کلمات لزگی

zemas

New member
سلام دوستان.طبق قرارمون لغات آزمون 88-89 سری عصر 5شنبه خدمتتون ارائه دادم. ان شاا... سری صبحشم باشه برا فردا.
 

zemas

New member
سلام. اینم سری صبحش. امیدوارم همتون موفق باشید. ایران خانوم منتظر ایمیلتون هستم.:bunnyearsmiley:
 

Leyenda

Well-known member
لغات 83-84 عصر :
involve = شامل بودن، درگیر شدن
gentle = آرام
precise = دقیق
manipulation = دست کاری
subtle = دقیق لطیف
aim = هدف گیری کردن
trigger = برانگیختن، راه انداختن
rather than = به جای
alter = تغییر دادن
cure = درمان کردن
replacement = جایگزین
well-being = سلامت جسمی و روحی
improvement = بهبودی
recommend = توصیه کردن
initially = در ابتدا
occasionally = گهگاهی
transmit = انتقال دادن
via = از طریق
complementary = تکمیلی
interactive = تعاملی
incompatible = ناسازگار
hazardous = خطرناک
utilize = use
safeguard = نگهداری و محافظت
supply = تهیه کردن
deterioration = زوال و نابودی
contribute = شرکت کردن در...، کمک کردن به...
breakdown = تخریب خرابی
compound = اجزاء
spoil = فاسد کردن
consequence = نتیجه
convert = تبدیل کردن
consume = مصرف کردن
simply = فقط، به سادگی
frequently = بارها
render = تحویل دادن
contamination = آلودگی
eliminate = حذف کزدن
adjust = تنظیم کردن
preservation = پیشگیری، جلوگیری
insignificant = ناچیز
considerably = به طور قابل ملاحظه ای
disfigure = از فرم انداختن
procedure = روش
operation = عمل جراحی
quarter = یک چهارم
fruitfly = مگس سرکه
release = رها کردن، منتشر کردن
achieve = نایل شدن، موفق شدن
life span = دوره زندگی
boost = تقویت کردن
defense = دفاع
lengthen = طولانی کردن
delay = تاخیر کردن
advantage = مزیت
suspect = مظنون بودن
due to = به علت
withstand = مقاوم بودن
manufacture = تولید کردن
outbreak = شیوع
contagious = مسری
survey = بررسی کردن
land mark = راهنما
footing = موقعیت، وضعیت، جای پا
outstanding = برجسته
survival = بقا
primarily = عمدتا
institute = انجمن
marrow = روز بعد
definite = قطعی
improbable = غیرمحتمل
adverse = مخالف
postpone = به تعویق انداختن
milestone = مرحله حهمی از زندگی
intervention = مداخله
weapon = سلاح
conventional = قراردادی
exhaled = بیرون دادن
solely = فقط، به تنهایی


*لغات*

record =سابقه
relief = رهایی
renown = شهرت
resort = چاره
exploitation = استفاده
exploration = اکتشاف
expiration = انقضا
exacerbation = تشدید
alleviate = تسکین دادن
foster = پرورش دادن
encourage = تشویق کردن
stimulate = تحریک کردن
obese =چاق
delicate = حساس و شکننده
imperfect = ناقص
sound = سالم
discourage = دلسرد کردن
persuaded = متقاعد کردن
constrained = تحمیل کردن
restrained = جلوگیری کردن
augment = افزایش دادن
curtail = کاهش دادن
neutralize = خنثی کردن
suppresses = سرکوب کردن
publicize = به اطلاع عموم رساندن
ignore = چشم پوشی کردن
advertise = اگهی دادن
maintained = نگهداری کردن
reveal = آشکار کردن
proposed = پیشنهاد کردن
dedicate = اهدا کردن ، وقف کردن
replicate = تکرار کردن
overcome = غلبه کردن
overwhelm = غوطه ور ساختن
aggravate = بدتر کردن
accumulate = جمع کردن
unscrambled = شفاف واضح
unsettled = بی سامان ، آشفته
unforeseen = پیش بینی نشده
unresolved = نامصمم
irrespectable = غیر قابل احترام
irrelevant = نا مربوط
indivisible = غیر قابل تقسیم
indispensable = ضروری ،واجب
resemblance = تشابه
repetition = تکرار
discordance = عدم ثبات
impaired = آسیب دیدن
retained = بازگو کردن
maintained = نگهداری کردن
Regular = منظم
permanent = دایمی
relevant = مربوط
vulnerable = آسیب پذیر
 

fatiguli

New member
دوستان ارایه شد
بخش واژگان سال 90-91 جمعه صبح
 
آخرین ویرایش:

YASIN

New member
سلام دوستان
در ابتدا به همتون خسته نباشید میگم و براتون آرزوی بهترینهارو دارم.
من لغات آزمون 82-83 (فقط بخش واژگان)رو دارم اگر ارائه نشد اعلام کنید تا در اختیارتون بذارم.
 

iran khanom

Member
سلام دوستان
در ابتدا به همتون خسته نباشید میگم و براتون آرزوی بهترینهارو دارم.
من لغات آزمون 82-83 (فقط بخش واژگان)رو دارم اگر ارائه نشد اعلام کنید تا در اختیارتون بذارم.

سلام ممنون ميشم كلمات رات ارائه دهيد و در اين كار سهيم باشيد.بعد ازارائه فايل wordرا دريافت خواهيد كرد.ارائه ميدهيد؟
 

manizheh

New member
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]لغات 89-90صبح پنجشنبه[/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]
Prove=[FONT=&quot]ثابت کردن[/FONT]​
P.1​
[FONT=&quot] [/FONT]
Resist=[FONT=&quot]پایداری کردن[/FONT]​
Concern[FONT=&quot]مربوط =[/FONT]​
Prompty=[FONT=&quot]به سرعت[/FONT]​
Relative=[FONT=&quot]نسبی[/FONT]​
Postpone=[FONT=&quot]به تعویق انداختن[/FONT]​
Relate=[FONT=&quot]بازگو کردن[/FONT]​
Inevitable=[FONT=&quot]ناچار[/FONT]​
Predisposition=[FONT=&quot]استعداد[/FONT]​
Decade=[FONT=&quot]دهه[/FONT]​
Condition=[FONT=&quot]موقعیت[/FONT]​
Trigger=[FONT=&quot]غیرمحتمل[/FONT]​
Incidence=[FONT=&quot]وقوع[/FONT]​
Interpret=[FONT=&quot]تفسیر کردن[/FONT]​
Reflect=[FONT=&quot]انعکاس[/FONT]​
Conclusively=[FONT=&quot]قاطع[/FONT]​
Significant=[FONT=&quot]مشخص[/FONT]​
Definite=[FONT=&quot]معین[/FONT]​
Pool=[FONT=&quot]منبع[/FONT]​
Exposure=[FONT=&quot]درمعرض بودن[/FONT]​
Heredity=[FONT=&quot]وراثت[/FONT]​
Conclude=[FONT=&quot]به پایان بردن[/FONT]​
Suspect=[FONT=&quot]بدگمان شدن[/FONT]​
Tendency=[FONT=&quot]گرایش[/FONT]​
Clustering=[FONT=&quot]جمع شدن[/FONT]​
Generation=[FONT=&quot]نسل[/FONT]​
Identical=[FONT=&quot]منطبق سازی[/FONT]​
Confident=[FONT=&quot]رازدار[/FONT]​
Twin[FONT=&quot]دوقلوهمسان[/FONT]​
 
آخرین ویرایش:

manizheh

New member
لغات 89-90صبح پنجشنبه

دوستان ارائه شد
 
آخرین ویرایش:

manizheh

New member
لغات 89-90صبح پنجشنبه

دوستان ارائه شد
 
آخرین ویرایش:

manizheh

New member
لغات 89-90صبح پنجشنبه

دوستان ارائه شد[
 
آخرین ویرایش:

kapa

New member
نامردم اگه دروغ بگم !!!!!

به جان خودم ارائه شد :dadad4:
 
آخرین ویرایش:

YASIN

New member
دوستان ارائه شد
لغات سال82-83 نوبت صبح
بخش واژگان
حمل کردن، بردن : trensported
انتقال یافتن، منتقل شدن:Transferred
برداشتن:Removed
حفاظت کردن:protected
لودادن، گیر انداختن، تسلیم کردن:Betrayed
جبران کردن، تلافی کردن، پاداش دادن:Compensate
تلافی کردن، تاوان دادن:Retaliate
دادن و گرفتن، تلافی کردن، معامله بمثل کردن:Reciprocate
تکرار کردن، تصحیح کردن:Reiterate
اخطار دادن، اعلان کردن:Announce
مرموز، اسرار آمیز:Mysterious
نیروی مصرف شده، ورودی:Input
بازجویی، تحقیق:Inquiry
شور، هیجان:Excitement
مبادله، تعویض کردن:Exchange
زیاده روی، افراط، مازاد، اضافی:Excess
استثناء:Exception
شور و نشاط، سرزندگی:Vitality
خوشرنگی، روشنی:Vividness
اعتبار، قوت، صحت، درستی:Validity
خشونت، شدت، آسیب:Violence
اظهار، گفته، بیان:Statement
استهزاء، مسخره کردن:Ridicule
پیشگویی کردن:predict
استنتاج کردن، نتیجه گیری کردن:Deduct
مخالف بودن، تناقض داشتن:Contradict
تاسیس کردن:Establish
مداخله کردن:Intervene
ترساندن:Deter
شامل بودن، تشکیل دادن:Comprise
کارشناس:Expert
تدبیر کردن، اختراع کردن: Devise
معنی داشتن، دلالت کردن برImply
بحران اقتصادی، کسادی:Recession
کسب، حرفه، تجارت:Trad
انتظار:Expectation
شامل بودن:Contained
شامل بودن:Includ
نتیجه داشتن:Result
موازنه، تعادل: Equilibrium
راضی کردن:Satisfying
دفع:Repelling
برآورده:Fulfilling
تهدید:Threatening
پنهان:Obscuring
درخواست کردن:Request
مرکب بودن:Consist
تصور کردن، پنداشتن، آبستن شدن:Conceive
شکایت کردن ، نالیدن:Complain
ضرر، زیان:Evils
محکوم، محکوم شده :Condemned
هنجار، هنجار شده:normalized
موجه:Justifiable
قابل بخشایش:Forgivable
خوشبختانه:Fortunately
شدید، قوی، نیرومندکvigorous
خشمناک، عصبانی: furious
بی فایده، بیهوده، باطل، پوچ:vain
شتاب، تسریع، شتاب زدگیprecipitation
حاصلخیزی:fertility
مهمان نوازی، خوشرویی:hospitality
اقدامات بهداشتی:sanitation
گرسنگی، قحطی، قحطی زدگی:starvation
مصرف، زوال:consumption
کشت ، زراعت:cultivation
جدایی، قطع ، شکستن:disruption​
 
آخرین ویرایش:

vitamin

New member
سلام / من به محض اينكه پيام ايران خانم را دريافت كردم ارائه شد را اعلام كردم
دوستان اينو بياد داشته باشيد كنكور يه رقابته ما اين كار را انجام داديم تا موفق بشيم نه اينكه ضرر كنيم
 
آخرین ویرایش:

xavi

New member
سلام / من به محض اينكه پيام ايران خانم را دريافت كردم ارائه شد را اعلام كردم
دوستان اينو بياد داشته باشيد كنكور يه رقابته ما اين كار را انجام داديم تا موفق بشيم نه اينكه ضرر كنيم

خدا خیرت بده
دوستان چرا ( ارائه شد )
را اعمال نمیکنین مگه چقدر وقت میبره؟
 
بالا