ماه محرم ما کنکوری های 94

مجید دیجی

مدیر بخش
11404_769.jpg


التماس دعا
 

مجید دیجی

مدیر بخش
اعمال شب و روز اول محرم

شب اوّل سيّد در اقبال براى اين شب چند نماز ذكر فرموده :

اوّل : صد ركعت در هر ركعت حمد و توحيد بخواند .

دوّم : دو ركعت در ركعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و يَّس .

سوّم : دو ركعت در هر ركعت حمد و يازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روايت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله كه هر كه در اين شب اين دو ركعت نماز را بجا آورد و صبحش را كه اوّل سال است روزه بدارد مثل كسى است كه تمام سال را مُداومت به خير كرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بميرد به بهشت برود .

و نيز سيّد براى هلال اين ماه دعاء مَبْسُوطى ذكر فرموده و اگر ممكن شود احيا بدارد اين شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن روز اوّل .

بدانكه اوّل محرم اوّل سال است و در آن دو عمل وارد است :

اوّل : روزه است و در روايت رَيّان بن شبيب از حضرت امام رضاعليه السلام مرويست كه هر كه در اين روز روزه بدارد و خدا را بخواند خداوند دعاى او را مستجاب كند چنانكه دعاى زكريّا را مستجاب نمود .

دوم : از حضرت امام رضا عليه السلام منقولست كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله روز اوّل محرم دو ركعت نماز مى كرد و چون فارغ مى شد دستها را بلند مى كرد و اين دعا را سه دفعه مى خواند:

اَللّهُمَّ اَنْتَ الاِْلهُ الْقَديمُ وَهذِهِ سَنَةٌ
خدايا تويى معبود ازلى و اين سال
جَديدَةُ فَاَسْئَلُكَ فيهَاالْعِصْمَةَ مِنَالشَّيْطانِ وَالْقُوَّةَ عَلى هذِهِ النَّفْسِ
تازه است از تو خواهم در اين سال نگهداريم را از شيطان و نيروى بر اين نفس

الاْمّارَةِ بِالسّوَّءِ وَالاِْشْتِغالَ بِما يُقَرِّبُنى اِلَيْكَ [ياكَريمُ] يا ذَاالْجَلالِ
كه پيوسته به گناه فرمان مى دهد و سرگرمى بدانچه مرا به تو نزديك كند اى صاحب جلالت
وَالاِْكْرامِ يا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ يا ذَخيرَةَ مَنْ لا ذَخيرَةَ لَهُ يا حِرْزَ
و بزرگوارى اى تكيه گاه كسى كه تكيه گاهى ندارد اى ذخيره آنكس كه ذخيره ندارد اى پناهگاه

مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ يا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يا كَنْزَ
آنكس كه پناهگاهى ندارد اى فريادرس آنكس كه فريادرسى ندارد اى پشتيبان آنكس كه پشتيبانى ندارد اى گنج

مَنْ لا كَنْزَ لَهُ يا حَسَنَ الْبَلاَّءِ ي ا عَظيمَ الرَّج اَّءِ ي ا عِزَّ الضُّعَف آءِ ي ا مُنْقِذَ
آنكس كه گنجى ندارد اى كه آزمايشت نيكو است اى بزرگ مايه اميد اى عزت بخش ناتوانان اى نجات بخش

الْغَرْقى يا مُنْجِىَ الْهَلْكى يا مُنْعِمُ يا مُجْمِلُ يا مُفْضِلُ يا مُحْسِنُ
غريقان اى خلاص كننده هالكان اى نعمت بخش اى زيباپرور اى فزون بخش اى نيكوده
اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَكَ سَوادُ اللَّيْلِ وَنُورُ النَّهارِ وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ
تويى كه سجده كرد (و به كمال خضوع درآمد) برايت سياهى شب و روشنى روز و تابش ماه و شعاع

الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْمآءِ وَحَفيفُ الشَّجَرِ يا اَللّهُ لا شَريكَ لَكَ اَللّهُمَّ
خورشيد و صداى ريزش آب و بهم خوردن درخت اى خدايى كه شريك ندارى خدايا
اجْعَلْنا خَيْراً مِمّا يَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنا ما لا يَعْلَمُونَ وَلا تُؤ اخِذْنا بِما
قرارمان ده بهتر از آنچه مردم گمان كنند و بيامرز از ما آنچه را كه نمى دانند و مگير ما را بدانچه

يَقُولُونَ حَسْبِىَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ
گويند بس است مرا خدا معبودى جز او نيست بر او توكل كنم و او است پروردگار عرش
الْعَظيمِ امَنّا بِهِ كُلُّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَما يَذَّكَّرُ اِلاّ اُولُوا الاْلْبابِ رَبَّنا
عظيم ايمان داريم به او و هرچه هست از نزد پروردگار ما است و اندرز نگيرند جز خردمندان پروردگارا

لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهّابُ
منحرف مساز دلهاى ما را پس از آنكه هدايتمان كردى و ببخش به ما از پيش خود رحمتى كه براستى تويى بخشايشگر
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: maxin

N@RVIN

Well-known member
شیعیان دیگر هوای کربلا دارد حسین

روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

از حریم کعبه جدش به اشکی شست چشم

مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین

بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب

کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت دیبای حرم چون گل به تاراجش برن

تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بود و سر غی

ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین

سروران پروانگان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

سر به قاچ زین نهاده راه پیمای عراق

می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد را با سر کند سودا ولی

خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند مشکل دوتا دارد حسین

سیرت آل علی(ع) با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت

داوری بین با چه قوم بی حیا دارد حسین

ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ا

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید: گوش کردم تا چه خواهد از خدای

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم «شهریار»

کاندر این گوشه عزایی بی ریا دارد حسین



استاد شهریار
 

elham2012

New member
▪باز باران با محرم
▪میخورد بر بام قلبم
▪یادم آمد کربلا را
▪دشت پرشور و بلا را
▪گردش یک ظهر غمگین
▪گرم و خونین، لرزش طفلان نالان
زیر تیغ ونیزه هارا
▪با صدای گریه های کودکان ▪اندرآن صحرای سوزان
▪می دودطفلی سه ساله.
▪پر زناله
▪دل شکسته
▪پای خسته
▪ باز باران قطره قطره می چکد از چوب محمل
▪خاکهای چادر زینب که کم کم میشود گل

▪بازباران با محرم
┏━━━━━━━━━┓
彡التماس دعا彡
┗━━━━━━━━━┛
 

marzi ba

Well-known member
أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ
 

marzi ba

Well-known member
نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند برای اهل حرم، آب میسر کند

داغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنی باز در این مهلکه یاد برادر کند

تشنه لب داده جان بر لب دریای آب خجل از روی او گشته دل آفتاب

دست عباس چون جدا شد محشری در خیمه ها شد

علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین

یک طرف دست یک طرف مشک دل پر از خون دیده پر اشک

چو آمد از علقمه نوای ادرک اخا بگفت ای برادر زپا فتادم بیا

رسید چون این نوا به گوش اهل حرم ز آب بگذشته و به لب همه این نوا

علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین

یک طرف دست یک طرف مشک دل پر از خون دیده پر اشک

ساقی لب تشنگان گرچه زتن داده دست پرده ظلمت درید بند ستم را گسست

داده سرو داده جان در ره آزادگی بر دل حق باوران داغ غم او نشست

سرخی خون او پشت ستم بشکند عاقبت خانه ظلم زبن بر کند

کربلا شد شور محشر مرگ و نفرین بر ستمگر
 

eeeeeeehsan

New member
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: elham2012

مجید دیجی

مدیر بخش
شب دوم: ورود به کربلا

امام حسین(ع) روز دوم محرم سال 61ه ق به سرزمین کربلا وارد شد. به خاطر همین روز دوم محرم، روز ورود به کربلا نام گذاری شده است. روز دوم، نماد پایداری است. اباعبدالله الحسین(ع) از همان آغاز حرکت با حوادث گوناگونی روبه رو شد. از بی وفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن. با این حال از ادامة راه منصرف نشد و هم چنان استواری ورزید. حسین(ع) آموزگار بزرگ پایداری است.
 

حسان

Well-known member
سلام...
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست

دیشب شب مسلم ابن عقیل بود... 18 هزار نفر در تماز ظهر بودند و در نماز مغرب یک نفر هم نبود که پشت سرش نماز بخواند... غریب غریب بود در کوچه های کوفه... این ها روایت های تاریخ است برای این که فکر کنیم... چند ساعت فاصله است بین نماز ظهر تا مغرب؟؟!! ما ادم ها میتوانیم در کمتر از نیم ساعت هم تغییر مسیر دهیم چه به سمت بدی چه به سمت خوبی... مثل حر....
بیاندیشیم...
چه چیزی باعث شد 18 هزار نفر دست از بیعت بکشند؟؟
چند نفر از ما الان بیعا کردیم با مهدی فاطمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چند نفرمان میمانیم؟؟؟؟؟

بترسیم و از خدا کمک بگیریم.... یا الله یا الرحمن یا الرحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک
 

مجید دیجی

مدیر بخش
یک کرامت از کرامات حضرت زینب
فيض الاسلام مي فرمايد:

بيش از دوازده سال پيش به درد شکم گرفتار شدم و معالجه اطباء سودي نبخشيد. براي استشفاء به اتفاق و همراهي اهل بيت و خانواده به کربلاي معلي مشرف شديم. در آن جا هم سخت مبتلا گشتم. روزي دوستي از زايرين در نجف اشرف، من و گروهي را به منزلش دعوت نموده، با اينکه رنجور بودم، رفتم. در بين گفت و گوهاي گوناگون، يکي از علماء (ره) که در آن مجلس حضور داشت، فرمود:

«پدرم مي گفت: هر گاه حاجت و خواسته اس داري، خداي تعالي را سه بار به نام عليا حضرت زينب کبري (س) بخوان، بي شک و دودلي، خداي عزوجل خواسته است را روا مي سازد. از اين رو من چنين کرده، شفا و بهبودي بيماري خود را از خداي تعالي خواستم، و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پسمان بستم که اگر از اين بيماري بهبودي يافت، کتاب در احوال سيده معظمه (س) بنويسم تا همگان از آن بهره مند گردند.

حمد سپاس خداي جل و شأنه را که پس از زمان کوتاهي شفا يافتم. اما از بسياري اشغال و کارها و نوشتن و چاپ و نشر کتاب و ترجمه و خلاصه تفسير قرآن عظيم به نذر خويش وفا ننمودم، تا اينکه چند روز پيش يکي از دخترانم مرا آگاه ساخت که به نذرم وفا ننموده، من هم از خداي عز اسمه توفيق و کمک خواسته، به نوشتن آن شروع نمودم و آن را کتاب ترجمه خاتون دوسرا سيدتنا المعصومة، زينب الکبري - ارواحنا لتراب اقدامهاالفداه - ناميدم.[1] .





پی نوشتها :

[1] زينب کبري، ص 4.



منبع : دويست داستان از فضايل، مصايب و کرامات حضرت زينب ؛ عباس عزيزي
 

مجید دیجی

مدیر بخش
عالم عامل، حضرت آيت الله عبدالکريم حق شناس ‍ فرمود:

«در دوران طلبگي حجره اي کنار کتابخانه مسجد جامع در طبقه دوم داشتم. ايام محرم بود، در مسجد عزاداري امام حسين (ع) بر پا بود و من در حجره خود مشغول مطالعه بودم. هنگام مطالعه خوابم برد و پس از مدت کوتاهي بيدار شدم و برخاستم وضو گرفتم، و به حجره بازگشتم. دفعه سوم در حال خواب و بيداري بودم که ديدم در بسته حجره ام باز شد و چند خانم مجلله وارد شدند. به من الهام شد که يکي از آنها حضرت زينب (س) بود.

فرمود: چرا در مراسم عزاداري شکرت نمي کني؟ عرض کردم: مطالعه مي کنم، بعد مي روم.

فرمود: نه! در ايام محرم
(يا روز عاشورا) درس تعطيل است، بايد بروي مجلس شرکت کني.



منبع : دويست داستان از فضايل، مصايب و کرامات حضرت زينب ؛ عباس عزيزي
 

ketabsabz

Well-known member
السلام علیک یا أباعبدالله

وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا

سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار

ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم

السلام علی الحسین

وعلى علی بن الحسین

وعلى أولاد الحسین

وعلى أصحاب الحسین​



80899553-5173259.jpg
 
آخرین ویرایش:

مجید دیجی

مدیر بخش
شب سوم: حضرت رقیه(س)

رقیه(س) دردانة سه ساله حسین بن علی(ع) است. نام مبارک او در بعضی از کتاب های تاریخی و مقاتل نقل شده است و برخی دیگر مانند ریاض الاحزان از او با نام فاطمه صغری یاد کرده اند. رقیه(س) در روز سوم صفر سال 61ه ق در سفر اهل بیت به شهر شام از دنیا رفته است. شاید نام گذاری روز سوم محرم به نام این بانوی کوچک به این انگیزه بوده که در گرماگرم عزاداری دهه اول، از مظلومیت او یادی شود.

حضرت رقیه الگوی تربیت صحیح است. با تدبر در جملات کوتاهی که او هنگام دیدن سر بریدة پدر به زبان آورده به خوبی می توان دریافت که این کودک از چه معرفت والایی برخوردار بوده است.

 

مجید دیجی

مدیر بخش
شاعری خواب های خوش میدید

ناگهان خواب ها مکدّر شد

یادش آمد سه ساله ی ارباب

گوشه ای از خرابه پرپر شد

سنّ کم ، موسپید ، قامت خم

اندک اندک شبیه مادر شد

منتظر بود تا پدر آید

با سری در طبق برابرشد

درد و دل کرد با سر ، اما حیف

قصه و عمر هر دو تا سر شد . . .



Read more: سایت تخصصی حضرت رقیه (س)
 
بالا