sepidh gh
New member
در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت .... و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایلهر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش میدهند
در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت .... و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایلهر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش میدهند
دل بسته ام مرا زسر خویش وا مکن
از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن
نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش ... زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
عبادت به اخلاص نییت نکوست
وگرنه چه آید ز بی مغز پوست..