hebe.nurse
New member
10):
:smiliess (10):
:ad54ad::smilies-azardl (113:28:
پاتوق همیشه داااااااااغ خوشگذرونی ☻
- نویسنده موضوع آسمون
- تاریخ شروع
:ad54ad::smilies-azardl (113:28:
Immunity
Well-known member
سلام حمید جان خوبی دادا...من حاصرم همین الان دانشگامون عوض کنیم !!!!باباب مدرس غولههههههه
Hamidvet
New member
چقدر عالی .....
Hamidvet
New member
hebe.nurse
New member
نخیلممممم دروووووووووغه عههههه :mad_majidonline::image170:
biologisst
New member
سلام به به...خوش به حال شما...به دنیای قشنگ ارشد اونم از نوع ایمنی ..... امیدوارم به بقیه ی هدف ها و خواسته هاتم برسی.
یه سوال از کجا اینو فهمیدی ؟ جهت تبیین افکار عمومی یکم برامون توضیح بده برا چی مدرس غوله و بالاتره؟
خداییش من شناختم از محیط درسی دانشگاه ها اون هم بصورت خصوصی در بخش علوم پزشکی و اونم رشته ی ایمنی صفره.
ممنون میشم توضیح بدی. صندلی داغم نیس نمی سوزی
biologisst
New member
بچه ها در صورت زنده بودنمون تا 40 سالگی و این که این سایت هنوز وجود داشته باشه بسلامتی
فرض کنین نشستین کنار بچتون و دارید خاطراتتونو مرور می کنید. چه حسی بهتون دست میده؟
من که حس می کنم مثل اون زمان که رادیو گوش می دادم. یه عالمه شخصیت و دوستان خوب از نوع علمی در یه محیط سالم چقدر بهم کمک کردن . و من اون زمان چقدر برام آینده مبهم بود و دوست داشتم به جایی برسم که بعد گذشت این همه سال حالا(همون 40 سالگی)چقدر برام ساده گذشت یعنی این که به هر چیزی که آدم بهش می رسه بعدش می گه عه ؟ همین بود؟ یا بگم چه زود تموم شد . یا بگم چی فکرشو می کردم چییییی شددد!!! (هم جنبه ی مثبت و موفق و هم جنبه منفی که امیدوارم اصن نباشه واسمون.)
خلاصه اگر دوست دارید کمی در مورد این چیزا فکر کنین نظراتتونو بگین جالبه برام .
فرض کنین نشستین کنار بچتون و دارید خاطراتتونو مرور می کنید. چه حسی بهتون دست میده؟
من که حس می کنم مثل اون زمان که رادیو گوش می دادم. یه عالمه شخصیت و دوستان خوب از نوع علمی در یه محیط سالم چقدر بهم کمک کردن . و من اون زمان چقدر برام آینده مبهم بود و دوست داشتم به جایی برسم که بعد گذشت این همه سال حالا(همون 40 سالگی)چقدر برام ساده گذشت یعنی این که به هر چیزی که آدم بهش می رسه بعدش می گه عه ؟ همین بود؟ یا بگم چه زود تموم شد . یا بگم چی فکرشو می کردم چییییی شددد!!! (هم جنبه ی مثبت و موفق و هم جنبه منفی که امیدوارم اصن نباشه واسمون.)
خلاصه اگر دوست دارید کمی در مورد این چیزا فکر کنین نظراتتونو بگین جالبه برام .
eeeeeeehsan
New member
سلام فرنازبچه ها در صورت زنده بودنمون تا 40 سالگی و این که این سایت هنوز وجود داشته باشه بسلامتی
فرض کنین نشستین کنار بچتون و دارید خاطراتتونو مرور می کنید. چه حسی بهتون دست میده؟
من که حس می کنم مثل اون زمان که رادیو گوش می دادم. یه عالمه شخصیت و دوستان خوب از نوع علمی در یه محیط سالم چقدر بهم کمک کردن . و من اون زمان چقدر برام آینده مبهم بود و دوست داشتم به جایی برسم که بعد گذشت این همه سال حالا(همون 40 سالگی)چقدر برام ساده گذشت یعنی این که به هر چیزی که آدم بهش می رسه بعدش می گه عه ؟ همین بود؟ یا بگم چه زود تموم شد . یا بگم چی فکرشو می کردم چییییی شددد!!! (هم جنبه ی مثبت و موفق و هم جنبه منفی که امیدوارم اصن نباشه واسمون.)
خلاصه اگر دوست دارید کمی در مورد این چیزا فکر کنین نظراتتونو بگین جالبه برام .
والا چی بگم!! ما تمام وقت و انرژیمون رو گذاشتیم تو همین محیطااای مجازی.
یکم از محیط واقعی دور شدیم. من خودم فکر می کردم هنر کردم تو اینطور محیطی پیشرفت کردم، کمک گرفتم، کمک دادم و غیره.. ولی الآن به جایی رسیدم که می بینم تو اینهمه وقت می تونستم خیلی چیزا رو بدست بیارم ولی نیاووردم و حتی خیلی چیزا رو ازدست دادم.
هرچند وقت هنوز هست، ولی اشتباست آدم ذهن و وقتش رو معطوف اینطور محیطایی بکنه.
خاطره که زیاد هست آدم 40 سال دیگه واسه بچه هاش بگه، ولی فکر نکنم همش خوش باشه.
اصن من گیجم، خودمم نمی فهمم دارم چی میگم!! سوالت چی بوددد؟؟ چی شده؟
بچه ها در صورت زنده بودنمون تا 40 سالگی و این که این سایت هنوز وجود داشته باشه بسلامتی
فرض کنین نشستین کنار بچتون و دارید خاطراتتونو مرور می کنید. چه حسی بهتون دست میده؟
من که حس می کنم مثل اون زمان که رادیو گوش می دادم. یه عالمه شخصیت و دوستان خوب از نوع علمی در یه محیط سالم چقدر بهم کمک کردن . و من اون زمان چقدر برام آینده مبهم بود و دوست داشتم به جایی برسم که بعد گذشت این همه سال حالا(همون 40 سالگی)چقدر برام ساده گذشت یعنی این که به هر چیزی که آدم بهش می رسه بعدش می گه عه ؟ همین بود؟ یا بگم چه زود تموم شد . یا بگم چی فکرشو می کردم چییییی شددد!!! (هم جنبه ی مثبت و موفق و هم جنبه منفی که امیدوارم اصن نباشه واسمون.)
خلاصه اگر دوست دارید کمی در مورد این چیزا فکر کنین نظراتتونو بگین جالبه برام .
عجب سوال جالبی !
فکر کنم یه زمانی به اون طفلی که کنارم نشسته بگم : ببین فرزندم سعی کن همیشه یه جایی از زندگیت رو برای خودت بزاری . مثل من که یهویی توی یه سنی فهمیدم که زندگی من مال خودم هم هست و برای شاد کردن خودم هم باید تلاش کنم. شاید بهش بگم . من توی یه سنی یه دفعه ای به خودم اومدم و دیدم به جای حسرت گذشته رو خوردن باید بلند شم و حرکت کنم . اونم برای اینکه رضایت قلبی از کارم داشته باشم .
نمیدونم چه خاطراتی بهش میگم از خودم ولی اینو مطمئنم که حتما خوب ها رو توی ذهنم نگه میدارم و سعی میکنم اگه خاطره بدی بوده اصلا یادآوری ش هم نکنم .
فقط امیدوارم اون سال های زندگیم اگه زنده بودم و به حیات م ادامه میدادم ، پر از حسرت و آه و ای کاش و این جور چیزا نباشه ...
hebe.nurse
New member
بچه ها در صورت زنده بودنمون تا 40 سالگی و این که این سایت هنوز وجود داشته باشه بسلامتی
فرض کنین نشستین کنار بچتون و دارید خاطراتتونو مرور می کنید. چه حسی بهتون دست میده؟
من که حس می کنم مثل اون زمان که رادیو گوش می دادم. یه عالمه شخصیت و دوستان خوب از نوع علمی در یه محیط سالم چقدر بهم کمک کردن . و من اون زمان چقدر برام آینده مبهم بود و دوست داشتم به جایی برسم که بعد گذشت این همه سال حالا(همون 40 سالگی)چقدر برام ساده گذشت یعنی این که به هر چیزی که آدم بهش می رسه بعدش می گه عه ؟ همین بود؟ یا بگم چه زود تموم شد . یا بگم چی فکرشو می کردم چییییی شددد!!! (هم جنبه ی مثبت و موفق و هم جنبه منفی که امیدوارم اصن نباشه واسمون.)
خلاصه اگر دوست دارید کمی در مورد این چیزا فکر کنین نظراتتونو بگین جالبه برام .
من دوستای خوب اینجا و کمک هایی که بهم کردن رو هرگز فراموش نخواهم کرد . خاطرات بیشتر خوش بود ولی کاش آخر شاهنامه مون خوب تموم میشد نع با دلتنگی و انتظار و ...... جدایی
( 40 سال دیگه اگه خاطرات یادم بیاد مطمئنم بغض تو گلوم گیر میکنه هیچی نمیتونم بگم :sadsmiley::dadad4:
آخرین ویرایش:
Hamidvet
New member
بچه ها در صورت زنده بودنمون تا 40 سالگی و این که این سایت هنوز وجود داشته باشه بسلامتی
فرض کنین نشستین کنار بچتون و دارید خاطراتتونو مرور می کنید. چه حسی بهتون دست میده؟
من که حس می کنم مثل اون زمان که رادیو گوش می دادم. یه عالمه شخصیت و دوستان خوب از نوع علمی در یه محیط سالم چقدر بهم کمک کردن . و من اون زمان چقدر برام آینده مبهم بود و دوست داشتم به جایی برسم که بعد گذشت این همه سال حالا(همون 40 سالگی)چقدر برام ساده گذشت یعنی این که به هر چیزی که آدم بهش می رسه بعدش می گه عه ؟ همین بود؟ یا بگم چه زود تموم شد . یا بگم چی فکرشو می کردم چییییی شددد!!! (هم جنبه ی مثبت و موفق و هم جنبه منفی که امیدوارم اصن نباشه واسمون.)
خلاصه اگر دوست دارید کمی در مورد این چیزا فکر کنین نظراتتونو بگین جالبه برام .
سلام به دوستان عزیز که همیشه اینجا هستند :riz304:
راستش به نظرم همون حسی بهم دست میده، که الان نسبت به زمان های گذشتم دارم ... بقول خودت "عه!! همین بود؟ چه زود تموم شد و گذشت ..."
البته مسیری که طی میشه، راهی که رفته میشه، کاری که انجام میشه قطعاً زحمت های زیادی واسش کشیده میشه و آدم "در حال" اون سختی ها رو به جونش میخره و اون کار رو انجام میده و در عوض تجربیات خوبی بدست میاره.
ولی وقتی به پشت سرت نگاه میکنی، به راهی که طی کردی (چه خوب چه بد) میگی که چه زود گذشت ... و چه دورانی بود و قس علی هذا :riz277:
بهرحال این نیز بگذرد ... سوالتم خوب و جالب بود مرررررررررسی :a2d3:
IL-2
Well-known member
درود
هر چه دل تنگت میخواهد بگو اینجا دیگه هیچ کی نیست خیالت راحت
راسی فک کنم تارا هم پسوردش رو فراموش کرده
بنده خدا باید بمونه تا کی یکی از ادمین ها از اینجا رد میشه همینطوری
پ ن : طبق پ ب ای که بابا واسه ادمین نوشته اینو گفتم
hebe.nurse
New member
:65d6a5d6s::65d6a5d6s::65d6a5d6s:
zErOOn3
Well-known member
ای بابا :/"...
R I O Ft Nico Party Shaker RMX
R I O Ft Nico Party Shaker RMX