دستت درد نکنه
شمارش معکوس تا کنکور کارشناسی ارشد93
- نویسنده موضوع ROJO
- تاریخ شروع
- وضعیت
دستت درد نکنه
خیلی خوب
دستتون درد نکنه بابت اطلاعیه
شماها هم اعصابتون رو خط خطی نکنید
زیاد فرقی نکرده که
کسی که واقعا تلاش کرده در هر صورت نتیجش رو میگیره
به خودتون و خدای بالی سرتون اعتماد داشته باشید
وارد حاشیه نشید
ثبات فکری داشته باید
نماز و دعای فرج یادتون نره( دعای فرج برای امام زمان باعث فرج در کارهل خودتون میشه )
روزی 5 دقیقه دوش بگیرید
تست بزنید
مطالبی که جا انداختید رو بخونید
چشم روی هم بزارید همه چیز تمومه
و به امید خدا هممون اینجوری خواهیم بود:thumbsupsmileyanim::4d564ad6::a2d3:
دستتون درد نکنه بابت اطلاعیه
شماها هم اعصابتون رو خط خطی نکنید
زیاد فرقی نکرده که
کسی که واقعا تلاش کرده در هر صورت نتیجش رو میگیره
به خودتون و خدای بالی سرتون اعتماد داشته باشید
وارد حاشیه نشید
ثبات فکری داشته باید
نماز و دعای فرج یادتون نره( دعای فرج برای امام زمان باعث فرج در کارهل خودتون میشه )
روزی 5 دقیقه دوش بگیرید
تست بزنید
مطالبی که جا انداختید رو بخونید
چشم روی هم بزارید همه چیز تمومه
و به امید خدا هممون اینجوری خواهیم بود:thumbsupsmileyanim::4d564ad6::a2d3:
mahsa khanum
New member
من شاکیممممممممم:13:...
این آپارتمان نشینی چقد مصیبت و بدختی داره
مخصوصا همسایت پرو باشه خودش خودشو دعوت کنه...آخ خدااااااااااا خودت مارو از شر این همسایه های لعنتی خلاص کن....
پرو پرو همسایمون دیروز 2 بار بمدت 2 ساعت پاشده با پسرجیغ جیغوش اومده خونمون...تازه از جلوچشمشم جیم میشم مادرمو سین جیم میکنه دخترتون کجا رفت چیکار میکنه این روزا
آخه بهش نگفتم میخوام کنکور بدمممم.....میخواستم خفش کنمممممم بتو چه آخه...آدم انقد پررو:smiliess (2):....
تازه اون وسط یه پیشنهادم داد یه روز خانوادگی بریم رستوران....همینم مونده ریخت بیرونتو تحمل کنم
از مادرمم میپرسم این چرا اومده ...میگه خودمم نمیدونم... ...:mad_majidonline:
این آپارتمان نشینی چقد مصیبت و بدختی داره
مخصوصا همسایت پرو باشه خودش خودشو دعوت کنه...آخ خدااااااااااا خودت مارو از شر این همسایه های لعنتی خلاص کن....
پرو پرو همسایمون دیروز 2 بار بمدت 2 ساعت پاشده با پسرجیغ جیغوش اومده خونمون...تازه از جلوچشمشم جیم میشم مادرمو سین جیم میکنه دخترتون کجا رفت چیکار میکنه این روزا
آخه بهش نگفتم میخوام کنکور بدمممم.....میخواستم خفش کنمممممم بتو چه آخه...آدم انقد پررو:smiliess (2):....
تازه اون وسط یه پیشنهادم داد یه روز خانوادگی بریم رستوران....همینم مونده ریخت بیرونتو تحمل کنم
از مادرمم میپرسم این چرا اومده ...میگه خودمم نمیدونم... ...:mad_majidonline:
آخرین ویرایش:
N@RVIN
Well-known member
]یک هفته مانده به کنکور چگونه مطالعه کنیم؟
1 - توصیه قطعی این است که از هفته آخر به بعد ، یادگیری جدید را کنار بگذارید . یادگیری مطالب جدید باعث می شود ، در یادآوری آنچه قبلاً آموخته اید دچار مشکل شوید.
۲- بهترین کار این است ، مطالبی را که تا به حال یادگرفته اید مرور کنید. مسلماً منظور از مرور، خواندن کلمه به کلمه همه مطالب نیست . بسته به اینکه چطور درس می خوانید ، می توانید با روشهای مختلف این کار را انجام دهید . اگر در حین مطالعه ، عادت داریدکه از مطالب خلاصه برداری کنید یا زیر نکات مهم خط بکشید ، این عادت باعث می شود به راحتی بتوانید مطالب را مرور کنید. اگر چنین عادتی ندارید ، ورق زدن کتابها و نگاه کردن به کلماتی که درشت تر یا به رنگ دیگری نوشته شده اند و نگاه کردن به نمودارها و جدولها به شما کمک می کند مطالب را مرور کنید.
۳- دقت کنید چه مطالبی را قبلاً زود فراموش می کردید ودر فهم کدام یک اشکال داشتید ، در مرور باید به این مطالب بیشتر تاکید کنید.
۴- مجموعه تست سالهای ، قبل به شما در مرور مطالب کمک می کند . ضمن اینکه از این کار برای مرور مطالب نیز کمک می گیرید، اما کار تست زدن را جدی تر از قبل انجام دهید. به این معنی که زمان پیشنهادی را خیلی دقیق رعایت کنید ، تا تمرینی باشد برای جلسه کنکور .
۵- از مجموعه تست هایی که شبیه دفترچه های واقعی کنکور هستند استفاده کنید . تا چشمانتان به نوع حروف و اندازه آنها عادت کند و مهمتر از همه ، یاد بگیرید که چگونه وقت تان را سرجلسه کنکور تنظیم نمایید .
۶- در هفته های آخر خیلی ها در این فکر هستند که چه کارهایی می توانستند انجام دهند،اما انجام ندادند و فکرهایی از این قبیل ، کارهایی را که انجام نداده اید ، کاملاً فراموش کنید ، فقط به زمان باقی مانده ، فکر کنید و از آن استفاده نمایید.
۷- در مرور هم ، مانند مطالعه ، کیفیت مهم است نه کمیت ، شما با هشیاری و با استفاده روشهای مناسب ، می توانید تمام درسها یا بیشتر آنها را با دقت مرور کنید . فقط توجه کنید که مرور ، همان خواندن نیست . مرور نوعی یادآوری سریع ذهنی با توجه به مفهوم کلی است . در حالی که خواندن ، کلمه کلمه بیان کردن ، مطالب است .
۸- در مرور مطالب هم ، استراحت کردن و پرهیز از مرور درسهای مشابه با هم ، باید مورد توجه قرار گیرد.[/i]
1 - توصیه قطعی این است که از هفته آخر به بعد ، یادگیری جدید را کنار بگذارید . یادگیری مطالب جدید باعث می شود ، در یادآوری آنچه قبلاً آموخته اید دچار مشکل شوید.
۲- بهترین کار این است ، مطالبی را که تا به حال یادگرفته اید مرور کنید. مسلماً منظور از مرور، خواندن کلمه به کلمه همه مطالب نیست . بسته به اینکه چطور درس می خوانید ، می توانید با روشهای مختلف این کار را انجام دهید . اگر در حین مطالعه ، عادت داریدکه از مطالب خلاصه برداری کنید یا زیر نکات مهم خط بکشید ، این عادت باعث می شود به راحتی بتوانید مطالب را مرور کنید. اگر چنین عادتی ندارید ، ورق زدن کتابها و نگاه کردن به کلماتی که درشت تر یا به رنگ دیگری نوشته شده اند و نگاه کردن به نمودارها و جدولها به شما کمک می کند مطالب را مرور کنید.
۳- دقت کنید چه مطالبی را قبلاً زود فراموش می کردید ودر فهم کدام یک اشکال داشتید ، در مرور باید به این مطالب بیشتر تاکید کنید.
۴- مجموعه تست سالهای ، قبل به شما در مرور مطالب کمک می کند . ضمن اینکه از این کار برای مرور مطالب نیز کمک می گیرید، اما کار تست زدن را جدی تر از قبل انجام دهید. به این معنی که زمان پیشنهادی را خیلی دقیق رعایت کنید ، تا تمرینی باشد برای جلسه کنکور .
۵- از مجموعه تست هایی که شبیه دفترچه های واقعی کنکور هستند استفاده کنید . تا چشمانتان به نوع حروف و اندازه آنها عادت کند و مهمتر از همه ، یاد بگیرید که چگونه وقت تان را سرجلسه کنکور تنظیم نمایید .
۶- در هفته های آخر خیلی ها در این فکر هستند که چه کارهایی می توانستند انجام دهند،اما انجام ندادند و فکرهایی از این قبیل ، کارهایی را که انجام نداده اید ، کاملاً فراموش کنید ، فقط به زمان باقی مانده ، فکر کنید و از آن استفاده نمایید.
۷- در مرور هم ، مانند مطالعه ، کیفیت مهم است نه کمیت ، شما با هشیاری و با استفاده روشهای مناسب ، می توانید تمام درسها یا بیشتر آنها را با دقت مرور کنید . فقط توجه کنید که مرور ، همان خواندن نیست . مرور نوعی یادآوری سریع ذهنی با توجه به مفهوم کلی است . در حالی که خواندن ، کلمه کلمه بیان کردن ، مطالب است .
۸- در مرور مطالب هم ، استراحت کردن و پرهیز از مرور درسهای مشابه با هم ، باید مورد توجه قرار گیرد.[/i]
bioshimi93
New member
امیدوارم موفق باشین
دعا کنید منم کمتر نمره منفی بزنم و بتونم مرور کنم
یک هفته دیگه همه راحت میشیم
دعا کنید منم کمتر نمره منفی بزنم و بتونم مرور کنم
یک هفته دیگه همه راحت میشیم
N@RVIN
Well-known member
کلا مخالفیا پشمکی
):28:با خوندن مطلب جدید شاید دو تا تست بیشتر بتونی بزنی اما اگه مرور نشه مسلما خیلی بیشتر از دو تا تست از دست میره:smilies-azardl (113
مرورم خوندنه دیگه..اما مطاالعه ی سیستماتیکه
هرکسی فرموله موفقیت خودشو داره البته...موفق باشین همگی:riz304:
امروز یه اتفاق باحال افتاد...
داشتم درس می خوندم که یه چیزی خورد تو شیشه ریخت پایین
من رو می گی از ترس به خودم سکته کردم:smiliess (15):..
دوییدم تو کوچه
دیدم کف کوچه دو تا بچه محل ها که یکشیشون 200 کیلو وزن داره نشسته روی سرکارگر خونه روبه رویی و یکی دیگشون هم داره با مشت سر کارگر رو میزنه:25r30wi:
آقا این صحنه اینقدر خنده دار بود که دیگه من شکستن شیشه رو فراموش کردم دستم رو گذاشتم رو شکمم زدم زیر خنده دیگه قدرت اینو نداشتم که موبایلم رو از جیبم در بیارم یه دو تا عکس بگیرم....
وقتی مردم اومدن اونا رو جدا کردن طرف گفت آی کمرم له شدم و... با صدای بلند پخخخخخخخ زدم زیر خنده و به دنبال من همه زدن زیر خنده عجب صحنه ای بود. جاتون خالی...
حالا داستان از چه قرار بود این بچه محل های ما رفته بودن به یارو گفته بودن اگه میشه به نگهبان ساختمونت بگو کمتر سر و صدا کنه و اینکه وقتی بچه های کوچیک میان دورش سیگار نکشه ( آخه مثل دست یکیشون ته سیگار دیده بودن ) سرکارگر هم یه حرف بدی به اون ها زده بوده بعد اونا هم دعواشون شده بوده که از قضا یه سنگیش هم خورده تو شیشه من...
از شانس خوب میبینید محله ای که تا پارسال جیک کسی توش در نمیومد حالا شده کاروانسرا....
داشتم درس می خوندم که یه چیزی خورد تو شیشه ریخت پایین
من رو می گی از ترس به خودم سکته کردم:smiliess (15):..
دوییدم تو کوچه
دیدم کف کوچه دو تا بچه محل ها که یکشیشون 200 کیلو وزن داره نشسته روی سرکارگر خونه روبه رویی و یکی دیگشون هم داره با مشت سر کارگر رو میزنه:25r30wi:
آقا این صحنه اینقدر خنده دار بود که دیگه من شکستن شیشه رو فراموش کردم دستم رو گذاشتم رو شکمم زدم زیر خنده دیگه قدرت اینو نداشتم که موبایلم رو از جیبم در بیارم یه دو تا عکس بگیرم....
وقتی مردم اومدن اونا رو جدا کردن طرف گفت آی کمرم له شدم و... با صدای بلند پخخخخخخخ زدم زیر خنده و به دنبال من همه زدن زیر خنده عجب صحنه ای بود. جاتون خالی...
حالا داستان از چه قرار بود این بچه محل های ما رفته بودن به یارو گفته بودن اگه میشه به نگهبان ساختمونت بگو کمتر سر و صدا کنه و اینکه وقتی بچه های کوچیک میان دورش سیگار نکشه ( آخه مثل دست یکیشون ته سیگار دیده بودن ) سرکارگر هم یه حرف بدی به اون ها زده بوده بعد اونا هم دعواشون شده بوده که از قضا یه سنگیش هم خورده تو شیشه من...
از شانس خوب میبینید محله ای که تا پارسال جیک کسی توش در نمیومد حالا شده کاروانسرا....
آخرین ویرایش:
هر وقت اومدن خونتون پاشو تو کفششوون نمک بریز.... زیاد بریزیا تا ببینن نمک ریختی دفعه دیگه اگه اومدن من اسمم رو عوض میکنم...
ROJO
New member
متنفرم ازین اینده ی تعریف نشده...
mahsa khanum
New member
ناروین این جملت خیلی قشنگه....:riz304:
- وضعیت