کوفی تفسیر می کرد، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او فرمود: این عبارت ”کهیعص” رمزی در مصیبت وارده بر شماست و کربلا را برای آن مخدّره ترسیم کرد. بسیاری می گویند: زینب کبری (سلام الله علیها)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید – کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر می داشت – دائی خود را به مادرش فاطمه (سلام الله علیها) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید.

امام راضی نشده و مخالفت می نماید. عقیله بنی هاشم زینب کبری(س) بی درنگ عرض می کند: برادر به حق مادرم، اذن میدان به فرزندان خواهرت بده . پسران نیز این درخواست و سوگند را مؤثر یافته و می گویند: دایی جان، به حق مادرت فاطمه زهرا (س)اجازه بده.

امام صورت خواهر زاده های خود را می بوسد و اجازه نبرد به آن دو می دهد.
 
آخرین ویرایش:

مجید دیجی

مدیر بخش
شب پنجم ـ عبدالله بن حسن عليه‏السلام، حضرت زهير عليه‏السلام، حضرت حبيب بن مظاهر عليه‏السلام.
habib1.jpg


حبیب بن مظاهر (مظهر) اسدی (به عربی: حبیب بن مُظهر (أو مظاهر) بن رئاب الأسدی الکِنْدی، ثمَّ الفقعسی) از یاران علی بن ابی‌طالب، حسن بن علی و حسین بن علی است. وی در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان با علی بن ابی‌طالب همراه بود و در کربلا نیز در کنار حسین بن علی حضور داشت و به شهادت رسید .
 

مجید دیجی

مدیر بخش

حبيب بن مظاهر عليه‏السلام
وی چهارده سال پیش از هجرت پیامبر اسلام در خاندان بنی اسد در یمن بدنیا آمد. سال نهم هجری با خانواده‌اش به مدینه آمد و در آنجا ساکن شد. حبیب از کسانی بود که برای حسین بن علی نامه نوشت و هنگامی که مسلم بن عقیل به کوفه وارد شد، در منزل مختار به حمایت از او سخن گفت آنها پس از خیانت کوفیان به سمت کربلا رفته و با او همراه گشتند وی در ظهر عاشورا و در سن ۷۵ سالگی کشته شد
 

مجید دیجی

مدیر بخش
حبيب بن مظاهر عليه‏السلام

سر وی در کنار سر عباس بن علی و علی‌اکبر در آرامگاه باب‌الصغیر در سوریه بخاک سپرده شد و بدن او را در چند متری مدفن حسین بن علی دفن کرده‌اند و هم‌اکنون نیز قبر او با ضریح نقره‌ای در نزدیکی ضریح حسین بن علی قرار دارد.
 
بالا