๑๑ مشـــاعره با واژهـ ๑๑

[sepid71]

ابرو باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

رخ

 

[IL-2]

گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد

خزان

 

[yara]

ای باغ خزان شو که بهاران همه رفتند خوش باش به زاغان که هزاران همه رفتند

گلها که به ابرو ٬ همه را چین خزان بود دیدند که برف آمد و باران همه رفتند


خانه خراب

- - - Updated - - -

ای باغ خزان شو که بهاران همه رفتند خوش باش به زاغان که هزاران همه رفتند

گلها که به ابرو ٬ همه را چین خزان بود دیدند که برف آمد و باران همه رفتند


خانه خراب

 

[baran71]

یاد تو این شکسته را خانه خراب می کند

غروب که:افق پر از هاله دود می شود

(دلشکسته)

 

[IL-2]

جانا دل شکسته سعدی نگاه دار


دانی که آه سوختگان را اثر بود


بعدی : ماه

 

[mohana]

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست



بعدی غم

 

[sepideeee]

دلی دارم دمی بی غم نمی بو
غمی دارم که هرگز کم نمی بو
با دفتر

 

[IL-2]

برگ درختان سبز پیش خداوند هوش

هر ورقی دفتریست معرفت کردگار

بعدی : قرآن

 

[moj]

اگر تابع شوی آنرا زِ آیات و زِ احکامش

کند قرآن دلت را مملو از سرمایه ایمان

تیر

 

[IL-2]

با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی

آه آتشناک و سوز سینه شبگیر ما

تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش

رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما


صبر

 

[moj]

صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست

شکر

 

[IL-2]

به ملازمان سلطان که رساند این دعا را

که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را


دعا

 

[moj]

من در آوردی اشکال نداره دیگه!!!!؟؟؟


حاجتم باشد که دعایت باشم
نیست میلی ز دنیا جز در رکابت باشم
پای برگ هایم آب نشانید
تو سپهر بشکن که خواهم خاک تو باشم

باد

 

[IL-2]

من در آوردی اشکال نداره دیگه!!!!؟؟؟


حاجتم باشد که دعایت باشم
نیست میلی ز دنیا جز در رکابت باشم
پای برگ هایم آب نشانید
تو سپهر بشکن که خواهم خاک تو باشم

باد

هرچی باشه فقط شعر باشه ...


دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد

تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد

سحر

 

[moj]

به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش

که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد

یاد

 

[IL-2]

روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد

کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد

گر چه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد

مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حق گزاران یاد باد

گر چه صد رود است در چشمم مدام
زنده رود باغ کاران یاد باد

راز حافظ بعد از این ناگفته ماند
ای دریغا رازداران یاد باد


راز

 

[moj]

وای از این چشمی كه می كاود نهان

روز و شب در چشم من راز مرا

گوش بر در می نهد تا بشنود

شاید آن گمگشته آواز مرا

دل

 

[a_67]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
"نِی"
​

 

[IL-2]

گفتی که تو را شوم مدار اندیشه

دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه


کو صبر و چه دل، کانچه دلش می‌خوانند

یک قطرهٔ خون است و هزار اندیشه

---------------------------------------------------------

ما نیستانیم و عشقش آتشیست


منتظر کان آتش اندر نی رسد

جهان

 

[mohana]

ای ک با نامت جهان آغاز شد
دفتر ما هم به نامت باز شد

آینه