ماه اول سخت ترین ماه هست؛یکی این که تازه وارد این محیط شدی و دیگری این که همه رئیس روءسا میخان رستو بکشن،مشکل دیگه ای هم که داری کسی را اونجا نمیشناسی(که البته من این مشکلو نداشتمو ،کنار دوست چندین و چند سالم بودم!!!!)
ماه دوم یه کم شرایط راحتتر میشه به علاوه اینکه راه پیچوندن کارهایی که خیلی هم مهم نیست رو یاد میگیری،آخرین روزهای این ماه که روزهای آخر دوره آموزشی هست یه حال عجیبی داری که فقط تو اون دوره تجربه میکنی،از یه طرف تازه بچه ها را شناختی و بشون عادت کردی ولی باید ازشون جدا بشی که یه کم تلخه ؛از طرفی هم خوشحالی که دوره آموزشی نکبت بار:riz303: با تموم سختی ها و بله جناب گفتناش داره تموم میشه.
ماه سوم میری تو یگان (البته اگه دوره کد نخوری) و خودت میشی جناااااااااب(البته تو بعضی ارگان ها هم استوار)،تو این مدت خیلی گیجی و دقیقا هنوز نفهمیدی باید چه کار بکنی(البته یه نکات ظریفی را باید تو این ماه رعایت کنی که هر کی نرفته بیاد تا براش بگم تا راحت تر باشه)
از ماه 3 و 4 تا ماه 10،12 اوج خدمته و باید زیاد کار کنی.
از اینجا به بعد دیگه راحت میشی و میشه دوره عشق و حال ، بیشتر باید به این توجه کنی که بقیه سربازها خرابکاری نکنن ، مگرنه تو هم باید به پاشون بسوزی.
اون 2 ماه آخر دیگه انگار این کره زمین نمیتابه و روزها جلو نمیره(البته من که تو این 2 ماه آخر 20 روز هم پادگان نرفتم:smiliess (3)
، ولی بالاخره تموم میشه و چند روز آخر واسه تسویه پوستت کنده میشه.اینجاست که باید بگی هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چه خوبه خدمت تموم شد و دقیقا اینطوری میشی:4d564ad6: