hebe.nurse
New member
خب دیگه چه خبر!؟ کیو دیدید!؟ کیو دوست دارید ببینید!؟ اصلا اینا رو ولش خودتون چطورید!؟
حالا مثلا من تاپیک زدمما! خو یکم بیایید جذابتر تعریف کنید! اه!!!!!!!!!!!! :thumbsdownsmileyani
خخخخ باش
خب جریان اولین دیدار من وندا جالب بود.
ی چن ماهی بود خوابگاه باز شده بود ولی از ندا خبری نبود. فقط شماره اتاقا و طبقه همو میدونسیم همین. نه با هم حرف زده بودیم نه شماره ای داشتیم. یادمه ی بعد از ظهر من تو اتاق تنها بودم داشتم کمد لباسمو بررسی مینمودم یهو ی نفر درزد گف بچها. بچها کسی نیست ؟؟ منم دقیقا جلوی در بود گفتم بعله بفرمایید. بیچاره ندا هول شده بود گف ببخشید شما کسی به اسم هبه دارید؟؟ ( حالا این هبه رو با تشدید تلفظ میکرد) گفتم چی چی؟ گف هبببببه !! خندم گرفته بود. بلند شدم گفتم خانم اشتباه گرفتید هبه دیگه کیه گف خانوم اسمشو دقیق یادم نیس ولی همون که ارشد پرستاریه و... دیگه نتونسم جلو خندم بگیرم گفتم نداااااا بیا بغلم عجیجم :28: دیگه ندا هم گف خیلی بدی چرا اذیتم میکنی. منم گفتم اینم مجازات دیر اومدنت
آخرین ویرایش: