میتونه این رابطه اول بدون هیچ قصد و غرضی باشه ولی مطمینا در صورت تداوم رابطه مشکلاتی بوجود خواهد امد.
برای جلوگیری از ایجاد مشکل یا رابطه اصلا نباید بوجود بیاد و یا در صورت ضرورت مثل مسایل کاری!! بهتره سریعا کات بشه!
به دوستی هایی با نام دوستی اجتماعی خیلی اعتقادی ندارم! بالاخره این دوستی ها هم زمینه ایجاد دوستی های با تداوم بیشتر رو بوجود میاره.
ولی یک نکته هم این وسط ایجاد مشکل کرده برای خیلی از جوونها و اون هم اینه که چون نمی تونن ازدواج کنن نیاز عاطفیشون خواه نا خواه اونها رو به سمت دوستی سوق میده! هر چند توجیه خوبی نیست و من می شناسم کسانی رو که حتی در چنین شرایطی خودشون رو حفظ کردند چه پسر چه دختر ولی در هر صورت واقعیت جامعه است !!
ماشالله چه مقاله پر و پیمونی!
100 البته ارتباط تلفنی و پیامکی به قصد لذت مشکل داره.نه فقط از نظر شرعی بلکه خیلی هم غیر منطقیه.
فردی که با حرف زدن با جنس مخالف (چه مجازی چه واقعی) تحریک میشه، یا پسر 17ساله ای که از فشار جنسی به چت و تکست با دخترها رو میاره واقعا احتیاج به کمک داره.
اما راه حل چیه؟
ازدواج؟؟ اون هم صرفا بخاطر فشار جنسی؟؟
فردی که هیییچ کدوم از معیارهای ازدواج (از جمله پول، صلاحیت عقلی، خدمت سربازی، رشد تحصیلی و شغلی کافی،...) رو
نداره چطور و چرا باید ازدواج کنه؟؟
همیشه علما و نویسندگان اینگونه مقالات توپ رو میندازن تو زمین شخصی که داره بیشترین آسیب رو میبینه و فقط محکومش میکنن.
ولی کاش میفرمودین این فاصله بین بلوغ جنسی تا ازدواج چجوری باید طی بشه؟؟
البته من قصد صحه گذاشتن روی این رفتارها رو ندارم. ولی بالاخره این تنهایی یک جوری باید پر بشه دیگه. شما به طور واقع بینانه و واقع گرایانه بفرمایید چجوری؟اميدوارم زماني برسه که با فرهنگ سازي دقيق افراد براي پر کردن تنهايي هاي خودشون در هرسني و شرايطي با ذهن و دل و عمر بقيه مردم بازي نکنند.
شايد براي خودشون مهم نباشه ولي يه روزي ميرسه که متوجه اشتباهشون ميشند:riz277: .
خب دلیل اصلی بی جنبه بودن و بی ظرفیت بودن ما تو ایران همین اعمال اجباری محدودیت هاست.متاسفانه این دوستی ها تو جامعه عادی شده....الان کسی که دوست جنس مخالف نداشته باشه از نظر بعضی ها منزوی تلقی میشه...یه چیز دیگه هم هست که بعضی فرهنگها یکدفعه وارد فرهنگ ما میشن و بعضی ها نمیدونن چطور باهاش برخورد کنن....یه دوستی داشتم چند سال انگلیس درس خونده خیلی حرفای جالبی در مورد فرهنگ اونجا میزد..میگفت بعضی مسائل به شدتی که اینجا هست تو انگلیس نیست...متاسفانه ما نمیدونیم فرهنگ اونجا چی هست و کورکورانه فقط تقلید میکنیم...
خانم میبینید که غالب افراد نمیتونن کنترل کنن. کنترل احساسات یه چیزه، سرکوب احساسات برای چندین سال اون هم همراه با فشارهای روانی دیگه یک چیز دیگه است.میگن بهشت رو به بها میدن نه به بهانه!!:65d6a5d6s:
اینکه این شرایطی که گفتید وجود داشته باشه و شما بی دغدغه ازدواج کنید و با اینچنین معضلات هم روبرو نشید اصلا کار سختی نیست!!! هنر واقعی اینه که
با همین شرایط بتونیم لذت ها رو کنترل کنیم!! بعدم در ازدواج واقعا نباید همه این شرایطی که نوشتید اماده باشه. گرچه میدونم خیلی ایده ال هم نمیشه.
جوونای مملکت ما قبول کنید توقع بالا دارند و نمی دونن که برای رسیدن به این موقعیت ظاهری خوب چه ارزش های واقعی رو ممکنه از دس بدن!!
اما در جواب تاپیک ، به نظرم بستگی به حد رابطه داره. من وقتی بچه بودم با خودم فکر میکردم چرا باید بین دوستیای دختر وپسر فرق باشه؟؟ از طرفی چون تو جمع پسرونه بزرگ شده بودم این برام ی سوال بزرگ بود. اما بزرگ شدن من و فهم جاذبه جنس مخالف و تجربه هایی که از اطرافیان دیدم باعث شد سوال بزرگ من دیگه اصلا سوال نباشه!!...... پس اختلاط زن و مرد چه در محیط مجازی چه واقعی با رعایت حدوحدود مشکلی ایجاد نمیکنه هیچ بسیار هم خوبه و میتونه در بعضی زمینه ها باعث پیشرفت هم بشه./
بعله وجود این معیارا که گفتید عالیه ولی نصفشم کافیه!!! من اون کفایت رو میگم که میتونه راه به سوی گناه رو ببنده.خانم میبینید که غالب افراد نمیتونن کنترل کنن. کنترل احساسات یه چیزه، سرکوب احساسات برای چندین سال اون هم همراه با فشارهای روانی دیگه یک چیز دیگه است.
بفرمایید کدوم یک از اون معیار هایی که من گفتم جزو ملزومات یک ازدواج موفق نیست؟
مگر بدون پول یا بدون اتمام یک سری اهداف که تو زندگی متاهلی به سختی میشه بهشون رسید میشه زندگی مشترک رو آغاز کرد؟؟
بعید میدونم...
حالا راه حل شما چیه هبه خانم؟؟
سلام
به نظر من کاربر mw.ashel یه چیزی رو نمی دونه و اون اینکه مسائل شرعی با پیچیدگی انسان منافاتی ندارن و هر دو یک جهان دارند همون انسان پیچیده در مقابل مسائل شرعی یک وظیفه مشخص داره مثل نماز که همین نماز برای همه انسانها چه پیچیده چه ساده آثار خودش از جمله تنها عن الفحشا و المنکر و داره. انسان پیچیده هست قبول ولی همین انسان پیچیده با هر گذشته و ژنی در مقابل ارتباط با نامحرم یک وظیفه رو داره همون طور که یک انسان منزوی (ببخشید) دور افتاده باید از رابطه با نامحرم پرهیز کنه یک انسان اجتماعی هم باید در رابطه اش با نامحرم جانب احتیاط رو لحاظ کنه نمی تونیم بگیم که چون من یک انسان اجتماعی هستم و می تونم کنترل کنم پس رابطه من می تونه کمی و کیفی گسترده باشه.
البته من قصد صحه گذاشتن روی این رفتارها رو ندارم. ولی بالاخره این تنهایی یک جوری باید پر بشه دیگه. شما به طور واقع بینانه و واقع گرایانه بفرمایید چجوری؟
بله پاسخ درست همینه.شخصيت و نوع زندگي افراد متفاوته و هيچ کس نميتونه به اين سوال کلي جواب بده و بگه چجوري؛ بايد اول خوب همه جوانب رو با جزئيات تشخيص داد و بعدش سراغ راهکار رفت ، راهکاري که براي هر فردي متفاوته .
با این تفاسیر چت باکس علوم پزشکی دات کام حرومه ؟؟:21:
نقل قول تو تاپیک هم مکروهه! )با این تفاسیر چت باکس علوم پزشکی دات کام حرومه ؟؟:21:
با این تفاسیر چت باکس علوم پزشکی دات کام حرومه ؟؟:21:
کابر عزيز در مورد دين بايد عرض کنم جايگاه دين و شرع در زندگي من خيلي والاتر هست ولي اينکه آيا همه افراد جامعه ما در هر سني آيا مطابق دستورات ديني رفتار و برخورد ميکنند ؟؟؟ دين با انسان مشکلي نداره حتي به جايگاه انسان هم احترام ميذاره ولي افراد جامعه فعلي در مورد دين تفسير هاي خودشون رو دارند.[/QUOT
باید بگم که یه دین وجود داره یه خدا وجود داره یک راه رسیدن به خدا هم هست همان طور که در قرآن داریم «صراط المستقیم» نه صراطهای مستقیم مگر اینکه بگید با این قسمت از قرآن مشکل دارید که بازم اشکالی نداره می تونید با تحقیق به حقیقت برسید. انسان های متفاوت تغییری در حقیقت واحد ایجاد نمی کنند همه باید به این نقطه برسند که حقیقت واحدی وجود داره و همه باید دور همین حقیقت واحد جمع شوند اسلام هم برای همین اومده