arshade90
New member
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
ماه درخشنده چو پنهان شود
شپره بازیگر میدان شود
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
شاهین صفت چو طعمه کشیدم ز دست شاه
کی باشد التفات به صید کبوترم
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
میرود خون دل از مردمک دیده سزاست
که چرادل به جگر گوشه مردم دادم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگوماه درخشنده چو پنهان شود
شپره بازیگر میدان شود
میروی و مژگانت خون خلق میریزد
تیز میروی جانا ترسمت فرومانی
میروی و مژگانت خون خلق میریزد
تیز میروی جانا ترسمت فرومانی
ما به بغداد جهان لاف اناالحق میزدیم
پیش از آن کان گیر ودار و گیر ونکته منصور بود
نمیکند دل من میل زهد وتوبه دلییار شو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چاره ی بیچارپان
قافله شد بی کسی ما ببین
ای کس ما بی کسب ما ببین
ما به بغداد جهان لاف اناالحق میزدیم
پیش از آن کان گیر ودار و گیر ونکته منصور بود
[/font][/size][/color]دریغا عیش شبگبگیری که در خواب سحر بگذشت
ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
[/font][/size][/color]دریغا عیش شبگبگیری که در خواب سحر بگذشت
ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی
سال ها دل طلب جام جم از ما میکردیار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس
نمیکند دل من میل زهد وتوبه دلی
به نام خواجه بکوشیم وفر دولت او
سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد
آن چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
سالها دل طلب جام جم از ما می کردیار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد