biologisst
New member
ســـــلام
بچه ها یه قرار بذاریم به یاد اون روزا یه ذره حرف بزنیم ایـــنجا :sarma: :thumbsupsmileyanim:
مــــوافخــــم
ســـــلام
بچه ها یه قرار بذاریم به یاد اون روزا یه ذره حرف بزنیم ایـــنجا :sarma: :thumbsupsmileyanim:
سلام هبه جون.شما خوبید؟چقد دلم واسه اینجا تنگ شده بود.من اولا اومدم انجمن بتز نمیشد فکر کردم واسه همیشه درش تخته شدهسلام آسمون جان
ناپیدایی خانوم. پارسال دوست و امسال آشنا؟؟؟:smiliess (7):
تو و مارلیک کجایید؟ حالتون خوبه؟
سلام هبه جون.شما خوبید؟چقد دلم واسه اینجا تنگ شده بود.من اولا اومدم انجمن بتز نمیشد فکر کردم واسه همیشه درش تخته شده
تا دیشب بچه ها گفتن به راه هست انجمن.خوشحال شدم.اومدم اینجا بغضم گرفت بقول آسمون دلم واسه بی دغدغدگی قبلمون و قدیما و اینجا تنگ شد.من و آسمون هم درگیر شدیمایشالا همتون هر جایید شتد و سالم باشین
سلام من به عنوان یک رتبه برتر دستور بازگشایی این مکان رو میدم..:smilies::thumbsupsmileyanim::auizz3ffy9vla57584x
سلام بروبچ، چطورین مطورین نابوداااااااااا
:riz304:
درس بخونید، درس چیز خوبیه.
ما که قدرش رو ندونستیم و نخوندیم، حالا هم که میخوایم بخونیم واقعن وقتش نیست. درنتیجه فقط افسوس!
ایشالا تا یکی دو ماه دیگه یه انرژی به این تاپیک و در کل انجمن میدیم همگی، شارژش می کنیم اساسی.:rolleyessmileyanim:
حتما باید به حراست دانشگدتون سفارش کنم بهت گیر بدن بقول یکی از بچها ددهههههه:motat:......پایان نامه خوش میگذره ؟؟؟؟؟یکیم همایش ارو شرکت کن:smilies:عههههههه بروووو کنار . بذار انجمن باد بخوره :tonguesmiley:
just this??????:ad54ad::ad54ad::ad54ad:
yadesh bekheyr:sadsmiley:
اوه. من و حراست دانشگامون اینجوری :28: هستیم. بعله )حتما باید به حراست دانشگدتون سفارش کنم بهت گیر بدن بقول یکی از بچها ددهههههه:motat:......پایان نامه خوش میگذره ؟؟؟؟؟یکیم همایش ارو شرکت کن:smilies:
salam b hame
aghaaaaaa ba enke ehteram ziadi barashon ghaelam vali dostan herast shokhi bardar nistan b man k bara shalvar gir dadan hesabi..................
آره ای کاش اونروزا برمیگشتدوس دارم برگردیم به سال 92...پرشورترین سال انجمن بود (ناگفته نمونه من از سال 90 شدم یکی از پایهای این انجمن..).......اون موقها تازه داشتیم استارت خوندن ایمنی رو میزدیم من از اواخر ابان خوندم .البته هنوز پاتوق خوشگذرونی بدنیا نیومده بود ما توی هموون پیج شیطنت میکردیم ..از کتابخونه که میومدم حدود 10شب میشستم پشت pc میدیم اوه 20 صفحه عقبم بخصوص شباکه بچها بیدار میموندن تا3 منم که 1 غرق خواب میشدم...شبای خوبی داشت و پرماجرا گاهی پستای بغضی شبا همون شب پاک میشد که اخرم متوجع نشدم چی بود (ای نامردا)....خوشحالم ازین انجمن 4 نفرو دیدار کردیم دوستیمون حقیقی شد...ایمونو رو دیدم هفته پیش دانشگامون دکترا قبول شده اتفاق قشنگی بود...:rolleyessmileyanim: