در بخشی از این سریال که پخش شد خانمی که نقش مه لقا را ایفا می کند دچار شکستی پا می شود و دنیا مجبور می شود او را به بیمارستان شهر ببرد تا عمل کند ، همانطور که در عکس زیر می بینید، در روستا پای راست او بسته شده است ولی در بیمارستان شهر پای چپ او .
مورد دوم که از کفشیات خودمه: زمانی که زنه با بچش به اون معلمه شوهر کرد و رفت شهر زندگی کنه پسره دیگه باسه خودش هوشو و حواس داشت و 5_6ساله بود..........اما وقتی فهمید پدرش اون نیست(19ساله بود).پدرش (در واقع ناپدریش) داشت دلداریش می داد بهش گفت: پسر تو وقتی اومدی خونه من پستونک دهنت بود |: من:wacsmiley: خیر سرمون تنها فیلمی بود که این چندساله دیدم.
بعدم پسره یادش نمی اومد اون پدر واقعیش نیست درحالی که وقتی رفت خونه ناپدریش کاملا مودبانه و رسمو قلم حرف میزد.....آخه بچه گراز که نبوده همه چی یادش بره بچه عادمه مگه میشه یادش بره تا 6سالگی با مامانش تنها بودن :smiliess (6):
در بخشی از این سریال که پخش شد خانمی که نقش مه لقا را ایفا می کند دچار شکستی پا می شود و دنیا مجبور می شود او را به بیمارستان شهر ببرد تا عمل کند ، همانطور که در عکس زیر می بینید، در روستا پای راست او بسته شده است ولی در بیمارستان شهر پای چپ او .
مورد دوم که از کفشیات خودمه: زمانی که زنه با بچش به اون معلمه شوهر کرد و رفت شهر زندگی کنه پسره دیگه باسه خودش هوشو و حواس داشت و 5_6ساله بود..........اما وقتی فهمید پدرش اون نیست(19ساله بود).پدرش (در واقع ناپدریش) داشت دلداریش می داد بهش گفت: پسر تو وقتی اومدی خونه من پستونک دهنت بود |: من:wacsmiley: خیر سرمون تنها فیلمی بود که این چندساله دیدم.
بعدم پسره یادش نمی اومد اون پدر واقعیش نیست درحالی که وقتی رفت خونه ناپدریش کاملا مودبانه و رسمو قلم حرف میزد.....آخه بچه گراز که نبوده همه چی یادش بره بچه عادمه مگه میشه یادش بره تا 6سالگی با مامانش تنها بودن :smiliess (6):
در بخشی از این سریال که پخش شد خانمی که نقش مه لقا را ایفا می کند دچار شکستی پا می شود و دنیا مجبور می شود او را به بیمارستان شهر ببرد تا عمل کند ، همانطور که در عکس زیر می بینید، در روستا پای راست او بسته شده است ولی در بیمارستان شهر پای چپ او .
مورد دوم که از کفشیات خودمه: زمانی که زنه با بچش به اون معلمه شوهر کرد و رفت شهر زندگی کنه پسره دیگه باسه خودش هوشو و حواس داشت و 5_6ساله بود..........اما وقتی فهمید پدرش اون نیست(19ساله بود).پدرش (در واقع ناپدریش) داشت دلداریش می داد بهش گفت: پسر تو وقتی اومدی خونه من پستونک دهنت بود |: من:wacsmiley: خیر سرمون تنها فیلمی بود که این چندساله دیدم.
بعدم پسره یادش نمی اومد اون پدر واقعیش نیست درحالی که وقتی رفت خونه ناپدریش کاملا مودبانه و رسمو قلم حرف میزد.....آخه بچه گراز که نبوده همه چی یادش بره بچه عادمه مگه میشه یادش بره تا 6سالگی با مامانش تنها بودن :smiliess (6):
بو مال اون پوتینای اون خانم آواتارتونه سرکار.. :tonguesmiley:داشتم رد میشدم دیدم از یه جایی بو پا میاد. دیدم عه! پاتوق پسرارووووو. اومدم بگم بابا لابد دلتون نمیاد جوراب نو ها روز مردتونو بپوشید، یکم جوش شیرین بریزید تو کفشاتون. چ وعضشه؟ این ادمین کجاست من نمیدونم:25r30wi::tonguesmiley:
:smiliess (11):هی میگم بوترشی پاتوقوگرفته بگو پس قضیه ازین قرارهداشتم رد میشدم دیدم از یه جایی بو پا میاد. دیدم عه! پاتوق پسرارووووو. اومدم بگم بابا لابد دلتون نمیاد جوراب نو ها روز مردتونو بپوشید، یکم جوش شیرین بریزید تو کفشاتون. چ وعضشه؟ این ادمین کجاست من نمیدونم:25r30wi:
بو مال اون پوتینای اون خانم آواتارتونه سرکار..
شما دخترا چه غیر بهداشتی هستین جوش شیرین میریزین!!
ما پسرا کفش چرم می پوشیم و جوراب نانو تا بو نگیره پامون. دیگه خیلی بی پول باشیم جورابامون رو عوض می کنیم یا می شوریم. دیگه خیلی وضعمون خراب باشه جوراب نمی پوشیم با دمپایی میریم بیرون دیگه جوش شیرین نمی ریزیم
(11):هی میگم بوترشی پاتوقوگرفته بگو پس قضیه ازین قراره
داشتم رد میشدم دیدم از یه جایی بو پا میاد. دیدم عه! پاتوق پسرارووووو. اومدم بگم بابا لابد دلتون نمیاد جوراب نو ها روز مردتونو بپوشید، یکم جوش شیرین بریزید تو کفشاتون. چ وعضشه؟ این ادمین کجاست من نمیدونم:25r30wi::tonguesmiley::4d564ad6:
خخخخخخخخخخ عجب جوكي بود ححح