ghasedak69
New member
مرسی قاصدکی مهربون...
من فردا صبح میرم عزیزم. نه نمیدونم . چون ثبت نام کرردم اما مدارکمو پس فردا تحویل میدم و انتخاب واحد میکنم. بعد میام گزارش میدم عزیزم
انشالله که موفق باشی عزیزم
مرسی قاصدکی مهربون...
من فردا صبح میرم عزیزم. نه نمیدونم . چون ثبت نام کرردم اما مدارکمو پس فردا تحویل میدم و انتخاب واحد میکنم. بعد میام گزارش میدم عزیزم
ادامه درد دل...
سلام به همه دوستان.همونطور که rawy گفت اینجا ایران است, یه روز قیف هست قیر نیست.بنده طی پیگیری های مکررررررررررررررررررررر و التماس و در خواست و گریه و زاری که به اجرا گذاشتم قبول کردند که پروندم بره امور فارغ التحصیلان اونجا یه نامه نظام وظیفه بهم بدند و سپس پروندم دوباره برگرده اموزش دانشکده تا هرموقع وقت کردند مشکلشا حل کنند سپس دوباره بره امور فارغ التحصیلان تا بعد از ربع قرن مدرک موقت بهم بدند.من بیچاره هم تا این خبرا شنیدم از خوشحالی اشک شوق تو چشمام جمع شده بود و مثل عقاب خودما رسوندم دانشکده تا پروندما ببرم امورفارغ التحصیلی تا اونا یه نامه نظام وظیفه بهم بدند ولی افسوووووووووس وقتی رسیدم قیف نبود نه ببخشید مسئول اموزش روانشناسی نبود و همکارش گفت تشریف فرما شدند مرخصی و تا چهارشنبه هم نمیاند.همون لحظه اشک شوق تو چشمام تبدیل شد به اشک حسرت....
خلاصه پس ازپیگیری های مکررررررررررررررررررررر و التماس و در خواست و گریه و زاری همکارش قبول کرد پروندما بیاره تازه گفت خودت برو بگرد پیدا کن.بعدش که از کف اتاق پیدا کردم گفتم خوب ببرم دیگه؟؟ گفت نه نشد دیگه زیادی پررو شدی!باید نامه رسان (1)پروندتا ببره.
پاورقی(1)-نامه رسان کیست:کسی است که با حفظ سمت هم مسئول ابدارخانه است و هم مسئول رساندن نامه های اداری که هر وقت حالشا داشته باشه یه سری به دانشکده ها میزنه تا نامه ها را برساند امور اداری(دانشگاه خوراسگان،1392)
خلاصه گفت که نمیشه زنگ زد رئیس کل اداره اموزش اونم گفت نه فقط نامه رسان.حالا نامه رسان کجاست؟نامه رسان ساختمان اداری وسط دانشگاهه. بنده هم دوباره برگشتم رفتم پیش رئیس کل اداره اموزش اونم با یک لحن بسیاااارررر صمیمانه و دلسوزانه و مهربان که (اصلا ادم اشک شوق تو چشمش جمع میشد)و به دور از تندی گفت باید نامه رسان بیاره و زنگ زد دانشکده گفت بدید ابدارچی خودتون بیاره ما ابدارچیمونا میخوایم.(البته نمیدونم چرا وقتی بامن حرف میزد یکم صداش بلند بود مثل اینکه بخواد داد بزنه ها )و گفت برگرد برو دانشکده خودتوتون تا ابدارچیتون بیاره.بنده هم دوباره مثل برق رفتم اونجا ولی ابدارچیمون با سایر ابدارچی های دیگر در ابدارخانه پیرامون دیدار دکتر ظریف با خانم اشتون و منع سلاح های شیمیایی در سوریه جلسه داشت.پس از جلسه درخواستما مطرح نمودم اما ایشان قبول ننمودند ولی با پیگیری های مکررررررررررررررررررررر و التماس و در خواست و گریه و زاری و دستور مقامات بالا قبول کردند که نیم ساعت دیگه ببرند.بعد از نیم ساعت پروندم اومد اداره کل اموزش و منم که طبق معمول اشک شوق تو چشمم جمع شده بود رفتم که گواهی را بگیرم و برم پلیس+10که تایید کنه و برم ثبت نام کنم تا برم سره اما...
اما پدر بزرگ اداره اموزش که بنده خدا بالای 80سال سن داشت گفت که برو فردا بیا منم که دوباره اشک شوقم تبدیل به اشک حسرت شده بود گفتم چرا فردا میشه امروز؟دیدم که گارد گرفته که با یه آپرکاد(2) ضربه فنیم کنه منم گفتم باشه شما حرس نخور واسه قلبت ضرر داره یه موقع خدایی نکرده سکته میکنی اونوقت دوباره کاره فارغ التحصیلیم میوفته بعداز ترحیم و هفته و چهلم. من فردا میام.
پاورقی(2)-UperCutچیست:حرکتی است که به تمام مسئولین دانشگاه اموزش داده شده که اگر احیانا دانشجویی یک جمله را دوبار تکرار کرد یا در 24ساعت دوبار مراجعه کرد از ان حرکت جهت رفع مشکل دانشجو استفاده کنند(دانشگاه خوراسگان،1392)
خلاصه من اومدم بیرون ولی یه فکری به سرم زد که برم پیشه حاکم بزرگ،رئیس امور فارغ التحصیلان(3) میتی کامون که شاید یه کاری در راه کسب رضایت خداوند برام انجام بده...
پاورقی(3)رئیس امور فارغ التحصیلان کیست:فردی است مبتلا به اختلال پارانویا که گمان میکند عده ای از دانشجوی ارث پدر بزگواره مرحومشان را به طور غیر قانونی مصادره کرده اند و به همین دلیل برخورد بسیار بدی دارد(دانشگاه خوراسگان،1392)
خلاصه اونم که اصلا اجازه نداد نقطه بزارم اخر جملم و حرفم تمام نشده گفت برو بیرون هروقت پروندت اومد اینجا بیا با من حرف بزن.
منم دانشگاهیم که قبول شدم دیگه نرفتم چون طی اخرین اخباری که بهم رسیده مسئول نظام وظیفه و اموزش دانشگاه علوم تحقیقات برای بنده حکم تیر صادر کردند که اگر اون طرفا من رویت شدم بلا درنگ بهم شلیک کنند
هیچی دیگه الان نشستم تا فردا بشه....
دوستای گلم واسم دعا کنید...
ادامه درد دل...
سلام به همه دوستان.همونطور که rawy گفت اینجا ایران است, یه روز قیف هست قیر نیست.بنده طی پیگیری های مکررررررررررررررررررررر و التماس و در خواست و گریه و زاری که به اجرا گذاشتم قبول کردند که پروندم بره امور فارغ التحصیلان اونجا یه نامه نظام وظیفه بهم بدند و سپس پروندم دوباره برگرده اموزش دانشکده تا هرموقع وقت کردند مشکلشا حل کنند سپس دوباره بره امور فارغ التحصیلان تا بعد از ربع قرن مدرک موقت بهم بدند.من بیچاره هم تا این خبرا شنیدم از خوشحالی اشک شوق تو چشمام جمع شده بود و مثل عقاب خودما رسوندم دانشکده تا پروندما ببرم امورفارغ التحصیلی تا اونا یه نامه نظام وظیفه بهم بدند ولی افسوووووووووس وقتی رسیدم قیف نبود نه ببخشید مسئول اموزش روانشناسی نبود و همکارش گفت تشریف فرما شدند مرخصی و تا چهارشنبه هم نمیاند.همون لحظه اشک شوق تو چشمام تبدیل شد به اشک حسرت....
خلاصه پس ازپیگیری های مکررررررررررررررررررررر و التماس و در خواست و گریه و زاری همکارش قبول کرد پروندما بیاره تازه گفت خودت برو بگرد پیدا کن.بعدش که از کف اتاق پیدا کردم گفتم خوب ببرم دیگه؟؟ گفت نه نشد دیگه زیادی پررو شدی!باید نامه رسان (1)پروندتا ببره.
پاورقی(1)-نامه رسان کیست:کسی است که با حفظ سمت هم مسئول ابدارخانه است و هم مسئول رساندن نامه های اداری که هر وقت حالشا داشته باشه یه سری به دانشکده ها میزنه تا نامه ها را برساند امور اداری(دانشگاه خوراسگان،1392)
خلاصه گفت که نمیشه زنگ زد رئیس کل اداره اموزش اونم گفت نه فقط نامه رسان.حالا نامه رسان کجاست؟نامه رسان ساختمان اداری وسط دانشگاهه. بنده هم دوباره برگشتم رفتم پیش رئیس کل اداره اموزش اونم با یک لحن بسیاااارررر صمیمانه و دلسوزانه و مهربان که (اصلا ادم اشک شوق تو چشمش جمع میشد)و به دور از تندی گفت باید نامه رسان بیاره و زنگ زد دانشکده گفت بدید ابدارچی خودتون بیاره ما ابدارچیمونا میخوایم.(البته نمیدونم چرا وقتی بامن حرف میزد یکم صداش بلند بود مثل اینکه بخواد داد بزنه ها )و گفت برگرد برو دانشکده خودتوتون تا ابدارچیتون بیاره.بنده هم دوباره مثل برق رفتم اونجا ولی ابدارچیمون با سایر ابدارچی های دیگر در ابدارخانه پیرامون دیدار دکتر ظریف با خانم اشتون و منع سلاح های شیمیایی در سوریه جلسه داشت.پس از جلسه درخواستما مطرح نمودم اما ایشان قبول ننمودند ولی با پیگیری های مکررررررررررررررررررررر و التماس و در خواست و گریه و زاری و دستور مقامات بالا قبول کردند که نیم ساعت دیگه ببرند.بعد از نیم ساعت پروندم اومد اداره کل اموزش و منم که طبق معمول اشک شوق تو چشمم جمع شده بود رفتم که گواهی را بگیرم و برم پلیس+10که تایید کنه و برم ثبت نام کنم تا برم سره اما...
اما پدر بزرگ اداره اموزش که بنده خدا بالای 80سال سن داشت گفت که برو فردا بیا منم که دوباره اشک شوقم تبدیل به اشک حسرت شده بود گفتم چرا فردا میشه امروز؟دیدم که گارد گرفته که با یه آپرکاد(2) ضربه فنیم کنه منم گفتم باشه شما حرس نخور واسه قلبت ضرر داره یه موقع خدایی نکرده سکته میکنی اونوقت دوباره کاره فارغ التحصیلیم میوفته بعداز ترحیم و هفته و چهلم. من فردا میام.
پاورقی(2)-UperCutچیست:حرکتی است که به تمام مسئولین دانشگاه اموزش داده شده که اگر احیانا دانشجویی یک جمله را دوبار تکرار کرد یا در 24ساعت دوبار مراجعه کرد از ان حرکت جهت رفع مشکل دانشجو استفاده کنند(دانشگاه خوراسگان،1392)
خلاصه من اومدم بیرون ولی یه فکری به سرم زد که برم پیشه حاکم بزرگ،رئیس امور فارغ التحصیلان(3) میتی کامون که شاید یه کاری در راه کسب رضایت خداوند برام انجام بده...
پاورقی(3)رئیس امور فارغ التحصیلان کیست:فردی است مبتلا به اختلال پارانویا که گمان میکند عده ای از دانشجوی ارث پدر بزگواره مرحومشان را به طور غیر قانونی مصادره کرده اند و به همین دلیل برخورد بسیار بدی دارد(دانشگاه خوراسگان،1392)
خلاصه اونم که اصلا اجازه نداد نقطه بزارم اخر جملم و حرفم تمام نشده گفت برو بیرون هروقت پروندت اومد اینجا بیا با من حرف بزن.
منم دانشگاهیم که قبول شدم دیگه نرفتم چون طی اخرین اخباری که بهم رسیده مسئول نظام وظیفه و اموزش دانشگاه علوم تحقیقات برای بنده حکم تیر صادر کردند که اگر اون طرفا من رویت شدم بلا درنگ بهم شلیک کنند
هیچی دیگه الان نشستم تا فردا بشه....
دوستای گلم واسم دعا کنید...
بچه ها من این ترم 10 واحد دارم
روش تحقیق (پیش نیاز) --------------->>>> لطفا بگید جریان این چیه؟!!!
نظریه های شخصیت
روانشناسی پزشکی و نوروپسیکولوژی
ایسب شناسی پیش رفته
فنون مصاحبه تشخیصی
سلام دوستای عزیز
نیگا کنید ما یه همچین امکاناتی تو دانشگاه داریم...
https://www.docs.google.com/forms/d/1-6I70luxgeed2xvF6ZaqAipVNbu7seadb8YZD6a7w9c/viewform
اصلا وقتی دیدم یه دانشگاهی داریم که انقدررررررررر به فکر ریزش موی دانشجوهاشون هستند یه دفه اشک شوق تو چشمام جمع شد:smiliess (7):
سلام دوستای عزیز
نیگا کنید ما یه همچین امکاناتی تو دانشگاه داریم...
https://www.docs.google.com/forms/d/1-6I70luxgeed2xvF6ZaqAipVNbu7seadb8YZD6a7w9c/viewform
اصلا وقتی دیدم یه دانشگاهی داریم که انقدررررررررر به فکر ریزش موی دانشجوهاشون هستند یه دفه اشک شوق تو چشمام جمع شد:smiliess (7):
سلام آیناز جونم
روش تحقیق شما هم مثل متون تخصصی ماست!!!جریان خاصی نداره...به صلاحدید هر دانشگاه از این درسهای مثلا پیش نیاز برای دانشجوها میذارن که نه تو واحدهاشون حساب میشه نه تو معدل تاثیری داره ولی تا پاس نشه مدرک نمیدن بهمون!!!
البته تا جایی که من خبر دارم خوارزمی همون 8 واحد رو گذاشته و پیش نیاز ندارن بچه ها....دانشگاه تهران (وزارت علوم) هم ده واحد دارند مثل شما...
انشالله موفق باشی عزیزم
وای چه باصفاس فانوسی. با اینکه از پرنده ها بدم میاد اما عاشق اردکم . حتما عکس بگیریا. افریندوستای خوبم من تازه به استعدادهای نهفته در کلینیک سلامت روان پی بردم!!!:4d564ad6:
فقط دو تا قو و دو تا اردک خوشگل نداره....
یه طاوووس ناز داره با یه جفت قرقاول از یه نژاد خاص (خیلی خوشگلننننننننننننننننننند) با یه جفت کفتر کاکل به سر و سه تا اردک بامزه ی دیگه....
خدای من ....باغ پرندگانیه هاااااااااااااا
میخوام عکساشونو بگیرم و بذارم اینجا تا شما هم ببینیدشون40):
وای چه باصفاس فانوسی. با اینکه از پرنده ها بدم میاد اما عاشق اردکم . حتما عکس بگیریا. افرین
سلااااااااااااااااااااااااااااااااام به همگی دوستای خوبم