سلام الی جون:thanks:
سلام فانوسی عزیزم ... مرسی خوبم ... شما چطوری؟
تبریک عزیزم... ندیده بودم ... پاسخگو و راهنما شدی ... :a2d3:
خداروشکر...هر چی باشه باید بگیم خداروشکر
صبح پا شدم عین این خانم های خیلی خوب کل خونه رو تمیز کردم و ناهار درست کردم و... تا دو دقیقه نشستم پای نت نمیدونم چی شد؟! چه حرکت اضافه ای انجام دادم! که رگ گردنم _که به سمت شانه ی چپم میره_ گرفت....یعنی بساطی دارم از اون موقع!!
نتیجه میگیریم که من اصلا نباید یه تصمیم جدی بگیرم...میخواستم امروز نمودار ها و جداول پایان نامه ام رو با SPSS ترسیم کنم و فصل چهارمم رو شروع کنم که اینجوری شد...و به هیچی نرسیدم
اون قدر درد دارم رفتم 3 ساعت خوابیدم!!!!(الان پشیمون شدی از اینکه حالم رو پرسیدی....مگه نه؟!:25r30wi![]()
ممنون بایت تبریکت بارلی جونم:thanks:....به قول راوی منظورشون اینه که زیاد حرف زدم که شدم پاسخگووو!!!!:25r30wi:
پس امروز ارامش داریم ایلین جوووون ...شمارشگر معکوس امروز نیومده بگه چند روز تا اعلام نتایج مونده:25r30wi:
جاااای همگی واقعا خالی بود خیلی خوب بود این چند روز . شمال کاملا شبیه بهار بود یعنی هواااا خوب بوداااا نه عالیه بود نسیم خنک اصلا یه چیزی شبا که بارون میومد من بال بال میزدم اخه بارونای شمال فرق داره یه جوریه هرجوریه خیلی خوبه . من لذت بردم
شمااال که بودم یه خبر خیلی خوب بهم رسید میگم شماها هم خوشحال بشید ، دختر خالم ۱۰ بود ازدواج کرده بود و بچه دار نمیشد ولی کسی نمیدونست نگو ۲سال پیش تقاضا دادن از بهزیستی بگیرن تا اینکه روز قبل عید بهشون یه پسر خوشگل و چشم ابی ۴ ماهه دادن اسمشم گذاشتن محمد طاها .
دیگه دارن از خوشحالی منفجر میشن خدا رو شکر براش گوسفند کشتن و جشن گرفتن و اینا . اصلا از شدت خوشحالی اونا ما خوشحال شدیم . به نظر من که اتفاق قشنگیه . شاید اگر خودمم جای دختر خالم بودم همین کارو میکردم انشاا... که به سلامت بزرگ بشه و با هم ۳نفری زندگی خوبی داشته باشن . اگر امکانش بود اینجا عکس محمد طاها رو میزاشتم شما هم ببینیدش
خداروشکر...هر چی باشه باید بگیم خداروشکر
صبح پا شدم عین این خانم های خیلی خوب کل خونه رو تمیز کردم و ناهار درست کردم و... تا دو دقیقه نشستم پای نت نمیدونم چی شد؟! چه حرکت اضافه ای انجام دادم! که رگ گردنم _که به سمت شانه ی چپم میره_ گرفت....یعنی بساطی دارم از اون موقع!!
نتیجه میگیریم که من اصلا نباید یه تصمیم جدی بگیرم...میخواستم امروز نمودار ها و جداول پایان نامه ام رو با SPSS ترسیم کنم و فصل چهارمم رو شروع کنم که اینجوری شد...و به هیچی نرسیدم
اون قدر درد دارم رفتم 3 ساعت خوابیدم!!!!(الان پشیمون شدی از اینکه حالم رو پرسیدی....مگه نه؟!:25r30wi![]()
ممنون بایت تبریکت بارلی جونم:thanks:....به قول راوی منظورشون اینه که زیاد حرف زدم که شدم پاسخگووو!!!!:25r30wi:
پس امروز ارامش داریم ایلین جوووون ...t0837h0nn8zfqu8ult