خب این پست گل نداره، ولی ی جک باحال داره )) با اجازه نااال گذاشتم اینجا چون یکم مرتبطه:thanks:
روزی مردی رو به حکیمی کرد و گفت:ای حکیم چرا همسرم یک گل رز را که یک روز زنده است و روز دیگر میمیرد اینقدر دوست دارد ولی من که هرروز برایش میمیرم وزنده میشم دوست ندارد؟ حکیم لبخندی زد و گفت:خیلی قشنگ بود با واتساپ برام بفرستش
:25r30wi: