hebe.nurse
New member
ی خاطره هم بگم از ادب کردن نماینده 
عاقا ترم 2 بودیم و اولین امتحانمون آزمایشگاه ایمونولوژی بود. چون نمی دونسیم استاد چطور میخواد عملی امتحان بگیره همه استرس داشتن. عاقا نماینده با استاد صحبت کرده بود گفته بود ی روز قبل امتحان براتون جلسه رفع اشکال میذارم. و ازونجایی که بچه های ما با اون استرس نمی خواستن ریسک کنن که بیان و عایا تشکیل بشه یا نشه ، فقط من و دوستم زدیم رفتیم آزمایشگاه. عاقا موندیم پشت در و از استاد هیچ خبری نبود!! حالا بچهام هی زنگ پشت زنگ که چی شد کلاسس هس یا نه! من و دوستم شیطونیمون گل کرد موقعیتو غنیمت شمردیم گفتیم بیا بگیم تشکلیل شده ولی استاد گفته امروز فقط واسه آقایونه!! رو همین حساب به نماینده که مرد بسی باجنبه ای بود
پیام دادیم استاد گفته به آقایونم خبر بدید بیان. اونم جواب داد ولش کنید حوصله داریدآ!! ما هم :shocked: حالا از ما اصرار و از اون انکار :/ گفتیم نه ایجور نمیشه باید درس اساسی ای به این نماینده وظیفه شناس بدیم. اگه ما راست می گفتیم اونوقت چی :65d6a5d6s:
عاقا چشتون روز بد نبینه ما تا چن ساعت جواب هیشکیو ندادیم. حالا همه فک میکردن ما سر کلاسیم که ج نمیدیم. خلاصه گذاشتیم عصر به دخترا جواب دادیم بعععله استاد تشکیل داد من و فلانی بودیم. اونام شاکی چرا مارو خبر نکردید؟. ما هم گفتیم به نماینده گفتیم اما گف ولشششش. ما هم نمی تونسیم سر کلاسس به همتون خبر بدیم که خخخخخخخخخ دیگه فک کنید چه بازتابی سر نماینده شد!! ینی من و دوستم به قدری اون شب خندیدیم که حد نداشت :4d564ad6:
فرداش امتحان آزمایشگاه ، با کلی ترس و لرز رفتیم سر آزمایشگاه دیدیم همه هستن و استادم داره ی چنتا نکته رو توضیح میده. ما وارد شدیم دیدیم همه غضبناک نگامون میکنن. حالا استاد می پرسید من و دوستمم مث بلبل جواب میدادیم حالا اینام هنوز فک میکردن استاد دیروز واقعا تشکیل داده که ما انقد بلدیم
بعد آزمایشگاه همه ریختن سرمون و طلبکار که چرا ما رو خبر نکردید. ما هم اعتراف کردیم والا آزمایشگاه تشکیل نشد الکی گفتیم. عاقا وقتی از استادم پرسیدن مطمئن شدن ینی دیگه محشر کبری شد
)))
ولی این کار چندین نتیجه داشت:
1- فهمیدیم چه دخترای بی جنبه ای داریم برعکس پسرا که کاملا خونسرد بودن. والا میخواسن درس بخونن مگه ما چطور خوندیم :/
2- کشف کردیم عجب نماینده باحالی داریم. ینی وقتی هم فهمید سرکاری بوده ذره ای شاکی نشد ما هم در عوض تا آخر ترم هواشو داشتیم در زمینه درسی و جززوه
3- نماینده بدجور حساب کار دستش اومد و تا آخر ترم اصا ی حساب دیگه ای رو حرف ما داشت
4- مهم تر از همه اینکه فهمیدیم هیچ وقت با پسرا سر تشکیل کلاسس شوخی نکنیم چون اونقد بی بخارن که هیچ واکنشی نشان نمیدن:/ (واقعا نماینده ی چیزی می فهمید که میگف ولشششششش ) :riz481:
عاقا ترم 2 بودیم و اولین امتحانمون آزمایشگاه ایمونولوژی بود. چون نمی دونسیم استاد چطور میخواد عملی امتحان بگیره همه استرس داشتن. عاقا نماینده با استاد صحبت کرده بود گفته بود ی روز قبل امتحان براتون جلسه رفع اشکال میذارم. و ازونجایی که بچه های ما با اون استرس نمی خواستن ریسک کنن که بیان و عایا تشکیل بشه یا نشه ، فقط من و دوستم زدیم رفتیم آزمایشگاه. عاقا موندیم پشت در و از استاد هیچ خبری نبود!! حالا بچهام هی زنگ پشت زنگ که چی شد کلاسس هس یا نه! من و دوستم شیطونیمون گل کرد موقعیتو غنیمت شمردیم گفتیم بیا بگیم تشکلیل شده ولی استاد گفته امروز فقط واسه آقایونه!! رو همین حساب به نماینده که مرد بسی باجنبه ای بود
عاقا چشتون روز بد نبینه ما تا چن ساعت جواب هیشکیو ندادیم. حالا همه فک میکردن ما سر کلاسیم که ج نمیدیم. خلاصه گذاشتیم عصر به دخترا جواب دادیم بعععله استاد تشکیل داد من و فلانی بودیم. اونام شاکی چرا مارو خبر نکردید؟. ما هم گفتیم به نماینده گفتیم اما گف ولشششش. ما هم نمی تونسیم سر کلاسس به همتون خبر بدیم که خخخخخخخخخ دیگه فک کنید چه بازتابی سر نماینده شد!! ینی من و دوستم به قدری اون شب خندیدیم که حد نداشت :4d564ad6:
فرداش امتحان آزمایشگاه ، با کلی ترس و لرز رفتیم سر آزمایشگاه دیدیم همه هستن و استادم داره ی چنتا نکته رو توضیح میده. ما وارد شدیم دیدیم همه غضبناک نگامون میکنن. حالا استاد می پرسید من و دوستمم مث بلبل جواب میدادیم حالا اینام هنوز فک میکردن استاد دیروز واقعا تشکیل داده که ما انقد بلدیم
بعد آزمایشگاه همه ریختن سرمون و طلبکار که چرا ما رو خبر نکردید. ما هم اعتراف کردیم والا آزمایشگاه تشکیل نشد الکی گفتیم. عاقا وقتی از استادم پرسیدن مطمئن شدن ینی دیگه محشر کبری شد
ولی این کار چندین نتیجه داشت:
1- فهمیدیم چه دخترای بی جنبه ای داریم برعکس پسرا که کاملا خونسرد بودن. والا میخواسن درس بخونن مگه ما چطور خوندیم :/
2- کشف کردیم عجب نماینده باحالی داریم. ینی وقتی هم فهمید سرکاری بوده ذره ای شاکی نشد ما هم در عوض تا آخر ترم هواشو داشتیم در زمینه درسی و جززوه
3- نماینده بدجور حساب کار دستش اومد و تا آخر ترم اصا ی حساب دیگه ای رو حرف ما داشت
4- مهم تر از همه اینکه فهمیدیم هیچ وقت با پسرا سر تشکیل کلاسس شوخی نکنیم چون اونقد بی بخارن که هیچ واکنشی نشان نمیدن:/ (واقعا نماینده ی چیزی می فهمید که میگف ولشششششش ) :riz481:
آخرین ویرایش: