چنین روایت کنند که در جمعی از جوانان مملکت، ولوله ای برپابود!
هرکدام چشم بر همراه خویش دوخته و لب و لوچه آویزان، انتظاری سهمگین می کشیدند..
هریک را امید بر پذیرشی رویایی در رشته خویش...
دوش دیده بودند نام خویش در زمره ره یافتگان یا رب نتایجمان زودتر برسان!
چون اگر دمی دیر بیاید، مشاعرات خویش برباد رفته خواهیم دید! :1dco2x0p1lilzhfpg1t
(از کتاب خاطرات نگارالملوک، باب یاران انجمن)
:25r30wi:
الان چند روزه من این شکلی مث این نقاشی شدم.فقط خوابم.با یه گوشی دستم ک ب اینجا سر میزنم.هرکاری میخوام بکنم حتی خرید و تفریح،میگم بذا جوابا بیاد بعد.حوصلم سر رف خوب. یکی یه چیزی بگه مشاهده فایلپیوست 7390
خوبه دیگه
ما که از صبح تا شب داریم پایان نامه تنظیم میکنیم
وکلی استرس که برسیم نرسیم
مقاله بنویس سابمیت بکن
مدارک ببر دفاع بکن و....
از ما که بهترین ......والا
ههه آخی.ن باور کنید الانه شما بهتره از ماست..انتظاز دست و پای آدمو میبنده و آدمو واقعا تنبل میکنه وقتی اجباری برای انجام کاری نداشته باشی.خوبه دیگه
ما که از صبح تا شب داریم پایان نامه تنظیم میکنیم
وکلی استرس که برسیم نرسیم
مقاله بنویس سابمیت بکن
مدارک ببر دفاع بکن و....
از ما که بهترین ......والا
دقیقا منم مث یوالان چند روزه من این شکلی مث این نقاشی شدم.فقط خوابم.با یه گوشی دستم ک ب اینجا سر میزنم.هرکاری میخوام بکنم حتی خرید و تفریح،میگم بذا جوابا بیاد بعد.
ببین چ بلاهایی سرمون میارن.
چقد ولی غر میزنیما خدایی.هه هه
خوش به حال کسایی که کاری ندارند.من که زخم بستر گرفتم انقدر نشستم پای پایاننامه.هنوز فصل چهارم.دو هفته دیگه هم احتمالا دفاعمه.مقاله هم ندادم هنوز.
واقعا این زندگیه من دارم؟....
سلام به اساتید آینده
منم امسال امتحان دادم ولی قبول نشدم، متاسفانه از کار توی آزمایشگاه بیزارم ولی غیراین کار دیگه ای نمیشه کرد دو روزه میرم بیمارستان ولی اصلا حس خوبی نیست دوست داشتم منم مثل شما باشم ولی نشد دیگه امیدوارم همگی قبول بشید