خواهش میکنم این موضوع رو حذف نکنید.خواهش میکنم!

rainsavor

New member
عجب تاپیکی؟؟؟ روح و روان آدم رو به هم میریزه!!!
امیدوارم کسانی که ایمان و وجدان دارن و اخلاقیات براشون مهمه وارد کادر درمان بشن
یکی از فاحش ترین خطاهای کادر درمانی فک کنم همون تزریق سرم گاوی به جای انسانی بود که یه نفرم تلفات داشت!!!
چند وقت پیش که خواهرم تصادف بدی داشت و به بیمارستان منتقلشون کردن بدون بررسی خاصی اکثرشون رو مرخص میکنن، وقتی پدر یکی از بچه ها اصرار به چک آپ دخترش قبل از مرخصی داره بعد از چک آپ متوجه لخته ی خون و شکستگی مهره های نخاع و ... میشن و نزدیک به چند هفته بستری میشه!!! آمار کشته ها از یه نفر حین تصادف به 4 نفر میرسه( مرگایی که شاید با یه بررسی ساده قابل پیشگیری بود) پپس باید به بی اعتمادی مردم به کادر درمان حق داد هر چند که پرستارها هم به خاطر رعایت نکردن استاندارهای لازم تو بیمارستانهای ایران تحت فشار و استرسن ولی وقتی که وارد این شغل میشن با آگاهی از این کاستی ها وارد میشن و اگه میبینن نمیتونن با این شرایط از پس وظایفشون به درستی بر بیان بهتره شغلی با مسئولیت کمتر رو انتخاب کنن...




یعنی شما واقعا در قبال این مرگ احساس مسئولیت نمی کنید؟؟؟ وقتی که علم و آگاهیش رو داشتید چرا هیچ اقدامی نکردید؟؟؟



از این همه ضعف مقابل پزشک تعجب میکنم؟؟؟ چرا کادر درمانی تا این حد ضعف نشون میده؟؟؟ چرا اینطور به دیگران القا می کنید که باید پزشکا رو با اشتباهاتشون آزاد گذاشت چون هیچ کس از پسشون برنمیاد؟؟؟ وقتی کادر درمان اینطور فکر می کنن نباید از مردمی که معمولا به حقوقشون آگاه نیستن انتظاری داشت!

دوست عزیر انوریسم آئورت شکمی با مورتالیتی بالایی همراه است . این گونه شرح حال دادن واقعا جالب توجه است.هیچ پزشکی حاضر نیست بیمار با این ریسک بالا رو در سرویس خودش بستری کنه چون بعدا باید جوابگو باشه اونهم پزشک داخلی که در صورت تشخیص آنوریسم شکمی صلاحیت بستری بیمار رو نداره .در مورد این امر باید مشاوره اورژانسی جراحی انجام بشه نه اعزام برای جراحی .در صورت صلاحدید جراج بیمار به یک مرکز تخصصی اعزام میشه.برای شانه خالی کردن خیلی راحت میشه پزشک رو مقصر شمرد . ولی واقعا بستری بیمار با این وضعیت اون هم تو سرویس داخلی اصلا به عقل جور درنمیاد. واقعا از گفتن و مثال زدن این موارد
چشم پوشی کنین که به سواد ما پرستارا شک می کنن نه پزشک
 

saye

New member
اومد آمپول پنی سیلین بزنه . . .سوزن رو وارد کرد اما نتونست تزریق کنه . . .سوزن رو در آورد و سعی کرد کمی به سرنگ فشار آورد . . . کمی از محلول پاشید . . . دوباره سوزنو وارد بدن کرد اما بازم نتونست تزریق کنه . . .بعد بدون اینکه تزریق کنه سرنگ رو انداخت دور و به بیمار بی خبر گفت پا شو تموم شد . . .
چند روز پیش آمپول زدم...اصلا هیچی متوجه نشدم...هیچی.. و در نهایت واسه تزریق به این خوبی تشکر کردم...نکنه اصلا تزریقی در کار نبوده..........................!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟:33:
 

Persian-Masoud

New member
عجب تاپیکی؟؟؟ روح و روان آدم رو به هم میریزه!!!
امیدوارم کسانی که ایمان و وجدان دارن و اخلاقیات براشون مهمه وارد کادر درمان بشن
یکی از فاحش ترین خطاهای کادر درمانی فک کنم همون تزریق سرم گاوی به جای انسانی بود که یه نفرم تلفات داشت!!!
چند وقت پیش که خواهرم تصادف بدی داشت و به بیمارستان منتقلشون کردن بدون بررسی خاصی اکثرشون رو مرخص میکنن، وقتی پدر یکی از بچه ها اصرار به چک آپ دخترش قبل از مرخصی داره بعد از چک آپ متوجه لخته ی خون و شکستگی مهره های نخاع و ... میشن و نزدیک به چند هفته بستری میشه!!! آمار کشته ها از یه نفر حین تصادف به 4 نفر میرسه( مرگایی که شاید با یه بررسی ساده قابل پیشگیری بود) پپس باید به بی اعتمادی مردم به کادر درمان حق داد هر چند که پرستارها هم به خاطر رعایت نکردن استاندارهای لازم تو بیمارستانهای ایران تحت فشار و استرسن ولی وقتی که وارد این شغل میشن با آگاهی از این کاستی ها وارد میشن و اگه میبینن نمیتونن با این شرایط از پس وظایفشون به درستی بر بیان بهتره شغلی با مسئولیت کمتر رو انتخاب کنن...




یعنی شما واقعا در قبال این مرگ احساس مسئولیت نمی کنید؟؟؟ وقتی که علم و آگاهیش رو داشتید چرا هیچ اقدامی نکردید؟؟؟



از این همه ضعف مقابل پزشک تعجب میکنم؟؟؟ چرا کادر درمانی تا این حد ضعف نشون میده؟؟؟ چرا اینطور به دیگران القا می کنید که باید پزشکا رو با اشتباهاتشون آزاد گذاشت چون هیچ کس از پسشون برنمیاد؟؟؟ وقتی کادر درمان اینطور فکر می کنن نباید از مردمی که معمولا به حقوقشون آگاه نیستن انتظاری داشت!


خدا بهتون رحم کرده که پرستار نیستید!
رک و راست بهتون بگم و تمام بشه این موضوع!
بساری از فوت های بیمارستانی به علت ضعف پزشک هست! و هم پزشک اینو میدونه و هم پرستار! پزشک که کسی حریفش نیست! پرستار هم برای اینکه شغل و زندگیشو از دست نده میگه شتر دیدی ندیدی! تمام شد!
شما هر وقت توی این مملکت پزشک سالاری رو از بین بردی از پرستار های بدبخت بیچاره انتطار داشته باش!
 

بانو

New member
مادرم بعد ی سکته قلبی 7 ساعت تو بیمارستان بود 5تا دکترم بودن تشخیص ندادن سکته کرده تا خودمون رفتیم از بیرون دکتر متخصص قلب آوردیم ...خدایی اونا تو بیمارستان چیکاره بودن به نظرتون؟

از ماما هم بگم .ی مریض تو زایشگاه داشتیم 5 ماهه و خونریزی....تو اتاق اونقد بهش بی محلی کرده بودن که فقط خدا بهش رحم کرد خودشون میگفتن دکتر آشنا خودمون آوردیم وگرنه تو اتاق عمل مرده بود...
ماماها آنچنان الفاظ زشتی به کار میبردن که ما تو سالن ...
امیدوارم تقاص همه کاراشونو بدن
چه چیزایی که ندیدیم.....
البته بعضیاشون اینقد خوبن آدم دوس داره تو همون بیمارستانه بمونه...
 

بانو

New member
چه فکری درباره ی تو کنم بهتره؟خودت بگو.
چادر چرا سرت میکنی؟چادر سرت میکنی بعد با اون وضعیت ظاهر میشی؟بابا جون خوب اگه قبول نداری چرا ذهنیت مردمو راجع به چادر بد میکنی؟
نمیدونم شاید تو هم دلیلی داری واسه خودت

میدونید دلیل بی حجابی چیه برا اینکه بگن به ما هم توجه کنید .
وقتی دیگه برا مرد جماعت درک وفهم و عفت ی زن مهم نیست خوشگلی و تیپ و ماشین زیر پاشو میزان دلبری و ....اینا مهم شده بایدم دخترا چادرو بزارن کنار به خاطر اینکه اونام دیده بشن ...یا چادر با ی حجاب بد بپوشن...دروغ میگم بگین دروغ میگی؟

این روزا دیگه چادر داره میشه عتیقه...چون اگه چادر پوشیدی میگن املی از دنیا عقبی و هزار جور حرف....
دخترام مجبورن برا رسیدن به .....
کدوم دختریه که از عفت خوشش نیاد و باهاش احساس ارامش نکنه اما دید شما مردا اونارو عوض کرده ؟تا زمانی ارزشا ظاهریه همینجوریه
سخت شده با حجاب بودن تو این دوره زمونه....
 

-Milad-

New member
چه بحث اعصاب خوردكن و بي فايده ايه :image170::smilies-azardl (12):eek:t0837h0nn8zfqu8ult:65d6a5d6s:
 

ساحل

New member

خدا بهتون رحم کرده که پرستار نیستید!
رک و راست بهتون بگم و تمام بشه این موضوع!
بساری از فوت های بیمارستانی به علت ضعف پزشک هست! و هم پزشک اینو میدونه و هم پرستار! پزشک که کسی حریفش نیست! پرستار هم برای اینکه شغل و زندگیشو از دست نده میگه شتر دیدی ندیدی! تمام شد!
شما هر وقت توی این مملکت پزشک سالاری رو از بین بردی از پرستار های بدبخت بیچاره انتطار داشته باش!

منم رک راست بهتون بگم و تموم بشه ابن موضوع!
من هیچ وقت به خاطر حفظ شغلم نسبت به جون یه انسان بی تفاوتی نشون نمیدم و نمیگم شتر دیدی ندیدی!
من چکاره ام که بتونم پزشک سالاری رو از بین ببرم؟؟؟ ولی همیشه در حد توانم مقابل کم کاریا و ظلم وایسادم و بی تفاوت نبودم
منم با پزشکا سر و کار داشتم و به خاطر ارجاع های زیادی که به پزشکا داشتم با اونا درگیری هایی داشتم ولی هرگز تهدیدا و قطع اضافه کاری و حتی تحقیر شدنم توسط پزشک مقابل مراجعه کننده ها( واسه زهر چشم گرفتن) باعث نشد سلامت مراجعه کننده م رو فدای مصلحت اندیشی کنم و تا آخر حرف خودم رو پیش بردم.
هر کی تو هر جایگاهی که هست هر کاری که از دستش برمیاد باید انجام بده و اگه نمیتونیم به دیگران القا نکنیم که نمیشه کاری کرد! البته معلومه که با ذهنیتی که وجود داره نمیشه کاری کرد...تمام

 

ساحل

New member
میدونید دلیل بی حجابی چیه برا اینکه بگن به ما هم توجه کنید . وقتی دیگه برا مرد جماعت درک وفهم و عفت ی زن مهم نیست خوشگلی و تیپ و ماشین زیر پاشو میزان دلبری و ....اینا مهم شده بایدم دخترا چادرو بزارن کنار به خاطر اینکه اونام دیده بشن ...یا چادر با ی حجاب بد بپوشن...دروغ میگم بگین دروغ میگی؟ این روزا دیگه چادر داره میشه عتیقه...چون اگه چادر پوشیدی میگن املی از دنیا عقبی و هزار جور حرف.... دخترام مجبورن برا رسیدن به ..... کدوم دختریه که از عفت خوشش نیاد و باهاش احساس ارامش نکنه اما دید شما مردا اونارو عوض کرده ؟تا زمانی ارزشا ظاهریه همینجوریه سخت شده با حجاب بودن تو این دوره زمونه....

حرفات بخشی از واقعیته، البته متاسفانه.
ولی واقعا یه دختر نادونه که به خاطر حرف یه عده آدم ظاهر بین و پوچ و سطح پایین و به خاطر جلب نظرشون بخواد از حجابش بگذره.
همچین دخترایی معمولا همین مردای پوچ و بی اصالت و بی هویت رو جذب می کنن که نه میتونن بهشون تکیه کنن و نه با اونا به آرامش میرسن.
تنها موندن بهتر از با اینطور کسانی بودنه!
البته تا جایی که من دارم میبینم و میشنونم بازم ذائقه جامعه داره به سمت احترام و ارزش گذاشتن واسه سادگی و پاکی و عفیف بودن میره
 

raha 24

New member
توی این مطالبی که من عرض کردم کجاش ایراد از مراجع بوده؟من این موارد رو میگم.ضمن اینکه در اون مواردی هم که شما میفرمایید باز اولویت با مراجعه چرا که ممکنه در شرایط سختی باشه.


دوست عزیز شما خیلی ایده آل فکر میکنی. مگه ما انسان نیستیم؟ مگه ما چند تا دست و پا داریم که در آن واحد باید هزار تا کار برای هزار تا بیمار انجام بدیم ،هم از بیمار و همراهش بد و بیراه بشنویم. آخه یه روز دو روز نیست که. هر روز تکرار می شه
 

raha 24

New member
عجب تاپیکی؟؟؟ روح و روان آدم رو به هم میریزه!!!
امیدوارم کسانی که ایمان و وجدان دارن و اخلاقیات براشون مهمه وارد کادر درمان بشن
یکی از فاحش ترین خطاهای کادر درمانی فک کنم همون تزریق سرم گاوی به جای انسانی بود که یه نفرم تلفات داشت!!!
چند وقت پیش که خواهرم تصادف بدی داشت و به بیمارستان منتقلشون کردن بدون بررسی خاصی اکثرشون رو مرخص میکنن، وقتی پدر یکی از بچه ها اصرار به چک آپ دخترش قبل از مرخصی داره بعد از چک آپ متوجه لخته ی خون و شکستگی مهره های نخاع و ... میشن و نزدیک به چند هفته بستری میشه!!! آمار کشته ها از یه نفر حین تصادف به 4 نفر میرسه( مرگایی که شاید با یه بررسی ساده قابل پیشگیری بود) پپس باید به بی اعتمادی مردم به کادر درمان حق داد هر چند که پرستارها هم به خاطر رعایت نکردن استاندارهای لازم تو بیمارستانهای ایران تحت فشار و استرسن ولی وقتی که وارد این شغل میشن با آگاهی از این کاستی ها وارد میشن و اگه میبینن نمیتونن با این شرایط از پس وظایفشون به درستی بر بیان بهتره شغلی با مسئولیت کمتر رو انتخاب کنن...




یعنی شما واقعا در قبال این مرگ احساس مسئولیت نمی کنید؟؟؟ وقتی که علم و آگاهیش رو داشتید چرا هیچ اقدامی نکردید؟؟؟



از این همه ضعف مقابل پزشک تعجب میکنم؟؟؟ چرا کادر درمانی تا این حد ضعف نشون میده؟؟؟ چرا اینطور به دیگران القا می کنید که باید پزشکا رو با اشتباهاتشون آزاد گذاشت چون هیچ کس از پسشون برنمیاد؟؟؟ وقتی کادر درمان اینطور فکر می کنن نباید از مردمی که معمولا به حقوقشون آگاه نیستن انتظاری داشت!


عزیزم زورشون زیاده .
 

raha 24

New member

من الان دانشجو هستم! خدا شاهده یدونه احیا داشتیم. یه خانوم کهن سالی بود پزشک بعد از نیم ساعت گواهی فوتشو امضا کرد اما من تا 20 دقیقه بعدشم داشتم ماساژ قلبیش میدادم...
باور کن از دیدن مرگ عزیز یه عده از هموطن هام خیلی ناراحت میشم. ناراحتی اونهارو کاملا درک میکنم. میدونم چی میکشن چون خودم یه بچه 8 ساله بودم که جلو چشمام پدرم توی بیمارستان فوت شد!
اما چه میشه کرد؟ مگه میشه از مرگ فرار کرد؟
اما اینکه یه عده میان رفتار خیلی زشتی با پرسنل میکنن دلیل نمیشه! من وظیفه خودم دونستم که چیزی بهش نگم و نگفتم! ولی خب از دستش خیلی ناراحت بودم و وقتی حراست گرفتش انداختش بیرون نگفتم نه! دروغ چرا؟ حقش بود.
بعد که پرسیدم گفتن پدرش صبح توی خونه فوت شده و اونها ظهر فهمیدن و آوردنش بیمارستان! کاملا سیانوزه و دوبل مدریاز بود! خب ما کشتیمش؟
چی بگم شهاب جان که درد های ما هزاران شاهنامست....

دانشجویی ؟ حالا وایسا چند تا شیفت با مسئولیت خودت بگیری اوضات از اینم خرابتر میشه.
 

ariyana

New member
عجب تاپیکی؟؟؟ روح و روان آدم رو به هم میریزه!!!
امیدوارم کسانی که ایمان و وجدان دارن و اخلاقیات براشون مهمه وارد کادر درمان بشن
یکی از فاحش ترین خطاهای کادر درمانی فک کنم همون تزریق سرم گاوی به جای انسانی بود که یه نفرم تلفات داشت!!!
چند وقت پیش که خواهرم تصادف بدی داشت و به بیمارستان منتقلشون کردن بدون بررسی خاصی اکثرشون رو مرخص میکنن، وقتی پدر یکی از بچه ها اصرار به چک آپ دخترش قبل از مرخصی داره بعد از چک آپ متوجه لخته ی خون و شکستگی مهره های نخاع و ... میشن و نزدیک به چند هفته بستری میشه!!! آمار کشته ها از یه نفر حین تصادف به 4 نفر میرسه( مرگایی که شاید با یه بررسی ساده قابل پیشگیری بود) پپس باید به بی اعتمادی مردم به کادر درمان حق داد هر چند که پرستارها هم به خاطر رعایت نکردن استاندارهای لازم تو بیمارستانهای ایران تحت فشار و استرسن ولی وقتی که وارد این شغل میشن با آگاهی از این کاستی ها وارد میشن و اگه میبینن نمیتونن با این شرایط از پس وظایفشون به درستی بر بیان بهتره شغلی با مسئولیت کمتر رو انتخاب کنن...




یعنی شما واقعا در قبال این مرگ احساس مسئولیت نمی کنید؟؟؟ وقتی که علم و آگاهیش رو داشتید چرا هیچ اقدامی نکردید؟؟؟



از این همه ضعف مقابل پزشک تعجب میکنم؟؟؟ چرا کادر درمانی تا این حد ضعف نشون میده؟؟؟ چرا اینطور به دیگران القا می کنید که باید پزشکا رو با اشتباهاتشون آزاد گذاشت چون هیچ کس از پسشون برنمیاد؟؟؟ وقتی کادر درمان اینطور فکر می کنن نباید از مردمی که معمولا به حقوقشون آگاه نیستن انتظاری داشت!


خانم عزیز شما هنوز تا به حال پاتون به نظام پزشکی باز نشده خوشبختانه .......من چیزی رو القا نکردم چیزی رو که حداقل تو 4 سال کاریم دارم با چشم های خودم میبینم گفتم....البته تقصیری هم ندارید چون کارتون بالینی نیست از خیلی چیزا خبر نداری، ندیدی وقتی یه پزشک اشک یه سوپر وایزر رو در میاره و بهش میگه بیچارت میکنم یعنی چی.........!!!!
 

ariyana

New member
مادرم بعد ی سکته قلبی 7 ساعت تو بیمارستان بود 5تا دکترم بودن تشخیص ندادن سکته کرده تا خودمون رفتیم از بیرون دکتر متخصص قلب آوردیم ...خدایی اونا تو بیمارستان چیکاره بودن به نظرتون؟

از ماما هم بگم .ی مریض تو زایشگاه داشتیم 5 ماهه و خونریزی....تو اتاق اونقد بهش بی محلی کرده بودن که فقط خدا بهش رحم کرد خودشون میگفتن دکتر آشنا خودمون آوردیم وگرنه تو اتاق عمل مرده بود...
ماماها آنچنان الفاظ زشتی به کار میبردن که ما تو سالن ...
امیدوارم تقاص همه کاراشونو بدن
چه چیزایی که ندیدیم.....
البته بعضیاشون اینقد خوبن آدم دوس داره تو همون بیمارستانه بمونه...

عزیزم در مورد اون الفاظ زشت که گفتی خب اگه شما خودت شنیدی که من واقعا واسه اون ماما متاسفم
و اما در مورد خونریزی اون مریض که در موردش داری صحبت می کنی ، مطمعا باش اگه یه مریض تو بخش زایمان براش مشکلی پیش بیاد کل زندگی اون ماما به هم میریزه پس اون ماما به خاطر زندگی خودش هم که شده می دونه باید چیکار کنه چون بخش زنان زیر ذره بینه و کافیه اتفاقی بیوفته.........پس اگه بی محلی بکنه زندگی خودش رو نابود کرده... متاسفانه من نمیدونم چرا افرادی که تو کادر درمان نیستن اینقد برداشت های غیر علمی میکنن بدون اینکه بدونن مشکل مریض در واقع چی بوده!!!!!!! شما فقط خونریزی رو دیدی و ما هزار تا چیز دیکه رو کنارش میبینیم. دقیقا همین مورد بارها تو شیفت خودم اتفاق افتاده مریض خونریزی داره ولی شما از مشکلات دیگه اون با خبر نیستی و من الان تو این سایت نمیتونم توضیح بدم جاش نیست. لطفا بدون علم در مورد چیزی اینقد صراحتا قضاوت نکنید. این جرو قضاوت کردن ها رو فقط در مورد همراه بیمارا دیدم که چون از چیزی خبر ندارن متاسفانه فقط برداشت های بد میکنن.
 

sakar

New member
این تاپیک واقعا اعصاب واسه ادم نمیذاره واسه همینم منم کمک میکنم بیشتر اعصابتون بهم بریزه
جریانیو که میخوام بگم همین اول بگم که به صنف خاصی نسبت نمیدم پس لطفا کسی برداشت شخصی نکنه یه داستان واقعی که واستون تعریف میکنم
و اینکارو یه شخص انجام داده نه یه صنف
چن سال پیش برادرم بیرون شهر رو زمین خوابیده بوده که نگو درست پاشو گذاشته روی یه سوراخ لونه ی مار ......بله.. ماره هم محترمانه نیشش میزنه درست هم رگ مچ پاشو نیش زده بودو فورا برادرم متوجه میشه اما نمیتونه ماررو بگیره دوستش با یه طناب بالای مار گزیدگیو میبنده و فورا سوار ماشین میشن و بعد 15-20 دقیقه میرسن بیمارستان...
اونجا که میرسن اولین کاری که پرستار انجام میده باز کردنه طنابه بوده........
بعد یکی از کارکنای بیمارستان که اشنای دادشم بوده میره واسش پادزهر میاره و تزریق میکنه......
و اونموقع یه متخصص عفونی هم تو اورزانس تشریف داشته ،میاد معاینه میکنه (یه نفریم هست تو شهرمون که میگه با تیغ زدن محل نیش زدگی و مکیدن خون اون قسمت زهرو خارج میکنه که برادرمم میشناسه )(بیجاره داداشم که اونموقع اصلا حواسی نداشته که بخواد کاری بکنه)خلاصه همزمان با اون متخصص همین نفری که گفتم میاد بالا سر داداشمو میگه بزار من اینکارو بکنم دکترم عصبانی میشه و ازش میخواد که دخالت نکنه .......
از دکتره اصرارو از اون شخص اصرار بلاخره دکتره میگه الان که پادزهر تزریق شده ببرینش خونه یه نسخه هم بهشون میده
نسخه هم امپول پنی سیلین بوده که باید روزی 3 تا میزد......
برادمو اوردن خونه کاملا بیحال بود و توان حرف زدن نداشت..
اونروز با تزریق امپولا گذشت اما حال برادرم فرقی نکرد....
فرداش بردنش مطب همون متخصص دوباره واسش پنی سیلین تجویز کرده بود کلا 18 امپول پنیسیلین تزریق شد و هر روز پای داداشم کبودو کبودتر میشد و اون متخصص چیزی بیشتر از پنی سیلین تجویز نمیکرد.......
تا اینکه دیگه از پای داداشم واقعا داشتیم نا امید میشدیم بردنش پیش یه متخصص داخلی .....اون وقتی حالو روز داداشمو دید فوری گفت باید بستری شه و احتمالش خیلی زیاده که پاش قطع بشه.....
برادرم همون روز بستری شد و الحمدلله چون همون اوایل به درمان پاسخ خوبی داده بود دیگه نیازی به قطع نشد و 15 روز برادرم بیمارستان بستری بود تا کم کم کل کبودیه پاش از بین رفت
نتیجه اخلاقی :اگه دیدین یه کسی توی کارتون دخالت میکنه سر مریض خالی کنید چون اون مریض محل تخلیه عقده های روانی شماست... بعضیا راحت باشن
خدا اون متخصص عفونی رو لعنت کنه و اون متخصص داخلیو مورد رحمت خودش قرار بده ....آمیییییییییین
اون پرستارو نمیدونم(چون شاید واقعا کارشو بلد نبوده) ولی اون اشنای داداشم که واسش با پارتی بازی پادزهر جور کرده بوده مورد رحمت مخصوص خودش قرار بده آمین
 

sakar

New member
یه داستان واقعیه دیگه......
خواهرم تو قسمت انتظار بخش زایمان بوده میگفت یکی از زنا همش جیغ میکشید که بچش اومد کادر هم فقط میومدن میگفتن که ادا در نیار ما که شوهرت نیستیم نازتو بکشیم .......
میگفت دیگه بیچاره به قسم و قران افتاده بود که بابا بچم اومد ....یکی از ماماها اومد معاینه کرد و یکی دیگرم صدا زد که بیاید ببریمش اتاق زایمان ....
زن بیچاره اصرار کرده بود که به اتاق نمیرسه دیگه بچش اومده میگفت اونا بهش گفتن پاشو بریم اتاق، اینجارو به گند میکشی ..........
و بلاخره حریف ماماها نمیشه و از تخت میاد پایین همین که یه قدم برمیداره بچش میاد پایین که خود زنه بچشو میگیره والا خدا میدونست چه بلایی سر بچه میومده .....
تازه با این اوضاع میگفت یه دادو قالیم سر این بیچاره دراوردن که همه ی اونجارو کثیف کرده.......
نتیجه اخلاقی: تا میتونید سر خانم حامله نزدیک به وضع حمل داد بزنید چون توی اون شرایط نیازی به روحیه نداره اون که داره دومین دردو از بین دردا تحمل میکنه این دادو قال شما هم واسش خوبه مرگشو نزدیکتر میکنه یکی بمیره بهتره واسه تنظیم خونوادش هم خوبه..........
 

sakar

New member
خواهرم زایمان کرده بود و وضعش خیلی بد بود واسه همین خودش بستری بود بچشم که زردی داشت گفتن باید بستری شه اما خواهرم نمیتونست بره من به جاش رفتم و واسه پرستار توضیح دادم که اون نمیتونه بیاد ولی پرستار گفت که فقط مادرش میتونه بیاد ،اصرار هم فایده ای نداشت ،پشت در وایسادم،
به خواهرم زنگ زدمو گفتم نمیذارن من برم تو اگه میتونی خودت بیا....
خواهر زادم گریه میکرد به پرستار گفتم که بچه داره گریه میکنه بذار بیام تو،گفت مهم نیست الان ساکت میشه باز گریه کرد رفت از جاش بلندش کردو دوباره سرجاش گذاشت،رفت با همکارش واسه شام و خواهرزاده ی بیچاره ی منم گریه میکرد داشتم دیونه میشدم شیر خشکو دادم به پرستار و خواهش کردم که بهش بده اونم خندیدو گفت حالا یه بچه یکم گریه کنه چی میشه....
بعد از خوردن غذاش در کمال ارامش شیر خشکو گرفت و به بچه داد یکم ساکت شد و دوباره گریه کرد .........
اینیو که تعریف کردم یه ساعت طول کشید بلاخره خواهرم رسید نه میتونست بشینه نه اونجام تختی بود
نمیذاشتن وسایل خواب هم ببریم فقط یه فرش رو زمین پهن کرده بودن و چن تا پتوی کثیف.........
تا صبح خواهرم با اون وضعش سر پا وایساده بود که صبحش دیگه به اجبار بچشو مرخص کردیم چون خواهرم دیگه از پا افتاده بود و اجبارا تو ی خونه واسه بچه دستگاه اوردن که حالش خوب بشه
نتیجه اخلاقی:هیچ موقعیتی با موقعیتهای دیگه فرقی نداره ،مریضو درک نکنید چون همشون دروغ میگن و ادا در میارن ،قوانین بهداشتیو که واسه بخشتون( که اصلا موازین بهداشتیش رعایت نمیشه) که گفتن بدون چون و چرا رعایت کنید
قانون قانونه
 

sakar

New member
پدرم بشکه رو انگشت پاش افتاده بود میره بیمارستان و میگه که انگشتم شکسته و اومدم ازش عکس بگیرم
(پدرم خیلی استانه تحمل دردش بالاست)
مسول بخش رادیولوژی هم میگه اانگشتت نشکسته اگه شکسته بود که نمیتونستی را بری تو که حتی نمیلنگی چطور میگی شکسته .......
خلاصه بعد پیشداوری های بسیار،مسول محترم با ارامش و کراهت میره که ازش عکس بگیره
بعد اینکه عکس پاش اماده میشه و مسوله میبینه ،پدرم میگفت همینطوری به عکسه زل زده بود که امکان نداره انگشتت بدجوری شکسته پس چرا دادو قال نمیکنی.....
نتیجه اخلاقی:استانه تحمل همه یکسانه ،پس واسه یه مشکل جسمی باید همه یه جور عکس العمل نشون بدن ،به حرفای مراجع توجه نکنید اونا که چیزی نمیدونن ، شما کلی درس خوندین که اینارو یاد بگیرین الکی که نیست
 

sakar

New member
یه اقایی خانمش رو میبره پیش یه جراح تو شهرمون (که البته دوست خونوادگیشونم بوده و همیشه پیش اون میرفتن)
بعد اینکه کار خانمش تموم میشه میگه والا اقای دکتر منم از دیروز زبونم یه جوش دراورده یه نگا میندازی
جراح محترم هم میگه خوب ببینم چیه بعد معاینه میگه این که چیزی نیست بذار همین حالا واست عملش میکنم و اونو عمل میکنه و بعد چون خیلیم با هم راحت بودن جراح دست تو جیب مریضی که زبونش پانسمانه میکنه و کل پول تو جیبشو در میاره و میشماره 50 تومنو ور میداره و بقیه شو تو جیبش میذاره(البته به شوخیای بینشون کاری نداریم).....
اقای داستان ما بر میگرده خونه و صبح که حالش خیلی بد میشه دیگه نمیتونه تحمل کنه میره(اگه اشتباه نکنم یا تبریز یا تهران متاسفانه اونو یادم نیست الانم در دسترس نیستن که بپرسم)
خلاصه میره یه شهر دیگه و اونجا میگن اون جوش متاسفانه سرطانی بوده و باید کل زبونتو قطع کنیم چون قابل کنترل نیست
مرد بیچاره در عرض 24 ساعت زبانیو که با اون حرف میزد از دست میده.......
نتیجه اخلاقی: هر جوشیو هر جا بود بدون ازمایشات لازم وردارید اگه سرطانی بود که کمک کردی طرف زیاد درد نکشه و پول بیخودیم خرج نکنه اگرم سرطانی نبود که کار خیلی عالی کردی...
در هر حال عالیههههه......
 
بالا