یکی بود ، یکی نبود... من موندم و اون نموند

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

IL-2

Well-known member
ماهی گلم خودت یه چیزی بش بگووو
تو بهتر حرف میزنی عزیزم
 

کرهانی

New member
زندگی آدما با هم متفاوته
آدما با هم متفاوتن
تو از شرایط اونا که خبر نداری...

آخه تو به اون چه کاری
حال و روز.خودت رو
رو نمیبینی

عزیزم تو این دنیا آدمهای زیادی هستن که هرکدام یه مشکلی دارن ما که نمیتونیم مشکلات همه رو حل کنیم
اون هم یکی مثل بقیه
دیگه باید یاد بگیری این طوری درباره اش فک کنی

اره شرایط و زندگی هرکسی فرق داره
نمیدونم شاید هنوز باورم نشده که رفته
بهرحال ارزوی من خوشبختی اونه
چه با من
چه با هر کس دیگه
 

mohammad63

Well-known member
سلام
.ببخشید کرهانی ....ولی میخام یکم رک باشم بات

پسره که اینقد شعور نداره و داره اینطور می سوزوندت همون بهتر که بره از زندگیت

پسره ی نقطه چین اینقد شعور نداره که حتی هنوزم بهت پیام میده ....

با وجود اینکه تو زندگیش کسی دیگه ای بوده وتو و بازیچه ی خودش قرار داه ...حالا که رفته بذار بره بدرک اسفل السافلین ..این پسره که غصه خوردن نداره


داری غصه ی یکیو میخوری که بازیچه قرارت داده ؟؟اشکاتو برا اون میریزی؟؟؟؟میخای برای کسی بمیری که برات ارزش قایل نشده ؟؟؟؟

برو خداراشکر که اسیر همچین پسر بی لیاقتی نشدی


این پسره به نظرم ارزش نداره بهش بگی دوست ...چه برسه بگیش عشق


سخته می دونم ..ولی سعی کن از این تجربه ات درس بگیری ...دل به هر نقطه چینی ندی

حیف خودت نیس؟؟؟؟؟

ببخشید رک حرف زدم ....عصابمن داغون شد ....حالتو دیدم
:rose:

والاااا
برق چند فاز اینجا لازمه بابا؟؟
 

mohammad63

Well-known member
خودش خبر نداشت
خانواده اش رفتن خاستگاری
و همه اش در عرض 3 روز اتفاق افتاد و عقد و تمام

ابجی اگه ما پسرا اینچوری میشد زن بگیریم الان مامان من چهارتا برام گرفته بود....
چه برنامه هایی واسه من پیاده نکرده اما من تن به ازدواج ندادم.
اگه این جرفو در مورد یه دختر بزنی شاید بشه قبول کرد اما پسرا فک نکنم ..
بهر حال خدا همیشه و همه جا هست .... اگر چیزی رو برات نخواست میخواد بهترشو بهت بده ..... یقین داشته باش
 

کرهانی

New member
ابجی اگه ما پسرا اینچوری میشد زن بگیریم الان مامان من چهارتا برام گرفته بود....
چه برنامه هایی واسه من پیاده نکرده اما من تن به ازدواج ندادم.
اگه این جرفو در مورد یه دختر بزنی شاید بشه قبول کرد اما پسرا فک نکنم ..
بهر حال خدا همیشه و همه جا هست .... اگر چیزی رو برات نخواست میخواد بهترشو بهت بده ..... یقین داشته باش

نمیدونم شاید
اما من حرفاشو باور دارم, دیگه تا یه حدی میشناسمش

ممنون, منم الان کاری جز صبر و توکل ازم برنمیاد
 

mahii

New member
نمیدونم شاید
اما من حرفاشو باور دارم, دیگه تا یه حدی میشناسمش

ممنون, منم الان کاری جز صبر و توکل ازم برنمیاد

چرا يكار ديگم بايد بكني اين ديواري ك ساختي دور خودت خراب كني تا صداي بقيه رو هم بشنوي
:(40):
 

زینب63

New member
نمیدونم شاید
اما من حرفاشو باور دارم, دیگه تا یه حدی میشناسمش

ممنون, منم الان کاری جز صبر و توکل ازم برنمیاد
‌ دوست عزیز الان تو مرحله ی انکار واقعیت هستی و قبول نداری که اونم خودش نخواسته جلوی ازدواج اجباریش رو بگیره توی عصر جاهلیت که نیستیم ولی یه روزی میرسه که ازش متنفر میشی٬ از حرفام ناراحت نشو اونا میگن طبق قران و سنت پیامبر زندگی میکنیم ولی با دل دخترای مردم بازی میکنن و زیر حرفاشون میزنن این کجاش طبق قرانه این کارشون عهدشکنی و ظلم در حق یه شیعه هست،از این بلاها سر دل دخترا زیاد میارن ٬اینو بدون ارزش عشق تو بالاتر از این جور افراده ببخش حرفاتو خوندم ناراحت شدم
 

mahii

New member
كرهاني عزيز اينم بدون كسي تورو مواخذه نميكنه چون درجايگاهي نيستيم ك اينكار رو بكنيم
الان تو سعي داري بما بفهموني ك اون پسر كار بدي نكرده و مقصر نيست
باوركن حس تورو ميفهمم اين مواقع همه دوسدارن بگن ك گول نخوردن يا طرفشونو بدنشناختن يا...ازين چيزا مثلا و يجوري دلشون نميخواد غير اينو باوركنن
اما اما حالا هرچي كه بود هرچي در خوشبينانه ترين حالت اون اقا زور تن ب اين وصلت داده خب؟؟
الان اون متاهل هست يني چي؟؟
يني زندگي مجردي ديگه تمام!!!!!!!!!!!!
پس اگه اون داره خيانت ميكنه به همسرش گناهش پا خودشه
تو چرا داري به خودت و همسر ايندت و همسر اون ...استغفرالله
زندگي اون ديگه ربطي بتو نداره عزيز دلم غم و شاديش بخودش و زنش ربط داره
زندگي نازنين توهم ديگه ب اون ربطي نداره ...بيجا كرده با حرفاش بهمت ميريزه مگه دل تو بازيچه اونه ها؟؟
كرهاني عشقم عزيزم دختر خوب كات كن اگه شد بزور بخدا عاقبت نداره همه هم ميدونن اين ره ك ميروين به كردستانه
پس پا رو دلت بذار قوي باش دلت رو از خدا پر كن و فراموشش كن هرچند سخته ميدونيم ولي به نفست ظلم نكن
تو دختر شيعه بخاطر فاطمه زهرا خودتو وارد زندگي كس ديگه نكن شايد اون دختر روحش هم خبر نداشته باشه از كاراي شوهرش يكم به اون فكر كن ك اگه بفهمه همسرش چ ميكنه چه ضربه اي شديدتر حتي بهش وارد ميشه
اينجا همه طرف تو هستن الا خودت
 

mohammad63

Well-known member
یاد جمله رضا مارمولک افتادم که میگه به تعداد ادمها راه هست برای رسیدن بخدا..
حالا کرهانی عزیز برای تغییر مسیر دادن هزار راه هست.....پیدا کن ابجی عزیز
 

کرهانی

New member
‌ دوست عزیز الان تو مرحله ی انکار واقعیت هستی و قبول نداری که اونم خودش نخواسته جلوی ازدواج اجباریش رو بگیره توی عصر جاهلیت که نیستیم ولی یه روزی میرسه که ازش متنفر میشی٬ از حرفام ناراحت نشو اونا میگن طبق قران و سنت پیامبر زندگی میکنیم ولی با دل دخترای مردم بازی میکنن و زیر حرفاشون میزنن این کجاش طبق قرانه این کارشون عهدشکنی و ظلم در حق یه شیعه هست،از این بلاها سر دل دخترا زیاد میارن ٬اینو بدون ارزش عشق تو بالاتر از این جور افراده ببخش حرفاتو خوندم ناراحت شدم

نمیدونم
اما با دل بازی کردن رو درک نمیکنم,اون دوسال تلاششو کرد و به هر راهی زد
حتی احمقانه ترین راه که تو نیازی به اجازه کسی نداری واسه ازدواج
اما من گفتم خواستی فقط با رضایت خانواده ام
خانواده ام هم گفتن مذهب خودت اشکالی نداره اما بچه باید شیعه باشه
گفتم قبول داری که ازدواج کنیم نداری هم که هیچی کاری از دست من برنمیاد
گفت الکی بهشون بگو باشه قبول و بعد کار خودمون رو میکنیم
گفتم تو به خانواده ات الکی بگو چرا من بگم
و همینجور لج و لجبازی
 

کرهانی

New member
یاد جمله رضا مارمولک افتادم که میگه به تعداد ادمها راه هست برای رسیدن بخدا..
حالا کرهانی عزیز برای تغییر مسیر دادن هزار راه هست.....پیدا کن ابجی عزیز

فیلمشو دوس داشتم
خیلی جمله آرامش بخشیه
سعی میکنم حتما راهمو پیدا کنم
فعلا فقط قران خوندن ارومم میکنه
 

کرهانی

New member
كرهاني عزيز اينم بدون كسي تورو مواخذه نميكنه چون درجايگاهي نيستيم ك اينكار رو بكنيم
الان تو سعي داري بما بفهموني ك اون پسر كار بدي نكرده و مقصر نيست
باوركن حس تورو ميفهمم اين مواقع همه دوسدارن بگن ك گول نخوردن يا طرفشونو بدنشناختن يا...ازين چيزا مثلا و يجوري دلشون نميخواد غير اينو باوركنن
اما اما حالا هرچي كه بود هرچي در خوشبينانه ترين حالت اون اقا زور تن ب اين وصلت داده خب؟؟
الان اون متاهل هست يني چي؟؟
يني زندگي مجردي ديگه تمام!!!!!!!!!!!!
پس اگه اون داره خيانت ميكنه به همسرش گناهش پا خودشه
تو چرا داري به خودت و همسر ايندت و همسر اون ...استغفرالله
زندگي اون ديگه ربطي بتو نداره عزيز دلم غم و شاديش بخودش و زنش ربط داره
زندگي نازنين توهم ديگه ب اون ربطي نداره ...بيجا كرده با حرفاش بهمت ميريزه مگه دل تو بازيچه اونه ها؟؟
كرهاني عشقم عزيزم دختر خوب كات كن اگه شد بزور بخدا عاقبت نداره همه هم ميدونن اين ره ك ميروين به كردستانه
پس پا رو دلت بذار قوي باش دلت رو از خدا پر كن و فراموشش كن هرچند سخته ميدونيم ولي به نفست ظلم نكن
تو دختر شيعه بخاطر فاطمه زهرا خودتو وارد زندگي كس ديگه نكن شايد اون دختر روحش هم خبر نداشته باشه از كاراي شوهرش يكم به اون فكر كن ك اگه بفهمه همسرش چ ميكنه چه ضربه اي شديدتر حتي بهش وارد ميشه
اينجا همه طرف تو هستن الا خودت

اره درست میگی
قبول دارم ,بهشم گفتم پیام نده
اما باز عکسای پروفایلشو عکسایی که من گرفتم گذاشته
منم دیگه چیزی نگفتم
از شنبه هم که میرم دانشگاه
دارم سعیم رو میکنم, اما خب اولش یکم سخته
 

زینب63

New member
نمیدونم
اما با دل بازی کردن رو درک نمیکنم,اون دوسال تلاششو کرد و به هر راهی زد
حتی احمقانه ترین راه که تو نیازی به اجازه کسی نداری واسه ازدواج
اما من گفتم خواستی فقط با رضایت خانواده ام
خانواده ام هم گفتن مذهب خودت اشکالی نداره اما بچه باید شیعه باشه
گفتم قبول داری که ازدواج کنیم نداری هم که هیچی کاری از دست من برنمیاد
گفت الکی بهشون بگو باشه قبول و بعد کار خودمون رو میکنیم
گفتم تو به خانواده ات الکی بگو چرا من بگم
و همینجور لج و لجبازی
عزیزم از حرفای من ناراحت نشو فقط اینا رو گفتم که واقع بین باشی فکر کردن به کسی که مسیر زندگیش عوض شده زندگیت رو خراب میکنه اونم نباید با پیام دادن باعث بشه که شما بیشتر عذاب بکشی ان شاالله خدا بهترین زندگی رو واست رقم بزنه
 

mahii

New member
اره درست میگی
قبول دارم ,بهشم گفتم پیام نده
اما باز عکسای پروفایلشو عکسایی که من گرفتم گذاشته
منم دیگه چیزی نگفتم
از شنبه هم که میرم دانشگاه
دارم سعیم رو میکنم, اما خب اولش یکم سخته

ي سوال؟
چرا بلاكش نميكني؟يا حذف؟
 

کرهانی

New member
عزیزم از حرفای من ناراحت نشو فقط اینا رو گفتم که واقع بین باشی فکر کردن به کسی که مسیر زندگیش عوض شده زندگیت رو خراب میکنه اونم نباید با پیام دادن باعث بشه که شما بیشتر عذاب بکشی ان شاالله خدا بهترین زندگی رو واست رقم بزنه

ممنون عزیزم
نه چرا ناراحت شم, اره نباید پیام میداد
الان باز مدتیه پیام نمیده
 

parian

New member
خدایا شکرت برای تمام وقتایی که بلا رو ازم دور کردی و من اصلا نفهمیدم که بلایی وجود داشته درحالی که سرگرم بازی روزگار بودم...
 

somi3

New member
کرهانی عزیزم.با تمام وجود ناراحت شدم .انگار که برای خودم اتفاق افتاده بود.حتما خدای مهربان تر از مادر این طور مصلحت دیدن.شاید خطری بوده یا ضرری یا عاقبت ناگواری یا پشیمانی........... اما از خدا برات بهترین ها رو میخوام .امیدوارم در مدت نه چندان کوتاهی عاشق مردی بشی که روزی هزار بار بگی خدایا شکرت که اون طرف رو از زندگیم کنار زدی.ولی خواهر خوبم سعی کن تمام پیامهاش رو حذف کنی ، تمام کادو ها و یادگاری هاش رو دور بریزی و در کل از ظاهر و باطن زندگیت بلاکش کنی .خیلی خیلی خیلی سخته ولی باید بتونی این کار رو انجام بدی وگرنه حالا حالاها کار داری....برات دعا میکنم که مهرش از دلت بیرون بره.

راستی من وقتی کارشناسی کرمان بودم و دلم میگرفت میرفتم اون امامزاده که بعد میدون آزادی بود (اسم خیابونش یادم رفته)
راستی خوابگاهتون خیابون شفایه؟؟؟؟؟؟یا خوابگاه گلستانی(گلستان بود یا بوستان؟؟؟؟؟)
ماشالا آلزایمرم......
پیر شدیم دیگه .من سال 84 اونجا بودم (شفایه)
خانوم افضلی هنوز اونجا سزپرست خوابگاست یا نه؟(به همراه برادر محترم)
ای خدا اون از کاردانی که هبه جان تو اون خوابگاست
این هم از کارشناسی که شما

اون زمون میگفتیم :ای خدای حکیم ،همه جفتن و ما تکیم
الان میگیم :تو رو خدا یه کم بذارین ما هم تنها باشیم

عمر چه زود میگذره و آدم چقدر متغیره.....
 

کرهانی

New member
کرهانی عزیزم.با تمام وجود ناراحت شدم .انگار که برای خودم اتفاق افتاده بود.حتما خدای مهربان تر از مادر این طور مصلحت دیدن.شاید خطری بوده یا ضرری یا عاقبت ناگواری یا پشیمانی........... اما از خدا برات بهترین ها رو میخوام .امیدوارم در مدت نه چندان کوتاهی عاشق مردی بشی که روزی هزار بار بگی خدایا شکرت که اون طرف رو از زندگیم کنار زدی.ولی خواهر خوبم سعی کن تمام پیامهاش رو حذف کنی ، تمام کادو ها و یادگاری هاش رو دور بریزی و در کل از ظاهر و باطن زندگیت بلاکش کنی .خیلی خیلی خیلی سخته ولی باید بتونی این کار رو انجام بدی وگرنه حالا حالاها کار داری....برات دعا میکنم که مهرش از دلت بیرون بره.

راستی من وقتی کارشناسی کرمان بودم و دلم میگرفت میرفتم اون امامزاده که بعد میدون آزادی بود (اسم خیابونش یادم رفته)
راستی خوابگاهتون خیابون شفایه؟؟؟؟؟؟یا خوابگاه گلستانی(گلستان بود یا بوستان؟؟؟؟؟)
ماشالا آلزایمرم......
پیر شدیم دیگه .من سال 84 اونجا بودم (شفایه)
خانوم افضلی هنوز اونجا سزپرست خوابگاست یا نه؟(به همراه برادر محترم)
ای خدا اون از کاردانی که هبه جان تو اون خوابگاست
این هم از کارشناسی که شما

اون زمون میگفتیم :ای خدای حکیم ،همه جفتن و ما تکیم
الان میگیم :تو رو خدا یه کم بذارین ما هم تنها باشیم

عمر چه زود میگذره و آدم چقدر متغیره.....

ممنون عزیزم
امیدوارم هرچی خیر و صلاحه پیش بیاد
الان دیگه به خودم اجازه نمیدم به دید دیگه ای بهش نگاه کنم(همسر و عشق و اینا) اون قسمت یکی دیگه شد
و اون دخترم چه ازش بزرگتر باشه چه بهتر چه بدتر چه هرچی تقصیری نداره, واین تصمیمی هس که هردوشون گرفتن
بهرحال این رابطه یروز یه جا تمام میشد
خوشحالم که اون اول رفت

نه عزیزم, امسال خوابگاه سجاد رو دانشگاه علوم پزشکی گرفته, تو شهاب
خوابگاه گلستان که تو دانشگاست مال اقایونه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا