امروز بالاخره کاراموزیه آی سی یو تمومید (خداروشکر) هرکی ما رو میدید میگفت مگه شما بیهوشی نیستید اومدید آی سیو چیکار ! خداروشکر تمومید ...والا ما رو چ ب آی سیو !
یدونه دختر کوشولوی 2.5 ساله امروز آورده بودن ...نازنین زهرا ..الهیییی انقده ناز بود ...چشاش درشت بود ... انقده ناز حرف میزد ...
40):
از دستش abg گرفته بودن (خون گرفتن ) رفتم پیشش ....میگفت
دشتمو بوف کدن ... الهی :28:...کلی نازش کردم.. گفتم خو الان ناز میکنم دستتو تا خوب بشه
...اونم هی با صدای ناز بچگونش میگفت بوووف شده ...بوووف شده ...بعدش ک دستشو ناز کردم آروم شد ...
ایشالله خوب شه زودی ...