کتاب لزگی را با هم تمومش کنیم

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

xavi

New member
ببخشید دوستان من ترجیح میدم بقیه لغاتو تو همین سایت بذاریم تا اینکه فقط به ایمیل اقا صادق بفرستیم
 

ملیسا

New member
سلام بچه هاا .اخه متاسفانه منم نتونستم فایلارو باز کنم .این یعنی چیییییییییییییییی؟؟؟؟:14::21::14:
 

Gilda

New member
بچه ها الکی یه حرفی رو نزنید.یه کم فکر کنید آخه.هدف این بود که دسترسی آسون تری به لغات داشته باشیم و صادق خان یه همچین قولی را به ما دادند.ما که نمی تونیم موقعی که می خواهیم این لغت ها را بخونیم،بشینیم پای کامپیوترهامون یا بریم همه فایل ها را پرینت بگیریم و مثل کتاب مطالعشون کنیم! ما می خواستیم کارمون راحت تر بشه! ضمن اینکه همه لغات مرتب شده باشن و نظم و ترتیب داشته باشن.حالا یعنی چی ما که ضرر نکردیم؟من که فقط با هدف اینکه این فایل ها روی موبایلم نصب بشه،حاضر شدم همکاری کنم،در غیر این صورت من نیستم.هر چه صادق خان زودتر تکلیف بچه ها را معلوم کنند بهتر است.ممنون.
 

vitamin

New member
بچه ها قراره لغاتو تو همون تاپيك كلمات لزگي قرار بديم تا همه بچه ها راضي باشن
 

sadegh0007

New member
با عرض سلام و خسته نباشید
از اضهار نظر برخی کاربران این طور بر می آید که فکر می کنند که من می خواستم سرشان را کلاه بگذارم ولی خود من بیشتر از همه بچه ها سعی در انجام چنین کاری داشته ام فلش کارت های تهیه شده کامل و بدون نقص می باشند و برای تهیه آنها زمان زیادی صرف شده است چون تبدیل کردن آنها سخت و زمان بر می باشدمن خودم روی گوشهای سونی اریکسون و نوکیا امتحان کرده همگی سالم بوده و کار می کنند از این پس فایل word هم فرستاده می شود
از حالا به بعد هم تمامی کلمات را در همین جا بگذارید تا فکر نکنید من از این کلمات سوء استفاده می کنم
برای اصلاعات بیشتر در مورد نحوه کارکرد نرم افزار در موبایل به لینک زیر مراجعه کرده و می توانید نرم افزار تبدیل کننده لغات به فلش کارت را از داخل همین لینک معرفی شده دانلود نموده و خودتان از آن استفاده نمایید

http://best-amoozesh.blogfa.com/
 

sadegh0007

New member
صادق خان میشه فایل ها را اصلاح کنید؟اون فایل هایی را که ارسال کردید،من توی چند تا موبایل گذاشتم ولی کار نمیکنن.اول هم فایل هارو extract کردم و بعد ریختم روی گوشی،ولی متاسفانه خراب هستن.
من صبر میکنم و هر وقت مطمئن شدم که فایل درست و حسابی را تهیه کردید و برای نمونه یک موردشو در دسترس همه(چه کسانی که شرکت کرده اند و چه آنهایی که شرکت نکرده اند) قرار دادید،اون وقت قسمت خودمو قرار میدم.
اگر یه نمونه کامل وصحیح را روی سایت برای همه قرار بدید تا نتیجه کار را همه ببینند،شاید داوطلبان برای این کار بیشتر بشن و کار زودتر تمام بشه.
نظر بقیه بچه ها چیه؟بقیه بچه ها تونستند تا حالا این فایل ها را روی موبایل هاشون باز کنند؟

فایلها درست و صحیح می باشند شما فقط باید فایل (1 ) که فرمت zip دارد را extract کرده و فایلهای بدست آمده را بدون تغییر شکل به مموری گوشی وارد کرده و از داخل نرم افزار آنها را اجرا نمایید
 

sadegh0007

New member
من در ابتدا در پست اول نرم افزار و یک نمونه کار قرار دادهام در سایت معرفی شده هو نمونه های زیادی می باشد می توانید از آنها استفاده کرده تا ببینید مشکل از فایل های من است یا مشکل از گوشی شماست
 

sadegh0007

New member
من از دیشب تا به حالا وقت صرف کرده ام تا لغات در آورده شده جدید را به فلش کارت تبدیل نماییم که با طرز برخورد کاربران واقعا دارم از این کار دلسرد می شوم
 

farzaneh_64

New member
سلام دوستان ! من تازه با این سایت و فعالیت شما آشنا شدم . واقعا کارتون تحسین برانگیزه :thanks: منم دوست دارم توی این فعالیتتون مشارکت داشته باشم به منم یه کاری بدین!
 

sadegh0007

New member
مهارت هفتم قسمت اول

shrub ،درختچه ،بوته دار کردن
grazing, علف چرى ،علف چرانى ،چراگاه
livestock چارپايان اهلى دام
wildlife, حيوانات وحشى ،پرنده ،غير اهلى حيات وحش
watershed ابخيز اب پخشان ،منطقه اى که اب دريا يا رودخانه را پخش و تقسيم ميکند
facilities وسائل ،وسايل ،تاسيسات ،تسهيلات ،امکانات
recreation روحيه و رفاه ،سرگرمى
threaten تهديد کردن ترساندن ،خبردادن از
Shark سگ دريايى ،کوسه ماهى ،متقلب
pick up ،برچيدن ،برداشتن ،سوار کردن مسافر،بدست اوردن اشنا شدن
pinpoint. چيز کوچک ،با دقت اشاره کردن به
prey. شکار،نخجير،قربانى ،صيد کردن ،دستخوش ساختن ،طعمه کردن
relic اثر،اثار مقدس ،عتيقه ،يادگار،باستانى
navigate ناوبرى کردن ،کشتيرانى کردن ،هدايت کردن
endanger به مخاطره انداختن ،در معرض خطر گذاشتن
devil شيطان ،روح پليد،تند و تيز کردن غذا،با ماشين خرد کردن
perform انجام دادن ،بجا اوردن ،اجرا کردن ،بازى کردن ،نمايش دادن ،ايفاکردن
instability ناپايدارى ،نااستوارى ،بى ثباتى
turbulence. (اشفتگى ،اغتشاش ،اشوب ،گردنکشى ،تلاطم
Medicaid شفا دادن ،مداوا کردن ،دارويى
Medicare مراقبت پزشکى
amendment ضميمه ،ملحقه ،تصحيحات ،اصلاح ،تصحيح
Social Security بيمه وبازنشستگى همگانى ،تامين اجتماعى
underwrite خريد،در زير سندى نوشتن ،امضاکردن ،تعهد کردن
insurance. امتياز مطمئن ،حق بيمه ،پول بيمه
funding. تامين وجه
relate باز گو کردن ،گزارش دادن ،شرح دادن ،نقل کردن ،گفتن
bombard گلوله باران ،بمباران کردن ،بتوپ بستن
invisibly بطور ناپيدايا ناپديد،بطور غيرمرئى ،چنانکه ديده نشود،بطورنامعلوم
Rotation چرخش ،دوران ،گردش بدور
celestial نجومى ،الهى ،علوى ،اسمانى ،سماوى
clue کليد،راهنما،اثر،نشان ،مدرک ،گلوله کردن
compass, وسعت ،جهت ياب قطب نما
orientation موقعيت تمايل ،جهتگيرى ،جهاتيابى ،توجيه کردن ،روانه کردن
bombardment گلوله باران کردن ،بمباران
established محقق ،مسلم ،برقرار،ثابت ،محرز
conclude بستن ،بپايان رساندن ،نتيجه گرفتن ،استنتاج کردن ،منعقد کردن
evolved بازکردن ،گشادن ،بيرون دادن ،دراوردن ،استنتاج کردن ،نموکردن
contracting متعاهد
continent اقليم ،قاره ،پرهيزکار،خوددار
anteaters; جانور پستاندار مورچه خوار،
marsupial, جانور کيسه دار
monotreme پستاندار تخم کن
placental, جفتى ،وابسته به جفت جنين
tendency گرايش ،تمايل ،ميل ،توجه ،استعداد،زمينه ،علاقه مختصر
mammals پستانداران
engine, موتور بنزينى ،ماشين بخار،موتور،اسباب ،الت ،ذکاوت ،تدبيرکردن ،نقشه کشيدن
affinity خويشاوندى سببى ،قرابت سببى ،ميل ترکيبى
striking تصادم ،برجسته ،قابل توجه ،موثر،گيرنده ،زننده
convergent (هن ).خطوط متقارب ومتلاقى ،همگرا
primate پيشوا،راسته پستانداران نخستين پايه ،کشيش ارشد
hemispheres. نيم کره ،نيم گوى ،اقليم
lateral جانبى در عرض
specialization تخصص يافتن
evolution فرضيه سيرتکامل ،سير تکاملى
spatial, فضايى ،فاصله اى
simultaneous همبود،باهم واقع شونده ،همزمان
frontal, ،وابسته بجلو،قدامى
temporal, ،وابسته بگيجگاه ،شقيقه اى
parietal, جدارى ،ديوارى ،(تش ).استخوان اهيانه
occipital. پس سرى
dilation تاخير،اتساع ،اماس
peripheral دوره امادگى ،پيرامونى ،دوره اى ،وابسته به محيط،(مج ).خارجى ،ثانوى
blush سرخ شدن ،شرمنده شدن ،سرخى صورت در اثر خجلت
facilitate اسان کردن ،تسهيل کردن ،کمک کردن
contraction انقباض ،جمع شدن ،فشردگى ،اختصار،ادغام
shiver لرزه ،ارتعاش ،از سرما لرزيدن ،ريزه ،تکه ،خرد
vestigial ،اثر،جاى پا،رديا،ذره ،خرده ،بقايا
primitive نخستى ،پيشين ،قديم ،بدوى ،انسان اوليه ،اوليه ،اصلى
dilation تاخير،اتساع ،اماس
equilibrium وضع ثابت و پايدار ،موازنه ،تعادل ،ارامش ،سکون
homeostasis. خودپايدارى تعادل حياتى
Fixation تعيين ،تثبيت ،تحکيم ،تعلق خاطر،ثابت کردن
Continuously مستمرا
algae خزه دريايى جلبک
returns بازگشت ،عودت دادن ،عايدى
soil الودن ،کثيف کردن ،خاکى کردن کف
appeared ظاهرشدن ،پديدار شدن
topographic وابسته بنقشه بردارى يا مکان نگارى
Mountain )کوهستان ،کوهستانى
Reptile حيوان خزنده ،ادم پست ،سينه مال رونده
dominant:: حاکم بارز چيره ،برجسته ،نمايان ،عمده
Mesozoic. وابسته بدوره زمين شناسى بين ' پرميان ' و ' دوره سوم'
concerned علاقه مند،مضطرب
evolution فرضيه سيرتکامل
throat ،گلوگاه ،ناى ،دهانه
swell ،تورم ،برجستگى بزرگ شدن
Eustachian tube شيپور استاش ،شيپور استاخى
Symptom ،نشان ،نشانه ،اثر،دليل ،علائم مرض ،علامت
earache, درد گوش ،گوش درد
dizziness سرگيجه
reliev راحت کردن ،خلاص کردن( از درد و رنج و عذاب)،کمک کردن
eardrum پرده گوش ،پرده صماخ
rupture شکستگى ،تخريب کردن ،از بين بردن ،شکافتن و سوراخ کردن
Nutrition تغذيه ،تقويت ،قوت گيرى ،قوت ،خوراک ،غذا
available در دسترس ،مقدور،،سودمند،موجود
intake ،مکيدن ،تنفس ورودى ،پذيرش
starch نشاسته ،اهارزدن ،تشريفات
grain دانه،دانه خرج ،حبه ،دان ،تفاله حبوبات
tiredness, خستگى ،بيزارى
irritability, کج خلقى ،زود رنجى تحريک پذيرى
overeating پرخوردن
constantly دائما"،ازروى ثبات ،بدون تغيير
Maintain پشتيبانى کردن ،نگهدارى کردن ،ابقا کردن
concerned علاقه مند،مضطرب
disadvantages زيان ،بى فايدگى ،وضع نامساعد،اشکال
quilting ،پنبه دار،پارچه لحافى
Investigators بازپرس ،رسيدگى کننده ،بازجو،مامور تحقيق
almond درخت بادام ،مغز بادام
vegetarian ،گياهخوارى
nuts اجيل ،ديوانه
saturated مشبع ،اشباع شده ،سير شده
peanuts, بادام زمينى ،پسته زمينى ،رنگ کتانى ،رنگ کنف
plaque پلاک ،لوحه ،نشان ،صفحه کوچک
Variability تغيير پذيرى ،
constant هميشگى ،استوار،وفادار،دائمى ،ثابت
despite با وجود،بااينکه ،کينه ورزيدن
fundamental ابتدايى ،پايه اى ،اصولى ،بنيادى
similarity شباهت همسانى ،همانندى ،تشابه
remarkable قابل توجه ،عالى ،جالب توجه
variation تغييرات تغييرپذيرى نوسان
vascular عروقى رگى ،اوندى
neural عصبى ،وابسته بعصب
contrast رنگ زمينه ،مقايسه کردن
slender بلند وباريک ،باريک ،قلمى ،کم ،سست ،ضعيف ،ظريف ،قليل
Naturally, بطور طبيعى ،طبعا"،بديهى است که...
relationships خويشاوندى ،نسب ،رابطه ،ارتباط،خويشى
internal باطن ،درونى ،داخلى ،ناشى از درون ،باطنى
interpretation ،تفسير،تعبير،ترجمه ،مفاد
basically بطور اساسى
constantly دائما"،ازروى ثبات ،بدون تغيير
deviations
sewage فاضلاب ،گنداب ،هرز اب ،اگو،پس اب
leak ،چکه کردن ،رخنه ،سوراخ ،نشت ،فاش کردن
vitrify شيشه اى کردن يا شدن ،بصورت شيشه در اوردن ،بصورت شيشه درامدن
clay ،خاک رس ،رس ،گل ،خاک کوزه گرى ،سفال
sanitary ،بهداشتى
unhearded نشنيده ،ناشنيده ،بى سابقه ،توجه نشده
Indictment ).اعلام جرم ،تنظيم ادعا نامه ،اتهام
Welfare ،اسايش ،رفاه ،سعادت ،خيريه
guilty مرتکب ،گناهکار،مقصر،بزهکار،مجرم ،محکوم
omission از قلم افتادگى ،حذف ،فروگذارى ،غفلت
Supreme عالى ،اعلى ،بزرگترين ،منتهى ،افضل ،انتها
complexity, پيچيدگى
connective, کلمه ربط يا عطف ،ربط،پيوندى ،رابط،متصل کننده
proportion نسبت ،درجه تناسب ،شباهت ،مقدار،قرينه
Approximately تقريبا
undergo تحمل کردن ،دستخوش( چيزى )شدن ،متحمل چيزى شدن
derived اشتقاقى استنتاج کردن ،نتيجه گرفتن ،مشتق شدن
virtually واقعا"،معنا"
accounting اصول حسابدارى ،برسى اصل و فرع
diversity تنوع ،گوناگونى ،تفاوت
explains توضيح دادن ،باتوضيح روشن کردن ،شرح دادن
regarding ،راجع به ،در موضوع
epithelial مخاطى ،شبيه بشره اى ،برپوشى
tough ،بادوام ،سخت ،دشوار
hoarse خشن ،گرفته ،خرخرى( درمورد صدا)
vocal صدا،صوتى ،خواندنى ،اوازى ،ويژه خواندن ،دهن دريده
hardy جسور،متهور،دلير نما،پرطاقت ،بادوام
slip يادداشت ،صورت ،سريدن ،اشتباه کردن ،از قلم انداختن
revelation فاش سازى ،اشکار سازى ،افشاء،وحى ،الهام
association ،وابستگى ،وابسته سازى ارتباط ،انجمن ،اتحاد،پيوستگى
utility سودمندى
intake خوراک ،مک ،مکيدن ،تنفس ورودى ،پذيرش
constrain مجبور کردن ،حبس کردن ،توقيف ،بزور وفشار وادار کردن ،تحميل کردن
conduct هدايت کردن سيره ،جريان ،انتقال دادن
constitute تشکيل دادن ،تاسيس کردن ،ترکيب کردن
complicate پيچيده کردن ،پيچيدن ،بغرنج کردن
ruined ويران
destroyed تخريب شد،منهدم شد
eradicate قلع و قمع کردن ،ازريشه کندن
devastate ويران کردن ،خراب کردن ،تاراج کردن
commonplace پيش پا افتاده ،معمولى ،مبتذل ،همه جايى
customary عادى ،مرسوم
breaking بريدگى ،شکستگى ،پاره گى
cutting برش کارى ،مقطع ،برنده ،قلمه گياه ،قلمه زنى ،برش روزنامه
destroy تلف کردن ،تخريب کردن ،خراب کردن ،ويران کردن ،نابود ساختن ،تباه کردن
arise برخاستن ،بلند شدن ،رخ دادن ،ناشى شدن ،بوجود اوردن ،برامدن ،طلوع کردن ،قيام
arouse بيدار کردن ،برانگيختن ،تحريک کردن
rises. خاتمه يافتن ،نمودار شدن ،ترقى کردن ،قيام ،برخاست ،صعود،طلوع
mounted به طور سواره ،سوار شده ،نصب شده
amount vi(سرزدن ،بالغ شدن ،رسيدن ، :)n(مبلغ ،مقدار،ميزان
excitement برانگيختگى ،شور،تهييج
excessive زياد،فراوان ،مفرط،بيش ازاندازه
exchange مبادله معاوضه کردن
exception استثناء،اعتراض ،رد
mass جمعى ،قسمت عمده ،جمع اورى کردن ،توده مردم
numerous بيشمار،بسيار،زياد،بزرگ ،پرجمعيت ،کثير
abundant بسيار،فراوان ،وافر
substantial ذاتى ،جسمى ،اساسى ،مهم ،محکم ،قابل توجه
 

sadegh0007

New member
مهارت هفتم قسمت دوم

admissions تنفس ،مکش ،پذيرش ،قبول ،درامد،اجازه
applications درخواست برنامه کاربردى ،تقاضاى کار،به
receptions پذيرا شدن ،پذيرايى ،مهمانى ،دريافت ،پذيرش
submissions سلطه پذيرى ،فرمانبردارى ،اظهاراطاعت
imagination پندار،تصور،تخيل ،انگاشت ،ابتکار
impression اثر،جاى مهر،گمان ،عقيده ،خيال ،احساس
illustration تشريح ،عکس ،شرح ،توضيح ،مثال ،تصوير
illumination روشن کردن منطقه ،روشنايى ،تذهيب ،اشراق
settlement حل و فصل ،توافق بنگاه ،مشکن ،واريز،تصفيه ،تسويه ،پرداخت ته نشينى
surveillance تجسس ،بررسى کردن پايش
specifications خصوصيات ،مشخصات
explosion احتراق ،ترکش ،انفجار،بيرون ريزى ،سروصدا،هياهو
component جزء ،قسمت ،عضو،اجزاء،ترکيب کننده
combination ترکيب ،اميزش
fragment پاره ،خرده ،تکه ،باقيمانده ،قطعات متلاشى
ingredients عنصر سازنده اجزاء،ذرات ،داخل شونده
allocated تخصيص داده شده
dominat چيره شدن ،حکمفرما بودن ،تسلط داشتن ،تفوق يافتن
implement اجرا کردن ،الت ،افزار،ابزار،اسباب ،انجام دادن
utilization بهره بردارى استفاده عملى ،به کار بردن
enumeration برشمارش تعيين شماره
contamination الوده کردن ،الايش ،الودگى ،کثافت
estimation حدس ،گمان ،پيش بينى ،تخمين ،براورد
net worth : ارزش خالص
assets مال و اموال ،مايملک ،مواد لازم ،وسايل ،ابزار،دارائى ،موجودى شخص ورشکسته
net income درامد خالص
gross income درامد ناخالص
introduction مقدمه ،ديباچه ،معارفه ،معرفى رسمى
distribution توزيع ،پخش کردن ،توزيع ،پخش
consumption مصرف ،سوختن ،زوال ،(طب )مرض سل
presumption ظن قوى ،قرينه ،فرض ،احتمال ،استنباط،گستاخى ،جسارت
criticism انتقادى ،نقد ادبى ،انتقاد،عيبجويى ،نقدگرى ،نکوهش
synthesis ترکيب ساخت ،سنتز،نتيجه گيرى ،استنتاج
enterprise قدرت اقدام ،شرکت ،موسسه تهوراميز،امرخطير،اقدام مهم
infusion دم کرده ،ريزش ،ريختن ،پاشيدن ،القاء،تزريق ،الهام
perfusion ريزش ،غسل تعميد بوسيله اب پاشى ،تزريق وريدى
prospect ،دور نما،چشم انداز،انتظار،پيش بينى ،جنبه ،منظره
context سابقه ،زمينه ،مفاد،مفهوم ،متن بافت
identification تعيين هويت ،شناختن ،شناسايى کردن ،تشخيص دادن
interruption قطع ،انقطاع ،تعليق
intervention نفوذ،دخالت ،مداخله ،شفاعت اقدام
preoccupation اشغال قبلى ،کار مقدم ،تمايل ،شيفتگى ،اشتغال
profession حرفه دعوى ،اظهار،شغل
category طبقه نوع ،قلم ،جنس ،دسته ،زمره ،طبقه
deserved ،سزاوار بودن ،شايستگى داشتن ،لايق
required بايستن ،لازم داشتن ،خواستن ،مستلزم بودن ،نياز داشتن ،لازم بودن ،لازم دانستن
delivered تحويل شده
preferre ترجيح دهنده
affirm ،تصديق کردن ،اثبات کردن ،تصريح کردن ،شهادت دادن
afford دادن ،حاصل کردن ،تهيه کردن ،موجب شدن
affect عاطفه ،نتيجه ،وانمود کردن ،دوست داشتن ،تمايل داشتن
afflict رنجورکردن ،ازردن ،پريشان کردن ،مبتلا کردن
reserves نگهداشتن ،ذخيره کردن ،اختصاص دادن ،اندوختن ،اندوخته ،ذخيره
precede مقدم بودن ،جلوتر بودن از،اسبق بودن بر
presume فرض کردن ،مسلم دانستن ،احتمال کلى دادن ،فضولى کردن
resumed حاصل ،چکيده کلام ،ادامه يافتن ،از سرگرفتن ،خلاصه تجربيات
assumed بخود بسته ،بخود گرفته ،عاريتى ،فرضى
consumed مصرف کردن ،تحليل رفتن ،از پا درامدن
absolute مطلق ،غير مشروط،مستقل
definite محکم ،معين ،قطعى ،تصريح شده ،صريح ،روشن ،معلوم
recently بتازگى ،اخيرا"
ultimately سرانجام
originally اصلا"،دراصل ،دراغاز کار،در ابتدا
initially اصلا"،درابتدا
criticism انتقادى ،نقد ادبى ،انتقاد،عيبجويى ،نقدگرى ،نکوهش
concern شرکت ،بنگاه نگران بودن ،اهميت داشتن
conflict تعارض ستيزه ،کشاکش ،کشمکش ،نبرد،برخورد،ناسازگارى
comprise دربرداشتن ،شامل بودن
enforces اجرا کردن ،به اجرا دراوردن ،تاکيد کردن ،مجبور
enumerate بشماراوردن ،محسوب داشتن ،برشمردن ،يکايک شمردن
accredited داراى اعتبارنامه ،مجاز،معتبر
reconciliatory مصالحه اميز
reimbursed مسترد کردن ،باز پرداخت کردن ،باز پرداختن ،جبران کردن
cumbersome سنگين ،طاقت فرسا،مايه زحمت
acute حاد،تيز،زاويه ء حاد،زاويه تند
trivial جزيى ،ناقابل ،کم مايه ،بديهى ،ناچيز،مبتذل
prospective مربوط به اينده ،موثر دراينده
consent ،اجازه ،توافق ،موافقت ،راضى شدن ،رضايت دادن
concept ،فکر،عقيده ،تصور کلى ،مفهوم
concern شرکت ،بنگاه نگران بودن ،اهميت داشتن
cohort گروه ،پيرو،طرفدار،همکار
retrospective بازنگرانه عطف به ما سبق کننده
prospective مربوط به اينده ،موثر دراينده
documentary مبنى بر مدرک يا سند،سندى ،مدرکى ،مستند
respected ،رابطه ،نسبت ،رجوع ،مراجعه ،احترام گذاشتن به ،محترم داشتن
suspect بدگمان شدن از،ظنين بودن
longitudinal در طول ،طولى ،وابسته بطول جغرافيايى
transitional انتقالى ،وابسته بمرحله تغييرياانتقال
confidential خيلى محرمانه ،داراى ماموريت محرمانه ،راز دار
proportional نسبى ،همزمان ،متناسب ،به نسبت
perceive ادراک کردن درک کردن ،دريافتن ،مشاهده کردن
perform انجام دادن ،بجا اوردن ،اجرا کردن ،بازى کردن
assign حواله کردن ،انتقال دادن ،اختصاص دادن ،بخش کردن
deceived فريب دادن حريف ،گول زدن ،اغفال کردن
perception درک ،مشاهده قوه ادراک ،اگاهى
certificate گواهى نامه ،تصديق ،گواهينامه
complaints شکايت ،دادخواهى
complexity پيچيدگى
complement مکمل ،پرسنل سازمانى متمم ،ضمائم تملق گويى کردن خوشامد گفتن
compliance قبول ،اجابت ،بر اوردن تسليم
proper درست ،مخصوص ،صحيح ،شايسته ،مربوط،بجا،بموقع
adverse مخالف ،مغاير،ناسازگار،مضر،روبرو
psychological عمليات روانى ،مربوط به روانشناسى ،روانى
exclusive انحصارى ،تنها،منحصر بفرد،گران ،دربست
excessive زياد،فراوان ،مفرط،بيش ازاندازه
compile گرداوردن ،تاليف کردن
protected در حفاظ،در پشت حفاظ
promoted تاسيس کردن ،توسعه دادن ،بالا بردن ،ترفيع دادن ،ترقى دادن ،ترويج کردن
pretending ،وانمود کردن ،بخود بستن ،دعوى کردن
performing بازيگر،انجام دهنده
provoking برانگيزنده
perceive درک کردن ،دريافتن ،مشاهده کردن ،ديدن ،ملاحظه کردن
establishment محل کار،تاسيس ،استقرار،تشکيل
suspension تعليق اتصال ،اويزان کردن ،معلق کردن
refute رد کردن ،تکذيب کردن ،اشتباه کسى را اثبات کردن
confirm ' ،تاييد کردن ،تصديق کردن ،تثبيت کردن
reinforce ،تقويت کردن ،محکم کردن ،مدد کردن
quit. ،دست کشيدن از،تسليم شدن
stabilize. ،پابرجا کردن ،استوار ثابت کردن
accumulate ،جمع کردن ،جمع شده ،جمع شونده ،اندوختن
deteriorate وخيم شدن ،بدتر کردن ،خراب کردن ،روبزوال گذاشتن
augment تقويت کردن ،تکميل کردن ،افزودن ،زياد کردن ،علاوه کردن ،زياد شدن ،تقويت کردن
Impede بازداشتن ،مانع شدن ،ممانعت کردن
launch راه انداختن ،شروع کردن ،اقدام کردن
obese فربه ،گوشتالو،چاق
imperfect ناقص ،ناتمام ،ناکامل ،از بين رفتنى
delicate ظريف ،خوشمزه ،لطيف ،نازک بين ،حساس
aggravate بدتر کردن ،اضافه کردن ،خشمگين کردن
overwhelm سراسر پوشاندن ،غوطه ور ساختن
accumulate روى هم گذاشتن ،جمع کردن
respectable محترم ،قابل احترام ،ابرومند
irrelevant نا مربوط،بى ربط
indispensable واجب ،حتمى ،چاره نا پذير،ضرورى
inferior ،نا مرغوب ،پايين رتبه ،فرعى تحتانى
insignificant ناچيز
integral جدايى ناپذير،درست ،صحيح ،بى کسر،کامل ،تمام ،انتگرال
instantaneous لحظه اى ،ناگهانى ،هردم ،دفعتا،انى
perception درک ،مشاهده قوه ادراک
disturbance اختلال ،اشوب ،ناراحتى
predisposition زمينه
mentioned نامبرده ،مذکور
perform انجام دادن ،بجا اوردن ،اجرا کردن
deceive ،گول زدن ،فريفتن ،فريب دادن ،گول زدن
deflate باد( چيزى را )خالى کردن ،جلوگيرى از تورم کردن ،کاهش قيمت
decreased نزول کردن ،کم شدن کاهش ،تنزل
descended زاده ،ناشى
shades ،سايه افکندن ،تيره کردن ،کم کردن ،زير وبم کردن
narrowly به دقت ،از نزديک
strictly اکيدا"،سخت ،دقيقا"
exactly درست ،عينا،کاملا،بدرستى
uncertainty ،نامعلومى ،ترديد،شک ،چيز نامعلوم
suspicion ،بدگمانى ،سوء ظن ،ترديد،مظنون
distrust بى اعتمادى ،بدگمانى ،سوءظن
entangled گرفتار،گيرافتاده ،گره دار،درهم
entertain پذيرايى کردن ،مهمانى کردن از،سرگرم کردن
entreat التماس کردن ،(به )لابه کردن ،استدعاکردن
entrust واگذار کردن ،واگذارکردن ،بامانت سپردن
enforce ،اجراکردن ،(بازور )از پيش بردن ،وادار کردن ،مجبورکردن
enhance کمک کردن ،تسهيل کردن ،بالابردن ،افزودن
precious گرانبها،نفيس ،پر ارزش
surplus ،زيادتى ،مازاد،زائد،باقى مانده ،اضافه ،زيادى
edible ماکول ،چيز خوردنى ،خوراکى
palpable ،ملموس حس کردنى ،قابل لمس ،اشکار،واضح
endurable • تحمل پذير
potable اشاميدنى ،نوشيدنى ،قابل شرب
invalidate ،عليل کردن ،باطل کردن
inoculate تلقيح کردن ،مايه کوبى کردن ،اغشتن
incapacitate ناقابل ساختن ،سلب صلاحيت کردن از،بى نيرو ساختن ،از کار افتادن ،ناتوان ساختن ،محجور کردن
incorporate تاسيس کردن ،بهم پيوستن ،متحد کردن ،معنوى ،غير جسمانى
surveillance تجسس ،بررسى
experimentation ازمايش
consideration ،ملاحظه ،رسيدگى ،توجه ،مراعات ،پاداش ،غرامت
preoccupation ،کار مقدم ،تمايل ،شيفتگى ،اشتغال
intimate مطلبى را رساندن ،معنى دادن ،گفتن ،محرم ساختن
profound عميق ،ژرف
protected در حفاظ،در پشت حفاظ
vulnerable زخم خور،زخم پذير،اسيب پذير،قابل حمله
focal مهم کانونى ،مرکزى ،وابسته بکانون ،موضعى
sole. انحصارى ،مجرد ،تنها،يگانه ،منحصربفرد،
adamant جسم جامد و سخت ،مقاوم ،يکدنده ،تزلزل ناپذير
embarrass دست پاچه کردن ،براشفتن ،خجالت دادن ،شرمسار شدن
reluctant بى ميل
over anxious زياد دل واپس ،اشفته ،مضطرب
 

aidasaghy

New member
من از دیشب تا به حالا وقت صرف کرده ام تا لغات در آورده شده جدید را به فلش کارت تبدیل نماییم که با طرز برخورد کاربران واقعا دارم از این کار دلسرد می شوم
واقعا خسته نباشي صادق ...فايلاتم همه درسته من هم با موبايل امتحان كردم هم كامپيوتر ...فكر كنم ايراد از خود بچه هاست كه وقت نميذارن طرز كار نرم افزارو كامل بخونن...
 

vitamin

New member
سلام صادق دستت درد نكنه منم الان با موبايل باز كردم درست بود خسته نباشي

بچه ها منم اول هر كاري ميكردم نميشد ولي نا اميد نشدم :smiliess (3):
 

iran khanom

Member
توجه توجه دتوجه.بچه ها قرار شد کلمات رو در تایپیک کلمات لزگی بذاریم تا کار راحتر بشه.لطفا کسانی که کلمات را اینجا گذاشتند بی زحمت لغات رو به تایپیک کلمات لزگی انتقال بدن
 

iran khanom

Member
بخش مورد نظر نام کاربر
مهارت یک تا شش sakar مهارت يك و دو ارائه شد
Bمهارت هفت sadegh0007
مهارت هشتم top.1988
مهارت نهم sky
مهارت دهم xavi
مهارت یازدهم vitamin
مهارت دوازدهم dilak
بخش سوالات متفرقه از منابع ذکر نشده شامل 54 متن می باشد که به هر نفر 5 متن داده می شود
متن 1 تا 5 marava
متن 6 تا10 arman
متن 11 تا 15 بيوتك91
متن 15 تا 20 بيوتك91
متن 21 تا 25 aidasaghi
متن 26 تا 30 trycon
متن 31 تا 35 marava
متن 36 تا 40 25rr
متن 41 تا 45 aidasaghy
متن 46 تا 50 farzaneh_64
متن 50 تا 54
بخش انتهایی کتاب شامل آزمونهای سالیان گذشته می باشد که آزمون را به یک نفر داده می شود
سال 82 - 83 سری صبح iran khanom
سال 82 - 83 سری بعد از ظهر
سال 83 - 84 سری صبح Leyenda
سال 83 - 84 سری بعد از ظهر Leyenda
سال 84 - 85 سری صبحpatris
سال 84 - 85 سری عصر
سال 85-86سری صبح biology
سال 85-86سری عصر
سال 86 - 87 سری صبح مليسا
سال 86 - 87 سری عصر Respanta
سال 87 - 88 سری صبح مليسا
سال 87 - 88 سری عصر
سال 88 - 89 سری اول پنج شنبه 28 خرداد نوبت صبح Gilda
سال 88 - 89 سری دوم پنج شنبه 28 خرداد نوبت بعد از ظهر Gilda
سال 88 - 89 سری سوم جمعه 29 خرداد نوبت صبح
آزمون ورودی 89-90 سری اول صبح پنجشنبه 27/3/89 khamoosh
آزمون ورودی 89-90 سری دوم عصر پنجشنبه 27/3/89 nazanin91
آزمون ورودی 89-90 سری سوم جمعه صبح 28/3/89 ارائه داده شد
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا