مشاعره..... با حرفی که نفر قبلیت میگه شعر بگو.. برای نفر بعدیت یه حرف بگو

[elham2012]

سوگند خورم من به خدا و به سر او
کاندر دو جهان دوست ندارم مگر او را
چندان که رسانید بلاها به سر من
یارب مرسان هیچ بلایی به سر او را
با ز

 

[leylii]

لالالا خواب من آشفته تر شد
تو رفتي و دل من در به در شد
لالالا خواب بدون تو حرومه
ديگه کار من و قلبم تمومه
دم آخر نوشتم به لالايي
شايد پيغام بدي اين بار کجايي
لالالا بي وفا چشماتو تر کرد
يه بار موند و هزار بارم سفر کرد
س

سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق میکده از درس و دعای ما بود
ش

 

[elham2012]

شرح این آتش جانسوز نهفتن تا کی
سوختم سوختم این راز نگفتن تا کی
باظ

 

[FARNAZz]

سوگند خورم من به خدا و به سر او
کاندر دو جهان دوست ندارم مگر او را
چندان که رسانید بلاها به سر من
یارب مرسان هیچ بلایی به سر او را
با ز

زندگی شد من ویک سلسله ناکامی ها
مستم از ساغر خون جگر آشامی ها
ه

 

[elham2012]

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال
او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال
باذ

 

[FARNAZz]

سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق میکده از درس و دعای ما بود
ش

شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ی ايمان به تو کافر باشم
ق

 

[elham2012]

قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس
کس از دور فلک دستی نبرد از بدبیاران پرس
با ع

 

[FARNAZz]

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
خ

 

[elham2012]

خدایا به نور صراحی و جام
به آن می که خصم است با ننگ و نام
که شادی ما از غم خویش کن
زعصیان ما مغفرت بیش کن
با چ

 

[FARNAZz]

چون رود که مجبور به پیمودن خویش است
آزاد و گرفتارم – آزاد و گرفتار
ای موج پر از شور که بر سنگ سرت خورد
برخیز فدای سرت، انگار نه انگار
ن

 

[elham2012]

نسیم از گیسوانت رد شدو باران تو را بوسید
طبیعت سهم خود را از تماشای تو میگیرد
با گ

- - - Updated - - -

نسیم از گیسوانت رد شدو باران تو را بوسید
طبیعت سهم خود را از تماشای تو میگیرد
با گ

 

[FARNAZz]

گفتم واست نامه بدم نگي عجب چه بي وفاست
با اين که من خوب مي دونم جواب نامه با خداست
عكساي نازنين تو با چند تا گل کنارمه
يه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه
تنها دليل زندگي با يه غمي دوست دارم
داغ دلم تازه ميشه اسمت و وقتي مي یارم
وقتي تو نيستي چه کنم با اين دل بهونه گير
مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هيچ وقت نگير
ر

 

[elham2012]

رود یک عمرمرا گفت بیا تا دریا
سنگ ماندن به خدا سنگدلی می خواهد
با ب

 

[FARNAZz]

بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد
او در تن من بود وندانم که به ناگاه
چون دید و چه ها کرد و کجا رفت و چرا مرد
م

 

[elham2012]

مثل یک فواره حکم سرنگونی با من است
شرم ها از شوق های ناگهانم داشتم
با ص

 

[FARNAZz]

صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من
گر چه نباشد کار من هم کار از آنم می‌رود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
ی

 

[elham2012]

یک عمر نفس پشت نفس با تو دویدم
این بار قدم روی فدم سرزنشم کن
ط

 

[sh.h]

طالع اگر مدد دهــــد دامنـش آورم به کــف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف
خ

 

[obstetrician88]

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

با ط لطفا

 

[thickety]

طمع را نباید که چندان کنی
که صاحب کرم را پشیمان کنی

"س"