داستان های مرتبط با عکس مرحله چهارم
- نویسنده موضوع AWWA
- تاریخ شروع
AWWA
New member
چراا؟تندیس نفرای اول که خوشگلتره. هم تصویر قلم داره و هم طلاییه
40):eeeeeeehsan
New member
نه بابا اصلن، من واسه داستانم حوصله نداشتم راستش فکر کنم، واسه همین خیلی کوتاه شد.
داستان تو و مسعود (مقراض) خیلی بهتر بود :rose: آفرین بهتون.
من با عکس موافقم، فقط یه مورد کمه و اون مینیمم و ماکسیمم تعداد کلماته.. مسعود جان منتظریم.
hebe.nurse
New member
سلام دوستان
تبریک به همگی. به خصوص نفرات برتر که واقعا داستاناشون عالییییی بود.
من میخوام نقدمو بگم ......
درسته با تاخیره ولی دوس دارم بگم. هیشکیم نومی تونه منو دعفا کنه .اوهوم :black_eyed::rolleyessmileyanim:
حیران:
خیلی دقیق و با ظرافت نوشته شده بود. بسیار هم به عکس مرتبط بود. ادبیات به کار رفته هم بجا و مناسب بود. آفرین باران جان. فقط اگه کمی حالت داستانی میداشت خیلی بهتر بود چون بیشتر شبیه ی خاطره و خواب بود تا داستان.
گنج زندگی:
داستان ساده و قشنگی بود. شبیه خاطره بود بیشتر ولی خیلی خوب به تصویر کشیدی و آخرشم ی درس دادی که حس همه مون هست.
فقط من ی سوال دارم . آتی جان شخصیت های داستانت چقدر واقعی بودن؟؟
عجب دنیای کوچکیست:
این داستان عالی بود. خیلی دوس داشتم. واقعا پیشرفت کردید آقا مجید انتهای داستان تون خیلی خوب تموم شد . من به این داستان رای دادم . فقط اسم مریم رو بهتر بود مث سیاوش ی اسم ایرانی قدیمی انتخاب میکردید.
شاهزاده ایرانی:
قشنگ بود از همون ابتدا خواننده رو جذب میکنه که تهش چی میخواد بشه. ولی چون راحت تموم شد یکم تو ذوق زد وگرنه حرف نداشت. ادبیات بکار رفته ش واقعا استادانه بود .آفرین مدیر ادیب
راز دو درخت:
خیلی شیرین و دلنشین بود. ولی وقتی توی ی داستان زیاد نقل قول گرفته شه و جزئیات وارد شه بیشتر شکل خاطره به خودش میگیره. ولی در اصل خیلی خوب نوشتی به عنوان اولین داستان. تبارک الله
تلالو یک رویا:
مث اسمش رویایی بود ولی خیلی دور از واقعیت نبود. پری ای که به حکم فرشته تو زندگیه همه ماها هس و ی جاهایی از زندگی به یاری مون میاد......... جالب بود.
افسون ماه:
من بخاطر ادبیات زیبای این داستان در رای دادن ذره ای تعلل نکردم. واقعا زیبا بود. احسنت
پایان راه:
خیلی جالب بود. و بازم میگم اصلا دور از واقعیت نبود به همین دلیل تاثیرگذار بود....
دختر روی جلد:
نمیخوام بگم عشق ی مرد رو با وجود زن و بچه اونم تو پیری بد می دونم.نه. ولی آخه دل و ایمون دادن اونم با دیدن ی عکس روی جلد دیگه خیلی دور از انتظاره. خودت به نظرت قابل قبول هست؟ اگه هست که دیگه من حرفی ندارم))
تبریک به همگی. به خصوص نفرات برتر که واقعا داستاناشون عالییییی بود.
من میخوام نقدمو بگم ......
درسته با تاخیره ولی دوس دارم بگم. هیشکیم نومی تونه منو دعفا کنه .اوهوم :black_eyed::rolleyessmileyanim:
حیران:
خیلی دقیق و با ظرافت نوشته شده بود. بسیار هم به عکس مرتبط بود. ادبیات به کار رفته هم بجا و مناسب بود. آفرین باران جان. فقط اگه کمی حالت داستانی میداشت خیلی بهتر بود چون بیشتر شبیه ی خاطره و خواب بود تا داستان.
گنج زندگی:
داستان ساده و قشنگی بود. شبیه خاطره بود بیشتر ولی خیلی خوب به تصویر کشیدی و آخرشم ی درس دادی که حس همه مون هست.
فقط من ی سوال دارم . آتی جان شخصیت های داستانت چقدر واقعی بودن؟؟
عجب دنیای کوچکیست:
این داستان عالی بود. خیلی دوس داشتم. واقعا پیشرفت کردید آقا مجید انتهای داستان تون خیلی خوب تموم شد . من به این داستان رای دادم . فقط اسم مریم رو بهتر بود مث سیاوش ی اسم ایرانی قدیمی انتخاب میکردید.
شاهزاده ایرانی:
قشنگ بود از همون ابتدا خواننده رو جذب میکنه که تهش چی میخواد بشه. ولی چون راحت تموم شد یکم تو ذوق زد وگرنه حرف نداشت. ادبیات بکار رفته ش واقعا استادانه بود .آفرین مدیر ادیب
راز دو درخت:
خیلی شیرین و دلنشین بود. ولی وقتی توی ی داستان زیاد نقل قول گرفته شه و جزئیات وارد شه بیشتر شکل خاطره به خودش میگیره. ولی در اصل خیلی خوب نوشتی به عنوان اولین داستان. تبارک الله
تلالو یک رویا:
مث اسمش رویایی بود ولی خیلی دور از واقعیت نبود. پری ای که به حکم فرشته تو زندگیه همه ماها هس و ی جاهایی از زندگی به یاری مون میاد......... جالب بود.
افسون ماه:
من بخاطر ادبیات زیبای این داستان در رای دادن ذره ای تعلل نکردم. واقعا زیبا بود. احسنت
پایان راه:
خیلی جالب بود. و بازم میگم اصلا دور از واقعیت نبود به همین دلیل تاثیرگذار بود....
دختر روی جلد:
نمیخوام بگم عشق ی مرد رو با وجود زن و بچه اونم تو پیری بد می دونم.نه. ولی آخه دل و ایمون دادن اونم با دیدن ی عکس روی جلد دیگه خیلی دور از انتظاره. خودت به نظرت قابل قبول هست؟ اگه هست که دیگه من حرفی ندارم
))
hebe.nurse
New member
به نظرم همون کوتاه شدش خیلی بهتر بود. با اینکه این خیلی قشنگتر نوشته شده ولی تاثیرگذاری اون که کوتاه تره بیشتر بود .
اینم از بدو بیراه
)))
سلام دوستان
تبریک به همگی. به خصوص نفرات برتر که واقعا داستاناشون عالییییی بود.
من میخوام نقدمو بگم ......
درسته با تاخیره ولی دوس دارم بگم. هیشکیم نومی تونه منو دعفا کنه .اوهوم :black_eyed::rolleyessmileyanim:
حیران:
خیلی دقیق و با ظرافت نوشته شده بود. بسیار هم به عکس مرتبط بود. ادبیات به کار رفته هم بجا و مناسب بود. آفرین باران جان. فقط اگه کمی حالت داستانی میداشت خیلی بهتر بود چون بیشتر شبیه ی خاطره و خواب بود تا داستان.
گنج زندگی:
داستان ساده و قشنگی بود. شبیه خاطره بود بیشتر ولی خیلی خوب به تصویر کشیدی و آخرشم ی درس دادی که حس همه مون هست.
فقط من ی سوال دارم . آتی جان شخصیت های داستانت چقدر واقعی بودن؟؟
عجب دنیای کوچکیست:
این داستان عالی بود. خیلی دوس داشتم. واقعا پیشرفت کردید آقا مجید انتهای داستان تون خیلی خوب تموم شد . من به این داستان رای دادم . فقط اسم مریم رو بهتر بود مث سیاوش ی اسم ایرانی قدیمی انتخاب میکردید.
شاهزاده ایرانی:
قشنگ بود از همون ابتدا خواننده رو جذب میکنه که تهش چی میخواد بشه. ولی چون راحت تموم شد یکم تو ذوق زد وگرنه حرف نداشت. ادبیات بکار رفته ش واقعا استادانه بود .آفرین مدیر ادیب
راز دو درخت:
خیلی شیرین و دلنشین بود. ولی وقتی توی ی داستان زیاد نقل قول گرفته شه و جزئیات وارد شه بیشتر شکل خاطره به خودش میگیره. ولی در اصل خیلی خوب نوشتی به عنوان اولین داستان. تبارک الله
تلالو یک رویا:
مث اسمش رویایی بود ولی خیلی دور از واقعیت نبود. پری ای که به حکم فرشته تو زندگیه همه ماها هس و ی جاهایی از زندگی به یاری مون میاد......... جالب بود.
افسون ماه:
من بخاطر ادبیات زیبای این داستان در رای دادن ذره ای تعلل نکردم. واقعا زیبا بود. احسنت
پایان راه:
خیلی جالب بود. و بازم میگم اصلا دور از واقعیت نبود به همین دلیل تاثیرگذار بود....
دختر روی جلد:
نمیخوام بگم عشق ی مرد رو با وجود زن و بچه اونم تو پیری بد می دونم.نه. ولی آخه دل و ایمون دادن اونم با دیدن ی عکس روی جلد دیگه خیلی دور از انتظاره. خودت به نظرت قابل قبول هست؟ اگه هست که دیگه من حرفی ندارم
سلام هبه جون
ممنون بابت نظرات خوبت .
شخصیت هایی که من نوشتم معمولین و ممکنه هر جایی وجود داشته باشن . خیلی آدمای خاص و منحصر به فردی نیستن
AWWA
New member
