نقد کتب تاریخ پزشکی و طب سنتی

afshin22

New member
انتشار ضمیمه 31 آینه میراث

ميراث مكتوب - ضمیمۀ شمارۀ 31 آینۀ میراث (دوفصلنامۀ ویژۀ پژوهشهای متن شناسی – دورۀ جدید، سال 1392) با عنوان «نگاهی به ذخیرۀ خوارزمشاهی (چاپ فرهنگستان علوم پزشکی)» به کوشش گلپر نصری منتشر شد.

ذخیرۀ خوارزمشاهی نوشتۀ اسماعیل جرجانی (ف: 531 ق)، از مهم ترین کتابهای کهن پزشکی به زبان فارسی است که هنوز چاپ انتقادی پاکیزه و کاملی از آن در دست نیست. تصحیح این کتاب در دوران معاصر، نخست بار به پیشنهاد ذبیح الله صفا و به کوشش محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار آغاز شد. کتاب اول در 1344 ش، پس از گذشت ده سال از زمان تصویب طرح، منتشر شد و چاپ کتاب دوم در 1350 ش خاتمه پذیرفت. با آنکه پیشنهاد انتشار مجلدات دیگر هم به تصویب اعضای وقت انجمن ترجمه و تألیف دانشگاه تهران رسیده بود، تصحیح آن در میانۀ کار رها شد؛ شاید به این دلیل که مصححان، چاپ و تصحیح ذخیره
را دور از زمینۀ تحقیقاتی خود می دانستند. در شهریور 1344، ویراست دیگری از جلد اول ذخیرۀ خوارزمشاهی به اهتمام محمدحسین اعتمادی، محمد شهراد و جلال مصطفوی، با سرمایۀ انجمن آثار ملی به چاپ رسید. کتاب دوم در 1349 ش و بخشهای اول و دوم کتاب سوم، به ترتیب در شهریور 1352 و اسفند 1356 انتشار یافت که سه مجلد آخر تنها نام جلال مصطفوی را بر خود دارد. اما گویا انتشار نسخه برگردان ذخیره از سوی بنیاد فرهنگ ایران در 1355 ش، انگیزۀ اتمام و تکمیل را از مصحح بازگرفت و این کار نیز به انجام رسید.

سپس محمدرضا محرری بر پایۀ نسخۀ کهن (مورخ 603 هجری که نسخه برگردان آن پیشتر چاپ شده بود) و ظاهراً با مقابلۀ دو نسخۀ دیگر، آهنگ انتشار متن کامل این کتاب را کرد که تاکنون سه مجلد از آن به چاپ رسیده است. (1380، 1382، 1384)
پس از او، حسن تاج بخش بر پایۀ دستنویسی غیر از آنچه اساس چاپ سعیدی سیرجانی بود، به چاپ عکسی ذخیره اقدام کرد. این کتاب، در 1390 توسط انتشارات امیرکبیر به طبع رسید. گفتنی است که برخی از نسخه شناسان و صاحب نظران، در تاریخ کتابت دستنویس مزبور تردید کرده اند که پرداختن به آن، مجالی دیگر می طلبد.

به هر روی انتظار می رفت که با گذشت حدود سی سال از انتشار نسخه برگردان ذخیره، تصحیح محرری یک چاپ انتقادی علمی و تا حد ممکن خالی از کاستیها و نادرستیهای نمونه های پیشین باشد؛ یا دست کم مصحح نقیصۀ چاپهای قبلی را دریافته و اختلاف نسخه ها را در موارد لازم به دست داده باشد. اما این چاپ هم فاقد نسخه بدل است و لغزشهایی در خوانش و شرح واژه ها به آن راه یافته است. جدا از این، در برخی از موارد، مصحح محترم ضبط دشوارتر و اصیل تر را به صورت امروزی تغییر داده یا واژه های حوزه ای و کاربردهای زبانی خاص را برای ساده تر شدن، به واژه های فارسی معیار بدل کرده
است که چنین کاری به هیچ روی در حوزۀ اختیارات مصحح نیست.

شماری از این برداشت ها و تفسیرهای نارسا را پیشتر سید حسین رضوی برقعی در مقاله ای با عنوان «نقدی گذرا بر ویرایش اخیر ذخیرۀ خوارزمشاهی» باز گفته بود. اما از آنجا که ضبطهای نادرست یا تفسیرهای اشتباه در یک متن، ممکن است پژوهندگان یا مصححان متون کهن دیگر را به لغزش گرفتار کند، در این مقاله به نمونه های دیگری از این نادرستیها اشاره می شود؛ در این مقاله ابتدا جمله از متن ویراستۀ محمدرضا محرری نقل شده، آنگاه توضیحاتی دربارۀ واژه ها یا صورتهای کاربردی مورد نظر آمده است.

ضمیمۀ شمارۀ 31 آینۀ میراث (دوفصلنامۀ ویژۀ پژوهشهای متن شناسی – دورۀ جدید، سال 1392) با عنوان «نگاهی به ذخیرۀ خوارزمشاهی (چاپ فرهنگستان علوم پزشکی)» به کوشش گلپر نصری به مدیرمسئولی اکبر ایرانی، سردبیری مجدالدین کیوانی، معاونت سردبيري عسكر بهرامي و با مدیریت داخلی حسنا سادات بنی طبا منتشر شده است
 

avina44

New member
نقدی بر رساله آتشک

ميراث مكتوب - چاپ آثار تاریخ علم، با هدف شناسایی بخشی از دانش ادوار پیشین انجام می شود. بخشی از این دانش ها را صرفاً می توان از دید تاریخی ارزش گذاری کرد اما بعضی از آن ها علاوه بر ارزش علمی، از دیدگاه زبان فارسی نیز ارزش دارند.

آثار پزشکی از جمله آثاری هستند که متون فراوان و نسخه های پرشماری از آن ها بر جای مانده که بسیاری از آن ها نه ارزش علمی چندانی برای بررسی های تاریخ علمی دارند و نه از دیدگاه زبانی سودمند هستند. بنابراین برای گزینش چنین آثاری برای چاپ، بایسته است تا نکات گوناگونی مدّنظر قرار گیرد. متأسّفانه در سال های اخیر شاهد چاپ نمونه هایی از آثار پزشکی کهن بوده ایم که یا متن اثر از دیدگاه تاریخ پزشکی و ویژگی های زبانی دارای ارزش چندانی نبوده و یا چاپ های منتشر شده دارای استانداردهای لازم در زمینه تصحیح متون نبوده اند. یکی از این چاپ های غیراستاندارد، چاپی است که اخیراً از رساله آتشک عمادالدّین محمود شیرازی با مشخّصات زیر منتشر شده است:
رساله آتشک، عمادالدّین محمود شیرازی، تصحیح دکتر مسعود کثیری و زهرا حسین هاشمی و فاطمه علیان، اصفهان، انتشارات مانی، 1392 ش.

با خواندن مقدمه دانسته می شود که این متن زیر نظر آقای دکتر کثیری توسّط دو دانشجوی ایشان در مقطع کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه اصفهان تصحیح شده است. با این حال دانسته نیست که چرا نام ناظر، بعنوان یکی از مصحّحان بر روی جلد درج شده است. از سویی اگر ایشان علاوه بر نظارت، در تصحیح نیز دخیل بوده اند، این پرسش بر جای می ماند که چگونه این همه نادرستی در متن از چشم ایشان به دور مانده است؟ نکته دیگر آنکه رساله آتشک یک متن کهن پزشکی است که باید توسّط پژوهشگران تاریخ علم بررسی شود و دانسته نیست که چرا استادان و دانشجویان رشته تاریخ به تصحیح آن پرداخته اند؟ اگر صرفاً هر چیزی را که تاریخی از آن گذشته بعنوان یک مطلب تاریخی بپذیریم، آنگاه می توان رشته هایی چون باستان شناسی یا تاریخ علم و تاریخ ادیان و... را منحل کرد و تحقیقات مرتبط با این رشته ها را به گروه های تاریخ دانشگاه ها سپرد.

از این کتاب 104 صفحه ای، چهار صفحه به مقدّمه آقای دکتر کثیری اختصاص یافته که به مطالبی درباره مؤلف و آثارش بویژه رساله آتشک پرداخته شده است. جز این، 100 صفحه باقی مانده کتاب به متن اثر اختصاص یافته است. از این 100 صفحه، نیمی از آن به چاپ عکسی یکی از نسخه های اثر و نیمی دیگر به چاپ حروفی آن اختصاص یافته است. برای این کار، در یک صفحه تصویر نسخه و در روبروی آن متن حروفچینی شده همان صفحه از نسخه چاپ شده است. به عبارتی، تصویر نسخه همراه با صورت حروفی آن در برابر یکدیگر آورده شده است. بنابراین، متن حروفچینی شده در حدود پنجاه صفحه را در بر می گیرد؛ با این توضیح که برای برابری صفحات نسخه با متن حروفچینی شده، ناگزیر شده اند تا اندازه فونت و فاصله سطرها را بزرگ تر از اندازه متعارف برگزینند. اگر اندازه حروف و فاصله سطور به حد متعارف می بود، گمان می رود که صفحات این متن در حدود 40 صفحه چاپی در قطع وزیری می شد.

اینکه برای چاپ یک رساله چهل صفحه ای، دو دانشجوی کارشناسی ارشد زیر نظر یک دکتر به کار پرداخته اند، قاعدتاً باید نشانگر دشواری بی اندازه چنین متنی باشد؛ بویژه که به گواهی صفحه عنوان: «این اثر تحت قالب یک طرح پژوهشی با حمایت های مالی و معنوی قطب مطالعات فرهنگ و تمدن شیعه در عصر صفوی به چاپ رسیده است» و خب باید حتماً طرحی از قبیل فیل هوا کردن بوده باشد که نیاز به چنین پشتیبانی هایی داشته است. پس اندکی نیز درباره متن تصحیحی گفتگو می کنیم تا در یک نگاه گذرا ببینیم چه اندازه برای این اثر زحمت کشیده شده است.
چنانکه گفتیم در مقدمه کوتاه کتاب، به اختصار درباره نویسنده و آثار او گفتگو شده است. یکی از نخستین پرسش هایی که در رویارویی با هر متن تصحیحی برای خواننده پیش می آید، نسخه یا نسخه های مورد استفاده در یک چاپ است که متأسّفانه در مقدّمه کتاب، حتی اشاره نشده که نسخه مورد استفاده مصححان که اتفاقاً چاپ عکسی آن را هم منتشر کرده اند متعلق به کدام کتابخانه است و شماره و مشخصاتش چیست. بنابراین برای آنها که احیاناً می خواهند از کتاب استفاده کنند، یادآور می شویم که دستنویس مورد استفاده کوشندگان، نسخه 6307 کتابخانه مجلس مورخ 984 ق است که بر دست علی رضا بن حسن بن مسعود طبیب کتابت شده است. این شخص گویا برادرزاده نویسنده بوده و نسخه ای که کتابت کرده، تاکنون کهن ترین نسخه شناخته شده از اثر به شمار می آید. از این دیدگاه، البته مصحّحان نسخه خوبی را برگزیده اند امّا این نسخه نیز دارای اغلاطی است که کاربرد یک یا چند نسخه دیگر برای تصحیح متن را ضروری می سازد. متأسفانه مصححان گویا نیازی ندیده اند که از نسخه دیگری استفاده کنند و لذا در برخی صفحات، با آوردن کلمه «ناخوانا» یا قرار دادن چند نقطه در متن به خواننده نشان داده اند که نتوانسته اند کلمه یا ترکیبی را بخوانند و اگر کسی می خواهد شکل درست را دریابد، چشمش کور برود نسخه های متن را به دست بیاورد. این دیگر کاری نبوده که بر عهده مصححان باشد.







احیاناً اگر خواننده ای آنقدر سمج باشد که بخواهد چنین کاری کند برای آگاهی وی اشاره می کنیم که در فهرستواره دستنوشت های ایران (ج 1، ص 5) مشخّصات 22 نسخه از رساله آتشک ثبت شده که اصل یا تصویری از آن ها در ایران نگهداری می شود و تعداد آن ها با احتساب نسخه های بیرون از ایران باید بیش از این ها باشد.

متن اثر همانند یک نسخه حروفچینی شده است، یعنی همه مطالب بدون پاراگراف بندی و کاربرد نشانه های ویرایشی در پی یکدیگر آورده شده و حتّی عناوین و سرفصل های رساله نیز از متن، متمایز نشده است و یا لااقل برای نشان دادن پایان یک فصل و آغاز فصل بعدی از قرار دادن یک نقطه در میانه آن ها دریغ شده است.

در این وضعیّت، می توان گمان برد که کوشندگان قصد داشته اند تا شیوه رونویسی کردن اولیه از روی یک نسخه را به خوانندگان آموزش دهند. پس باید لااقل انتظار داشت که نسخه را درست رونویسی کرده باشند. نمونه این دقّت در کار را مثلاً می توان در نخستین صفحه متن (ص 9 با احتساب مقدمه) دید. متن چنین آغاز می شود: «الحمدالله المحمود فی کلّ فعاله ...» که باید «الحمد لله» می آمد. یا در سطر یازدهم همان صفحه آمده: «... ذکر اطبا بر فرض که تألیف داشته باشند ...» که در اصل نسخه چنین است «... ذکر اطبا بر فرض که مرتبه تألیف داشته باشند ...» که همین هم درست است و نویسنده می خواهد بگوید که اگر نویسنده ای دارای شایستگی یا توانایی (مرتبه) تألیف بود الخ.

برای نمونه دیگری از دقت نظرهای مصححان، عبارت زیر را از صفحه سوم متن در زیر نقل می کنیم و آنجا که مصححان اشتباه کرده اند، شکل درست کلمات و تعبیرات را که در نسخه درست ضبط شده در میانه کروشه می آوریم:
«بباید دانست که این مرض را اقسام مبتلینه «ص: متباینه» هست چنانچه منفذر «ص: متعذّر» است که آن را در حدی واحد ارتباط دهند امّا به حسب الامکان در تعریف او کلامی که موافق قواعد کلی این قسمت «ص: فنّ است» بیاوریم ... گفته اند که فضلات طمشی «ص: طمثی» که با خون و رطوبات بدنی آمیخته و مختلط است در وقتی که مغمور رطوبات صالحه است طبیف «ص: طبیعت» را از آن اذیتی و خوفی نیست ...».

کلمه «طمث» (ریمناکی) که در عبارت بالا نادرست ضبط شده، در سطر نهم همین صفحه و همچنین سطر اول صفحه بعد از آن، باز بصورت «طمش» ضبط شده درحالی که در نسخه همه جا درست است. جالب توجه اینجاست که مصححان، برخی از کلماتی را که شکل نادرست آن ها را در متن آورده اند، در پاورقی معنی هم کرده اند. مثلاً در معنی کلمه «مبتلینه» ؟؟ که در بالا دیدیم، آورده اند: «گرفتار درد، بلا و محنت». که باید برای فرهنگ نویسانی که چنین کلمه ای را تاکنون در جای دیگری ندیده اند قابل توجّه باشد و از دو دانشجوی تاریخ دانشگاه اصفهان و استادشان لغتنویسی را بیاموزند.

در اینجا یک نکته را یادآور می شویم و آن اینکه نقد نوشتن برای کاری چون متن رساله آتشک بسیار آسان است. نیازی نیست که نویسنده چندین نسخه از متن را به دست بیاورد تا بتواند نادرستی های این چاپ را دریابد. اگر همان صفحه نسخه را که چاپ شده با متن حروفچینی شده روبرویش مقابله کنیم، بی هیچ زحمتی بسیاری از نادرستی ها دانسته می شود و شمار آن ها هم اندک نیست. اگر این نادرستی ها را با عبارات هوچی گرانه همراه کنیم، می توان برای مجلات نقد و جشنواره هایی که به آن گونه نقدها جایزه می دهند نقدی پرمایه فراهم ساخت. چون ما از چاپ کردن غلطنامه برای چنین آثاری پرهیز داریم، از یادکرد دیگر موارد صرفنظر می کنیم.

مركز پژوهشي ميراث مكتوب
 

afshin22

New member
Hakim Imad al-Din Mahmud ibn-Mas'ud Shirazi (1515-1592), a Physician and Social Pathologist of Safavid Era
اگر هم دوستان سمج هستن و دوست دارند علت نگارش رساله آتشک را بدانند بروند سراغ مقاله بالا که بنده و دوستانم در نشریه زیر چاپش کردیم:
Vol 2, No 4 (2013)
 

dilak

New member
می خوام مدرک طب سنتی بگیرم خواهشا کمک کنید چیکا کنم کجا برم خودمم تبریزیم جای دیگه نمی تونم برم
آیا تبریز جایی میشناسید که آموزش بدن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

afshin22

New member
بهترین مکان جهت آموزش طب سنتی کشور شبه قاره هند هست، در این کشور بدون اینکه نیاز باشه فرد وارد دانشگاه بشه و دوران 7 ساله عمومی را بگذراند می تواند وارد طب سنتی بشه و در این زمینه به تکمیل تحصیلاتش بپردازد. اما در ایران باید حتماً دوره 7 ساله را بگذرانید.
 

afshin22

New member
تاریخ پزشکی جهان (از آغاز تا کشف قاره جدید)
پدید آورندگان :
نویسنده : لوئیس.ان مگنر
مترجمان : پریوش ایزدی و سیدعلیرضا گلشنی
انتشارات چوگان
کتاب حاضر که دربردارندة شرح تاریخ پزشکی در جهان است که باهدف فراهم آوردن یک مقدمه و معرّقی جدید و به‌روز تاریخ علم پزشکی به نگارش درآمده است. مطالب اثر در هفت فصل تدوین‌شده که فصل نخست در تشخیص امراض قدیمی و طب قدیم است. در فصل دوم، پیشینة علم پزشکی در تمدن‌های باستانی بین‌النهرین و مصر مورد مطالعه قرارگرفته و در فصل سوم، رسوم و سنن طبی هندوستان و چین مطرح شده است. علم پزشکی در یونان و روم، قرون‌وسطا، دورة رنسانس و انقلاب علمی، فرهنگ‌ها و تمدن‌های بومی آمریکا و ...، از دیگر مطالب مندرج در این کتاب است.
 

avina44

New member
می خوام مدرک طب سنتی بگیرم خواهشا کمک کنید چیکا کنم کجا برم خودمم تبریزیم جای دیگه نمی تونم برم
آیا تبریز جایی میشناسید که آموزش بدن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

معمولا دانشگاههای طب سنتی دوره های کوتاه مدت برگزار می کنند .
 

SH!LA

New member
می خوام مدرک طب سنتی بگیرم خواهشا کمک کنید چیکا کنم کجا برم خودمم تبریزیم جای دیگه نمی تونم برم
آیا تبریز جایی میشناسید که آموزش بدن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟


مدرک طب سنتی یعنی چی؟!

طب سنتی یکی از تخصص های پزشکی هست، یعنی میخوای تخصص بگیری؟! خُب باید بری پزشکی بخون و...

اگر دنبال این مدرک های به درد نخور و الکی هستی که خیلی جاها الان باب شده و دارن الکی ادعای دکتری میکنن که هست...!

ولی خود درمانگاه های طب سنتی معتبــر که وابسته به دانشگـاه تهــران و شهیـد بهشتی هستن گاهی دوره های آموزش های مقدماتی مثل: ماساژ و... میذارن که میتونی بری و بگذرونی.
 

afshin22

New member


مدرک طب سنتی یعنی چی؟!

طب سنتی یکی از تخصص های پزشکی هست، یعنی میخوای تخصص بگیری؟! خُب باید بری پزشکی بخون و...

اگر دنبال این مدرک های به درد نخور و الکی هستی که خیلی جاها الان باب شده و دارن الکی ادعای دکتری میکنن که هست...!

ولی خود درمانگاه های طب سنتی معتبــر که وابسته به دانشگـاه تهــران و شهیـد بهشتی هستن گاهی دوره های آموزش های مقدماتی مثل: ماساژ و... میذارن که میتونی بری و بگذرونی.

عمر طب سنتی در دانشگاه علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی فکر نکنم بیشتر از 10 سال باشد. در ایران پس از سال 1304 شمسی این رشته غیر قانونی اعلام شد. در حالی که عمر طب سنتی در هند بیش از 500 سال هست و تحصیلات آکادامیک و دانشگاهی نیز بعد از استعمار انگلیس در هند بوجود آمد و توانست طب سنتی را با خود همراه سازد. در حالیکه کسی که طب بوعلی سینا را در هند و پاکستان را اگر خوانده و آموزش دیده باشد به وی لقب حکیم می دهند و اجازه طبابت دارد. خدا وکیلی ما چنین اجازه ای به افرادی که طب سنتی را در دو دانشگاه مزبور خوانده باشند می دهیم؟ نکته ای که شایان ذکر است آن است که اکثر افرادی که طب سنتی را در هند می خوانند مجبورند زبان فارسی را بلد باشند چون اکثر این منابع را ایرانیان و فارسی زبانان نگارش کردند. قصد تبلیغ دانشگاههای هند را ندارم ولی واقعیت همین این است که بنده گفتم.
 

SH!LA

New member
عمر طب سنتی در دانشگاه علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی فکر نکنم بیشتر از 10 سال باشد. در ایران پس از سال 1304 شمسی این رشته غیر قانونی اعلام شد. در حالی که عمر طب سنتی در هند بیش از 500 سال هست و تحصیلات آکادامیک و دانشگاهی نیز بعد از استعمار انگلیس در هند بوجود آمد و توانست طب سنتی را با خود همراه سازد. در حالیکه کسی که طب بوعلی سینا را در هند و پاکستان را اگر خوانده و آموزش دیده باشد به وی لقب حکیم می دهند و اجازه طبابت دارد. خدا وکیلی ما چنین اجازه ای به افرادی که طب سنتی را در دو دانشگاه مزبور خوانده باشند می دهیم؟ نکته ای که شایان ذکر است آن است که اکثر افرادی که طب سنتی را در هند می خوانند مجبورند زبان فارسی را بلد باشند چون اکثر این منابع را ایرانیان و فارسی زبانان نگارش کردند. قصد تبلیغ دانشگاههای هند را ندارم ولی واقعیت همین این است که بنده گفتم.



الان این حرف های شما چه ربطی داشت!

اصل موضوع این هست که طب سنتی جزء تخصص هاست!

هر رشته ای یه سال خاصی و توی موقعیت خاصی شکل میگیره!

غالب توجه شما و کسانی که اطلاع دقیق ندارند! افراد این رشته از دو دانشگاه مزبور که فارغ التحصیل میشن الان مشغول فعالیت هستند!

نمونه اش درمانگاه طب سنتی خــارک که جزء بهترین هاست و برترین اساتید این رشته در اونجـا مشغول به فعالیت هستنـد!!
 

afshin22

New member
دوره اکادمیک طب سنتی در هند مشکلات ایران را نداره. شما برو یک بررسی کن ببین چند تا از این اساتید و دانشجویان طب سنتی می تواند آثاری مثل قانون، الحاوی و ذخیره را بخوانند و بفهمند. سطح علمی هند بسیار فراتر از ایران هست. در این کشور سعی میشه بسیاری از تصحیح های قانون را بخوانند. آیا در ایرانم همین طور هست؟
در ضمن نمیدانم چرا هر وقت از طب سنتی حرفی زده میشه افراد بی اطلاع ذهنشان می رود به سمت حجامت و زالو انداختن و این تفاسیر.
دوست عزیز طب سنتی فراتر از این حرفهاست. لطفا کمی روی این مسئله مطالعه کنید. طب سنتی هندی قسمتی از طب سنتی ایرانی است که دانشمندان ایرانی به خاطر اوضاع نامساعد اقتصادی و فرهنگی با خود به شبه قاره بردند. شما فکر کردید فرار مغزهای ایرانی فقط مربوط به این سی الی چهل سال اخیره. نه عزیز. دوره صفوی اوج مهاجرت به هند هست.

انسانها هم دو گروه هستند: گروهی مثل من میدانند که نمی دانند و گروهی مثل شما که نمیدانند که نمیدانند
 

avina44

New member
دوره اکادمیک طب سنتی در هند مشکلات ایران را نداره. شما برو یک بررسی کن ببین چند تا از این اساتید و دانشجویان طب سنتی می تواند آثاری مثل قانون، الحاوی و ذخیره را بخوانند و بفهمند. سطح علمی هند بسیار فراتر از ایران هست. در این کشور سعی میشه بسیاری از تصحیح های قانون را بخوانند. آیا در ایرانم همین طور هست؟
در ضمن نمیدانم چرا هر وقت از طب سنتی حرفی زده میشه افراد بی اطلاع ذهنشان می رود به سمت حجامت و زالو انداختن و این تفاسیر.
دوست عزیز طب سنتی فراتر از این حرفهاست. لطفا کمی روی این مسئله مطالعه کنید. طب سنتی هندی قسمتی از طب سنتی ایرانی است که دانشمندان ایرانی به خاطر اوضاع نامساعد اقتصادی و فرهنگی با خود به شبه قاره بردند. شما فکر کردید فرار مغزهای ایرانی فقط مربوط به این سی الی چهل سال اخیره. نه عزیز. دوره صفوی اوج مهاجرت به هند هست.

انسانها هم دو گروه هستند: گروهی مثل من میدانند که نمی دانند و گروهی مثل شما که نمیدانند که نمیدانند

کاملا درسته.... برای اطلاع بیشتر به مصاحبه با دکتر سهراب دهقان در سایت تندرستان مراجعه نمایید. ایشان هم در هند تحصیل کرده اند هم الان در ایران مشغول به تحصیلند... اتفاقا چند روز پیش در مجلسی ایشان به همین موضوع اشاره کردند که در هند دو نوع سیستم درسی برای درمان وجود دارد و آموزش طب سنتی به تنهایی به این معنی نیست که از بدن انسان بی اطلاع یاشند بلکه نحوه آموزش طور دیگری است . در هند نظام پزشکی طب های مکمل مثل ناچروپاتی، هومیوپاتی، آیورودا یا یونانی وجود دارد و به طور دانشگاهی تدریس می شود.
مگر نه اینکه مثلا یک پرستار باید دوره هفت ساله پزشکی را بگذراند که از ساختار بدن مطلع باشد؟؟.... در ضمن طب آیورودای هند قدمت زیادی دارد...
 
آخرین ویرایش:

avina44

New member


مدرک طب سنتی یعنی چی؟!

طب سنتی یکی از تخصص های پزشکی هست، یعنی میخوای تخصص بگیری؟! خُب باید بری پزشکی بخون و...

اگر دنبال این مدرک های به درد نخور و الکی هستی که خیلی جاها الان باب شده و دارن الکی ادعای دکتری میکنن که هست...!

ولی خود درمانگاه های طب سنتی معتبــر که وابسته به دانشگـاه تهــران و شهیـد بهشتی هستن گاهی دوره های آموزش های مقدماتی مثل: ماساژ و... میذارن که میتونی بری و بگذرونی.

سلام. البته تا چند سال قبل این رشته طب ستی در ایران به صورت کارشناسی ارشد گرفته میشد.... دانشگاه های پزشکی دوره های مقدماتی و تکمیلی و حرفه ای طب سنتی برگذار میکنند و تا جایی که میدونم ماساژ دوره های جدایی است که مراکز مختلف از جمله فدراسیون ورزشی پزشکی ان را اجرا می کنند
 

SH!LA

New member
سلام. البته تا چند سال قبل این رشته طب ستی در ایران به صورت کارشناسی ارشد گرفته میشد.... دانشگاه های پزشکی دوره های مقدماتی و تکمیلی و حرفه ای طب سنتی برگذار میکنند و تا جایی که میدونم ماساژ دوره های جدایی است که مراکز مختلف از جمله فدراسیون ورزشی پزشکی ان را اجرا می کنند


بله؛ خودم اطلاع دارم. ولی در حال حاضر یک تخصص هست.

نخیـر... ماساژ درمانی جزء طب سنتی هست و برای درمان برخی بیماری ها بکار میــره.
 

SH!LA

New member
دوره اکادمیک طب سنتی در هند مشکلات ایران را نداره. شما برو یک بررسی کن ببین چند تا از این اساتید و دانشجویان طب سنتی می تواند آثاری مثل قانون، الحاوی و ذخیره را بخوانند و بفهمند. سطح علمی هند بسیار فراتر از ایران هست. در این کشور سعی میشه بسیاری از تصحیح های قانون را بخوانند. آیا در ایرانم همین طور هست؟
در ضمن نمیدانم چرا هر وقت از طب سنتی حرفی زده میشه افراد بی اطلاع ذهنشان می رود به سمت حجامت و زالو انداختن و این تفاسیر.
دوست عزیز طب سنتی فراتر از این حرفهاست. لطفا کمی روی این مسئله مطالعه کنید. طب سنتی هندی قسمتی از طب سنتی ایرانی است که دانشمندان ایرانی به خاطر اوضاع نامساعد اقتصادی و فرهنگی با خود به شبه قاره بردند. شما فکر کردید فرار مغزهای ایرانی فقط مربوط به این سی الی چهل سال اخیره. نه عزیز. دوره صفوی اوج مهاجرت به هند هست.

انسانها هم دو گروه هستند: گروهی مثل من میدانند که نمی دانند و گروهی مثل شما که نمیدانند که نمیدانند


شما انگار کلاً اطلاعاتتون در مورد این رشته خیلی کم هست!

همه فارغ التحصیل ها باید این کتاب ها رو بخوانند! مگه میشه نخوانند و متوجه نشن؟!

کتاب های بسیار سنگین و در چندین جلد رو مطالعه میکنند. میخواید کتاب هاشون رو براتون اسم ببرم؟!

خیلی خوب هست وقتی با این دانشجویان و پزشکان ارتباطی ندارید و نمیدونید که چقدر مطالعه دارند و کار میکنند بیخود قضاوت نکنیـد!

من خودم سال هاست که کنار این اساتید و پزشکان هستم و اطلاعاتم از شما خیلی خیلی بیشتر هست. از همون سال 86 تا حـالا...
 

afshin22

New member
شما انگار کلاً اطلاعاتتون در مورد این رشته خیلی کم هست!

همه فارغ التحصیل ها باید این کتاب ها رو بخوانند! مگه میشه نخوانند و متوجه نشن؟!

کتاب های بسیار سنگین و در چندین جلد رو مطالعه میکنند. میخواید کتاب هاشون رو براتون اسم ببرم؟!

خیلی خوب هست وقتی با این دانشجویان و پزشکان ارتباطی ندارید و نمیدونید که چقدر مطالعه دارند و کار میکنند بیخود قضاوت نکنیـد!

من خودم سال هاست که کنار این اساتید و پزشکان هستم و اطلاعاتم از شما خیلی خیلی بیشتر هست. از همون سال 86 تا حـالا...

چرا می گویید ارتباط ندارم بنده برای اساتید و دانشجویان طب سنتی و داروسازی سنتی تا الان چندین اسکن نسخه های خطی و چاپ سنگی و سربی از دوستانم در هند جور کردم و آنها را به نسخه های منحصر به فردی آشنا کردم که در ایران نیست و شایدم تا هزار سال دیگه هم پیدا نشود. در ضمن با وجودی که رشته ام این نیست چندین مقاله نوشتم و در حال تالیف کتابی با مزمون دندانپزشکی یا علم الاسنان در متون طب سنتی در هند و همچنین در حال تصحیح یکی از رساله های مجربات از اساتید ایرانی در هند نیز هستم (به خاطر بعضی از مسائل از آوردن نام این پزشک معذورم)
البته از اساتید و دانشجویان مستعد طب سنتی در تهران و شیراز هم در صورت داشتن مشکل در کتابم استفاده و مشاوره خواهم کرد.
بنده خدا را شاکرم که 4 سال است که با دوستان علوم پزشکی ارتباط برقرار کردم و توانستم از این دوستان نحوه نگارش مقاله علمی در سطح بین المللی را بیاموزم. شاید اگر این آشنایی نبود هیچوقت به این پیشرفت نمی رسیدم. تا الان در حدود 30 مقاله isi , isc و علمی پژوهشی چاپ کردم و بطور متناوب به همایشها و کنگره های ملی و بین المللی مقاله ارسال می کنم.
در ضمن شما که ادعا می کنید این اساتید خیلی کار کردن تصحیح کتاب ذخیره را که قم در سه جلد چاپ کرده دیدید که چقدر ضعیف و بغرنج است؟ آنچنان که حتی برای مدخل نویسی فرهنگستان علوم پزشکی جهت یکی از مقالاتم این منبع را قبول نکردن
 

avina44

New member
بله؛ خودم اطلاع دارم. ولی در حال حاضر یک تخصص هست.

نخیـر... ماساژ درمانی جزء طب سنتی هست و برای درمان برخی بیماری ها بکار میــره.

من نگفتم نیست.... گفتم در دوره هایی که در دانشگاه ها به عنوان دوره طب سنتی برگزار میشه گنجانده نشده
 

avina44

New member
شما انگار کلاً اطلاعاتتون در مورد این رشته خیلی کم هست!

همه فارغ التحصیل ها باید این کتاب ها رو بخوانند! مگه میشه نخوانند و متوجه نشن؟!

کتاب های بسیار سنگین و در چندین جلد رو مطالعه میکنند. میخواید کتاب هاشون رو براتون اسم ببرم؟!

خیلی خوب هست وقتی با این دانشجویان و پزشکان ارتباطی ندارید و نمیدونید که چقدر مطالعه دارند و کار میکنند بیخود قضاوت نکنیـد!

من خودم سال هاست که کنار این اساتید و پزشکان هستم و اطلاعاتم از شما خیلی خیلی بیشتر هست. از همون سال 86 تا حـالا...

مثل اینکه شما قضاوت دارید میکنین....
بیاین مهربون باشیم...:bunnyearsmiley:
هرکی هم اطلاعاتش مال خودش.... :a2d3:
 

SH!LA

New member
چرا می گویید ارتباط ندارم بنده برای اساتید و دانشجویان طب سنتی و داروسازی سنتی تا الان چندین اسکن نسخه های خطی و چاپ سنگی و سربی از دوستانم در هند جور کردم و آنها را به نسخه های منحصر به فردی آشنا کردم که در ایران نیست و شایدم تا هزار سال دیگه هم پیدا نشود. در ضمن با وجودی که رشته ام این نیست چندین مقاله نوشتم و در حال تالیف کتابی با مزمون دندانپزشکی یا علم الاسنان در متون طب سنتی در هند و همچنین در حال تصحیح یکی از رساله های مجربات از اساتید ایرانی در هند نیز هستم (به خاطر بعضی از مسائل از آوردن نام این پزشک معذورم)
البته از اساتید و دانشجویان مستعد طب سنتی در تهران و شیراز هم در صورت داشتن مشکل در کتابم استفاده و مشاوره خواهم کرد.
بنده خدا را شاکرم که 4 سال است که با دوستان علوم پزشکی ارتباط برقرار کردم و توانستم از این دوستان نحوه نگارش مقاله علمی در سطح بین المللی را بیاموزم. شاید اگر این آشنایی نبود هیچوقت به این پیشرفت نمی رسیدم. تا الان در حدود 30 مقاله isi , isc و علمی پژوهشی چاپ کردم و بطور متناوب به همایشها و کنگره های ملی و بین المللی مقاله ارسال می کنم.
در ضمن شما که ادعا می کنید این اساتید خیلی کار کردن تصحیح کتاب ذخیره را که قم در سه جلد چاپ کرده دیدید که چقدر ضعیف و بغرنج است؟ آنچنان که حتی برای مدخل نویسی فرهنگستان علوم پزشکی جهت یکی از مقالاتم این منبع را قبول نکردن


اگه ارتباط داشتید و اطلاع داشتید در جواب دُرستی که من به اون دوست عزیـز دادم؛ اینطور جبهه گیری نمی کردید.

لازم هست که بدونید من پیش از زمان قبولی ام در دانشگـاه با این اساتید و دانشجویـان در ارتباط بودم و هستم. برای تحقیق ها و مقالات شون همـراه و همکارشون بودم و در حال حاضر هم هستـم. پس بهتـره به رُخ نکشیـد!

شما چهار سال هست که ارتباط دارید؛ ولی من 8 سال هست.

فکر کنم شمـا خیلی علاقه به هنـد دارید! متولد هنـد هستید؟!

آدم های منفی همیشه نصف خالی لیوان رو میبینن چرا کارهای مثبت رو نمی بینید؟!
 

SH!LA

New member
من نگفتم نیست.... گفتم در دوره هایی که در دانشگاه ها به عنوان دوره طب سنتی برگزار میشه گنجانده نشده

مثل اینکه شما قضاوت دارید میکنین....
بیاین مهربون باشیم...:bunnyearsmiley:
هرکی هم اطلاعاتش مال خودش.... :a2d3:



بهتره که نگاهی به نوشته هاتون بندازید؛ گفتید دوره های ماساژ رو فدراسیون ورزشی پزشکی میذاره.

منم گفتم نـه؛ خود دانشگـاه دوره هایی رو برگزار میکنـه.

توی نوشته هام قضاوتی نمیبینم. فقط آدم هایی رو میبینم که بحث رو تغییر میدن و دلشون میخواد حرف خودشون رو به دیگران تحمیل کنند. از هنـد و هندی ها خیلی حمایت میکنن!
 
بالا