مرسی سعیده که نظرت رو گفتی
اینکه مراجع رو همونطور می بینن که خودشون زندگی کردند, دقیقا همون مطلبیه که تو فیست خوندیم, روانشناسی علم, حتی تو نظریه پردازها هم که بخوایم نگاه کنیم خیلی هاشون کله شون باد داشته, خود فروید با همه ی بزرگیش, یا پرلز و دیدگاه بوم بوم بوم , همین مسئله است که الان ابزار درمانی درست رو داره می بره به سمت التقاط گرایی و حقیقتا یک نظریه جوابگوی همه نیست
بی خود نبوده که فروید اصرار داشته درمانگر خودش باید دوره درمان رو حتما طی کرده باشه, هرچند که طبق نظر مزلو نمی شه انتظار داشت همه درمانگرها به مرحله خودشکوفایی برسند, اما حقیقتا یه حد و حدودی لازمه
به هر حال ماهم انسان هستیم و برای غره نشدن به خودمون لازمه به درجه ی بالایی از انسانیت رسیده باشیم که کار هرکسی نیست,
اما به نظرم می رسه که اشکالات شخصیتی و رفتاری مشاور تا جایی که به مراجع و پروسه درمان لطمه نزنه مانع درمان نیست