فقط برای خداوند...

mw.ashel

New member
خدایا خیلی دوستتتتتتتتتتتتتتتتت دارم.

506141_sd0dToIV.jpg

 
آخرین ویرایش:

mw.ashel

New member
به خاطر بسپاریم که ،
همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است ؛
آرام، بی صدا، همیشگی ...
 

Artmis.a

New member
success.jpg


آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را
و دریایى غرق نمی کند "موسى" را

کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش می کند
اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند

از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی ؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد
نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست !

پس


به "تدبیرش" اعتماد کن

به "حکمتش" دل بسپار

به او "توکل" کن

و به سمت او "قدمی بردار"

تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ...
 
آخرین ویرایش:

varia

Well-known member
خداوندا !

مگر نه*اینکه من نیز چون تو تنهایم

پس مرا دریاب

و به سوی خویش بازگردان ،

دستان مهربانت را بگشا

که سخت نیازمند آرامش آغوشت هستم ...

با خداباش پادشاهی کن*** نا خدا باش هرچه خواهی کن.
 

mw.ashel

New member
خدایا وقتی ازم گرفتی و بهم بخشیدی ، فهمیدم که معادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست و نه شاد بودن برای داشته ها . . .
 

mw.ashel

New member
گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟

گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟

گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟

گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟

گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟

گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟

گفتم: خدایا اینقدر نگو من گفت: من توام تو من...
 

mbamari

Member
خودت بهتر میدونی... تنها داوری هستی که همیشه به نفع ما بنده ها قضاوت میکنی
 

دریا...

New member
نمی دانم از کجا شروع کنم...

از کدام محبت و رحمتت بگویم...

در تک تک لحظات زندگیم همواره همراهم بوده ای... همواره مراقبم بودی..

در حالی که من در تک تک لحظاتم به یادت نبودم.... شاید یاد کردنت فقط محدود به زمان باز شدن تا بسته شدن سجاده بوده باشد... نمی دانم

اما تو ... اما تو همیشه مرا شرمنده کرده ای .. همواره خودت را به من یاد آوری کرده ای...

زمانی که ذهنم می خواهد به نا امیدی برود تو خودت را به یادم می آوری...

به یادم می آوری که تو را دارم.... که دلیلی برای نا امیدی وجود ندارد...
 

دریا...

New member

نامه ای از طرف خدا برای آرامش ما


مي دانم هر از گاهي دلت تنگ مي شود...
فقط كافيست خوب گوش بسپاري! و بشنوي ندايي كه تو را فرا مي خواند به زيستن!
مي دانم هراز گاهي دلت تنگ مي شود. همان دلهاي بزرگي كه جاي من در آن است آنقدر تنگ ميشود كه حتي يادت مي رود من آنجايم.
دلتنگي هايت را از خودت بپرس. و نگران هيچ چيز نباش! هنوز من هستم.
هنوز خدايت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است!
اما من نمي خواهم تو همان باشي! تو بايد در هر زمان بهترين باشي.
نگران شكستن دلت نباش! ميداني؟ شيشه براي اين شيشه است چون قرار است بشكند
و جنسش عوض نمي شود و ميداني كه من شكست ناپذير هستم و تو مرا داري براي هميشه!

چون هر وقت گريه ميكني دستان مهربانم چشمانت را مي نوازد ...
چون هر گاه تنها شدي، تازه مرا يافته اي چون هرگاه بغضت نگذاشت صداي لرزان و استوارت را بشنوم، صداي خرد شدن ديوار بين خودم و تو را شنيده ام! درست است مرا فراموش كردي، اما من حتي سر انگشتانت را از ياد نبردم!

دلم نمي خواهد غمت را ببينم مي خواهم شاد باشي اين را من مي خواهم ...
تو هم مي تواني اين را بخواهي. خشنودي مرا.

من گفتم : (ما خواب را مايه آرامش شما قرار داديم) و من هر شب كه مي خوابي روحت را نگاه مي دارم تا تازه شود ... نگران نباش!

دستان مهربانم قلبت را مي فشارد. شبها كه خوابت نمي برد فكر مي كني تنهايي ؟ اما، نه من هم دل به دلت بيدارم! فقط كافيست خوب گوش بسپاري! و بشنوي ندايي كه تو را فرا مي خواند به زيستن!

پروردگارت ... با عشق!
 
آخرین ویرایش:
بالا