آره هر رشته فرق داره
دوست منم زبانشو 27 زده بود رتبه 7 شد بقیه دروسشم از 30 تا 70 داشت
سلام
اگه خیلی برای زبانت مشکل داری یه برنامه ریزی کن کلمه بخون
اگه روزی 30 حفظ کنی مشیه 600 کلمه تا روز کنکور
آره هر رشته فرق داره
دوست منم زبانشو 27 زده بود رتبه 7 شد بقیه دروسشم از 30 تا 70 داشت
بچه ها من معمولن زبان یا اول میزنم یا دومین درسه بنظرم بهتره نظر شما چیه؟
روز شمارم که کسی نمیزنه قدرت خدا
۲۰ روز دیگه
حالا میفهمم که چه زود دیر میشود
بچه ها من معمولن زبان یا اول میزنم یا دومین درسه بنظرم بهتره نظر شما چیه؟
روز شمارم که کسی نمیزنه قدرت خدا
۲۰ روز دیگه
حالا میفهمم که چه زود دیر میشود
دوست عزیز ضریب زبان بیوتک ۳ هست و ارزش هرسوالش ۱.۵ برابر ارزش سوالات سایر دروس
با درصد ۲۰ یا ۳۰ بعید میدونم دانشگاهای سطح اول شانس بیارید!!
باز برید بالای ۴۰ هرچند
که باز کمه اما امیدی هست
پی نوشت:بیوتک رو با توجه به رشته ی مورد علاقتون نوشتم
مشکل من با جمعه فقط تنبلی و جمعه بودنش نیست ، معمولا روزای جمعه آبجی ها و داداش و بچه های شیطون بلاشون میان خونه پدریشون و منم که آخرین ته تغاری و کوزت این خانواده ام دیگه باید هم به مامان کمک کنم هم سه تا بچه رو سرگرم کنم خلاصه شب که میشه من این شکلی میشم :1dco2x0p1lilzhfpg1t:1dco2x0p1lilzhfpg1t، گناه ندارم من آیا؟؟سلام
امروز جمعه هست و تجربه نشون داده جمعه ها بعضی بچه کمتر درس میخونن
اما از اونجایی که امروز یک روز از شمارش معکوس کم میشه، پیشنهاد میکنم اصلا به جمعه بودن توجه نکنید
یا اگر واقعا نمیشه درس خوند کاری کنید که حال و هواتون عوض شه مثلا یه دوش آب سرد یا یه استخر کوچلو برید یا نماز با حال بخونید و...
برای سر جلسه هم اعصابتون رو خط خطی نکنید ناهار سبک بخورید ، قبلش یه دوش آب سرد بگیرید ، اگه امکانش هست یه فلاسک چای کوچلو با خودتون ببرید ، میگن چای سبز هم خوبه ، اگه بتونید یه بطری آب تگری با خودتون ببرید سر جلسه هم خوبه
پیروز باشید و از زمان باقی مانده استفاده کنید
ما رو هم دعا کنید
دلیلش چی بود این استادتون ؟ منکه همون آخر میزنم اون همه لغتو اول بیارم تو ذهنم دیگه مغزم هنگ میکنه خویه استاد زبان داشتیم میگفت اگه زبان رو آخر سر بزنید اشتباه هست اما چی بگم :
ترک عادت موجب ضرر است
والا من مسلم وقت نیست مغزم اخر داغ میکنه فارسی روهم یادش میره خخخ
بنظرم هرکس فرمول موفقیت خودشو داره
ممنون
سلام دوستان
سعی کنین تا لحظه ای که کشش دارین بخونین ... بیخیال باشین ... به درصدها و میزانی که میتونین بزنین کاری نداشته باشین.با هر درصدی احتمال قبولی تو هر رنجی هست ... درصدهاتونو با سالهای قبل قیاس نکنین و بخاطر این مسیله خودتونو اذیت نکنین ... فقط حس اینکه من تسلط دارم کفایت میکنه ... به اینکه میتونستم چکار کنمو نکردم فکر نکنین.به اینکه بعضی درسا خیلی ضعیفمو....کنکور اصلا معلوم نمکنه ممکنه اون درسا تو اون سال خیلی سنگین باشه..شب کنکورخوب بخوابین . روز کنکور منفی نزنین و یه کم مدیر باشین و عجله نکنین و سعی نکنین به درصدهای خیالی ذهنتون برسین....زمان پیش روتونو با حداکثر توان و باور پیش ببرین ...با حداکثر تمرکز و تلاش ...چیزی که مهمه اینه که بدونین 20 روز وقت دارم ومیخوام تو این 20 روز حداکثر تلاشمو داشته باشم ...
پس غصه خوردن برای گذشته و نگرانی برای اینده فقط باعث هدر دادن وقت فعلیتونه ...
ببخشید پرحرفی شد
باارزوی موفقیت برای همه دوستان :rose:
- - - Updated - - -
مشکل من با جمعه فقط تنبلی و جمعه بودنش نیست ، معمولا روزای جمعه آبجی ها و داداش و بچه های شیطون بلاشون میان خونه پدریشون و منم که آخرین ته تغاری و کوزت این خانواده ام دیگه باید هم به مامان کمک کنم هم سه تا بچه رو سرگرم کنم خلاصه شب که میشه من این شکلی میشم :1dco2x0p1lilzhfpg1t:1dco2x0p1lilzhfpg1t، گناه ندارم من آیا؟؟
نخیر نخیر من بیشتر گناه دارم :tonguesmiley:
من ميخوام تو استان خودم قبول شم نه جاى ديگه.به نظرت دانشگاه سطحچچنده تو بىوتکنولوزى ؟؟؟؟ استان گيلان
خودمون دیگه به اندازه کافی استرس زده تو چشمون
آخه این چه تاپیکی بود زدی ؟؟؟؟
بیکاریااااااا
اشکال نداره همینجا میگم..سوال درباره خانواده یک دوست نزدیکمه..
این دوستم دوتا از برادراش رو از دست داده به دلیل یک مشکلی که مادر زادی بوده و خودشم نمیدونه چی بوده و بعد از چند ماه مردن..و الان 3 تا خواهرن. وبرادر ندارن...
عموش هم دوتا از بچه هاش بعد از تولد بدنیا اومدن و مردن بعد از چند ماه..اما الان یک دختر 20 ساله داره که سالمه...
پسرعموی باباش هم بچه اولش که پسره معلول مادرزادی بوده و علائمشم اینه که اصلا نمیشه دستشو ول کرد.اصلا نمیفهمه داره چیکار میکنه.با قرص ارومش میکنن و گرنه همه رو میکشه..الان 17 سالشه و همینجوریه..و قیلفشم صورت مایل به بیضیه کشیده داره و زیر چشما حالت کبودی...و همشم با خودش حرف میزنه.میگه دستشم خیلی سنگینه..کلا بدنی شل داره اما میتونه خوب راه بره..بنظرتون این چه بیماریی داره؟؟لاغرم هست..و هوشش مثلا برای یک چیز کار میکنه..خانوادشو میشناسه اما نمیتونه بخونه...بعد از اون هم یک خواهر داره که همینجوریش که سالمه...
بنظرتون آیا ممکن هستش که این بیماری به این دوستمم انتقال داده شده باشه؟؟؟هر سوالی بپرسید برای رسیدن به جواب،من جواب میدم...مرسی لطفا راهنمایی کنیییدددد....