نقل قول خونه!

mohana

Well-known member
از وبلاگ گیله مرد

گیله مرد میگفت :

با هر کسی که معامله می کنند , ثمن معامله رو هم از همون فرد میخوان ؛

با خدا معامله نکردیم اگر ...

" مزد کاری که برای رضای خدا انجام داده ایم رو از مردم بخوایم ... "
 

salleh_313

New member
از وبلاگ مهدی موسوی
ایده ی یه برنامه ی تلویزیونی دیگه به ذهنم رسید. اسمش هست بازی پیرمردها. سه تا پیرمرد با سه تا تفنگ پُر میان روی صحنه. اونها به گذشته شون نگاه می کنن، که کی بوده ن، چه چیزهایی به دست آوردن، چقدر به آرزوهاشون رسیده ن. برنده اونیه که مغزش رو داغون نکنه!

(اعترافات یک ذهن خطرناک/ جرج کلونی)
 

salleh_313

New member
مهدی موسوی
ولایت زندان، ما را طلبید عاقبت این عشاقخانه. هنوز زنجیر در گوشت است، زنجیرک! موریانه ی گوشت! کی به استخوان می رسی آخر. زنجیرک! تسبیح عارفان، صدای پای من حالا شنیدنی ست، از این دستساز، کوه کوچک!

(هزار دستان/ علی حاتمی)
 

mohana

Well-known member
رمان رقص بسمل

طولانیه ولی لطف کنین کامل بخونین زیباست...........

«قول مي دي؟»
«نمي تونم قول بدم، ولي اگه بشه، اگه بتونم، اگه خدا بخواد... پري جان... الو... قطع شد؟»
پس از سكوتي طولاني پري جان مي گويد:
«نه خير قطع نشده،... ولي بايد بياي، يعني مي خواي وقتي بچه به دنيا مي آد نباشي؟»
دلجويانه مي گويم:
«مي دوني كه دست من نيس، تا خدا چي بخواد.»
با تحكمي بازي گوشانه مي گويد:
«خدا مي خواد كه بياي، شنيدي چي گفتم؟»
«به خدا بگو، چرا به من مي گي؟»
«خب من به تو مي گم، تو به خدا بگو!»
«پري جان ديگه بايد قطع كنم، كلي آدم اينجا وايساده.»
تمنا را در صداش مي شنوم:
«خب به اون كلي آدم بگو يه هفته جاي تو وايسن تا تو بتوني بياي اينجا پيش زنت، بچه ت.»
زير لب مي گويم:
«بالاخره نگفتي دكتر چي گفت!»
«گفت موقعي كه بچه به دنيا مي آد تو بايد بالاسر زن و بچه ت باشي.»
«نه، خدا وكيلي، شوخي نكن؛ راس راسي چي گفت؟»
«چي مي خواستي بگه، مثل هميشه؛ خانوم احتياط كنين، شما در وضعيت خطرناك و پطرناك و از اين حرفا ديگه، چه مي دونم، ولي خب گفت حتما بايد موقعي كه بچه مي آد تو بالاسرم باشي.»
«هي نگو، به خدا اگر بتونم مي آم.»
«هي مي گم؛ به خدا اگه نمي توني ام بيا.»
«حرفايي مي زني ها!»
«حرفايي مي زنم ها!»
«پري جان، خلق الله منتظرن، مي خوان تماس بگيرن.»
«ابراهيم جان، بچه هم منتظر باباشه، مي خواد باهات تماس بگيره.»
مي زنم زير خنده. يك بسيجي كه منتظر ايستاده و از پشت شيشه زل زده به من، وقتي خنده ام را مي بيند، تبسمي مي كند و سرش را پايين مي اندازد. دستم را كنار گوشي و دهانم مي گيرم و آرام تر مي گويم:
«ببين پري جان، كاري نداري؟»
پري جان نجوا مي كند:
«چرا دارم.»
«خب بگو!»
با همان لحن مي گويد:
«كي مي آي؟»
دوباره مي زنم زير خنده.
«پرسيدم كي مي آي ابراهيم؟»
آهنگ صداش جدي شده. سكوت مي كنم؛ مي گويد:
«كي؟» حالاصداش به بغض نشسته: «باشه، نگو، منم يه چيزي مي خواستم بگم، نمي گم.»
«خيله خب، بگو!»
«تو اول قول بده مي آي مرخصي!»
«نمي تونم قول بدم پري جان، به خدا نمي شه؛ حالاتو بگو، چي مي خواستي بگي؟»
«هيچي، مي خواستم بگم از اون انارها گرفتم نگه داشتم وقتي اومدي برات دون كنم.»
«الآن كه فصلش نيس. دروغ بلد نيستي، نگو.»
«خب تو بگو!»
«باشه، همين الآن يه قطار دربست مي گيرم مي آم پيشت، خوبه؟»
ناگهان صداش مي شكفد:
«پس نيگرش دار دم در تا من چادرمو سرم كنم، يه سر با هم بريم بيمارستان، بابا ابراهيم جون، قربونت برم، دق كردم از بس تنهايي رفتم اون بيمارستان كوفتي، هر دفعه يه من مي رم، هزار من برمي گردم.»
با دستپاچگي مي گويم:
«چرا، مگه چي شده؟... الو، پري جان... صدامو مي شنوي؟»
«آره، مي شنوم، هيچي؛ هيچي نشده، فقط اين خانم دكتره يه چيزايي مي گه.»
«چي مي گه مثلا؟»
«گفتم كه، همين ديگه، مي گه...» بغض سنگيني در صداش لمبر مي خورد. تك سرفه اي مي كند: «مي گه بگو شوهرت حتما مرخصي بگيره بياد پيشت، بگو دو ماه و دوازده روزه كه نيومده، بگو مگه دلش از سنگه!»
لحظه اي سكوت مي كنم. هياهويي در ذهنم هروله مي كند.
«چيزي شده پري جان؟ الو... ميگم نمي خواي بگي چي شده؟»
آرام مي گويد:
«چرا، ولي قول مي دي هول نكني؟»
سرمايي در تيره پشتم مي دود. يك آن تصوير خودم را در شيشه پنجره كابين مي بينم كه وامي رود و كش مي آيد. با صدايي شكسته و لرزان مي گويم:
«چي شده پري جان؟»
«دلم برات تنگ شده.»
مي زند زير خنده، يك خنده كه طعم شيريني از آن نمي چشم. يك خنده كه تلخيش تا استخوانم مي دود. يك خنده عجيب كه مثل زخم كهنه اي روپوست اتاقك آهني دهن باز مي كند.
 

mohana

Well-known member
رادیو جوان....وحید جلیلوند

- سلام...

خبر آورده اند تو به دیدن ما بی قرار تری.

- مگر می شود دوست داشت و تو را دوست نداشت؟؟؟

- می خواهم سبز بینم و سرخ بچینم اما نمی شود...

- ها می خندید؟ می دانم...

می خندید اگر دوباره ببیند این مدعی دوستی با شما ذره ای هم به فکر شما نیست.

چرا؟؟؟

خب ساده است... بغض من که بغض زنده بودن است، نگاه من که نگاه عافیت طلبی است، نوشته هایم که شعر است و عشق نیست، عشق است و درد نیست سوز نیست...

- می خندید.

مثل من که کم نیستند.

مثل منی که مدعی دوستی با شماست و ذره ای هم به فکر شما نیست.

ای کاش این گونه نبودم.:sad:

- کسی نیست بگوبد جای نوشتن نامه عاشق باش.
 

waria

New member
دوستان لطفا انقد اسپم نکنید...چقدر من اسپم پاک کنم آخه...:78:تاپیکایی از این دست حیفه توش اسپم باشه.فقط نقل قول بذارید.از پستی هم خوشتون اومد لایک کنید یا امتیاز بدید...
 

mj1919

New member
(بعد تلاشهای بیشمار دوباره تونستم فید دمون رو راه بندازم، و فیدهام رو از دست این گوگل مونوپولست نجات بدم، الان می تونم راحت، وبلاگ بخونم! اکثر این وبلاگهای خوب، توی وردپرس یا بلاگ اسپات است، و من از طریق فید دنبال می کنم)

به نقل از وبلاگ تراموا

عنوان: دودره باز
"- من از شما می‌پرسم."
******
 
آخرین ویرایش:

mj1919

New member
و اما از کدئین!


وقوف بعد از وقوع

- خوش می‌گذره؟
- نمی‌دونم، معمولا یه ده بیست سال بعد معلوم می‌شه که این روزا خوش می‌گذشته یا نه


 

mj1919

New member
پیرمرد(رضا کیانیان):دلت گرفته ؟

سرباز(هومن سیدی): آره

(رضا کیانیان):دل همه میگیره,دل داشته باشی میگیره دیگه,اصــلــا دلــي کـه نــگـيـره کــه دل نـيـسـت..یا رفیق من لا رفیق له.میخوای یه راهی بهت یاد بدم دلت وا بشه ؟مثل من چشمات و ببند ...د ببند دیگه...چی میبنی ؟


سرباز: هیچ کس

پیرمرد:هیچ کس قشنگه دیگه ... هیچ کس همه کسه ، همه کس هیچ کسه!


یـــک تـــکه نـــان 1385

کمــال تـــبریــزی
 

mj1919

New member
بلوتوث (مهران مدیری) :یک نفر صد سکه دارد یکی نفر دیگه یک سکه.

شما از کدام یک از اینها سکه میگیرید ؟

قبله ی عالم(محمدرضا هدایتی) : خوب از اونی که یک سکه دارد ... !

چون اونی که صد سکه داره به هر حال قدرتی برای خودش داره چهار تا آدم دور برش جمع شدن نمیشه رفت طرفش که.

ولی اونی که یک سکه داره خوب کسی رو نداره ، تو سرشم میزنیم ، سکشو میگیریم ، دو تا اردنگی هم بهش می زنیم . یه کم منطقی باش .....!

قهوه ی تلخ-مهران مدیری
 

mj1919

New member


استنسفیلد (گری الدمن) : من این لحظات آرامش قبل از طوفان رو دوست دارم.منو یاد بتهوون میندازه!

Léon: The Professional-1994
By:Toomaj Abbarin




 

mj1919

New member
8425b881bcde.jpg




فــردیــن خلــعــتـبـری (رضا کیانیان) : یـادت بـاشــه ایـنـجـا ایـرانـه،قـانـونـی کـه نـوشـتـه شـده اجـرا نـمـیـشـه،بـلـکـه
قـانـونـی اجـرا مـیـشـه کـه نـوشـتـه نـشـده!


یـک مـشـت پـر عـقـاب
اصــغــر هـاشــمی
 

mj1919

New member
c2022c89b61c.jpg


اِلی(ترانه علیدوستی): چرا از همسرت جدا شدی؟
احمد(شهاب حسینی): یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه.

درباره اِلی ... - اصغر فرهادی 1387


 

mj1919

New member
5645a27c4f1a.jpg



اِریادنی(الن پیج) : چرا اینکار رو با خودت می کنی؟
کاب(لئوناردو دی کاپریو) : این تنها راهی که می تونم خواب ببینم.
اِریادنی(الن پیج) : چرا خواب دیدن اینقدر برات مهمه؟
کاب(لئوناردو دی کاپریو) : در رویاهام ، هنوز من و اون با هم هستیم...

Inception 2010
 

mj1919

New member
75c71349b295.png




جان کافی(مایکل کلارک): مردم اونایی رو که دوست دارن اذیت میکنن . همه جای دنیا همینه...

Green Mile-1999
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: waria

mj1919

New member
1014426918_1_~1.JPG



دو جمله از فیلسوفِ معاصر، دکتر، فامیل دور

1- توی زندگیتون هیچ وقت با یه، "خر" دردِ دل نکنید!

2-سه نوع دُور داریم:
- اونی که دستت بهش نمی رسه
- اونی که چشمت بهش نمی رسه
- اونی که فکرت هم بهش نمی رسه
 

mj1919

New member
e0909a324fb2.jpg


مجید(بهروز وثوقی): آدم دروغگو دشمن خداست!.....
اي واي كه چقدر دشمن داري خدا.....
دوستاتم كه مائيم، يه مشت عاجز عليل ناقص عقل،
كه در حقشون دشمني كردي!

سوته دلان -1356
علی حاتمی
 

mj1919

New member
c7aa2e1f6b41.png





ﻫﯿﺚ ﻟﺠﺮ(جوکر) :ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﺳﺖ ﺍﻭﻧﻮ ﻣﯿﮑﺸﯿﻢ

ﺗﺒﻬﮑﺎﺭ: ﺍﮔﻪ ﺳﺎﺩﺳﺖ ﭼﺮﺍ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻧﮑﺸﺘﯿﺶ؟

جوکر: ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﮐﺎﺭ ﺗﺨﺼﺺ ﺩﺍﺭﯼ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﻭﻧﻮ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ
ﻧﺪﻩ ...
The Dark Knight-2008
 

mj1919

New member




42a37d114a48.png


وی (هوگو ویوینگ): مــن هــدف دارم و شـمــا گـلـولــه,امــیــدوار بــاشید کــه بـعــد از تـمـوم شــدنِ گـلـولــه هــاتــون زنــده نـبــاشــم!

2005-V For Vendetta
 

mj1919

New member
8421a2e0e116.png




سرهنگ اسلید(آل پاچینو): دلم میخواد روی یه تخت بزرگ دراز بکشم و مغزمو متلاشی کنم.

چارلی(کریس اودانل): درست شنیدم سرهنگ ؟ گفتین میخواین خودتونو بکشین؟

سرهنگ : نه. گفتم میخوام مغزمو متلاشی کنم!

Scent of a Woman-1992
 
بالا