aylinn
New member
شکر بد نیستم, حال منم دقیقا مثل خودته
این کم خوندن ها رو که اصلا خوندن به حساب نمیارم, و مدام تهه دلم شور می زنه که من درس نمی خونم, وقتی نمی خونم هم نباید انتظار قبولی حتی داشته باشم دیگه حرف انستیتو رو که اصلا نززززززززن :sad:
ولی یه حقیقتی هم هست, اینکه اولا ماها سنمون بالا رفته و مثه یه بچه 18 ساله که داره واسه کنکور می خونه حوصله برای خوندن نداریم, ضمن اینکه تجربه پارسال و پارسالها دیگه واقعا از درس بیزارمون کرده, هرچند که همون موقعش هم درست حسابی نخوندم, به قول شعار ashel عزیز که خیلی این جمله رو دوست دارم "یکبار برای همیشه" هرکی اینجوری عمل کرد موفقه.
اما آیلین جون از طرف دیگه یه بحثی هم هست که دوستایی که مثلا تازه کاپلان رو دست گرفتن برای خوندن یا به هر حال تو هر درسی بار اولشون هست, اینقدر که دروس برای ما تکرار شده برای اونها نشده, اونها امتیاز تازه نفسی و پر انرژی بودن رو دارن و ما امتیاز تکرار بیشتر رو , و هرکدوم ضعفهای خودمون رو, که باید ضعف ها رو بپوشونیم تا بشه قبول شد.
توکل به خدا, امیدوارم یه جوری بشه که خوب درس بخونیم و از خودمون راضی باشیم و در نهایت نتیجه خوب هم بگیریم.
توکل به خدا
راوی جون طبیعتا وقتی انگیزه قبولی و ادامه تحصیل تا این حد در ما بالاست باید حوصله درس خوندن رو هم داشته باشیم من در مورد خودم این بی حوصلگی رو بیشتر به تنبلی و شرایط محیطی و بیشتر از همه به عدم قبولیم نسبت میدم که نوعی درماندگی آموخته شده در مورد من اتفاق افتاد. ما تازه اول راهیم کار و فعالیت اصلیمون بعد از قبولی شروع میشه و نباید سن رو بهانه کنیم مگه اساتید ما که دو برابر ما سن دارن مطالعشون کمتر از ما هستش؟
تازه من اونموقع که 18 سالم بود یک دهم الان هم درس نمیخوندم اصلا نمیدونم چطوری قبول شدم:tonguesmiley:
خلاصه هر کدوممون اگه احساس میکنیم که نمیتونیم اونطور که بایدو شاید درس بخونیم باید هر چه سریع تر علتش رو پیدا کنیم و مشکل رو برطرف کنیم و مهمتر از همه اینکه باید خودمونو متقاعد کنیم وقتی هدفمون رو انتخاب کردیم برای رسیدن به اون هدف هر کاری که از دستمون برمیاد رو انجام بدیم .
راوی جان به این فکر کن که اگه امسالم قبول نشیم چه اتفاقی برامون میافته. برای من حتی تصورشم وحشتناکه...