زنگ تفریح ارشد روانشناسی

نظرتون چیه زنگ تفریح تا آزمون ارشد ۹۳ بسته شه؟؟


  • مجموع رای دهندگان
    0
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

fanoosi

New member
واقعا نداره فانوسی جون . رتبت عالیه... قبولی.. رفتی مشهد دعا واسه ما فراموش نشه دوستم.

آینازجونم ممنون که بهم امید میدی
حتی اگه قبول نشم هم یادم می مونه که چقدر بهم امیدواری دادی دوست خوبم
به روی چشم...اگه عمری باشه و قسمت بشه برم حتما دعا میکنم عزیزم
 

fanoosi

New member
خدا رو صد هزار بار شکرررررر, یعنی نعمتیه که فانوسی خیلی خوب باشه
ببخشید نمی دونم چرا بد عادت شدم عصرها همینطوری که پای سیستمم چشمام دیگه باز نمی شه کاملا مجبور می شم که برم بخوابم, ببخشید مثل شلمان یه دفه زنگ خواب می خوره, از خوابم که بیدار می شم با سردرد :sadsmiley: (حالا یه بارم که تو خوبی, من می گم)

این برون گراییم کار دستم میده!!!
هر وقت حالم بد باشه میگم...خوب هم باشه میگم...فکر کنم کلافه تون کردم مگه نه؟!!(یه کمی هم تودار باشم بد نیس!)
امروز کتفم خیلی کم درد میکنه...سلامتی واقعا نعمت بزرگیه...برا همینم خوشحالم:4d564ad6:


راوی جونم...این جمله رو درست نمیتونم بخونم:مثل شلمان یه دفه زنگ خواب می خوره, از خوابم که بیدار می شم با سردرد
چرا سردرد میگیری؟جدیدا اینطوری شده یا قبلا هم پیش اومده؟
 
آخرین ویرایش:

rawy

New member

این برون گراییم کار دستم میده!!!
هر وقت حالم بد باشه میگم...خوب هم باشه میگم...فکر کنم کلافه تون کردم مگه نه؟!!(یه کمی هم تودار باشم بد نیس!)
امروز کتفم خیلی کم درد میکنه...سلامتی واقعا نعمت بزرگیه...برا همینم خوشحالم:


راوی جونم...این جمله رو درست نمیتونم بخونم:مثل شلمان یه دفه زنگ خواب می خوره, از خوابم که بیدار می شم با سردرد
چرا سردرد میگیری؟جدیدا اینطوری شده یا قبلا هم پیش اومده؟

فانوسی چرا امروز اینجوری شدی؟
هرچی می گم به خودت می گیری؟
میگم حتما روز اعلام نتایج میای می گی فوضولم, میگم خدا رو شکر که خوبی میگی کلافتون کردم
کتفو بیخیال شو بیا اینجا دور هم یه روان تحلیلی انجام بدیم ببینیم چی تو روانته؟
واضح و مبرهنه که مشکلات جسمی تو شاید اغراق نباشه که بگم صد در صد روانتنی هستن, تو چه موقع این حرفاته آخه فسقلی؟ :28:
به این باور هم رسیدم که اینکه هی میگی قبول نمی شم , استرس دارم, سال دیگه می خونم و ... افه و قیافه نیست و متاسفانه واقعا از تهه دل می گی این حرفا رو؛ می خوام خودمو بکشششششششم هر دفه از این حرفا می زنیییییییییی :smiliess (2)::13: تو اینجوری بگی من واقعا واقعا باید یه تاکسی بگیرم واسه برج میلاد, هرچند می دونم این گفتنم دردی دوا نمی کنه و تا 6/6 نشه تو گوشت بدهکار نیست که نییییییست, تا اون روز سعی می کنیم سرت رو گرم کنیم.
خوبه که مسافرت می ری و وقتی هم هستی فیلم و انیمیشن ببین, اون کلاغه رو نگاااااااااااااااااااااااااااه :rolleyessmileyanim:
به هر حال بازم شکر که بهتری, حتما استرست اومده پایین
شلمان دیگه عزیزم, اون لاکپشته توی بامزی, یه ساعت داشت هر وقت زنگ می زد سریع می رفت تو لاکش می خوابید
نمی دونم چرا, از دیشب اینطوری شدم, سردرد گاهی وقتا پشت سر هم دارم ولی الانا مدتیه که خوب بودم تا دیشب و امروز, دوستم میگه واسه سردی گرمی خوردنه, نمی دونم چیه
 

fanoosi

New member
فانوسی چرا امروز اینجوری شدی؟
هرچی می گم به خودت می گیری؟
میگم حتما روز اعلام نتایج میای می گی فوضولم, میگم خدا رو شکر که خوبی میگی کلافتون کردم
کتفو بیخیال شو بیا اینجا دور هم یه روان تحلیلی انجام بدیم ببینیم چی تو روانته؟
واضح و مبرهنه که مشکلات جسمی تو شاید اغراق نباشه که بگم صد در صد روانتنی هستن, تو چه موقع این حرفاته آخه فسقلی؟
به این باور هم رسیدم که اینکه هی میگی قبول نمی شم , استرس دارم, سال دیگه می خونم و ... افه و قیافه نیست و متاسفانه واقعا از تهه دل می گی این حرفا رو؛ می خوام خودمو بکشششششششم هر دفه از این حرفا می زنیییییییییی .... تو اینجوری بگی من واقعا واقعا باید یه تاکسی بگیرم واسه برج میلاد, هرچند می دونم این گفتنم دردی دوا نمی کنه و تا 6/6 نشه تو گوشت بدهکار نیست که نییییییست, تا اون روز سعی می کنیم سرت رو گرم کنیم.
خوبه که مسافرت می ری و وقتی هم هستی فیلم و انیمیشن ببین, اون کلاغه رو نگاااااااااااااااااااااااااااه
به هر حال بازم شکر که بهتری, حتما استرست اومده پایین
شلمان دیگه عزیزم, اون لاکپشته توی بامزی, یه ساعت داشت هر وقت زنگ می زد سریع می رفت تو لاکش می خوابید
نمی دونم چرا, از دیشب اینطوری شدم, سردرد گاهی وقتا پشت سر هم دارم ولی الانا مدتیه که خوب بودم تا دیشب و امروز, دوستم میگه واسه سردی گرمی خوردنه, نمی دونم چیه

خداییش روان درمانی رو خوب اومدی راوی جونم...راستش خودمم احساس میکنم این دردهای عجیب و غریب روان تنی باشند آخه در ظاهر هم استرس چندانی ندارم و سرم رو به کارهام گرم کردم (برعکس بقیه که خیلی استرس دارن...و اینو ابراز میکنند)...احتمالا علت اینکه استرسم در ظاهر کمه یه جورایی به ناهشیار و این حرفها برمیگرده دیگه...
فقط بگم احتمالا مقاومتم تو درمان و خودافشاگری زیاد باشه ها...:25r30wi:
آغاااااااااااا....تا اومدم کلاغه رو نیگاه کنم پرید...ای بابا:rolleyessmileyanim:
یادم رفته بود بامزی و شلمان رو....ماشالله حافظه ات دقیق راوی جون:thumbsupsmileyanim:
نکنه شما هم استرس گرفتی؟!!!آخه سردرد عصبی هم داریم دیگه...محض احتیاط برو دکتر....سردرد رو نمیشه شوخی گرفت
انشالله زودتر خوب بشی و دیگه سردرد نگیری
راستی راوی جونم فیلم Cloud.Atlas.2012 رو دیدم!هنوز دارم گیج میزنم....چه خبر بود بابا...اولاش دیگه داشتم قاطی میکردم:(50):
 

rawy

New member
خداییش روان درمانی رو خوب اومدی راوی جونم...راستش خودمم احساس میکنم این دردهای عجیب و غریب روان تنی باشند آخه در ظاهر هم استرس چندانی ندارم و سرم رو به کارهام گرم کردم (برعکس بقیه که خیلی استرس دارن...و اینو ابراز میکنند)...احتمالا علت اینکه استرسم در ظاهر کمه یه جورایی به ناهشیار و این حرفها برمیگرده دیگه...
فقط بگم احتمالا مقاومتم تو درمان و خودافشاگری زیاد باشه ها...
آغاااااااااااا....تا اومدم کلاغه رو نیگاه کنم پرید...ای بابا
یادم رفته بود بامزی و شلمان رو....ماشالله حافظه ات دقیق راوی جون
نکنه شما هم استرس گرفتی؟!!!آخه سردرد عصبی هم داریم دیگه...محض احتیاط برو دکتر....سردرد رو نمیشه شوخی گرفت
انشالله زودتر خوب بشی و دیگه سردرد نگیری
راستی راوی جونم فیلم Cloud.Atlas.2012 رو دیدم!هنوز دارم گیج میزنم....چه خبر بود بابا...اولاش دیگه داشتم قاطی میکردم

:heart: قربووووونت برم که انقده یواش می رنجی, مهرماهی ای دیگه, الان می گی نه ناراحت نشدم ولی می دونم که شدی, به هرحال معذرت می خوام, دیگه حرفای منو اینجوری برداشت نکن, نگران سلامتیتم و مطمئنم که دلیلش استرسه
این کتاب خودکاوی که بهت گفته بودم به نظرم خیلی خوب باشه, اگه فرصتی پیش بیاد کم کم تمرین هاش رو تایپ می کنم و اینجا می ذارم که باهم پیش بریم, چون خودمم فقط خوندمش اما انجام ندادم هنوز, به شدت احساس نیاز به تحلیل دارم اما هم هزینش زیاده هم اینکه تحلیل گر خوب سراغ ندارم, شاید این کوتاه ترین راه باشه, چون همیشه عادت دارم خودم کارامو انجام بدم و معمولا بیشتر از اینکه برم کتاب می خونم که یاد بگیرم.
استرس بیماری قرن ماست, همه داریم, کم یا زیاد اما مهم اینه که بتونیم مدیریتش کنیم
درمورد مقاومت تو پست بعدیم نکته های جالبی رو از همون کتاب می ذارم
حق داری بادت بره بامزی رو کوچولوووووو به سن شما قد نمی ده دخترم
دکتر؟ چی هست؟ ولش کن فوقش می میرم دیگه از این که بالاتر نیست :rolleyessmileyanim:
مرسی عزیزم, ایشالا, بالایی روشوخی کردم هیچ نعمتی مهم تر از سلامتی نیست
آره اون فیلمه همینه خیلیییییییی بار دیگه باید ببینیمش, منم یه بار دیدم و می دونم که بارها و بارهای دیگه هم که مرور بشه هر دفه یه نکته جدید توش پیدا می کنیم, خیلیییییییییییی فیلمه :25r30wi: (دیگه نمی دونم چجوری بگمش) یا اینکه فیلم زیاااااااادیه :25r30wi: یا فیلم عظیمیه , الان نمی تونم بگم قوی چون مطمئن نیستم که فیلم قوی ای باشه اما قطعااااااا تو تاریخ سینما موندنی خواهد بود چون خیلی خاصه
 

fanoosi

New member
قربووووونت برم که انقده یواش می رنجی, مهرماهی ای دیگه, الان می گی نه ناراحت نشدم ولی می دونم که شدی, به هرحال معذرت می خوام, دیگه حرفای منو اینجوری برداشت نکن, نگران سلامتیتم و مطمئنم که دلیلش استرسه
این کتاب خودکاوی که بهت گفته بودم به نظرم خیلی خوب باشه, اگه فرصتی پیش بیاد کم کم تمرین هاش رو تایپ می کنم و اینجا می ذارم که باهم پیش بریم, چون خودمم فقط خوندمش اما انجام ندادم هنوز, به شدت احساس نیاز به تحلیل دارم اما هم هزینش زیاده هم اینکه تحلیل گر خوب سراغ ندارم, شاید این کوتاه ترین راه باشه, چون همیشه عادت دارم خودم کارامو انجام بدم و معمولا بیشتر از اینکه برم کتاب می خونم که یاد بگیرم.
استرس بیماری قرن ماست, همه داریم, کم یا زیاد اما مهم اینه که بتونیم مدیریتش کنیم
درمورد مقاومت تو پست بعدیم نکته های جالبی رو از همون کتاب می ذارم
حق داری یادت بره بامزی رو کوچولوووووو به سن شما قد نمی ده دخترم
دکتر؟ چی هست؟ ولش کن فوقش می میرم دیگه از این که بالاتر نیست مرسی عزیزم, ایشالا, بالایی روشوخی کردم هیچ نعمتی مهم تر از سلامتی نیست
آره اون فیلمه همینه خیلیییییییی بار دیگه باید ببینیمش, منم یه بار دیدم و می دونم که بارها و بارهای دیگه هم که مرور بشه هر دفه یه نکته جدید توش پیدا می کنیم, خیلیییییییییییی فیلمه (دیگه نمی دونم چجوری بگمش) یا اینکه فیلم زیاااااااادیه ! یا فیلم عظیمیه , الان نمی تونم بگم قوی چون مطمئن نیستم که فیلم قوی ای باشه اما قطعااااااا تو تاریخ سینما موندنی خواهد بود چون خیلی خاصه

خدانکنه راوی جووووووووونم:heart:خیلی باید تلاش کنی تا منو ناراحت کنی!!!چون من از دوستای عزیزی مثل شما هر هزارسال یکبار هم ناراحت نمیشم!(راستی...مگه مهرماهی ها یواش ناراحت میشن؟:33:)
ممنون که به فکرمی...این تلنگرهای دوستانه ات واقعا حواسمو به خودم بیشتر جمع میکنه...به این میگن دوست واقعی:bunnyearsmiley:
شرمنده...میشه یه بار دیگه مشخصات این کتابو بگی....الان هر چی فکر میکنم یادم نیس کجا نوشتمش!(به نظرت گیرم میاد بخرمش؟)
واقعا خودکاوی برام لازمه....هم برای زندگیم...هم برای آینده ی تحصیلی و شغلیم...اگه با هم پیش بریم دیگه تنبلی نمیکنم
امیدوارم همیشه سلامت باشی و عمر طولانی و باعزت داشته باشی عزیزم
درست میگی خیلی فیلمه!!!!:25r30wi: آره باید چند بار ببینیمش...من هنوز خیلی تیکه هاش رو نفهمیدم!!!عجب سناریویی....کی نوشته این فیلمو؟....عجب تخیلی داشته...واقعا کارشون درسته ها!
 

eliii

New member
فقط صبحها زود بیدارشو.من ی دوره ای پارسال ساعت 5 بیدار میشدم و ظهر مفصل میخوابیدم.نمیدونی چقدر جواب میده

کاملا موافقم . منم یه مدت صبح ساعت ۶ پامیشدم میخوندم خیلی خووووووب بود تازه با دوستم هم هماهنگ کرده بودم با هم پیش میرفتیم . چقدر من یکسال گذشته رو دوست داشتم خیلیییییی خوب بود
 

eliii

New member
سینما روانکاوی - برنامه 26

عنوان فیلم : دوازده مرد خشمگین / Twelve Angry Men
تحلیلگران : دکتر همایون ذوالفقاری نیا / کهربی / شاه رضا
تاریخ : جمعه 25 مرداد / هزینه : 15.000 تومان / ساعت : 16 الی 20
تهران، خیابان شریعتی، خیابان سمیه، بین بهار و مفتح، نبش خوانساری، پلاک 6، طبقه 5، واحد 15 / تلفن : 88322630

نحوه ثبت نام : دوستان لطف کرده حداقل 15 دقیقه قبل از شروع برنامه در "روان آنلاین" حاضر باشند، و ثبت نام خود را انجام دهند، به علت طولانی بودن فیلم سعی میشود برنامه سریعا شروع شود.

نحوه اجرا
1- پخش فیلم
2- 10 دقیقه پذیرایی
3- نقد روانکاوی فیلم و مفاهیم آن


- - - Updated - - -

سینما روانکاوی - برنامه 27
عنوان فیلم : عشق AMOU
تحلیلگران : محمد کهربی / عاطفه عبدی
تاریخ : سه شنبه 29 مرداد / هزینه : 10.000 تومان / ساعت : 17 الی 20
تلفن : 22253280
مکان: تهران، خیابان شریعتی، ابتدای خیابان دستگردی (ظفر)، روبروی آزمایشگاه فارابی، پلاک ۶، طبقه ۴



نحوه ثبت نام : دوستان لطف کرده حداقل 15 دقیقه قبل از شروع برنامه در "روان آنلاین" حاضر باشند، و ثبت نام خود را انجام دهند، به علت طولانی بودن فیلم سعی میشود برنامه سریعا شروع شود.

نحوه اجرا :




1- پخش فیلم
2- 10 دقیقه پذیرایی
3- نقد روانکاوی فیلم و مفاهیم آن


من هستم من میرررررررم
 

rawy

New member

خدانکنه راوی جووووووووونم:heart:خیلی باید تلاش کنی تا منو ناراحت کنی!!!چون من از دوستای عزیزی مثل شما هر هزارسال یکبار هم ناراحت نمیشم!(راستی...مگه مهرماهی ها یواش ناراحت میشن؟
ممنون که به فکرمی...این تلنگرهای دوستانه ات واقعا حواسمو به خودم بیشتر جمع میکنه...به این میگن دوست واقعی:bunnyearsmiley:
شرمنده...میشه یه بار دیگه مشخصات این کتابو بگی....الان هر چی فکر میکنم یادم نیس کجا نوشتمش!(به نظرت گیرم میاد بخرمش؟)
واقعا خودکاوی برام لازمه....هم برای زندگیم...هم برای آینده ی تحصیلی و شغلیم...اگه با هم پیش بریم دیگه تنبلی نمیکنم
امیدوارم همیشه سلامت باشی و عمر طولانی و باعزت داشته باشی عزیزم
درست میگی خیلی فیلمه!!!!:25r30wi: آره باید چند بار ببینیمش...من هنوز خیلی تیکه هاش رو نفهمیدم!!!عجب سناریویی....کی نوشته این فیلمو؟....عجب تخیلی داشته...واقعا کارشون درسته ها!

آره یکی از دوستای قدیمی من که از دبیرستان باهم دوستیم, هم همینطوریه, هرچی هم پیش بیاد و ناراحت بشه, به روش نمیاره انقد که مهربونه, گاهی وقتا خودم به خاطر رفتارش با دیگران که می بینم در حقش بدکردن از دستش عصبانی می شم که این کار رو می کنه ولی دست خودش نیست دیگه ذاتا مهربونه.
اسم کتاب : چگونه خودکاوی کنیم , احتمال می دم پیدا نشه چون تو نت هم که سرچ کردم جایی برای فروش نبود, اما یکی از بچه ها هم می گفت یه کتاب خودکاوی خوب سراغ دارم هر وقت بهم خبر داد مشخصاتش رو برات می ذارم.
:28:
cloud atlas

وووووووو نویسنده اش سه گانه های ماتریکس رو هم نوشته, الان می تونم بگم فیلم قوی ایهههههه
 
آخرین ویرایش:

rawy

New member
نکات جالبی از کتاب "چگونه خوکاوی کنیم" که اعمال دینی و اعتقادی ما رو به شکل جالبی تایید می کنه:

یکی از کفاره های احساس گناه قربانی کردن است. این دیدگاه قدیمی از لحاظ روانشناختی با معناست. شما نباید به خاطر غرور یا شرم جلوی گریستن خود را بگیرید. شما با گریستن در مورد مصائب سد واپس رانی ها را شل می کنید و فرصتی فراهم می آورید تا ایگوی تان به بررسی دقیق نیمه هشیارتان بپردازد.

احساس گناهکار بودن هیچ ربطی به صدماتی که به دیگران وارد می آید ندارد. احساس گناه غالبا در اعماق نیمه هشیار تولید می شود, و دلائلی دارد که برای هشیار نامعلوم است.
وجدان گنهکار هرگز معرف گناه حقوقی نیست.

در مورد احساس گناه آشکار باید براهین محکمی بیاورید که رفتارهای تان را اصلاح کرده اید. اگر شخصی را که هنوز زنده است رنجانده اید غرور را کنار بگذارید و با آن شخص رابطه برقرار کنید و سعی کنید دل او را به دست آورید.
اما گاهی هیچ تخلف مشهودی نکرده اید ولی دچار احساس گناه می شوید. دلائل چنین احساس گناهی خیالی است, اما آنها در دنیای روانی شما کاملا معتبرند و باید کفاره شان را بدهید. گاهی شوقی عمیق بالاخره شمارا به این کفاره ی نمادین رهنمون می سازد و تا این صدقه پنهانی را ندهید نمی توانید شاد و متعادل شوید. پس از دادن این پول گویی عقده ی احساس گناه شما خود به خود خنثی می شود, هر وقت که این گناه قدیمی سرباز می کند شما هم با پول کفاره ی آن را می دهید, این دو فکر به قدری پیوند نزدیکی باهم دارند که نمی توانید به یکی از آن دو فکر کنید.
روانکاوی فروید از پرداختن به اعمال نمادین خصوصا اعمالی چون کفاره و مانند آن حذر کرده است. اکر روانکاوان می گویند شناساندن عقده ی نیمه هشیار احساس گناه کافی است و معتقدند وقتی این عقده هشیار شود اثرات مضر خود را از دست خواهد داد. من برخلاف این نظریه می خواهم گامی به جلو نهم: پس از آنکه منبع پنهانی گناه خود را کشف کردید سعی کنید بطور بسیار هشیارانه و از طریق صدقه دادن تاثیر تخلف اصلی را خنثی سازید. من از شما می خواهم این دو موضوع روانی را به یک موضوع خنثی تبدیل نمایید. خواهید دید که پس از کوتاه کردن چرخه ی انرژی این عقده و رها ساختن این انرژی, به راحتی می توانید کل عقده را فراموش کنید.
چه نوع کفاره ای باید بدهید؟
بهترین راه برای تعیین نوع کفاره بررسی منظم خیالپردازی تان و وضعیتی است که عقده ی احساس گناه شما را تولید کرده است. به گذشته فکر کنید. خواهید دید که جایی مجبور بوده اید بین دو راه مغایر یکی را انتخاب کنید.
حالا می توانید عملی برخلاف قبل انجام دهید.
من مطمئن هستم که از حفظ خواندن گوشه هایی از کتاب جامعه ی سلیمان برای شما مفید خواهد بود. یا چرا چند رباعی از عمر خیام را حفظ نمی کنید و هرگاه که احساس گناهتان سرباز می کند آن را برای خود زمزمه نمی کنید؟ می توانید شمعی روشن کنید, یا حتی از کوهی بالا بروید. پیاده رفتن به سر کار هم ایده ی خوبی است؛ این کار گرچه پرزحمت است اما خوشایند بوده و باعث می شود مشاهدات و افکاری داشته باشید که معمولا در حین رانندگی یا سوار شدن بر قطار مترو به ذهنتان نمی رسد.
در نظر برخی انسانها هر نوع تغییری در عادات آنها نوعی تنبیه است, برای عده ای نیز بازگشت به محله های قدیمی آنان این چنین است. کدام یک از تاوان های خودخواسته ی شما متناسب با وضعیت روانی - اقتصادی شما هستند؟
 

aylinn

New member
سلام فانوسی جون
خوبی؟
خسته نباشی
مهمونیت خوب برگزار شد؟
 

psychology123

New member
سلام عزیزدلم
ممنون شما خوبی؟چه خبرا؟
مطمئن بودم که به خاطر نت هست...الان درست شده؟
عجب خوابی....خدا بخیر کنه:25r30wi:
ولی خوش به حالم شده تو خوابت....آخه سن ام 15 سال اومده پایین!!!!!
سلااام فانوسی جونم
خوب خوبم.سلامتی عزیزم
بلکه دیگه,کوچولوی تاپیکمون بایدم توی خابمونم کچولو باااشه:smiliess (3): :thanks:
 

psychology123

New member
سلام دوستای خویم .سلام راوی جونم. پرند مهربودنم.فانوسی گل. ایلین عزیز و الی جون... قاصدکی عزیز . دکتر مصفا . جناب یزدان . بارلی مهربون...همه و همه
من اومدمممممممممممممممممممممممم. اخ که چقدر حس خوبیه بعد از یه استراحت چند روزه و دور بودن از زندگی روزمره دوباره برمیگردیم جای اول. جای همتون خالی بود... حالتون چطوره؟ خیلی صفحه هست که باید بخونم . الان اومدم یه سلامی عرض کنم و برم دوباره شب میام نوشته هاتون رو میخونم..
سلاااام بر ایناز ناز و نازنین
خوشحالم که بهت حسابی خوش گذشته عزیزم.
خوش بررررررررررگشتی ایناز جون
 

psychology123

New member

سلاااااااااام 123 عزیزم.......خوبی خانومی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرسی عزیزم از اینکه بهم روحیه.........
:thanks:
ایشالا شما و همه ی دوستان تو این تایپیک امسال نتیجه ی خوبی بگیرید...........:a2d3::4d564ad6:
سال بعد منم با الگوبرداری از شما بتونم نتیجه بگیرم..........

سلااااااام پرند جووووووونم
مرررررررررررسی عزیزم و همچنین شمااااا
اما پرند جون اگه دوتایی قبول نشدیم می شه منم دفتر کتابام رو بردارم بیام بالای ماه با هم درس بخونیمممممممممم.قوووووووووول می دم همه ی حواسم رو بذارم روی درسام فقط 10 دقیقه برای استراحت می شینیم و پاهامون رو تاب می دیم:smilies-azardl (113
 

ainazhz

New member
سلاااام بر ایناز ناز و نازنین
خوشحالم که بهت حسابی خوش گذشته عزیزم.
خوش بررررررررررگشتی ایناز جون

سلام 123 عزیز و دوس داشتنی..... خوبی؟ خوشی؟ ممنون عزیزم ... چیکارا میکنی؟ کم پیدایی خانوم؟

- - - Updated - - -

نکات جالبی از کتاب "چگونه خوکاوی کنیم" که اعمال دینی و اعتقادی ما رو به شکل جالبی تایید می کنه:

یکی از کفاره های احساس گناه قربانی کردن است. این دیدگاه قدیمی از لحاظ روانشناختی با معناست. شما نباید به خاطر غرور یا شرم جلوی گریستن خود را بگیرید. شما با گریستن در مورد مصائب سد واپس رانی ها را شل می کنید و فرصتی فراهم می آورید تا ایگوی تان به بررسی دقیق نیمه هشیارتان بپردازد.

احساس گناهکار بودن هیچ ربطی به صدماتی که به دیگران وارد می آید ندارد. احساس گناه غالبا در اعماق نیمه هشیار تولید می شود, و دلائلی دارد که برای هشیار نامعلوم است.
وجدان گنهکار هرگز معرف گناه حقوقی نیست.

در مورد احساس گناه آشکار باید براهین محکمی بیاورید که رفتارهای تان را اصلاح کرده اید. اگر شخصی را که هنوز زنده است رنجانده اید غرور را کنار بگذارید و با آن شخص رابطه برقرار کنید و سعی کنید دل او را به دست آورید.
اما گاهی هیچ تخلف مشهودی نکرده اید ولی دچار احساس گناه می شوید. دلائل چنین احساس گناهی خیالی است, اما آنها در دنیای روانی شما کاملا معتبرند و باید کفاره شان را بدهید. گاهی شوقی عمیق بالاخره شمارا به این کفاره ی نمادین رهنمون می سازد و تا این صدقه پنهانی را ندهید نمی توانید شاد و متعادل شوید. پس از دادن این پول گویی عقده ی احساس گناه شما خود به خود خنثی می شود, هر وقت که این گناه قدیمی سرباز می کند شما هم با پول کفاره ی آن را می دهید, این دو فکر به قدری پیوند نزدیکی باهم دارند که نمی توانید به یکی از آن دو فکر کنید.
روانکاوی فروید از پرداختن به اعمال نمادین خصوصا اعمالی چون کفاره و مانند آن حذر کرده است. اکر روانکاوان می گویند شناساندن عقده ی نیمه هشیار احساس گناه کافی است و معتقدند وقتی این عقده هشیار شود اثرات مضر خود را از دست خواهد داد. من برخلاف این نظریه می خواهم گامی به جلو نهم: پس از آنکه منبع پنهانی گناه خود را کشف کردید سعی کنید بطور بسیار هشیارانه و از طریق صدقه دادن تاثیر تخلف اصلی را خنثی سازید. من از شما می خواهم این دو موضوع روانی را به یک موضوع خنثی تبدیل نمایید. خواهید دید که پس از کوتاه کردن چرخه ی انرژی این عقده و رها ساختن این انرژی, به راحتی می توانید کل عقده را فراموش کنید.
چه نوع کفاره ای باید بدهید؟
بهترین راه برای تعیین نوع کفاره بررسی منظم خیالپردازی تان و وضعیتی است که عقده ی احساس گناه شما را تولید کرده است. به گذشته فکر کنید. خواهید دید که جایی مجبور بوده اید بین دو راه مغایر یکی را انتخاب کنید.
حالا می توانید عملی برخلاف قبل انجام دهید.
من مطمئن هستم که از حفظ خواندن گوشه هایی از کتاب جامعه ی سلیمان برای شما مفید خواهد بود. یا چرا چند رباعی از عمر خیام را حفظ نمی کنید و هرگاه که احساس گناهتان سرباز می کند آن را برای خود زمزمه نمی کنید؟ می توانید شمعی روشن کنید, یا حتی از کوهی بالا بروید. پیاده رفتن به سر کار هم ایده ی خوبی است؛ این کار گرچه پرزحمت است اما خوشایند بوده و باعث می شود مشاهدات و افکاری داشته باشید که معمولا در حین رانندگی یا سوار شدن بر قطار مترو به ذهنتان نمی رسد.
در نظر برخی انسانها هر نوع تغییری در عادات آنها نوعی تنبیه است, برای عده ای نیز بازگشت به محله های قدیمی آنان این چنین است. کدام یک از تاوان های خودخواسته ی شما متناسب با وضعیت روانی - اقتصادی شما هستند؟

جالب بود.. باید این کتابم بخونم راوی. خوشمان امد
 

psychology123

New member
ااااااالی پررررررررند
یه سوااااال زود و تند بگین این حرفا رو کی یادتون داده؟؟!! ====> کچل!! خوش شانس!! پولدار!!


خودم می دونم خوووووووب:New (6):

خدمتشون عرض کنم اگه می خواین سندرمتون رو تبلیغ کنین نمی تونینااااااااااا :smiliess (7): :smiliess (8):
برم به ادمین بگم؟؟؟ :rolleyessmileyanim:
 

psychology123

New member
سلااااااااام ایناز جونم.
خوبم عزیزم.
الان که دارم صبحاتی رو که نبودم می خونم
ببین تو رو خدا یک روز نبودم 40 تا صفحه جریمه خوردمممم؟!!!!
البته حدس زدم که باید خبرایی شده باشه که فهمیدم مثل اینکه مدیر جان برگشتن
خدایش راوی نباشه اینجا خیلی سوت کور می شه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا