یادش به خیر بچگی ها

[waria]

دوستان سری به اینجا هم بزنید....http://olumpezeshki.ir/forum/thread6398.html

فعلا این تاپیک باشه.تا بعدا با تاپیک شما ادغام بشه.ی تاپیک دیگه هم فکر کنم قبل از همه ی اینا بوده با همین موضوع همشو یکی کنیم فک کنم بهتر باشه.:riz304:

 

[حسان]

من که آخرای دهه شصت خودمو رسوندم :4d564ad6:...تقریبن همشو نه ولی نصف بیشترشو دیدم.یادش بخیر..:riz304:

 

[mahsa.]

آدم یاد غصه هش میفته هم شاد شدم هم ناراحت.............

 

[mahsa.]

دهه 60:نسل سوخته

 

[taksetareh]

آخی دلم تنگ شد

 

[شادی 25]

به هم نسلی های من بگویید:
ما نه سر پیاز بودیم...نه ته پیاز...
ما خود پیاز بودیم که هرکس به ما رسید گریست...

وای که چقدر از اون دون دون نادون بدم میومد.
ما با اون توپا که رو سر الستون و ولستون بود وسطی بازی می کردیم. وای که گل گرفتن با اونا چقدر کیف می داد.:4d564ad6:

 

[محسن ن ک]

سره ۸ سالشه از باباش تبلت میخواد

والا ما ۸ سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم که جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه به قدری کیف میکردیم انگار ساعت سواچ دستمونه .
.بچه های دهه شصتی نسل سوختن این دهه 80 90 دیا پدر سوختن

 

[maryam.zamanpur]

[

aliy bood .......vay ye lahze koli khatere vasam zende shod

 

[mehrshad]

puste adamse aydin !

 

[21Tir]

شما یادتون نمیاد یه مسترابایی بود به صورت ذوزنقه ، خودش اینجا بود سوراخش نزدیک هسته کره زمین !
لامصب تونل وحشتی بود واسه خودش …

:25r30wi:

 

[bahar.zr93]

بابا ما دهه هفتاد یام نصف این خاطراتو داریم

دقیقا داشتم به همین موضوع فکر میکردم...
خواستم تا آخر نظرات این بابابزرگ و مامان بزرگ هارو بخونم بعد بگم!!

 

[sky]

به نظرم ما هیچم نسل سوخته نیستیم .ما دلمون به به شوکولات نوشابه ای 5 تومنی خوش بود . آرزومون بود مث بچه با ا صبحا شکلات صبحانه بخوریم و بریم مدرسه .وقتی سر زانوی شلوارمون پاره میشد از اون زانوبند بی ریختا میزدن روش و تا چند سال دیگه قابل استفاده بود.اگه کسی زنگ خونش آیفون بود اخر بود.ما پیتزا و اسنک و ...ندیده بودیم اگه مامانمون ماکارونی درست میکرد رو شصت پامون راه میرفتیم.نسل سوخته بعضی از بچه های امروزن که با وجود اینکه هزار برابر ما امکانات دارن به چیزای هیچ و پوچ دل بسته ن.به پدر و مادر بی احترامی میکنن و رفیق و به خانواده ترجیح میدن

 

[fatalist]

:13:یادش بخیر چه زود پیر شدیم

 

[mehrshad]

شما يادتون نمياد با كاغذ رنكي ميحجه و جوب حسير فرفره درست ميكرديم كه دونه اي 2تومن بفروشيم بولدارشيم _اخرم هيشكي فرفره ها رو نمي خريد همش رو مامان ميريخت دور !

 

[mehrshad]

شما يادتون نمياد اون زمان ليسانس جه عجر و قربي داشت _ اصن انكار عقل كله كه ليسانس كرفته_ با بدبختي بجه ها يه رشته در بيت قبول ميشدن_ مثل الان نبود !

 

[mehrshad]

شما يادتون نمياد همه دلخوشيمون جمع كردن بوست ادامس بود تا تابستون بريم تو كوجه با بجه ها با بوست ادامس بازي كنيم !

 

[mehrshad]

شما يادتون نمياد كلاساي مدرسه مون 45 نفر بوديم و كاهي تو هر نيمكت فلزي تا 4 نفر هم مينشستن !

 

[mehrshad]

شما يادتون نمياد ديدن برنامه فوتباليستا و بعد جوكير شدن و با توب بلاستيكي تو كوجه رفتن جه حالي داشت !

 

[mehrshad]

شما يادتون نمياد احترام به بزركتر يني جي ! جرات نداشتيم بامون رو جلو اقاجان مون دراز كنيم ! حرف بزركتر حجت بود و اجراش تحت هر شرايطي واجب

 

[mehrshad]

شما يادتون نمياد اون زمان شلوار لي و نيم استين نين نميشد تو مددسه ببوشيم _مدير با اين لباس تو مدرسه راهمون نميداد !